اژدهای بامیان

از ویکی‌زندگی

اژدهای بامیان؛ پدیده طبیعی از جنس سنگ و شبیه اژدها در ولایت بامیان.

اژدهای بامیان، پدید‌ه‌ای طبیعی از سنگ است که طبق افسانه‌های محلی اژدهای بزرگ و آد‌م‌خواری بوده که توسط حضرت علی کشته و به سنگ تبدیل شده است. این منطقه یکی از مناطق گردشگری بامیان است.

موقعیت جغرافیایی

در فاصلۀ هشت کیلومتری غرب شهر بامیان، درۀ کوچکی به‌نام «درۀ اژدر» وجود دارد و در انتهای آن دیوارۀ طبیعی بلند و سفیدرنگی از رسوبات آهکی به‌شکل اژدهای خوابیده جلب توجه می‌کند که به «اژدهای بامیان» معروف است. برخی، از آن به «اژدهای سرخ دره» نیز یاد می‌کنند؛ زیرا نزدیک دره‌ای به‌همین نام قرار دارد که رنگ خاک آن سرخ است.[۱]

شکل ظاهری

ارتفاع این اثر طبیعی ۱۲ متر، قطر آن ۱۰ متر و طول آن ۲۴۰ متر است.[۲] در قسمت جلو سر اژدها، چشمه‌های کوچک و متعددی از آب تلخ، شور و غیرقابل شرب جریان دارد که شبیه به خارج شدن آب‌ها از سر اژدها هستند.[۳]

در این قسمت، مواد آهکی مخلوط با آب و بعضی رنگ‌های معدنی که رنگ سرخ در آن بیشتر است، جریان دارند که ظرف چند دقیقه سرد و سخت می‌شوند. سنگ‌هایی به رنگ سرخ، زرد و سفید نیز روی این اثر وجود دارد. سنگ قسمت فوقانی و یال اژدها، سُلفُر دارد و بوی بسیار تندی از آن به مشام می‌رسد. در پشت حیوان مخروط‌هایی وجود دارد که از رأس آنها آب گرم بیرون می‌ریزد. این مخروط‌ها از سنگ‌های تورمانند و شکننده‌ای تشکیل شده و قسمت اعظم پیکر اژدها را می‌پوشانند.[۴]

در قسمت تحتانی چشمه‌های آن، نوعی مادۀ کریستالی وجود دارد که شبیه فسیل آمونیاک است و بنا به‌گفتۀ مردم در همان نزدیکی در تپه‌های اطراف منطقه به‌مقدار زیادی یافت می‌شود.[۵]

در پشت اژدها، جوی خشکی به چشم می‌خورد که گویا در گذشته، مسیر طبیعی جریان چشمه بوده است. شکافی هم از سر تا انتهای اژدها مشاهده می‌شود که بر اثر تابش خورشید یا برودت هوا به وجود آمده است.[۶] برخی معتقدند که اگر گوش خود را به پوستۀ سر اژدها بچسبانیم صداهای وحشتناکی از درون بدن آن شنیده می‌شود.[۷]

نگاه علمی به اژدهای بامیان

از نظر علمی این نوع دیواره‌های صخره‌ای بر اثر جریان چشمه‌هایی که مواد آهکی دارند به‌تدریج و در طول میلیون‌ها سال شکل می‌گیرند. زمین‌شناسان بر این باورند که هرگاه آب از نقطه‌ای بیرون آید که زمین، دارای معدن آهک و مواد رسوبی باشد، آن مواد در درون زمین با آب آمیخته و به‌محض رسیدن به فضای باز با اکسیژن ترکیب شده و به‌مرور زمان به رسوبات آهکی تبدیل می‌شوند. تا زمانی‌که چنین چشمه‌هایی جریان داشته باشد، به‌مرور بر طول و حجم رسوبات آن افزوده خواهد شد.[۸]

اژدهای بامیان در افسانه‌های محلی

دربارۀ این اثر طبیعی، افسانه‌ها و داستان‌هایی در میان مردم محلی نقل می‌شود. از جمله این‌که این دیواره، در اصل اژدهای غول‌پیکرِ آدم‌خواری بوده که مدام از مردم منطقه قربانی می‌گرفته و مردم منطقه از شر او در بیم و هراس بوده‌اند. آنها برای دفع این بلا خواستار کمک الهی شده و خداوند علی ‌بن ‌ابی‌طالب را فرستاده و او با ذوالفقار خود اژدها را دو نیم و به سنگ تبدیل کرده است. سپس از فرق سر تا دُم آن، تسمه‌ای کشیده و با خود به نزد شاه بَربَر برده که شکاف موجود روی آن، اثر همان تسمه است.[۹] بر اساس برخی اسناد قدیمی به‌ دست آمده از شهر بامیان، افسانۀ کشتن اژدهای بامیان به‌همان طریق که امروز در میان مردم بامیان نقل می‌شود، قبل از اسلام نیز در میان مردم بودایی معروف بوده است؛ با این تفاوت که قبل از اسلام مردم بامیان کشتن اژدها را به بودا نسبت می‌دادند.[۱۰]

نظیر این اژدهای صخره‌ای، چند پیکرۀ دیگر با اندازه‌های کوچک‌تر در ولایت بامیان وجود دارد که یکی از آنها در نزدیکی قریۀ شهیدان بامیان است و مردم عوام آن را بچۀ اژدهای بامیان می‌دانند.[۱۱] برخی شاخ‌های آهو و قوچ کوهی هنوز روی بدنه اژدها وجود دارد که از زمان‌های قدیم به یادگار مانده است.[۱۲]

اژدهای بامیان در ادبیات فارسی

از ماجرای جنگ حضرت علی با اژدهای بامیان، در اشعار مختلفی همچون شعر ابن‌حسام خسوفی در سال ۸۳۰ق در منظومۀ کهن و حماسی «خاوران‌نامه» یاد شده است:[۱۳]

یکی اژدها دید کامد پدیدسراسر سر کوه از او ناپدید
دهان همچو دوزخ گشاده به همسر کوه از او پر تفَ و دود و دم
بیامد خروشان و دم می‌کشیدتو گفتی زمین را به هم می‌کشید
چنین گفت حیدر که هفتاد بارزدم بر بَر اژدها ذوالفقار
چو آن مار ناچیز و نابود گشتبه خونش همه کوه آلود گشت

گردشکری

با توجه به داستا‌ن‌هایی که برای این اژدها بر سر زبان‌ها افتاده، مردم محلی و دیگر مناطق افغانستان برای دیدن آن به این درّه می‌آیند و در اتاق گنبدی آبی‌رنگی که در مجاورت اژدها وجود دارد نذرهای خود را می‌پزند.[۱۴]

پانویس

  1. هاشمی، «اژدهای بامیان»، دانشنامه‌ هزاره، 1397ش، ص۴۲۴.
  2. خاوری، شگفتی‌های بامیان واقعیت یا افسانه، 1396ش، ص۱۰۷.
  3. یزدانی، بامیان سرزمین شگفتی‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.
  4. هاشمی، «اژدهای بامیان»، دانشنامه‌ هزاره، 1397ش، ص۴۲۴.
  5. خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۲۵–۲۷.
  6. یزدانی، بامیان سرزمین شگفتی‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۶۵.
  7. عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۶۳.
  8. یزدانی، بامیان سرزمین شگفتی‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.
  9. یزدانی، بامیان سرزمین شگفتی‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.
  10. خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۲۵.
  11. یزدانی، بامیان سرزمین شگفتی‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.
  12. کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۲۹.
  13. منصور، اژدهای بامیان، افسانه یا واقعیت؟، وب‌سایت افغان جرمن.
  14. کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۲۹.

منابع

  • خاوری، محمدتقی، مردم هزاره و خراسان بزرگ، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش.
  • خاوری، جواد، شگفتی‌های بامیان واقعیت یا افسانه، تهران، عرفان، 1396ش.
  • عظیمی، محمدعظیم، جغرافیای ولایت بامیان، کابل، الهدی، ۱۳۹۱ش.
  • کهزاد، احمدعلی، افغانستان در پرتو تاریخ، کابل، مطبعه دولتی، ۱۳۴۶ش.
  • منصور، شریف، «اژدهای بامیان، افسانه یا واقعیت»، وب‌سایت افغان جرمن، تاریخ درج مطلب: 1 آگوست 2021م.
  • هاشمی، صدیقه، «اژدهای بامیان»، در دانشنامه‌ هزاره، کابل، بنیاد دانشنامه هزاره، 1397ش.
  • یزدانی، حسین‌علی (حاج کاظم)، بامیان سرزمین شگفتی‌ها، چ2، کابل، گلستان اندیشه، ۱۳۹۰ش.