رضایت از زندگی
رضایت از زندگی؛ احساس مثبت در نتیجه ارزیابی یک بخش یا کلیّت زندگی
مفهومشناسی
رضایت یا رضامندی بهمعنای خشنودی، پسندیدگی، میل،[۱] همچنین خوشحالی و رخصت،[۲] حالتی هیجانی است که با رسیدن به یک هدف پدید میآید و در ارتباط با پیشرفت در یک فعالیت یا زمینه مورد علاقه بهکار برده میشود.[۳] رضایت در زبان انگلیسی معادل satisfaction و واژههای sat و satis بهمعنای کافی یا به حد کفایت آمده و در معنای لغوی بهمعنای برآورده شدن انتظارات، نیازها و خواستهها است.[۴]
چیستی رضایت از زندگی
رضایت از زندگی[۵] از یکسو بهعنوان احساسی ارزشمند و لذتبخش، دارای مطلوبیتی ذاتی است و از سویی دیگر، سرمایهای است ارزشمند که میتواند استفاده از دیگر مواهب زندگی را لذتبخشتر ساخته و درعینحال بهعنوان ابزاری در جهت حلوفصل یا قابل تحملتر نمودن مشکلات، بهکار آید، از این رو ایجاد، تداوم و ارتقاء رضایت از زندگی برای کسانی که خواهان زندگی ارزشمند و بامعنا و در یک کلام زندگی کامل هستند، ضرورتی انکارناپذیر مینماید.
مفاهیم مشابه
شناخت دقیق احساس رضایت از زندگی، زمانی ممکن است که از مفاهیم مشابه، بازشناسی شود. جنبه مثبت و لذتبخش این احساس غالباً باعث شده تا این مفهوم با مفاهیم مشابه و هماثر در یک معنا بهکار برده و تعریف شود. مفاهیمی چون شادی، شادمانی، شادکامی و بهزیستی ذهنی.
شادی
شادی هممعنا با شادمانی، خوشحالی، بهجت، بشاشت، مسرت، نشاط، انبساط و سرور آمده است.[۶] اصطلاح شادی انواع گستردهای از پاسخهای عاطفی مثبت مانند خوشی، آرامش، خوشبینی و لذت را در برمیگیرد. روانشناسان، شادی را بالابودن عواطف مثبت همراه با پایین بودن عواطف منفی ارزیابی میکنند.[۷] همچنین آن را تمایزدهنده حالت لذت بهعنوان یک وضعیت گذرا از خوشی، از حالتهای اخلاقی سعادت میدانند.[۸]
شادکامی
شادکامی[۹] اغلب به آسایش، رفاه، نعمت، کامرانی و خوشحالی معنا شده است و شادمانی، خوشبختی، خوشنودی، سعادت، و شادی اصیل و پایدار از کلماتی هستند که هممعنا با آن بهکار میرود.[۱۰] با این وجود آنچه در مورد آن توافق وجود دارد، این است که برای اصطلاح شادکامی بهعنوان یک هیجان مثبت و خوب، حداقل دو جنبه عاطفی و شناختی قائل شدهاند. شادی، شادمانی، شعف، خشنودی و هیجانهای مثبت مربوط به جنبه عاطفی شادکامی و ارزشگذاریهای شناختی و ارزیابی رضامندانه از حیطههای مختلف زندگی در ارتباط با جنبه شناختی شادکامی است.[۱۱]
آرامش
آرامش حالتی نفسانی است همراه با آسودگی و ثبات، همچنین به معنای آرمیدن، صلح، آشتی، امنیت و فراغت نیز آمده است.[۱۲] آرامش در دو سطح فردی و اجتماعی قابل بررسی است که بُعد اجتماعی آن را میتوان امنیت نامید. مفهوم آرامش در آموزههای اسلامی از راه کلیدواژههایی مانند اطمینان، سکینه و دیگر مشتقّات آن مانند امن و قرار قابل پیگیری است.[۱۳] رابطه آرامش و رضایت از زندگی را میتوان ارتباطی دوسویه و متقابل در نظر گرفت.
آسایش
راحتی، آسانی، استراحت، عیش و تنعم از مواردی است که لغتنامههای فارسی در معنای آسایش بهکار بردهاند.[۱۴] در علم روانشناسی آسایش یا راحتی، حس بدنی یا روانی آسودگی است که غالباً با فقدان سختی بازشناخته میشود. آسایش غالباً وابسته به امر بیرونی است و با کسب لذت جسمی و امکانات مادی رابطه مستقیمی دارد.
معنای زندگی
معنای زندگی یکی از مهمترین موضوعات فلسفی، روانشناختی و دینی انسان در دوران جدید و عصر صنعتیشدن جوامع و پیشرفت همهجانبه علم و فناوری است. مسائل اصلی معنای زندگی شامل پرسشهایی در ارتباط با هدفمندی و ارزشمندی زندگی است.[۱۵]
کیفیت زندگی
مفهوم کیفیت زندگی ابتدا به حوزههای بهداشتی، زیستمحیطی و بیماریهای روانی محدود میشد، اما طی دو دهه گذشته به مفهومی چندبعدی بسط یافته است و علاوه بر عناصر فردی و عینی، مؤلفههای اجتماعی و ذهنی را نیز شامل میشود.[۱۶] سازمان جهانی بهداشت، کیفیت زندگی را به ادراک افراد از موقعیتشان در زندگی در حوزههای فرهنگی و نظام آموزشیای که در آن زندگی میکنند و همچنین در ارتباط با اهداف، انتظارات و نگرانیهایشان تعریف کرده است.[۱۷]
بهزیستی ذهنی
بهزیستی ذهنی شیوه و روشی است که فرد، یک زندگی خوب را تعریف میکند. افرادی که احساس بهزیستی ذهنی بالایی دارند احساس لذت و خوشی زیاد بههمراه ناراحتی پایین دارند و از زندگیشان احساس رضایت میکنند.[۱۸] رضایت از زندگی جنبههای مختلف زندگی فرد را در برمیگیرد که بهزیستی ذهنی، جنبه روانشناختی آن را پوشش میدهد.
رویکردهای رضایت از زندگی
تحلیل جامعهشناختی رضایت از زندگی
جامعه، زمینهساز شکلگیری ارزشها، هنجارها و بسیاری از رفتارهای اجتماعی است که برخی از اندیشمندان مفهوم رضایت از زندگی را از این منظر تعریف کردهاند. رضایت، احساس شادی یا ارضایی که یک فرد، هنگام دریافت پاداش از دیگران یا تأییدشدن تجربه میکند، بر اساس نظریه یادگیری، رضایتمندی در تکرار و تقویتِ رفتاری که پاداش گرفته، مؤثر بوده و درنتیجه در شرایط مشابه، احتمال تکرار آن رفتار افزایش مییابد.[۱۹] رضایتمندی بیشتر جنبه اجتماعی دارد، در مقابل، خوشایندی[۲۰] جنبه عاطفی و روانشناختی دارد. رضایت، بیشتر از یک شیء یا امر خاصی مورد نظر است و نهایتاً تمایل شخص را به یک موضوع میسنجد بنابراین میتوان گفت رضایت نوعی گرایش است، در واقع رضایت نوعی گرایش خاص و محدودتر از گرایش است.[۲۱] فاصله بین ایدهآل، (آنچه باید باشد) و واقعیت، (آنچه هست) از دیگر مواردی است که میزان و سطح رضامندی فرد را تبیین میکند. هرچه ایدهآل و واقعیت به هم نزدیکتر، رضامندی بیشتر و هرچه ایدهآل و واقعیت از هم دورتر، فرد، ناراضیتر.[۲۲] دستیابی به هدف نیز معیاری در سنجش رضامندی یا نارضایتی است. دسترسی به هدف و ارضای نیاز، احساس رضایت و تجربیات مطبوع را بههمراه دارد و عدم ارضاء نیاز با نارضایتی و احساس منفی همراه است.[۲۳]
تحلیل روانشناختی رضایت از زندگی
روانشناسان رضایت از زندگی را بازتاب توازنِ میان آرزوهای شخص و وضعیت فعلی او میدانند.[۲۴] ارتباط این مفهوم با بهزیستی ذهنی[۲۵] تا حدودی معنای آن را آشکار میکند. «بهزیستی ذهنی شامل دو مؤلفه جداگانه است، مؤلفه نخست عاطفی که خود به عواطف مثبت و منفی تقسیم میشود و مؤلفه دوم، شناختی است که معمولاً به رضایت از زندگی اشاره دارد.»[۲۶] مبتنی بر نگاه ارزیابی شناختی، رضایت از زندگی نوعی ارزیابی کلی از احساسات و نگرشهای فرد در مورد زندگی در یک نقطه خاص از زمان است که از منفی به مثبت دستهبندی میشود.[۲۷] در واقع رضایت از زندگی بر تجربه شناختی و داورانهای دلالت دارد که بهعنوان اختلاف ادراکشده بین آرزو و پیشرفت در زندگی تعریف میشود.[۲۸] بر اساس این تعاریف میتوان به این نتیجه رسید که احساس رضامندی بهعنوان یک عاطفه مثبت و پایدار درنتیجه ارزیابی بخشی یا کلیت زندگی حاصل میشود. با این حساب مفهوم رضایت از زندگی از منظر جامعهشناسان بیشتر متمرکز بر رفتارها و مسائل اجتماعی است در حالی که روانشناسان به تعریف این واژه از دیدگاه و نقطهنظر شخصی پرداختهاند علاوه بر اینکه توجه به واقعیت بیرونی در جامعهشناسی در برابر تمرکز بر ذهن و ارزیابی شخصی و یافتههای درونی از دیگر تمایزات تبیین رضایت از زندگی از دو منظر جامعهشناسی و روانشناسی است.
رضایت از زندگی در آموزههای اسلامی
رضامندی از خوشی و ناخوشی دنیا از جایگاه بالایی در روایات اسلامی برخوردار است تا جایی که از آن بهعنوان سرچشمه عبادات الاهی،[۲۹] بالاترین درجه اهل تقوا و نشانه ایمان کامل[۳۰] نام برده شده است. در قرآن بیش از هفتاد مرتبه از مشتقات کلمه رضایت، استفاده شده است که میتوان همه آنها را در چهار دسته رضایت خداوند از بندگان،[۳۱] رضایت بندگان از خداوند،[۳۲] رضایت انسانها از یکدیگر[۳۳] و خوشنودشدن انسانها از اشیاء[۳۴] قرار داد. بنابر یافتههای برخی پژوهشهای اسلامی، اساس دیدگاه اسلام در دستیابی به «رضامندی»، «خیرباوری» است،[۳۵] و رضامندی بهمعنای زندگی مبتنی بر خیر در کنار زندگی مبتنی بر سرور، دو رکن اساسی «الگوی اسلامی شادکامی» را تشکیل میدهد.[۳۶] در این دیدگاه رسیدن به مرحله خیرباوری بهعنوان اساس رضامندی، نیازمند دستیابی به چند مقدمه است. یک: باور به اینکه همه امور و پدیدههای عالم در کم و کیفی خاص و اندازهگیری شده، از طرف خدا خَلق شده و ابداً چیزی بهعنوان اتفاق و تصادف در این عالم وجود ندارد. دو: مقدرات عالم با «ماهیت خیر» و «هدف خیررسانی» ایجاد شدهاند. سه: مقدرات خیر در دو سطح «خیر مقدَّر» و «خیر محقّق» تنظیم شده که چگونگی تبدیل «خیر مقدَّر» به «خیر محقّق» واکنش مناسبی است که فرد با الهام از آموزههای اسلامی انجام میدهد. چهار: موقعیتهای زندگی در دو دسته خوشایندها مانند خوشیها و لذتهای زندگی و ناخوشایندها شامل سختیها و حوادث ناگوار قرار میگیرد. واکنش مناسب در مواجهه با رویدادهای خوشایند، شُکر و استفاده بهجا در نعمتهای الاهی است مانند قناعت و انفاق و در موقعیتهای ناخوشایند، پذیرش آگاهانه و صبر بر طاعت، مصیبت و معصیت واکنش مناسب بهشمار میرود. پنج: چیستی و چگونگی واکنش مناسب به تفصیل در قالب دین یا شریعت اسلامی از جانب خداوند بهواسطه پیامبر و امامان، در دسترس انسانها قرار داده شده است. برای مثال همسر خوب و همفکر طبق روایات اسلامی از نعمتهای بزرگی است که زمینهساز خوشیها و لذتهای فراوان است.[۳۷] در این رابطه با توجه به مقدمات پیشگفته، نعمت ازدواج با هدف خیررسانی برای انسان توسط خداوند تقدیر (خیر مقدر) شده است. برای بهرهمندی از نعمت ازدواج و دستیابی به خیری که در آن نهفته (خیر محقّق)، فرد باید طبق دستورات شرعی عمل نماید. طبق آموزههای اسلام درک فلسفه ازدواج، آشنایی و کاربست معیارهای صحیح انتخاب همسر، برخورداری از مهارت ارتباط صحیح با همسر و توجه به حقوق و انجام تکالیف زناشویی از مواردی است که زمینهساز بهرهمندی فرد از نعمت ازدواج میشود.[۳۸] ناگفته نماند که رضایت از زندگی در آموزههای اسلامی تفاوت ماهوی با رضایت از زندگی در روانشناسی یا جامعهشناسی ندارد بلکه از لحاظ ماهیت، رضایت از زندگی، معنا و مفهومی مشترک در همه فرهنگها داشته و دارد و وصف اسلامی یا غیراسلامی برای آن بیمعنا است. با این حال، تفاوت این دو را میتوان در عمق و گستردگی زمینهها و معیارهای تحصیل آن در فرهنگهای مختلف، جستجو کرد. رضامندی در متون اسلامی بهخاطر عوامل و زمینههای معنوی و محدود نشدن زندگی انسان به دنیای مادی، نسبت به فرهنگهای دیگر دارای گستره و عمق بیشتری بوده و مهمتر اینکه جنس رضامندی از زندگی که در منابع اسلامی معرفی شده با وجود معیارها و قواعد خاصی که در تحصیل آن لحاظ میشود، رضایتی اصیل، پایدار و کاملاً سودمند بوده و فرد را از افتادن در دام رضایت کاذب، موقتی و بیفایده یا کمفایده حفظ مینماید.
سازوکار دستیابی به رضایت از زندگی
مسیر دستیابی به رضایت از زندگی در سه حیطه کلی قابل تصور است. از میان برداشتن موانع، فراهم کردن زمینهها و کاربست مهارتها و تکنیکها. از میان موانع، کمالگرایی افراطی، تمرکز بر نقصها و غفلت از داشتهها به همراه ضعف شخصیت و عزتنفس پایین از جمله موانع رضامندی است. علاوه بر این گاهی نارضامندی رفتاری پوششی است. فرد با توسل به مکانیسم فرافکنی، از نارضایتی بهعنوان ابزاری برای فرار از هزینهها و تن ندادن به تغییر مثبت، توجیه کمکاری و تنبلی و استمرار لذتبری از عادتهای منفی استفاده میکند. از مهمترین زمینهها و عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی میتوان به اصلاح نگرش، جامعنگری واقعگرایانه، تقدیرپذیری بهجای تقدیرستیزی، مصلحتمحوری بهجای لذتگرایی و عاقبتاندیشی اشاره کرد. توضیح اینکه سختیها و مشکلات جزئی از واقعیت دنیا است و تصور زندگی بدون سختی توهمی بیش نیست. همانطور که خداوند در قرآن خبر از امتحان با ترس، گرسنگی، کاستی در اموال، جانها و محصولات را میدهد.[۳۹] در روایت نیز دنیا سرایی است که با سختیها و بلاها آمیخته شده است.[۴۰] پدیدهها و امور زندگی انسان، دارای دو بُعد ظاهری و باطنیاند. در بُعد ظاهر، یا خوشایندِ طبع انسان هستند یا ناخوشایند اما در بُعد باطن که سخن از واقعیت اشیا است پدیدهها برای زندگی انسان یا خیر هستند یا شرّ. محور بُعد ظاهر، خواستهها و امیال انسانی است و محور بُعد باطن، مصلحت او. توجه به ظاهر اشیاء و استفاده از نظام ارزیابی خواستگرا، یعنی خوشایندخواه و ناخوشایندگریز، انسان را از راهیابی به لایههای عمیقتر و شناسایی حقیقت اشیاء که همان خیر یا شرّ بودن آنها است باز میدارد و بسیار پیش میآید که فردی صلاح و مصلحت واقعی خود را به خاطر ظاهر خوشایند شرّی خطرناک، از دست میدهد. در قرآن نیز با اشاره به این مطلب هشدار میدهد که چهبسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما بد است.[۴۱] پیامبر اسلام نیز بهترین کارها را خوشفرجامترین آنها میداند.[۴۲] برای دستیابی به رضامندی علاوه بر تغییر و اصلاح نگرش نیازمند رفتارهای همسو نیز هستیم.
پول و رضایت از زندگی
انسان هر بینشی داشته باشد متناسب با آن عمل خواهد نمود. ارتباط میان بینش و عمل غیرقابل انکار بوده، وثیق و مستحکم است. این سخن در باب پول هم صادق است.[۴۳] در واقع غالباً نوع نگاه انسان به پول زمینهساز خوشبختی یا بدبختی است نه خود پول. اگرچه گاهی بیپولی با فقر و سختی تلازم دارد اما پول زیاد هم لزوماً خوشبختی نمیآورد. در واقع ما بهاشتباه از پول انتظار زیادی داریم. پول تنها امکانات بهتری برای ما فراهم میکند و البته اگر بهدرستی نتوانیم مدیریت کنیم همین باعث ایجاد مشکلات فراوان میشود. در آموزههای اسلامی دراینباره با سه اصطلاح روزی کفاف، روزی کثیر و روزی قلیل روبهرو هستیم.[۴۴] آنچه انسانها غالباً آرزوی آن را دارند، روزی کثیر یا فراوان است و در مقابل، از روزی قلیل گریزانند اما آنچه در آموزههای اسلامی در این مورد توصیه شده روزی کفاف است که سعادت انسان را تأمین میکند یعنی به همان مقداری که انسان نیاز دارد.[۴۵]
دین و رضایت از زندگی
براساس یافتههای علمی و تجربی هرچه دینداری افراد افزایش مییابد و بیشتر بهسمت رفتارهای دینی مانند شرکت در مراسم مذهبی، خواندن دعا و انجام اعمال عبادی گرایش پیدا میکنند آرامش روحی بیشتری را تجربه کرده و رضایت بالاتری را از زندگی خود گزارش میکنند.[۴۶] البته آنچه از تکالیف دینی در اینجا مدنظر است مجموعه عبادات شامل همه رفتارها و اعمال دینی و همچنین اخلاقیات را دربرمیگیرد.
ازدواج، خانواده و رضایت از زندگی
ازدواج با توجه به ایجاد یک رابطه مستحکم در قالب روابط زوجی و والد فرزندی، فرد را از مزایای ارتباط خانوادگی بهرهمند میسازد. طبق پژوهشهای انجام شده، احساس تنهایی از عواملی است که رابطه مستقیم و منفی با رضایت از زندگی دارد.[۴۷] علاوه بر این از نقطهنظر توجه به نیازهای انسان در روانشناسی، خانواده با ارضاء و پاسخگویی به نیاز به تعلق و احترام، زمینه رشد و رضامندی بیشتر را فراهم میکند.[۴۸]
شغل، درآمد و رضایت از زندگی
هر فرد ساعات زیادی از شبانهروز را در ارتباط با مسائل مربوط به شغل یا حرفهاش میگذراند. سادگی یا پیچیدگی فعالیت شغلی، شانیت اجتماعی، سطح درآمد، محیط کار و روابط حاکم بر آن ازجمله عواملی است که هر کدام نقش مستقیمی بر زندگی فرد دارد. از این موارد نوع شغل با توجه به بازخورد ویژه اجتماعی و سطح درآمد بهخاطر نقش مؤثر آن در تأمین امکانات زندگی، ارتباط بیشتری با رضایت از زندگی دارد.[۴۹] احساس رضایت شغلی پس از دستیابی به ارزشهای شغلی در ارتباط تنگاتنگ با رضایت از زندگی است. علاوه بر اثرگذاری مستقیم رضایت شغلی بر رضایت از زندگی، با توجه به ارتباط رضایت شغلی با عواملی نظیر سلامت جسمی و روانی و روابط و مناسبات اجتماعی میتوان به تأثیر غیرمستقیم رضایت شغلی بر رضایت از زندگی نیز اشاره کرد.[۵۰]
تأثیر سلامت جسمی بر رضایت از زندگی
ارتباط تنگاتنگی بین سلامت جسم و روان و رضایت از زندگی وجود دارد. در این میان رفتارهای بهداشتی نیز بهعنوان یکی از معیارهای تعیینکننده سلامت جسمی شناخته میشود. سلامت جسم و روان بهعنوان ابزاری است که میتواند کارآمدی فرد را تحت تأثیر خود قرار دهد و افزایش کارآمدی فردی، زمینه انجام کارها بهصورت بهینه و کسب موفقیت در نیل به اهداف شخصی را تسریع میکند و نهایتاً همه اینها سطح رضایت از زندگی را در فرد افزایش میدهد. تحقیقات نشان میدهد که متغیرهای سلامت جسمی مانند رعایت مسائل بهداشتی و بیماریهای بدنی و متغیرهای سلامت روان مانند عزتنفس و احساس ارزشمندی، خودکارآمدی، انعطافپذیری و سازگاری، ارتباط مستقیمی با سطح رضایت از زندگی دارند در این تحقیقات به رابطه مستقیم و متقابل سلامت جسمانی و رضایت از زندگی اشاره شده است.[۵۱]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه رضایت.
- ↑ عمید، فرهنگ عمید، ذیل واژه رضایت.
- ↑ پورافکاری، فرهنگ جامع روانشناسی روانپزشکی، 1386ش، ج2، ص1332.
- ↑ longman-oxford-webster online
- ↑ Life satisfaction
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه شادی.
- ↑ آرگایل، روانشناسی شادی، 1386ش، ص14 و 25.
- ↑ موسوی و قاسمزاده، جامعهشناسی شادی، 1397ش، ص35.
- ↑ Happiness
- ↑ دهخدا، لغتنامه؛ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه شادکامی.
- ↑ کار، روانشناسی مثبت، 1399ش، ص42.
- ↑ دهخدا، لغتنامه؛ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه آرامش.
- ↑ فعالی، آرامش، 1390ش، ص34.
- ↑ دهخدا، لغتنامه؛ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه آسایش.
- ↑ ولف، معنای زندگی، 1382ش، ص30.
- ↑ غفاری و امیدی، کیفیت زندگی؛ شاخص توسعه اجتماعی، 1388ش، ص100.
- ↑ رستگارخالد و دیگران، «بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و کیفیت زندگی جوانان شهر تهران»، 1390ش، ص80.
- ↑ شیخی و دیگران، «مشخصههای روانسنجی مقیاس رضایت از زندگی»، 1389ش، ص18.
- ↑ خضر نجات، مفاهیم جامعهشناسی، 1369ش، ص69.
- ↑ Gratification
- ↑ چلبی و موسوی، «بررسی جامعهشناختی عوامل مؤثر بر شادمانی در سطوح خرد و کلان»، 1387ش، ص132.
- ↑ رفیعپور، سنجش گرایش روستاییان به جهاد سازندگی، ۱۳۷۲ش، ص۱۵.
- ↑ رفیعپور، سنجش گرایش روستاییان به جهاد سازندگی، ۱۳۷۲ش، ص17.
- ↑ اینگلهارت، تحول فرهنگی در جوامع پیشرفته صنعتی، 1373ش، ص244.
- ↑ Mental well-being
- ↑ شیخی و دیگران، «مشخصههای روانسنجی مقیاس رضایت از زندگی»، 1389ش، ص18.
- ↑ عادل و دیگران، «اثربخشی آموزش شناختی با رویکرد اسلامی بر رضایتمندی از زندگی دانشجویان»، 1389ش، ص45.
- ↑ ازکمب، روانشناسی کاربردی اجتماعی، 1382ش، ص69.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج71، ص139.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج82، ص134.
- ↑ سوره مائده، آیه 119.
- ↑ سوره مائده، آیه 119.
- ↑ سوره بقره، آیه 120.
- ↑ سوره توبه، آیه 24.
- ↑ پسندیده و دیگران، «پایه نظری رضامندی از دیدگاه اسلام»، 1391ش، ص85.
- ↑ پسندیده، الگوی اسلامی شادکامی، 1392ش، ص10.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 1369ش. ج 2، ص532.
- ↑ پسندیده، الگوی اسلامی شادکامی، 1392ش، ص315.
- ↑ سوره بقره، آیه 155.
- ↑ سیدرضی، نهجالبلاغه، 1398ش، خطبه226.
- ↑ سوره بقره، آیه 216.
- ↑ ابنبابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، 1413ق، ج4، ص402.
- ↑ فعالی، بخشش، 1390ش، ص.92
- ↑ پسندیده، الگوی اسلامی شادکامی، 1392ش، ص311.
- ↑ القشیری، صحیح مسلم، ج2، 1334ق، ص730، ح125.
- ↑ ربانی و بهشتی، «بررسی تجربی رابطه دینداری و رضایت از زندگی»، 1390ش، ص75.
- ↑ باقری و دیگران، «بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در رضایت از زندگی»، 1394ش، ص184.
- ↑ باقری و دیگران، «بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در رضایت از زندگی»، 1394ش، ص187.
- ↑ باقری و دیگران، «بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در رضایت از زندگی»، 1394ش، ص185.
- ↑ شفیعزاده و کامروا، «بررسی رابطه رضایت شغلی با رضایتاززندگی، در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان»، 1393ش، ص81.
- ↑ کرمی، «بررسی رابطه رضایت از زندگی، با سلامت عمومی و سازگاری»، 1389ش، ص86.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
- ازکمب، استوارت، روانشناسی کاربردی اجتماعی، ترجمه فرهاد ماهر، مشهد، آستان قدس رضوی، 1382ش.
- اینگلهارت، رونالد، تحول فرهنگی در جوامع پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر، تهران، کویر، 1373ش.
- آرگایل، مایکل، روانشناسی شادی، ترجمه حمیدطاهر نشاطدوست، تهران، جهاد دانشگاهی، 1386ش.
- باقری، معصومه و دیگران، «بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در رضایت از زندگی»، فصلنامه برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی، س7، ش23، 1394ش.
- پسندیده، عباس و دیگران، «پایه نظری رضامندی از دیدگاه اسلام»، فصلنامه روانشناسی و دین، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، ش 20، 1391ش.
- پسندیده، عباس، الگوی اسلامی شادکامی، قم، دارالحدیث، 1392ش.
- پورافکاری نصرتالله، فرهنگ جامع روانشناسی روانپزشکی، جلد دوم، تهران، فرهنگ معاصر، 1386ش.
- چلبی، مسعود و موسوی، سیدمحسن، «بررسی جامعهشناختی عوامل مؤثر بر شادمانی در سطوح خرد و کلان»، مجله جامعهشناسی ایران، س9، ش2، 1387ش.
- خضر نجات ، حمید، مفاهیم جامعهشناسی، شیراز، نشر شیراز، 1369ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1377ش.
- ربانی، رسول و بهشتی، سیدصمد، «بررسی تجربی رابطه دینداری و رضایت از زندگی»، مجله علوم اجتماعی، س8، ش1، 1390ش.
- رستگارخالد، امیر و دیگران، «بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و کیفیت زندگی جوانان شهر تهران»، فصلنامه توسعه اجتماعی، س7، ش4، 1390ش.
- رفیع پور، فرامرز، سنجش گرایش روستاییان به جهاد سازندگی، مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی، تهران، ارغنون، ۱۳۷۲ش.
- شفیعزاده، حمید و کامروا، هدی، «بررسی رابطه رضایت شغلی با رضایت از زندگی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان»، مجله مدیریت فرهنگی، س8، ش24، 1393ش.
- شیخی، منصوره و دیگران، «مشخصههای روانسنجی مقیاس رضایت از زندگی»، فصلنامه تازههای روانشناسی صنعتی/سازمانی، س1، ش4، 1389ش.
- عادل، زهرا و همکاران، «اثربخشی آموزش شناختی با رویکرد اسلامی بر رضایتمندی از زندگی دانشجویان»، فصلنامه اسلام و روانشناسی،س4، ش7، 1389ش.
- عمید، حسن، فرهنگ عمید، سرپرست تألیف و ویرایش: فرهاد قربانزاده، تهران، اَشجَع، 1389ش.
- غفاری، غلامرضا و امیدی، رضا، کیفیت زندگی، شاخص توسعه اجتماعی، تهران، شیرازه، 1388ش.
- فعالی، محمدتقی، آرامش، تهران، دارالصادقین، 1390ش.
- کار، آلان، روانشناسی مثبت، ترجمه حسن پاشاشریفی و دیگران، تهران، سخن، 1399ش.
- کرمی، ابوالفضل، «بررسی رابطه رضایت از زندگی با سلامت عمومی و سازگاری»، فصلنامه فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، سال 11، شماره 44، 1394ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1403ق.
- موسوی، میرطاهر و قاسمزاده، داود، جامعهشناسی شادی، تهران، آگاه، 1397ش.
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، آل البیت، 1369ش.
- ولف، سوزان، معنای زندگی، ترجمه محمدعلی عبداللهی، نقد و نظر، س8، ش 1 و 2، 1382ش.
- سیدرضی، محمد، نهجالبلاغه، ترجمه حسین انصاریان، تهران، آیین دانش، 1398ش.
- ابنبابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413ق.