هفت پیکر
هفت پیکر؛ منظومه چهارم از پنجگنج حکیم نظامی گنجوی
«هفت پیکر»، «هفت گنبد» یا «بهرامنامه»، نامهای متفاوتی برای چهارمین منظومه از پنجگنج نظامی گنجوی از نظر ترتیب زمانی و دومین شاهکار وی (پس از خسرو و شیرین) از نظر کیفیت است و موضوع آن درباره بهرام گور (بهرام پنجم ساسانی) است.[۱]
نظامی گنجوی این مجموعه را در سال 593ق و در 5136 بیت، بهنام سلطان علاءالدین کرپ ارسلان آقسنقری که حاکم مراغه بود، سروده است.[۲] این اثر، از دیرباز یکی از مضامین اصلی نگارگریهای ایرانی ـ هندی بوده است.
ساختار کلی هفت پیکر
نظامی، در این مثنوی، ابتدا به تشریح دوران کودکی و جوانی بهرام گور تا زمان پادشاهی او پرداخته است. پس از آن، داستان ازدواج بهرام را با 7 شاهزادهی دختر از 7 اقلیم متفاوت مطرح کرده و توضیح داده که بهرام، همسران خود را در 7 گنبد به 7 رنگ مختلف جای داده است. نظامی در بخش میانی این منظومه، 7 حکایت عبرتانگیز را از زبان 7 همسر بهرام نقل میکند.[۳] پس از این هفت قصه، نظامی گنجوی، به روزگاری که بهرام از سرزمیناش غافل شده و مورد حملهی چین قرار گرفته، خیانت وزیر و آگاه شدن بهرام از این قضیه میپردازد. در پایان، به مرگ رازگونهی بهرام اشاره میکند که در پی گورخری به غار رفته و ناپدید میگردد.[۴]
هفت پیکر، آمیزهای از جنبههای حماسی و غنایی است. نظامی در بخش هفت گنبد، داستانهایی را بهنظم و با روح غنایی و تخیل رمانتیک بیان کرده، و در بخشهای تاریخی نیز روح حماسی بهرام را به نمایش گذارده است. وی در پایان این منظومه و با خشنودی از کامیابی خود، این اثر را چنین توصیف کرده است:[۵]
مصرع اول | مصرع دوم | |
مصرعی زرّ و مصرعی از دُر | تهی از دعوی و ز معنی پُر | |
تا بدانند کز ضمیرِ شگرف | هرچه خواهد درآورم به دو حرف | |
وانچه بر هفت کنج خانهی راز | بستم آرایشی فراخ و دراز | |
غرض آن شد که چشم از آرایش | در فراخی پذیرد آسایش |
هفت داستانِ هفت پیکر
- داستان گنبد سیاه (شهری که مردمانش همه سیاهپوش بودند)
- داستان گنبد زرد (شاهی که به زنان اعتماد نداشت و کنیزک زردرو)
- داستان گنبد سبز (بشر پرهیزگار و ملیخای بدطینت)
- داستان گنبد سرخ (بانوی حصاری)
- داستان گنبد پیروزهای (ماهان و دیوان)
- داستان گنبد صندلی (خیر و شر)
- داستان گنبد سپید (دختر و پسری که وصالشان، میسر نمیشد).
تطابق هفت پیکر با هفت سیاره و اقلیم
گنبدها و رنگهای انتخابی توسط نظامی را بهصورت زیر با روزهای هفته و هفت سیاره شناختهشده در آن زمان، تطبیق دادهاند:
- کیوان، روز شنبه، رنگ سیاه، شاهدخت هند
- خورشید، یکشنبه، رنگ زرد، شاهدخت روم
- ماه، روز دوشنبه، رنگ سبز، شاهدخت خوارزم
- مریخ، روز سهشنبه، رنگ سرخ، شاهدخت سقلاب
- تیر، روز چهارشنبه، رنگ پیروزهای، شاهدخت مغرب
- مشتری، روز پنجشنبه، رنگ صندلی، شاهدخت چین
- ناهید، روز جمعه، رنگ سپید، شاهدخت عجم
در پایان داستانهای هفت پیکر نیز، نظامی چنین سرده است:[۶]
هر یک افسانهای جداگانه | خانهی گنج شد نه افسانه | |
آنچه کوتاه جامه شد جسدش | کرم از نظم خود دراز قدش | |
وآنچه بودش درازی از حد بیش | کوتهی دادمش به صنعت خویش |
پانویس
- ↑ خانلري، فرهنگ ادبيات فارسي، 1348ش، ص541.
- ↑ رادفر، كتابشناسي نظامي گنجوي، 1371ش، ص109.
- ↑ صفا، تاريخ ادبيات در ايران، ج2، 1347ش، ص803 و 804.
- ↑ رادفر، كتابشناسي نظامي گنجوي، 1371ش، ص109.
- ↑ نظامی، خمسه، هفت پیکر، بخش38، بیت36-40، سایت گنجور.
- ↑ نظامی، خمسه، هفت پیکر، بخش38، بیت30-32، سایت گنجور.
منابع
- خانلري (كيا)، زهرا، فرهنگ ادبيات فارسي، تهران، بنياد فرهنگ ايران، 1348ش.
- رادفر، ابوالقاسم، كتابشناسي نظامي گنجوي، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، 1371ش.
- صفا، ذبيحالله، تاريخ ادبيات در ايران، تهران، ابنسينا، 1347ش.
- نظامی، خمسه، هفت پیکر، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 25 آبان 1400ش.