ناصر خسرو

از ویکی‌زندگی
(تغییرمسیر از ناصرخسرو)
ناصر خسور قبادیانی بلخی

ناصر خسرو، شاعر و جهانگرد بلندآوازۀ ایرانی.

ناصر بن خسرو قبادیانی بلخی (383-467ش) معروف به ناصرخسرو، شاعر، حکیم و جهانگرد مشهوری است که آثار او از گنجینه‌های ادب و فرهنگ فارسی محسوب می‌شود. او قرآن را از بر داشت و با دانش‌های بسیاری در روزگار خود، آشنا بود.

کودکی و نوجوانی

ناصر خسرو، در 12 شهریور 383ش، در روستای قبادیان بلخ، در خانواده‌ای ثروتمند و دیوان‌سالار متولد شد.[۱] دوران کودکی ناصر خسرو، با حوادث گوناگون، از جمله جنگ‎های طولانی سلطان محمود، خشک‎سالی بی‌سابقه، شیوع بیماری وبا و پیامدهای ناشی از این حوادث همراه بود که در تربیت و رشد او نقشی بسزا داشت.[۲]

جوانی

ناصر خسرو از اول جوانی ‌ به دنبال تحصیل علوم رایج زمان خود بود. او، به‌مدت هفت سال به آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، لیبی، سوریه، فلسطین، جزیرة‌العرب، قیروان، تونس و سودان سفر و چندین سال در پایتخت فاطمیان، در مصر، اقامت کرد. ناصر خسرو، در دوران المستنصر بالله، به مذهب اسماعیلی گروید و از مصر، سه مرتبه به زیارت کعبه رفت.[۳] او در سال 431ش، بعد از دریافت عنوان «حجت خراسان» از طرف المستنصر بالله به زادگاه خود برگشت و مذهب اسماعیلی را تبلیغ کرد؛ اما با واکنش منفی سلاطین سلجوقی مواجه و به شهرهای دیگر تبعید شد. ناصر خسرو پس از مدتی آوارگی، به دعوت یکی از امیران محلی بدخشان که اسماعیلی بود، به بدخشان رفته و باقی عمر خود را در آن‌جا سپری کرد. او تمام آثار خود را در بدخشان نوشت و به تمام روستاهای بدخشان سفر کرد. او تا پایان زندگی مجرد باقی ماند. نام او در بین اهالی بدخشان، دارای احترامی ویژه بوده و به‌نام «حجت»، «سید شاه ناصر ولی»، «پیر شاه ناصر» و «پیر کامل» خوانده می‌شود.[۴]

مهارت‌ها

ناصر خسرو حافظ کل قرآن بود و در بسیاری از علوم عقلی و نقلی زمان خود، مانند فلسفۀ یونانی، ریاضی، پزشکی، موسیقی، نجوم، فلسفه و کلام اسلامی، تبحر داشت.[۵]

مسئولیت

ناصر خسرو، در دربار پادشاهان و امیران از جمله سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی، به کار دبیری مشغول بود و بعد از شکست غزنویان از سلجوقیان،[۶] به دربار «سلیمان چَغرِی بیک» در مرو رفت و در آن‌جا نیز با عزت و اکرام به حرفۀ دبیری خود ادامه داد.[۷]

خاستگاه فکری

ناصر خسرو به‌شدت تحت تأثیر قرآن بوده و در آثار مختلف خود از مقام و منزلت قرآن و نیز فضایل آن سخن گفته است. او در اشعار خود آیات قرآن، احادیث نبوی و اقوال امامان را به‌صراحت یا به‌تلمیح آورده است.[۸] ناصر خسرو، اهل تحقیق بود و همیشه با پیروان ادیان مختلف از جمله مسلمانان، زرتشتیان، مسیحیان، یهودیان و مانویان به بحث پرداخته و از رهبران دینی آنها در مورد حقیقت هستی پرس‌وجو می‌کرد.[۹] ناصر خسرو، از شاعران و اندیشمندان عربی مانند متنبّى، بحترى، ابوتمّام، ابوالحسن تهامى، ابوالفتح بستى، ابوالعتاهيه، ابن‌رومى و ابوالعلاء معرّى نیز تأثیر زیادی پذیرفته و در اشعار خود از آثار آنها تضمین کرده است؛[۱۰] اما بیش از همه، متأثر از افكار و آراى اسماعيليان بوده است.[۱۱]

سیرۀ عملی و اخلاقی

ناصر خسرو در دورۀ دوم زندگی خود، آدم متواضع، با مناعت طبع، بردبار، اندیشه‌ورز و تلاشگر بود.[۱۲]

دیدگاه‌ها

جهان‌بینی، دیدگاه‌های فلسفی و انسان‌شناختی ناصر خسرو، به‌صورت کامل دینی است. به نظر او، خدا علت و غایت همۀ اشیا و امور بوده و بقای انسان نیز در دانستن توحید است. هدف از ارسال پیامبران و فرستادن کتاب، گزارش مبدأ و مقصد انسان است. بنابراین، فلسفه، علم و خرد باید در خدمت دین قرار بگیرند.[۱۳] او معتقد بود که جامعۀ پاک و دور از مفاسد اخلاقی و اجتماعی، فقط با سیطرۀ معارف دینی و عقل بر جامعه به وجود می‌آید.[۱۴]

سبک شعر و ادبیات

سبک شعر و ادبیات ناصر خسرو، نمونه‌ای از «سبک خراسانی» و شبیه سبک رودکی، فردوسی و عنصری است؛ اما با این تفاوت که شعر برای ناصر‌خسرو وسیله‌ای برای بیان اعتقادات دینی و فلسفی بوده و جنبۀ پند و‌ اندرز دارد.[۱۵] یکی از معروف‌ترین قصیده‌های ناصرخسرو با ابیات زیر، آغاز می‌شود:[۱۶]

نکوهش مکن چرخ نیلوفری رابرون کن ز سر باد و خیره‌سری را
بری دان از افعال چرخ برین رانشاید ز دانا نکوهش بری را
همی تا کند پیشه، عادت همی کنجهان مر جفا را، تو مر صابری را
هم امروز از پشت بارت بیفگنمیفگن به فردا مر این داوری را
چو تو خود کنی اختر خویش را بدمدار از فلک چشم نیک اختری را
به چهره شدن چون پری کی توانی؟به افعال ماننده شو مر پری را

آثار

  1. دیوان اشعار فارسی؛
  2. دیوان اشعار عربی (که متأسفانه در دست نیست)؛
  3. جامع‌الحكمتین، به نثر فارسی در بیان عقاید اسماعیلیان؛
  4. خوان‌الأخوان، دربارۀ اخلاف و حکمت و موعظه؛
  5. زادالمسافرين، در بیان حکمت الهی که به نثر روان نوشته شده است؛
  6. گشایش و رهایش، رساله‌ای است به نثر روان فارسی، شامل سی پرسش و پاسخ آن‌ها؛
  7. وجه دین، رساله‌ای است به نثر در مسائل کلامی و باطن و عبادات و احکام شریعت؛
  8. سعادت‌نامه، رساله‌ای منظوم شامل رساله‌ای است به نثر در مسائل کلامی و باطن و عبادات و احکام شریعت؛
  9. بستان‌العقول و دليل‌المتحیرين که در حال حاضر موجود نیست؛
  10. سفرنامه، این کتاب، مشتمل بر مشاهدات سفر هفت‎سالۀ او است که از منابع مهم جغرافیای تاریخی محسوب می‌شود؛
  11. سیصد بیت؛
  12. روشنایی‌نامه، این رساله نیز به نظم فارسی است.[۱۷]

آثار دیگری نیز به او منتسب شده، اما بسیاری از خاورشناسان در وجود آنها تردید کرده‌اند. برخی از آن‌ها به‌مرورزمان از بین رفته‌ و یا شاید در مناطق کوهستانی بدخشان، در نزد اشخاص و افرادی محفوظ باشد.[۱۸]

نوآوری‌ها

نوآوری ناصرخسرو، مربوط به حوزۀ زبان و تخیل شاعرانه است. او زبان شعر را زبان مدح سلاطین قرار نداده و از نظر قالب شعر و معنا، ساختارشکن بوده است. در استفاده از صور خیال نیز مانند پیشینیان، خود را به تکلف نیانداخته است.[۱۹] ناصرخسرو در یکی از سروده‌های خود، والایی و نزهت شعر و ادب فارسی را چنین ارج می‌نهد:[۲۰]

من آنم که در پای خوکان نریزممر این قیمتی در لفظ دری را

ناصر خسرو در آثار دیگران

کتاب‌ها، مقالات، یادنامه‌ها، یاداشت‌ها و مطالب‌زیادی دربارۀ زندگی و آثار ناصر خسرو به زبان فارسی[۲۱] و عربی نگاشته شده است.[۲۲]

درگذشت

ناصر خسرو، در سال 467ش درگذشت. مزار او در یمگان بدخشان زیارتگاه مردم است.[۲۳]

پانویس

  1. قبادیانی، ناصر خسرو، 1393ش، ص5.
  2. قبادیانی، ناصر خسرو، 1393ش، ص5.
  3. قبادیانی، ناصر خسرو، 1393ش، ص5-7.
  4. قبادیانی، ناصر خسرو، 1393ش، ص7.
  5. قبادیانی، ناصر خسرو، 1393ش، ص5.
  6. قبادیانی، ناصر خسرو، 1393ش، ص5.
  7. «در پی ناصر خسرو»، 1393، ص21.
  8. یرانی، «بررسی مفهوم و منشأ عقل در اندیشۀ ناصر خسرو»، 1396ش، ص35.
  9. «ناصرخسرو قبادیانی»، وب‌سایت ویکی فقه.
  10. هنر، «تمثّل به شعر متنبّى»، 1386ش، ص30.
  11. تاج‌بخش، «بازتاب افكار اسماعيليه در آثار ناصر خسرو»، 1369ش، ص12.
  12. دشتی، تصویری از ناصر خسرو، ۱۳۶۲ش، ص۱۸.
  13. نظری، «جهان بینی ناصر خسرو»، 1384، ص200.
  14. دشتی، تصویری از ناصر خسرو، ۱۳۶۲ش، ص۱۸.
  15. اسلامی ندوشن، مجموعه مقالات یادنامه ناصر‌خسرو، ۱۳۵۲ش، ص۳۰.
  16. ناصر خسرو، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره 6، در وب‌سایت گنجور.
  17. قبادیانی، ناصر خسرو، 1393ش، ص9-10.
  18. قبادیانی، ناصر خسرو، 1393ش، ص10.
  19. امینی، نواوری‌های ناصرخسرو در حوزه زبان و تخیل، 1390ش، ص4.
  20. ناصر خسرو، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره 6، در وب‌سایت گنجور.
  21. «سخنرانی دکتر محقق در همایش هزاره ناصر خسرو قبادیانی»، وب‌سایت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
  22. قربانی، «ناصر خسرو قبادیانی در آثار عربی و جهان عرب»، 1384ش، ص56.
  23. قبادیانی، ناصر خسرو، 1393ش، ص7.

منابع

  • اسلامی ندوشن، محمدعلی، مجموعه مقالات یادنامۀ ناصر‌خسرو، مشهد، دانشگاه فردوسی، ۱۳۵۲ش.
  • امینی، عظیمه، نوآوری‌های ناصرخسرو در حوزۀ زبان و تخیل، یاسوج، دانشگاه یاسوج،1390ش.
  • بابایی، اعظم، «ناصرخسرو قبادیانی»، وب‌سایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: 24 آبان 1393ش.
  • پروین، تاج‌بخش، «بازتاب افكار اسماعيليه در آثار ناصر خسرو»، دوماهنامۀ آینۀ پژوهش، 1369ش.
  • پیرانی، منصور، «بررسی مفهوم و منشأ عقل در اندیشۀ ناصر خسرو»، مجلۀ تاریخ ادبیات، شمارۀ 3/80، 1396ش.
  • دشتی، علی، تصویری از ناصر خسرو، به کوشش مهدی ماحوزی، تهران، جاویدان، ۱۳۶۲ش.
  • «در پی ناصر خسرو»، مجلۀ جهان کتاب، شماره 304 و 305، 1393ش.
  • «سخنرانی دکتر محقق در همایش هزاره ناصر خسرو قبادیانی»، وب‌سایت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تاریخ درج مطلب: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ش.
  • قربانی زرین، باقی، «ناصر خسرو قبادیانی در آثار عربی و جهان عرب»، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، شمارۀ 98 و 99، 1384ش.
  • ناصر خسرو، دیوان اشعار، در وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: 16 دی 1401ش.
  • «ناصرخسرو قبادیانی»، وب‌سایت ویکی فقه، تاریخ بازدید: 5 دی 1401ش.
  • نظری، جلیل، «جهان‌بینی ناصر خسرو»، نشریۀ علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، شماره 44، 1384ش.
  • هنر، علی‌محمد، «تمثل به شعر متنبى»، دوماهنامۀ آینۀ پژوهش، شماره 104، خرداد و تیر 1386ش.