مخته گل‌مامد

از ویکی‌زندگی

مخته گل‌مامد، مرثیۀ حماسی و مشهور در میان هزاره‌های افغانستان.

مَختَۀ گُل‌مامَد، مرثیۀ حماسی و مشهور و از روایت‌های ماندگار مبارزه و آزادی‌خواهی در تاریخ معاصر هزاره‌ها محسوب می‌شود که در هنر موسیقی محلی و ادبیات فولکلوریک بازتاب زیادی داشته است.

مفهوم‌شناسی

مَختَه، در گویش هزارگی، به‌معنی زار گریستن است ‌[۱] و در اصطلاح نوعي نوحه‌سرايي است كه زنان در عزاداري‌های قهرمانان مي‌خوانند. [۲] همچنین، مخته به متن غم‌انگیزی گفته می‌شود كه به‌هنگام مرگ یک قهرمان يا سرانجام دردناك او سروده مي‌شود. اين مرگ يا سرانجام غم‌انگيز، نتيجۀ ناگزير تضادهايي است كه رويدادها و موقعيت‌هاي تراژديك آن را مي‌سازد. مخته بيانگر شكست ظاهري قهرمان و پيروزي معنوي او است كه آینده را نويد مي‌دهد.[۳]

تاریخچه

مخته‌سرایی، در زمان جنگ‌هاي «عبدالرحمن خان» علیه هزاره‌ها رواج پیدا کرد و تا اوائل قرن بيستم ادامه داشت اما در حال‌حاضر رواج کمتری دارد. مخته‌هاي «گل‌مامد» (گل‌محمد)، «غلام‌حسن» و «فيضو» (فیض‌محمد)، از مشهورترين و قدیمی‌ترین مخته‌های هزارگی محسوب می‌شود.[۴]

معرفی

گل‌محمد فرزند ارشد «ارباب بختیاری» از خان‌های معروف منطقۀ «خَوَات» السوالی (شهرستان) «ناوُور/ ناهور» بود. ارباب بختیاری در زمان خود از قدرتمندترین خان‌های منطقه بوده و با حکومت روابطۀ نزدیک و حسنه داشت. گل‌محمد با تعدادی از نیروی‌های مردمی به‌دعوت «امان‌الله خان» شاه فراری وقت افغانستان برای سرنگونی حکومت حبیبالله کلکانی (معروف به بچه‌سقاو) که قدرت را در کابل از دست شاه خارج کرده بود، در سال 1308ش به‌طرف غزنی می‌روند و در این شهر با نیروهای طرفدار بچۀ سقاو درگیر و گل‌مامد کشته می‌شود. وقتی خبر کشته‌شدن گل مامد تازه‌داماد به گوش مادر وی می‌رسد، در سوگ فرزند خود اشعاری می‌سراید که به «مختۀ گل‌مامد» معروف می‌شود.[۵]

متن مخته (مرثیه)

  • قیرون تو گل مامد ما[۶]
  • شار كابل غوغا شده
  • بيرق سرخ بالا شده
  • بچي سقو پادشاه شده
  • تمام مُلک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اَربُون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامَد ما
  • گل مامدخان كابل موره
  • ده كوه چنداوول موره
  • از راه تخته پل موره
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • گل مامدخان شاولو موره
  • راه ره ایشته از كوه موره
  • همرای جووانو موره
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • گل مامدخان غزني موره
  • ده جنگ سقوي موره
  • از راه بي‌‌راهي موره
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامدما
  • اربون تو گل‌مامدما
  • قيرون تو گل‌مامدما
  • میرزای نو دامد ما
  • يك جنگ ده سر روضه شده
  • گل‌مامدخان كشته شده
  • سركشي بريده شده
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • گل‌مامدخان كشته شده
  • ده خون خو آغشته شده
  • بلي موتر ایشته شده
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • گل‌مامدخان بي سر آمد
  • بي سر و بي افسر آمد
  • مُرديش بلي موتر آمد
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • اِسْپي بيري بيوه مانده
  • دستايشي پُر خينه مانده
  • بلدي باچه ريزه مانده
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • اسپي بيري ر یی شده
  • داني اُرسي خالي شده
  • ده جنگ سقوي شده
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • رستم علي ريزه شده
  • ريزه مینِه خانه شده
  • بلدي مامد ديونه شده
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • اسپو ده طويله مانده
  • بي‌زين و بي‌قيزه مانده
  • روي شي سوي درگه مانده
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • تفنگ ده سرآچه مانده
  • سمند ده طويله مانده
  • بلدي آتي ريزه مانده
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • گل‌مامدخان سر، سر ميه
  • بي‌سر و بي افسر ميه
  • پيش مادر بي سر ميه
  • تمام ملک اوغانستان
  • نیارزه گل‌مامد ما
  • اربون تو گل‌مامد ما
  • قيرون تو گل‌مامد ما
  • میرزای نو دامد ما
  • باچَيْ امير مامد ما

بازتاب‌ها

1. ادبیات شفاهی و عامیانه

مختۀ گل‌مامد که از معروف‌ترین و سوزناک‌ترین مخته‌های هزارگی محسوب می‌شود، در ادبیات شفاهی و فولکلووریک مردم هزاره بازتاب زیاد داشته و سینه‌به‌سینه نقل شده است.[۷]

2. موسیقی

این مخته در هنر موسیقی محلی، به‌ویژه دمبورۀ هزارگی بازتاب داشته و مورد استقبال گستردۀ مردم قرار گرفته است. برای مثال، صفدر توکلی، نوازنده و خوانندۀ معروف افغانستان، این مخته را به‌صورت بسیار جانسوز و تأثیرگذار خوانده است. [۸] همچنین، امان یوسفی، از خوانندگان محلی، مختۀ گل‌مامد را اجرا کرده است.[۹]

راز ماندگاری

راز ماندگاری این مخته، درون‌مایۀ تراژیک و حماسی آن و بازتاب گستردۀ آن در هنر موسیقی و زبان شعر و ادبیات فولکلوریک دانسته شده است. [۱۰]

پانویس

منابع

  • امید، غلام‌رضا، «سرود محلی و مختۀ خاص مردم جاغوری»، وبلاگ اگر به یاد جاغوری افتادی، تاریخ درج مطلب: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ش.
  • سعیدی، محمد، «موسیقی و اشعار فولکور هزارگی»، وبلاگ هزاره پیوند، تاریخ درج مطلب: 29 آذر 1387ش.
  • شریعتی سحر، حفیظ‌الله، «مخته، سوگ‌سروده‌هاي زنان بداهه‌سراي هزاره‌هاي افغانستان»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب، تاریخ درج مطلب: 12 دی ۱۳۸۶ش.
  • «صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب، تاریخ بازدید: 27 فروردین 1402ش.
  • «مختۀ گل‌مامد بختیار یکی از مخته‌های معروف ادبیات فولکلوریک هزاره به‌صدای امان یوسفی»، وب‌سایت یوتیوب، تاریخ بازدید: 27 فروردین 1402ش.
  • یزدانی، عزیزالله، «آشنایی بامخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1، تاریخ درج مطلب: 3 آوریل 2020م.