ادبیات داستانی در افغانستان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<big>'''ادبیات داستانی در افغانستان'''</big>، از محبوبترین انواع ادبی برای بیان احساسات، ایدهها و دغدغههای انسانی در افغانستان. <br> | <big>'''ادبیات داستانی در افغانستان'''</big>، از محبوبترین انواع ادبی برای بیان احساسات، ایدهها و دغدغههای انسانی در افغانستان. <br> | ||
ادبیات داستانی به آثار نوشتاری گفته میشود که از تخیل نویسنده سرچشمه میگیرند. این نوع ادبیات شامل داستانها، رمانها، داستانهای کوتاه و دیگر فرمهای روایی است که بهجای گزارش واقعیت، به خلق دنیاها، شخصیتها و رویدادهای تخیلی میپردازند. هدف ادبیات داستانی میتواند سرگرمی، انتقال مفاهیم عمیق انسانی، بررسی مسائل اجتماعی یا فلسفی، یا حتی ایجاد تجربههای احساسی و زیباییشناختی باشد. ادبیات داستانی در افغانستان، حدود یک قرن سابقه دارد، اما موفقترین بخش آن ادبیات داستانی مهاجرت است که موجب رونق و شکوفایی ادبیات داستانی افغانستان شده است. | ادبیات داستانی به آثار نوشتاری گفته میشود که از تخیل نویسنده سرچشمه میگیرند. این نوع ادبیات شامل داستانها، رمانها، داستانهای کوتاه و دیگر فرمهای روایی است که بهجای گزارش واقعیت، به خلق دنیاها، شخصیتها و رویدادهای تخیلی میپردازند. هدف ادبیات داستانی میتواند سرگرمی، انتقال مفاهیم عمیق انسانی، بررسی مسائل اجتماعی یا فلسفی، یا حتی ایجاد تجربههای احساسی و زیباییشناختی باشد. ادبیات داستانی در افغانستان، حدود یک قرن سابقه دارد، اما موفقترین بخش آن ادبیات داستانی [[مهاجرت]] است که موجب رونق و شکوفایی ادبیات داستانی افغانستان شده است. | ||
==تعریف ادبیات داستانی افغانستان== | ==تعریف ادبیات داستانی افغانستان== | ||
منظور از ادبیات داستانی، آثار نوشتاری به مفهوم مدرن است که از تخیل نویسنده شکل میگیرد، شخصیتها در آن میتوانند واقعگرا، نمادین یا حتی فانتزی باشند و درونمایه داستانها اغلب به مفاهیم عمیقی مانند عشق، مرگ، | منظور از ادبیات داستانی، آثار نوشتاری به مفهوم مدرن است که از تخیل نویسنده شکل میگیرد، شخصیتها در آن میتوانند واقعگرا، نمادین یا حتی فانتزی باشند و درونمایه داستانها اغلب به مفاهیم عمیقی مانند عشق، مرگ، [[جنگ]]، عدالت یا هویت، معطوف میشود. از سال ۱۲۹۸ش اولین نمونههای ادبیات داستانی در برخی مطبوعات افغانستان به چاپ رسید.<ref>. رضوی غزنوی، نثر دری افغانستان، 1380 ش، ص415.</ref> | ||
==پیشینه ادبیات داستانی در افغانستان== | ==پیشینه ادبیات داستانی در افغانستان== | ||
تاریخچۀ داستاننویسی در افغانستان به سبک امروزی به حدود صد سال قبل بر میگردد. اولین کسی که داستان به مفهوم امروزی را در افغانستان معرفی کرد محمود طرزی بود. او در نشریۀ سراجالاخبار اولین مرتبه مباحث داستانی را مطرح کرده و اولین آثار غربی را عرضه کرد.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص21.</ref> | تاریخچۀ داستاننویسی در افغانستان به سبک امروزی به حدود صد سال قبل بر میگردد. اولین کسی که داستان به مفهوم امروزی را در افغانستان معرفی کرد [[محمود طرزی]] بود. او در نشریۀ [[سراجالاخبار]] اولین مرتبه مباحث داستانی را مطرح کرده و اولین آثار غربی را عرضه کرد.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص21.</ref> | ||
از ۱۹۱۹م در دورۀ امانالله خان، چندین روزنامه و مجله در کابل و دیگر شهرها شروع به فعالیت کردند که قطعات داستانی هم در آنها منتشر میشد، اما دو نشریه «نسیم سحر» و «معرّف معارف» عمدتاً مطبوعات ادبی محسوب میشدند.<ref>. اسماعیل پور، دانشنامه ادب فارسی درافغانستان، 1381ش، ج3، ص383.</ref> | از ۱۹۱۹م در دورۀ امانالله خان، چندین روزنامه و مجله در [[کابل]] و دیگر شهرها شروع به فعالیت کردند که قطعات داستانی هم در آنها منتشر میشد، اما دو نشریه «نسیم سحر» و «معرّف معارف» عمدتاً مطبوعات ادبی محسوب میشدند.<ref>. اسماعیل پور، دانشنامه ادب فارسی درافغانستان، 1381ش، ج3، ص383.</ref> | ||
«جهاد اکبر» از مولوی محمدحسین نخستین داستان با تعریف مدرن بود که در افغانستان توسط ماهنامۀ «معرف معارف» در ۱۲۹۸ش منتشر شد. جهاد اکبر داستان مبارزۀ مجاهدان افغان علیه انگلستان در قرن نوزدهم میلادی است. سپس «تصویر عبرت» نوشتۀ عبدالقادر افندی در ۱۳۰۱ش، «ندای طلبۀ معارف» نوشتۀ غلاممحیالدین انیس در ۱۳۰۲ش، «مکالمات روحانی در خصوص حیات حقیقی» از سلطانمحمد فرزند بهادرخان لوگری و «جشن استقلال در بلیویا» از مرتضیاحمد محمدزایی در ۱۳۰۶ش منتشر شد. | «جهاد اکبر» از مولوی محمدحسین نخستین داستان با تعریف مدرن بود که در افغانستان توسط ماهنامۀ «معرف معارف» در ۱۲۹۸ش منتشر شد. جهاد اکبر داستان مبارزۀ مجاهدان افغان علیه انگلستان در قرن نوزدهم میلادی است. سپس «تصویر عبرت» نوشتۀ عبدالقادر افندی در ۱۳۰۱ش، «ندای طلبۀ معارف» نوشتۀ غلاممحیالدین انیس در ۱۳۰۲ش، «مکالمات روحانی در خصوص حیات حقیقی» از سلطانمحمد فرزند بهادرخان لوگری و «جشن استقلال در بلیویا» از مرتضیاحمد محمدزایی در ۱۳۰۶ش منتشر شد. «لوحۀ وفا» نوشتۀ غلامحضرت شایق جمال و کتاب آموزشی «ندای طلبۀ معارف» نوشتۀ محیالدین انیس نیز در این دوره چاپ شدند.<ref>. رضوی غزنوی، نثر دری افغانستان، 1356ش، ص18.</ref> | ||
در دهۀ ۱۳۳۰ش نویسندگان جدیدی وارد میدان شده و آثاری پدید آوردند که شاخصهای داستان امروزی را دارا بودند و توانستند در عرصۀ ادبیات نقش بازی کنند.<ref>. رهیاب، سپیده دم داستان نویسی، 1384ش، ص98.</ref> دهۀ چهل شمسی نقطۀ عطفی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان به شمار میرود. تدوین قانون اساسی جدید موجب آزادی مطبوعات شد و چاپ داستان در جراید اوج گرفت. کتب چاپ خارج، بهویژه از ایران، وارد کشور میشد. در این دوره اغلب روزنامهها و مجلات معتبر و پرتیراژ، حداقل یک داستان کوتاه در هر شماره، به چاپ میرساندند.<ref>. فخری، داستانها و دیدگاهها، 1396ش، ص123.</ref> | در دهۀ ۱۳۳۰ش نویسندگان جدیدی وارد میدان شده و آثاری پدید آوردند که شاخصهای داستان امروزی را دارا بودند و توانستند در عرصۀ ادبیات نقش بازی کنند.<ref>. رهیاب، سپیده دم داستان نویسی، 1384ش، ص98.</ref> دهۀ چهل شمسی نقطۀ عطفی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان به شمار میرود. تدوین قانون اساسی جدید موجب آزادی مطبوعات شد و چاپ داستان در جراید اوج گرفت. کتب چاپ خارج، بهویژه از ایران، وارد کشور میشد. در این دوره اغلب روزنامهها و مجلات معتبر و پرتیراژ، حداقل یک داستان کوتاه در هر شماره، به چاپ میرساندند.<ref>. فخری، داستانها و دیدگاهها، 1396ش، ص123.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
بعد از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ش تلاش برای ترویج ادبیات سرخ در کشور (که از قبل آغاز شده بود)، شدت یافت. نویسندگان داخل کشور به دو گروه تقسیم شدند، گروهی به نفع رژیم حاکم قلم زدند و گروه دیگر تلاش کردند به دور از سیاستهای حاکم، استقلال خود را حفظ کنند.<ref>. پیام، «فراز وفرود نوگرایی در داستاننویسی افغانستان»، 1382ش، ص269.</ref> | بعد از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ش تلاش برای ترویج ادبیات سرخ در کشور (که از قبل آغاز شده بود)، شدت یافت. نویسندگان داخل کشور به دو گروه تقسیم شدند، گروهی به نفع رژیم حاکم قلم زدند و گروه دیگر تلاش کردند به دور از سیاستهای حاکم، استقلال خود را حفظ کنند.<ref>. پیام، «فراز وفرود نوگرایی در داستاننویسی افغانستان»، 1382ش، ص269.</ref> | ||
در این دوره تعدادی از نویسندگان به خارج از کشور آواره شده سعی کردند ادبیات مقاومت را بنیاد نهند. به مرور زمان، ادبیات مقاومت تقویت و نسل جدیدی از نویسندگان بهخصوص در ایران به داستاننویسی روی آوردند. بعد از سقوط دولت نجیبالله و آغاز جنگهای داخلی در کابل و سپس پیدایش طالبان، تعداد بیشتری از نویسندگان به کشورهای مختلف | در این دوره تعدادی از نویسندگان به خارج از کشور آواره شده سعی کردند [[ادبیات مقاومت افغانستان|ادبیات مقاومت]] را بنیاد نهند. به مرور زمان، ادبیات مقاومت تقویت و نسل جدیدی از نویسندگان بهخصوص در ایران به داستاننویسی روی آوردند. بعد از سقوط دولت نجیبالله و آغاز جنگهای داخلی در کابل و سپس پیدایش طالبان، تعداد بیشتری از نویسندگان به کشورهای مختلف مهاجرت کردند و به عرصۀ ادبیات ضد جنگ روی آوردند.<ref>[https://maskh4.blogfa.com/post/8 . رستگار، علیشیر، «نگاهی به ادبیات داستانی افغانستان»، وبسایت ولسوالی پنجاب ولایت بامیان.]</ref> | ||
بعد از سقوط طالبان در ۱۳۸۰ش عدۀ زیادی از | بعد از سقوط طالبان در ۱۳۸۰ش عدۀ زیادی از داستاننویسان به کشور برگشتند و مشغول فعالیتهای ادبی شدند. در دهۀ هشتاد و نود شمسی افراد جدیدی به نویسندگی روی آورده و فصل جدیدی از داستاننویسی را به [[زبان فارسی]] و [[زبان دری|دری]] در کشور رونق دادند، اما تسلط مجدد طالبان در ۱۴۰۰ش موجب شد تا اکثریت نویسندگان قدیمی و جدید راهی دیار غربت شوند.<ref>[https://parsibaan.com/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%8C-%D9%85%D8%B8%D9%87%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D8%A8%D9%86%DB%8C%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA/ . امینی، حمیدالله، «ادبیات داستانی؛ مظهر بیبنیهگی ادبیات افغانستان»، وبسایت پارسیبان.]</ref> | ||
==دورههای ادبیات داستانی افغانستان== | ==دورههای ادبیات داستانی افغانستان== | ||
===دورۀ اول از ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۸ش=== | ===دورۀ اول از ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۸ش=== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
===دورۀ دوم از ۱۳۰۸ تا ۱۳۲۸ش=== | ===دورۀ دوم از ۱۳۰۸ تا ۱۳۲۸ش=== | ||
در ۱۳۱۰ش محیالدین انیس، اولین بیانیۀ رسمی داستاننویسی افغانستان را در دفاع از داستان منتشر کرد و اولین داستان کوتاه معاصر افغانستان منتشر شد. انتشار چند نشریۀ غیر دولتی، تاسیس دانشکدۀ ادبیات دانشگاه کابل در ۱۳۲۳ش، تاسیس انجمن تاریخ افغانستان در ۱۳۲۱ش، تاسیس انجمن دایرهالمعارف آریانا در ۱۳۲۷ش و همچنان افزایش شمار افراد باسواد، داستاننویسان را به ایجاد ساختار جدید و شیوۀ بیان متفاوت و نوآوری وادار کرد.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص97؛ زریاب، «خمسۀ اولیه»، 1382ش، ص235.</ref> | در ۱۳۱۰ش محیالدین انیس، اولین بیانیۀ رسمی داستاننویسی افغانستان را در دفاع از داستان منتشر کرد و اولین داستان کوتاه معاصر افغانستان منتشر شد. انتشار چند نشریۀ غیر دولتی، تاسیس دانشکدۀ ادبیات [[دانشگاه کابل]] در ۱۳۲۳ش، تاسیس [[انجمن تاریخ افغانستان]] در ۱۳۲۱ش، تاسیس انجمن دایرهالمعارف آریانا در ۱۳۲۷ش و همچنان افزایش شمار افراد باسواد، داستاننویسان را به ایجاد ساختار جدید و شیوۀ بیان متفاوت و نوآوری وادار کرد.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص97؛ زریاب، «خمسۀ اولیه»، 1382ش، ص235.</ref> | ||
===دورۀ سوم از ۱۳۲۸ تا ۱۳۴۲ش=== | ===دورۀ سوم از ۱۳۲۸ تا ۱۳۴۲ش=== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
===دورۀ چهارم از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ش=== | ===دورۀ چهارم از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ش=== | ||
با آغاز دهۀ دموکراسی، فضای باز سیاسی و اجتماعی، فعالیت مطبوعات آزاد و توسعۀ صنعت نشر، نویسندگان جدیدی پا به عرصه گذاشتند. با تشکیل احزاب سیاسی متمایل به چپ، رئالیسم وارد داستاننویسی افغانستان شد. نویسندگانی چون عبدالکریم میثاق، اسدالله حبیب و اکرم عثمان به ترویج رئالیسم سوسیالیستی پرداخته و داستانهای کارگری و دهقانی پدید آوردند. فضای آن دوره به پیشرفت ادبیات داستانی سرعت بیشتری بخشید و داستانکوتاه رونق یافت.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص102؛ فخری، سیری در تحول داستاننویسی، 1377ش، ص22.</ref> داستاننویسان این دوره به شکل نیمه حرفهای وارد جریان ادبیات شده و جایگاه داستانکوتاه را در ادبیات معاصر افغانستان تثبیت کردند.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص99؛ فضایلی، تاثیر نظامهای سیاسی و اجتماعی افغانستان بر ادبیات دری، 1384ش، ص189.</ref> | با آغاز دهۀ دموکراسی، فضای باز سیاسی و اجتماعی، فعالیت مطبوعات آزاد و توسعۀ صنعت نشر، نویسندگان جدیدی پا به عرصه گذاشتند. با تشکیل احزاب سیاسی متمایل به چپ، رئالیسم وارد داستاننویسی افغانستان شد. نویسندگانی چون عبدالکریم میثاق، [[اسدالله حبیب]] و اکرم عثمان به ترویج رئالیسم سوسیالیستی پرداخته و داستانهای کارگری و دهقانی پدید آوردند. فضای آن دوره به پیشرفت ادبیات داستانی سرعت بیشتری بخشید و داستانکوتاه رونق یافت.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص102؛ فخری، سیری در تحول داستاننویسی، 1377ش، ص22.</ref> داستاننویسان این دوره به شکل نیمه حرفهای وارد جریان ادبیات شده و جایگاه داستانکوتاه را در ادبیات معاصر افغانستان تثبیت کردند.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص99؛ فضایلی، تاثیر نظامهای سیاسی و اجتماعی افغانستان بر ادبیات دری، 1384ش، ص189.</ref> | ||
===دورۀ پنجم از ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱ش=== | ===دورۀ پنجم از ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱ش=== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
===ترجمهها=== | ===ترجمهها=== | ||
اولین ترجمههای داستانی توسط محمود طرزی صورت گرفت. بعد از آن، اغلب خوانندگان و نویسندگان افغانستانی از آثار مترجمان ایرانی استفاده میکردند. در دهۀ ۱۳۴۰ش ترجمۀ رمانهای فرانسوی، انگلیسی و روسی وارد افغانستان شد. آثار نویسندگان شوروی و بلوک شرق مورد توجه برخی از احزاب قرار داشت و در کشور ترویج و تبلیغ میشد. بهخصوص، | اولین ترجمههای داستانی توسط محمود طرزی صورت گرفت. بعد از آن، اغلب خوانندگان و نویسندگان افغانستانی از آثار مترجمان ایرانی استفاده میکردند. در دهۀ ۱۳۴۰ش ترجمۀ رمانهای فرانسوی، انگلیسی و روسی وارد افغانستان شد. آثار نویسندگان شوروی و بلوک شرق مورد توجه برخی از احزاب قرار داشت و در کشور ترویج و تبلیغ میشد. بهخصوص، آثار پوشکین و تولستوی از جایگاه ویژهای در مطبوعات افغانستان برخوردار بودند. در دهۀ هشتاد و نود شمسی توجه به ترجمه بیشتر شد و برخی از آثار خوب نویسندگان خارجی در کابل منتشر شد، اما در کلیت، افغانستان در طول تاریخ در حوزه ترجمه به ایران و تا حدودی به پاکستان متکی بوده است.<ref>. قویم، مروری برادبیات معاصر دری، 1395ش، ص171؛ گروه نویسندگان، ادبیّات داستانی در ایران زمین، 1391ش، ص55.</ref> | ||
===رمان و داستان کوتاه=== | ===رمان و داستان کوتاه=== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در ارتباط با ادبیات داستانی افغانستان درچند دهۀ اخیر برخی افراد آثاری تدوین کرده و بهصورت کتاب و مقاله منتشر کردهاند، از جمله «سپیدهدم داستاننویسی» از ناصر رهیاب، «فرهنگ داستاننویسی افغانستان» و «تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان» از محمدی، «داستانها و دیدگاهها» از حسین فخری، «سیماها و آواها» از نعمت حسینی، «نثر دری افغانستان» از علی رضوی و «ادبیات دری در نیمۀ نخستین سدۀ بیستم» از اسدالله حبیب.<ref>. قویم، مروری برادبیات معاصر دری، 1395ش، ص177؛ [https://mandegardaily.com/?p=66289 حسینی، «وضعیت داستان و رماننویسی در افغانستان»، وب سایت روزنامۀ ماندگار.]</ref> | در ارتباط با ادبیات داستانی افغانستان درچند دهۀ اخیر برخی افراد آثاری تدوین کرده و بهصورت کتاب و مقاله منتشر کردهاند، از جمله «سپیدهدم داستاننویسی» از ناصر رهیاب، «فرهنگ داستاننویسی افغانستان» و «تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان» از محمدی، «داستانها و دیدگاهها» از حسین فخری، «سیماها و آواها» از نعمت حسینی، «نثر دری افغانستان» از علی رضوی و «ادبیات دری در نیمۀ نخستین سدۀ بیستم» از اسدالله حبیب.<ref>. قویم، مروری برادبیات معاصر دری، 1395ش، ص177؛ [https://mandegardaily.com/?p=66289 حسینی، «وضعیت داستان و رماننویسی در افغانستان»، وب سایت روزنامۀ ماندگار.]</ref> | ||
ادبیات داستانی افغانستان در سنجش با ادبیات داستانی کشورهای دیگر، سابقۀ زیادی ندارد. فضای آشفتۀ سیاسی و دگرگونی مداوم قدرت در افغانستان، مشکل چاپ و انتشار کتاب و بیسوادی مردم از موانع مهم پیشرفت ادبیات داستانی افغانستان بوده است. همچنین گسترش نیافتن نقد داستان<ref>. بیژن، «ما داستان نویس حرفهای نداشتهایم»، 1382ش، ص227.</ref> و عدم استقبال عمومی از ادبیات داستانی، موجب ضعف این گونه ادبی در افغانستان شده است.<ref>[https://parsibaan.com/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%8C-%D9%85%D8%B8%D9%87%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D8%A8%D9%86%DB%8C%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA/ . امینی، حمیدالله، «ادبیات داستانی؛ مظهر بیبنیهگی ادبیات افغانستان»، وبسایت پارسیبان.]</ref> | ادبیات داستانی افغانستان در سنجش با ادبیات داستانی کشورهای دیگر، سابقۀ زیادی ندارد. فضای آشفتۀ سیاسی و دگرگونی مداوم قدرت در افغانستان، مشکل چاپ و انتشار [[کتاب]] و بیسوادی مردم از موانع مهم پیشرفت ادبیات داستانی افغانستان بوده است. همچنین گسترش نیافتن نقد داستان<ref>. بیژن، «ما داستان نویس حرفهای نداشتهایم»، 1382ش، ص227.</ref> و عدم استقبال عمومی از ادبیات داستانی، موجب ضعف این گونه ادبی در افغانستان شده است.<ref>[https://parsibaan.com/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%8C-%D9%85%D8%B8%D9%87%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D8%A8%D9%86%DB%8C%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA/ . امینی، حمیدالله، «ادبیات داستانی؛ مظهر بیبنیهگی ادبیات افغانستان»، وبسایت پارسیبان.]</ref> | ||
==درونمایه ادبیات داستانی افغانستان== | ==درونمایه ادبیات داستانی افغانستان== | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
==ادبیات داستانی افغانستان در مهاجرت== | ==ادبیات داستانی افغانستان در مهاجرت== | ||
بعد از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ش، مهاجرت نویسندگان افغانستان آغاز شد. حجم قابل توجهی در کشورهای مختلف پراکنده شدند.<ref>. شجاعی، میراث شهرزاد در افغانستان، 1384ش، 23 – 24. 19.</ref> برخی از آنها بعد از مهاجرت، نویسندگی را رها کردند و برخی بعد از سالها سکوت مجدداً به نگارش روی آوردند. در بین مهاجرین افغانستانی در ایران از اواخر دهۀ شصت شمسی تعدادی در مشهد و برخی در قم به داستاننویسی پرداختند. | بعد از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ش، مهاجرت نویسندگان افغانستان آغاز شد. حجم قابل توجهی در کشورهای مختلف پراکنده شدند.<ref>. شجاعی، میراث شهرزاد در افغانستان، 1384ش، 23 – 24. 19.</ref> برخی از آنها بعد از مهاجرت، نویسندگی را رها کردند و برخی بعد از سالها سکوت مجدداً به نگارش روی آوردند. در بین مهاجرین افغانستانی در ایران از اواخر دهۀ شصت شمسی تعدادی در [[مشهد]] و برخی در قم به داستاننویسی پرداختند. | ||
این نویسندگان جزو اولین گروه از مهاجران افغانستان در ایران محسوب میشوند که به طور جدی به داستاننویسی روی آوردند و داستانهای این افراد در مطبوعات و بعدها به صورت مجموعه منتشر شد. این افراد، ابتدا به نوشتن داستانهای تبلیغی مشغول بودند، ولی به زودی از این نوع نوشتن دست کشیدند و به ادبیات ضد جنگ روی آوردند. بعدها دومین گروه در ایران وارد نویسندگی شده و با استفاده از تجربیات گروه اول و با توجه به محیط مساعد ادبی در ایران با ادبیات ایران و جهان آشنا شدند. این افراد بشدت از ادبیات داستانی ایران | این نویسندگان جزو اولین گروه از مهاجران افغانستان در ایران محسوب میشوند که به طور جدی به داستاننویسی روی آوردند و داستانهای این افراد در مطبوعات و بعدها به صورت مجموعه منتشر شد. این افراد، ابتدا به نوشتن داستانهای تبلیغی مشغول بودند، ولی به زودی از این نوع نوشتن دست کشیدند و به ادبیات ضد جنگ روی آوردند. بعدها دومین گروه در ایران وارد نویسندگی شده و با استفاده از تجربیات گروه اول و با توجه به محیط مساعد ادبی در ایران با ادبیات ایران و جهان آشنا شدند. این افراد بشدت از ادبیات داستانی ایران متاثر بودند.<ref>[https://maskh4.blogfa.com/post/55 . رستگار، علیشیر، «تاملی بروضعیت داستان نویسی افغانستان»، وبسایت ولسوالی پنجاب ولایت بامیان.]</ref> | ||
نوگرایی و نوجویی در داستان و به کارگیری عناصر نو از خصوصیات مهم این نویسندگان است. این نویسندگان جدا از نوشتن از جنگ، آوارگی و مهاجرت به زندگی انسان نوعی نیز پرداختهاند. بعد از سقوط طالبان در ۱۳۸۰ش بسیاری از این نویسندگان به کشور بازگشتند و آثار خود را در کابل منتشر کردند.<ref>[https://maskh4.blogfa.com/post/55 . رستگار، علیشیر، «تاملی بروضعیت داستان نویسی افغانستان»، وبسایت ولسوالی پنجاب ولایت بامیان.]</ref> در طی سالهای اخیر آثار داستانی زیادی در خارج از کشور منتشر شدهاند.<ref>[https://maskh4.blogfa.com/post/55 . رستگار، علیشیر، «تاملی بروضعیت داستان نویسی افغانستان»، وبسایت ولسوالی پنجاب ولایت بامیان.]</ref> | نوگرایی و نوجویی در داستان و به کارگیری عناصر نو از خصوصیات مهم این نویسندگان است. این نویسندگان جدا از نوشتن از جنگ، آوارگی و [[مهاجرت]] به زندگی انسان نوعی نیز پرداختهاند. بعد از سقوط طالبان در ۱۳۸۰ش بسیاری از این نویسندگان به کشور بازگشتند و آثار خود را در کابل منتشر کردند.<ref>[https://maskh4.blogfa.com/post/55 . رستگار، علیشیر، «تاملی بروضعیت داستان نویسی افغانستان»، وبسایت ولسوالی پنجاب ولایت بامیان.]</ref> در طی سالهای اخیر آثار داستانی زیادی در خارج از کشور منتشر شدهاند.<ref>[https://maskh4.blogfa.com/post/55 . رستگار، علیشیر، «تاملی بروضعیت داستان نویسی افغانستان»، وبسایت ولسوالی پنجاب ولایت بامیان.]</ref> | ||
==داستاننویسی زنان افغانستانی== | ==داستاننویسی زنان افغانستانی== | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
==داستاننویسی برای کودکان افغانستان== | ==داستاننویسی برای کودکان افغانستان== | ||
داستاننویسی برای کودکان در ادبیات افغانستان با تاخیر آغاز شد و اولین داستانها در دهۀ پنجاه شمسی پدید آمدند. در دورۀ حزب خلق با تاسیس ادبیات کودک در اتحادیۀ نویسندگان، داستاننویسی برای کودکان رونق گرفت و آثاری به چاپ رسید که مضامین آنها ترویج ادبیات سرخ و تحکیم پایههای قدرت رژیم بود. بیشترین آثار داستانی برای کودکان در دهههای هشتاد و نود شمسی با مضامین آموزشی، حقوق بشری و زندگی امروزی نوشته و به چاپ رسید.<ref>. آتشینجان، «سراج اطفال»، دانشنامۀ ادب فارسی، 1381ش، ج3، دانشنامه ص506؛ [http://adibanaf.blogfa.com/post/28 افضلی، نقد و بررسی ادبیات کودکان، وبسایت انجمن علمی، ادبی دانشجویان افغانستان.]</ref> | داستاننویسی برای کودکان در ادبیات افغانستان با تاخیر آغاز شد و اولین داستانها در دهۀ پنجاه شمسی پدید آمدند. در دورۀ حزب خلق با تاسیس ادبیات کودک در اتحادیۀ نویسندگان، داستاننویسی برای کودکان رونق گرفت و آثاری به چاپ رسید که مضامین آنها ترویج ادبیات سرخ و تحکیم پایههای قدرت رژیم بود. بیشترین آثار داستانی برای کودکان در دهههای هشتاد و نود شمسی با مضامین آموزشی، حقوق بشری و [[زندگی]] امروزی نوشته و به چاپ رسید.<ref>. آتشینجان، «سراج اطفال»، دانشنامۀ ادب فارسی، 1381ش، ج3، دانشنامه ص506؛ [http://adibanaf.blogfa.com/post/28 افضلی، نقد و بررسی ادبیات کودکان، وبسایت انجمن علمی، ادبی دانشجویان افغانستان.]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |