وفای به عهد
وفای به عهد؛ پایبندی به وعدهها و پیمانها.
وفای به عهد، از اصول اخلاقی در تعاملات انسانها است. در آموزههای دین نیز وفای به عهد مورد تأکید واقع شده است. با این حال، عوامل متعددی میتواند انسانها را به عهدشکنی بکشاند.
مفهومشناسی
واژه عربی «عهد» بهمعنای نگاهداشتن و رعایتکردن،[۱] در اصطلاح به وعده و پیمان افراد گفته میشود.[۲]
«وفای به عهد» بهمعنای عمل کردن به پیمان و اجرای تعهد است.[۳]
وفای به عهد از دیدگاه اسلام
از منظر آموزههای اسلامی، وفای به عهد و پیمان واجب است[۴] و انسان در قبال عمل به آن مسئولیت دارد.[۵] قرآن کریم در آیات متعددی با برشمردن وفای به عهد بهعنوان یکی از ویژگیهای نمازگزاران[۶] و مؤمنان رستگار،[۷] وفاکنندگان به عهد را ستوده است و عهدشکن را مانند شخص سبکمغز توصیف کرده است که پشمهای تابیده شده خود را پس از استحکام از هم جدا میکند.[۸] در سبک زندگی قرآنی، یکی از مهمترین اعمال نیک و معیار دینداری، وفای به تعهدات و قراردادها است.[۹] بر اساس آیات قرآن، تا زمانی که دشمنان به عهد خود پایبند هستند، مسلمان نیز باید به پیمان خود وفادار بماند.[۱۰] امام علی نیز به مالک اشتر دستور داد که اگر با دشمنی پیمان بست، به آن احترام بگذارد.[۱۱] اهتمام و پایبندی پیشوایان دین اسلام به عهد و پیمان آنقدر زیاد بود[۱۲] که مورخان و مفسران همین ویژگی را موجب جذب گروههای بسیاری به دین اسلام دانستهاند.[۱۳]
اقسام عهد
در منابع دینی عهد و پیمان به اقسام زیر تقسیم شده است:
- عهد با خدا بهمعنای باور به یکتایی و پیروی از دستورات او و دوری از اطاعت شیطان، هوای نفس و انسانهای گمراه؛[۱۴]
- عهد با اولیای خدا؛[۱۵]
- عهد با مردم؛ این عهد، شامل هر نوع قرارداد شرعی و عقلایی با دیگران میشود و عمل به آنها واجب است؛ همچنین شامل عهدهای یکجانبهای مانند قول به کمک میشود و طبق آموزههای اخلاقی اسلام، عمل به اینگونه عهدها مستحب مؤکد و ضروری است.[۱۶]
ضرورت وفای بهعهد
در سبک زندگی اسلامی، وفای به عهد از اصول اساسی زندگی فردی و اجتماعی است. نوع بشر پایبندی به قراردادها و تعهدات را نیکو و سرپیچی از آن را ناروا میداند.[۱۷] این ضرورت را هر کسی درک میکند و بدون نیاز به دلیل آن را میپذیرد.[۱۸] وفای به عهد، اساس روابط انسانی است و تمام مزایا و حقوق اجتماعی و نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان از طریق تعهدات تأمین میشود. در سطح بینالملل نیز انواع نیازها و منافع کشورها از مسیر معاهدات و قراردادها بهدست میآید[۱۹] و صلح و روابط مسالمتآمیز را در پی دارد.[۲۰] وجود نظم و انضباط در جامعه نیز وابسته به عمل به تعهدات است.[۲۱] همچنین وفای به عهد از عوامل مهم اعتماد متقابل افراد جامعه به یکدیگر است و یکی از سرمایههای مهم معنوی یک اجتماع به شمار میرود[۲۲] که بدون آن همکاری اجتماعی و پیشرفت ممکن نیست.[۲۳] وفای به عهد، اعتبار و شهرت اجتماعی انسان را به دنبال دارد و عهدشکنی سبب از بین رفتن این سرمایه اجتماعی میشود.[۲۴] قرآن کریم هم تأکید میکند که هر کس پیمانشکنی کند، به خود زیان رسانده است.[۲۵]
عوامل عهدشکنی
پژوهشگران در بررسی عوامل نقض عهد، به موارد زیر توجه کردهاند:
- بدآموزی؛ مشاهده عهدشکنی دیگران، این پندار را در شخص ایجاد میکند که وقتی دیگران به عهد خود وفا نمیکنند، من چرا باید خوش قول باشم.
- درونینشدن ارزشها؛
- ارزش قائلنشدن بهطرف مقابل؛
- ضرر و زیان در عهد؛ برآورد نادرست؛
- نداشتن مهارت نه گفتن؛ برخی درصدد هستند که همواره دیگران را از خود راضی و خوشحال نگهدارند، حتی اگر بدانند که توان وفای به عهد را ندارند؛
- نداشتن شناخت از تواناییهای خود؛[۲۶]
پیشگیری از عهدشکنی
نهاد آموزش در جامعه میتواند پایبندی به تعهدات را در ذهن و جان افراد جامعه، نهادینه سازد.[۲۷] بهرهگیری از روشهای تربیتی کارآمد در پرورش نسلهای جدید جامعه[۲۸] و تقویت دینداری در جامعه نیز میتواند به تثبیت پایبندی به تعهدات در جامعه یاری برساند.[۲۹] در آموزههای اسلامی به ارزیابی توانایی قبل از تعهد، سفارش شده است[۳۰] و پیامبر خدا عدم پایبندی به تعهدات را همسان بیدینی دانسته است.[۳۱]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ عهد.
- ↑ همتی و دیگران، «بررسی تطبیقی کاربرد و مفاهیم واژۀ عهد در قرآن و عهدین»، ۱۳۹۷ش، ص۴.
- ↑ باقری، «وفای به عهد»، ۱۳۷۷ش، ص۶۲.
- ↑ سورۀ مائده، آیۀ ۱.
- ↑ سورۀ اسراء، آیۀ ۳۴.
- ↑ سورۀ معارج، آیۀ ۲۲.
- ↑ . سورۀ مؤمنون، آیۀ ۸.
- ↑ سورۀ نحل، آیۀ ۹۲.
- ↑ سورۀ بقره، آیۀ ۱۷۷.
- ↑ سورۀ توبه، آیۀ ۷.
- ↑ صبحی، نهج البلاغۀ،۱۳۷۴ش، نامۀ ۵۳، ص۲۰۰.
- ↑ قرائتی، تفسیرنور، ۱۳۸۳، ج ۷، ص ۲۸۳؛ دلشاد تهرانی، سیرۀ نبوی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۴۷.
- ↑ مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، 1374ش، ج۱۱، ص ۳۸۳ -۳۸۲.
- ↑ سورۀ یس، آیۀ ۶۱-۶۰.
- ↑ جوادی آملی و مصطفی پور،«وفا به عهد و پیمان»، ۱۳۸۷ش، ص۷
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۶۲.
- ↑ صبحی، نهج البلاغۀ،۱۳۷۴ش، نامۀ ۵۳، ص۲۰۰.
- ↑ طباطبایی، ترجمۀ تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۵، ص ۲۵۹؛ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۴۳.
- ↑ طباطبایی، ترجمۀ تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۵، ص ۲۵۹؛ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۴۳.
- ↑ احمدی طباطبایی، «اصل وفای به تعهدات و قراردادها؛ مقایسۀ حقوق بینالملل اسلامی و حقوق بینالملل معاصر»، 1393ش، ص 84- 87.
- ↑ رفیعی، سلسله سخنرانیهای استاد رفیعی، ج۶، ص۲۶۹.
- ↑ جوادی آملی و مصطفی پور،«وفا به عهد و پیمان»، ۱۳۸۷ش، ص۶.
- ↑ مکارم شیرازی و دیگران، اخلاق در قرآن ج۳، ۱۳۷۷ش، ص۲۵۸؛ مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۴۵.
- ↑ طباطبایی،«ملاک دینداری؛ التزام قولی وعملی به تعهدات» وبسایت روزنامۀ کیهان.
- ↑ سورۀ فتح، آیۀ ۱۰.
- ↑ «با بدقولی همسرم چطور برخورد کنم؟»، وبسایت راسخون.
- ↑ «شخصیتشناسی بدقولها»، وبسایت خبرگزاری صداوسیما.
- ↑ «شخصیتشناسی بدقولها»، وبسایت خبرگزاری صداوسیما.
- ↑ طباطبایی،«ملاک دینداری؛ التزام قولی وعملی به تعهدات» وبسایت روزنامه کیهان.
- ↑ تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، 1410ق، ج ۱، ص۷۵۱.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۴، ص۲۵۲.
منابع
- قرآن کریم.
- احمدی طباطبایی، سید محمدرضا و آرام، محمدرضا، «اصل وفای به تعهدات و قراردادها؛ مقایسۀ حقوق بینالملل اسلامی و حقوق بینالملل معاصر»،مجلۀ معرفت حقوقی، شمارۀ ۱، پاییز و زمستان 1393ش.
- باقری، احمد، «وفای به عهد»، مجلۀ مقالات و بررسیها، شمارۀ ۶۳، تابستان ۱۳۷۷ش.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، قم، دارالکتاب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- جوادی آملی، عبدالله و مصطفیپور، محمدرضا، «وفاء به عهد و پیمان»، مجلۀ پاسدار اسلام، شمارۀ ۳۲۴، ۱۳۸۷ش.
- دلشاد تهرانی، مصطفی، سیرۀ نبوی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
- رفیعی، ناصر، سلسله سخنرانیهای استاد رفیعی، تهیه و تنظیم علیاکبر حسینی، قم، دارالمبلغین، چاپ هشتم، ۱۳۹۷ش.
- «شخصیتشناسی بدقولها»، وبسایت خبرگزاری صداوسیما، تاریخ درج مطلب: ۲۷ بهمن ۱۳۹۹.
- صبحی صالح، نهجالبلاغۀ، قم، مرکز البحوث الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
- طباطبایی، سیدمجید، «ملاک دینداری؛ التزام قولی و عملی به تعهدات» وبسایت روزنامۀ کیهان، تاریخ درج مطلب: ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ش.
- طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمۀ محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1۳۷۴ش.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۳ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت، مؤسسۀ الوفا، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، اخلاق در قرآن، قم، مدرسۀ امام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۷ش.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، 1374ش.
- همتی، محمدعلی و دیگران، «بررسی تطبیقی کاربرد و مفاهیم واژۀ عهد در قرآن و عهدین»، دوفصلنامۀ مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی، شمارۀ ۵، بهار و تابستان ۱۳۹۷ش.