اذن ولی در ازدواج
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک آموزه دینی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
اذن ولی در ازدواج؛ یک حکم فقهی و اسلامی درباره ازدواج افراد نابالغ یا غير رشيد.
معناشناسی
إذن، بر وزن عِلم به معنای اجازه است.[۱] اجازه دادن، یعنی موافقتکردن با انجام کاری که کسی قصد انجام آن را دارد.[۲] اجازه در اصطلاح فقها به ابراز رضايت از جانب كسى گفته میشود كه رضايت او از نظر شرع، در تأثير و نفوذ عقد یا ایقاع بعد از وقوع آن دو، شرط است.[۳] تفاوت اجازه با اذن در اين است كه اجازه، اظهار رضايت بعد از وقوع عقد يا ايقاع است؛ امّا اذن، ابراز رضايت قبل از وقوع آن است.[۴] ولی؛ در اصطلاح فقهای شیعه، به کسی که به حکم دین اسلام، جان، مال یا امور زندگی شخص دیگری در اختیار اوست «ولی» گفته میشود. پدر و جد پدری دارای «ولایت قهری» هستند. دین اسلام ولایتِ تصرف در مال فرزندی که به بلوغ فکری نرسیده است (رشید نیست) را به پدر و جد پدری او داده و تشخیص مصلحت او نیز با پدر یا جد پدری است.[۵]
ولایت در ازدواج
برای صحت ازدواج در شرع اسلام شروطی تعیین شده است. یکی از شروطِ صحت عقدِ ازدواج این است که جاریکننده (خواننده) صیغه عقد، باید بالغ و عاقل باشد، چه براى خودش بخواند يا از طرف ديگرى وكيل شده باشد.[۶] و اگر کسی بالغ و عاقل نیست باید با اذن یا اجازه ولی خود ازدواج کند.[۷] در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران نیز به موضوع اذن ولی پرداخته شده است. دختر و پسر برای ازدواج در شرایطی نیاز به اذن ولی دارند و در شرایطی نیاز به اذن ولی نداشته و با طی کردن مراحل قانونی میتوانند با نظر خودشان ازدواج کنند.[۸]
ولایت پدر و مادر
از نظر فقهای شیعه، پدر و جد پدری بر ازدواج پسر و دختر غیر بالغ ولایت دارند؛ اما مادر، در ازدواج فرزندان مطلقا (پسر یا دختر، بالغ یا غیر بالغ) ولایت ندارد.[۹] بین فقها در لزوم اذن ولی برای ازدواج، در پسران نابالغ و دختران نابالغ[۱۰] یا باکرهی غیر رشیده، اختلافی نیست. در همین راستا، عقدی که شخص نابالغ برای خودش یا دیگری بخواند صحیح نیست.[۱۱] اگر شخص نابالغ ممیز برای دیگری عقد ازدواج را بخواند و آن دیگری اجازه دهد، صحیح است.[۱۲]
اذن ولی در ازدواج پسر
پسر تا زمانی که به بلوغ فکری نرسیده باشد، صحت عقد او منوط به اجازه ولی است؛ و بعد از بلوغ فکری نیاز به اذن و اجازه ولی نیست.[۱۳]
اذن ولی در ازدواج دختر غیر رشیده
فقها اذن ولی را در ازدواج دختر صغیره و باکرهی بالغه غیر رشیده لازم میدانند.[۱۴] همچنین اگر بکارت دختر به غیر از جماع با شوهر از بین رفته باشد، برای ازدواج، اذن ولی را لازم دارد.[۱۵]
اذن ولی در ازدواج دختر رشیده
درباره لزوم اذن ولی برای دختر باکره بالغه رشیده اختلافنظر وجود دارد؛[۱۶] برخی از فقها برای او نیز اذن ولی را لازم میدانند،[۱۷] برخی از فقها بنا بر اقوی، اجازه پدر و جد پدری را لازم نمیدانند،[۱۸] برخی نیز بنا بر احتیاط واجب، اذن ولی را لازم میدانند.[۱۹] برخی از فقها میگویند اگر والدینِ دختر مسلمان باکرهی بالغه رشیده، غیرمسلمان باشند، نیاز به اذن ولی ندارد.[۲۰]
شرایط عدم نیاز به اجازه ولی
برخی از فقها اجازه ولی در دختر باکرهی بالغه رشیده را در صورتی که شوهر مناسبی پیدا کرده باشد، لازم نمیدانند.[۲۱] برخی نیز در صورتی اجازه ولی را لازم نمیدانند که در مخالفت ایشان، رعایت مصلحت دختر لحاظ نشده باشد.[۲۲]
اذن ولی در قانون مدنی
در ماده 1041 قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، به لزوم اجازه ولی در ازدواج قبل از بلوغ تصریح شده است.[۲۳] در ماده 1043 قانون مدنی، ازدواج دختری که هنوز شوهر نکرده است (باکره) را منوط به اجازه پدر یا جد پدری میداند و اگر پدر یا جد پدری بدون علت موجه از اجازه دادن، خودداری کند، دختر میتواند با طی مراحل قانونی، نسبت به ازدواج اقدام نماید.[۲۴]
پانویس
- ↑ قرشى بنابى، قاموس قرآن، 1412ق، ج1، ص56.
- ↑ عمید، فرهنگ عميد، ذیل واژه اذن.
- ↑ موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسي، 1382ش، ج1، ص259.
- ↑ موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسي، 1382ش، ج1، ص259.
- ↑ مؤسسة دائرة المعارف الفقه الإسلامي، موسوعة الفقه الاسلامي طبقاً لمذهب أهل البيت عليهمالسلام، 1423ق، ج8، ص292.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص453، بخش شرایط عقد، مسئله 2370.
- ↑ مؤسسة دائرة المعارف الفقه الإسلامی، موسوعة الفقه الاسلامي طبقاً لمذهب أهل البيت عليهمالسلام، 1423ق، ج8، ص293.
- ↑ آل طاها و دیگران، «ولایت در نکاح از دیدگاه فقه و حقوق امامیه»، 1396ش.
- ↑ علامه حلی، تذكرة الفقهاء، 1414ق، ج2، ص586.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص454، بخش شرایط عقد، مسئله 2370.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص454، بخش شرایط عقد، مسئله 2370.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص455، بخش شرایط عقد، مسئله 2370.
- ↑ مؤسسة دائرة المعارف الفقه الإسلامي، موسوعة الفقه الاسلامي طبقاً لمذهب أهل البيت عليهمالسلام، ج8، ص292.
- ↑ مؤسسة دائرة المعارف الفقه الإسلامي، موسوعة الفقه الاسلامي طبقاً لمذهب أهل البيت عليهمالسلام، ج8، ص293.
- ↑ «اجازه پدر در ازدواج موقت طبق نظر۱۰مرجع»، هدانا: وبگاه پاسخ به سوالات دینی، 9 فروردین 1395 ش.
- ↑ مؤسسة دائرة المعارف الفقه الإسلامي، موسوعة الفقه الاسلامي طبقاً لمذهب أهل البيت عليهمالسلام، ج8، ص293.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص 458، بخش شرایط عقد، مسئله 2375.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص 458، بخش شرایط عقد، مسئله 2375.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص 458، بخش شرایط عقد، مسئله 2375.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص 460، بخش شرایط عقد، مسئله 2379.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص 458، بخش شرایط عقد، مسئله 2375.
- ↑ امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، ج2، ص 458، بخش شرایط عقد، مسئله 2375.
- ↑ متن قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران.
- ↑ متن قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران.
منابع
- آل طه، سیدحسین و دیگران، «ولایت در نکاح از دیدگاه فقه و حقوق امامیه»، دومین كنگره علوم اسلامي، علوم انساني، تهران، 1396ش.
- «اجازه پدر در ازدواج موقت طبق نظر۱۰مرجع»، هدانا: وبگاه پاسخ به سوالات دینی، تاریخ درج مطلب: 9 فروردین 1395ش، تاریخ بازدید: 22 تیر 1400ش.
- امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ]بیتا[.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، قم، ۱۴۱۴ق.
- عمید، حسن، فرهنگ عمید، سایت کتابسرای اشجع، تاریخ بازدید: 22 تیر 1400.
- مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت علیهمالسلام، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامى، 1382ش.
- قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران.
- قرشى بنابى، على اكبر، قاموس قرآن، دار الكتب الاسلامية، تهران، 1412ق.
- مؤسسة دائرة المعارف الفقه الإسلامي، موسوعة الفقه الاسلامي طبقاً لمذهب أهل البيت عليهمالسلام، الطبعة الاُولى، قم، نشر بهمن، 1423ق.