دئنا

از ویکی‌زندگی

دَئِنا؛ نماد توجه به دین و معنویت در ایران باستان.

دئنا، دین یا دَاِنا در ایران باستان، نمایندۀ زیبایی روحانی و تشخص معنوی آدمیان بوده است. دئنا، در آیین زرتشت و اساطیر ایران، نماد وجدان بوده که آدمی را به راه راست، راهنمایی می‌کند. همچنین، دئنا، نشان‌دهندۀ حضور اساسی و پررنگ زنانگی، در معنویت ایرانیان باستان است. امروزه این مفاهیم، در میان ایرانیان مسلمان نیز حضور داشته و اسلام آنها را پالایش نموده و در نظم توحیدی بازتولید کرده است.

مفهوم‌شناسی

دئنا، از واژۀ «دا» به‌معنای اندیشیدن و شناختن گرفته شده است.[۱] این واژه، اسمی زنانه بوده که به‌معنای «آن‌چه که دیده و مشاهده شده» به‌کار می‌رود. برخی بر این باورند که واژۀ دئنا، با ریشۀ اوستایی «ده» یا «دی» که به‌معنای «به‌دست آوردن درک و فهم» بوده، در ارتباط است.[۲] همچنین، دین یا دئنا، نام بیست‌وچهارمین روز از هر ماه شمسی، در گاهشمار زرتشتی است.[۳]

حضور معنوی زن در اندیشۀ ایران باستان

کارشناسان معتقدند که دئنا، نشان‌دهندۀ حضور معنوی زنانه در اندیشۀ ایرانیان است. این رویکرد آشکارا نگاهی شرک‌آلود دارد و با نظام معنایی توحیدی ناسازگار است. در برخی متون باستانی آمده است که دئنا، ابتدا بر امشاسپند مؤنث آشکار و سپس بر هرمزد وارد شده است. پژوهشگران، در اثبات این موضوع بیان کرده‌اند همان‌گونه که وظیفۀ پرورش فرزند ابتدا برعهدۀ مادر و سپس برعهدۀ پدر است؛ دین نیز همچون فرزندی تلقی شده که ابتدا باید در آغوش مادر معنوی خود، امشاسپند مؤنث، وارد شده و سپس بر اهورامزدا وارد شود.[۴] به‌همین دلیل، دئنا را نماد اندیشیدن و شناخت تلقی کرده‌اند که نیکوترین و شریف‌ترین قوای انسان بوده و آدمی بدون اندیشه و شناخت، انسانیت خود را از دست داده و به‌صورت سرگردان در جهان حضور خواهد داشت.[۵]

این باور در دین اسلام نیز وجود داشته و برخی از شاعران بزرگ همچون مولانا در شعر خود، به آن اشاره کرده است:[۶]

ای برادر تو همان اندیشه‌ایمابقی تو استخوان و ریشه‌ای


در دین اسلام و به‌ویژه در قرآن نیز به اندیشه‌ورزی، سفارش شده است؛ در آیۀ 9 از سورۀ زمر، خداوند کسانی را که اهل اندیشه هستند از دیگران جدا کرده و آنها را برتر و والاتر می‌خواند. مفسران، در تفسیر این آیه بیان کرده‌اند که این آیه به پندپذیری اشاره داشته و آن را نشانۀ عقل سلیم در آدمی خوانده‌اند.[۷] کارشناسان بر این باورند که در دین اسلام، اندیشه و تفکر، از مقدس‌ترین سرمایه های انسانی و نیز از ویژگی‌های بارز او معرفی شده که وجه تمایز آدمی با حیوانات است. انسان، در اصل، موجودی عاقل و متفکر است که توانایی اندیشیدن دربارۀ مسائل مختلف را دارد. بنابراین، کمال و رشد آدمی به میزان تفکر او بستگی دارد.[۸]

دئنا در جهان رستاخیز

دئنا، براساس منابع و متون زرتشتی، بر پل چینوَد، کردار نیکان را همچون دختری زیبارو به پیشواز روان آنها برده و بدکاری ناپاکان را نیز به‌سان عجوزه‌ای ترسناک در می‌آورد.[۹]

ایرانیان مسلمانان نیز براساس آموزه‌های دین اسلام بر این باورند که برخی از اعمال آدمی به‌صورت مجسم و عینی، در روز رستاخیز، پیش چشم او قرار می‌گیرند. علاوه بر آن، نامۀ اعمال او نیز که شامل تمامی اعمال آدمی است، به او داده می‌شود.[۱۰] تجسم اعمال، به‌معنای عیان شدن هر آن چیزی در جهان دیگر است که آدمی در این جهان انجام داده است. پاداش‌ها و کیفرها، نعمت‌ها و نقمت‌ها، شادمانی و سرور، درد و شکنجه‌های اخروی، همگی حقایق اعمال دنیوی انسان‌ها هستند که در حیات اخروی خود را نشان می‌دهند. به‌همین ترتیب، اعمال نیک آدمی در این جهان، در روزگار رستاخیز تغییر شکل داده و به‌صورت نعمت‌های بهشتی در می‌آیند. برعکس، اعمال بد انسان‌ها نیز به‌صورت آتش، زنجیر و انواع عذاب بر او نمودار خواهند شد.[۱۱]

اصول تربیتی دین زرتشت

در دین زرتشت، از انسان‌ها خواسته شده تا در راه راست حرکت کرده و شیوۀ رفتاری اهورامزدا را سرمشق خود قرار دهند. انسان‌ها، در این انتخاب آزادی عمل دارند اما آزادی صِرف، برای اخلاقی زیستن کافی نبوده و آدمیان به نیروی دیگری در این مسیر نیاز دارند. زرتشت، این نیروی درونی را دئنا یا وجدان نام نهاده و او را مرکز اخلاق آدمی معرفی می‌کند. بر این اساس، کسی که به فرمان وجدان خود رفتار کند، از مسیر اخلاق دور نشده و وجدانی آرام و سربلند خواهد داشت. برعکس، کسی که وجدان خود را نادیده بگیرد، اخلاق را رها کرده و آلوده به ناپاکی‌ها می‌شود. بنابراین، اخلاقی زیستن جز در سایۀ آزادی و پیروی از دئنا میسر نخواهد شد.[۱۲] علاوه بر آن، کارشناسان زرتشتی بر این باورند که پند و اندرز می‌تواند در بیداری دئنا تأثیرگذار باشد. دئنا توانایی منحرف شدن دارد اما با پند و اندرز می‌توان آن را از آسیب انحراف، دور نگه داشت.[۱۳]

کارشناسان حوزۀ دین‌شناسی معتقدند که ادیان بزرگ، تکمیل‌کنندۀ یکدیگر بوده و در نتیجه، بسیاری از مفاهیم موجود در دین زرتشت، امروزه در دین اسلام، در میان ایرانیان همچنان حضور دارد و در نظم توحیدی باز تعریف شده است؛ برای مثال، در قرآن، از پیامبر اسلام به‌عنوان اسوۀ حسنه یاد شده و مسلمانان را به پیروی از او تشویق کرده است.[۱۴] همچنین، مباحث مربوط به وجدان، اخلاق و وجدان اخلاقی در دین اسلام نیز وجود داشته و بر آنها تأکید شده است؛ برای مثال، وجدان اخلاقی به رفتاری گفته می‌شود که انسان با استفاده از آن می‌تواند خوبی و بدی اعمال را در باطن و درون خویش، بدون تعلیم و به‌صورت غریزی، درک کند. وجدان اخلاقی، نوعی نیروی درونی است که در تمامی انسان‌ها وجود داشته و می‌تواند تحت تأثیر محیط‌های سالم و ناسالم قرار گرفته و در نهایت تغییراتی در آن ایجاد شود.[۱۵] وجدان اخلاقی مفهومی پذیرفته‌شده در دین اسلام است که در آیات قرآنی نیز به آن اشاره شده است. خداوند در قرآن، به روح و خدایی که آن را آفریده سوگند یاد کرده و تأکید می‌کند که خوبی‌ها و بدی‌ها را به آن الهام کرده است.[۱۶]

علاوه بر آن، امروزه، ایرانیان مسلمان به مفهومی به‌نام «صراط مستقیم» باور دارند. مسلمانان معتقدند که هدایت به‌سمت صراط مستقیم، نیازمند الگوهایی ره‌یافته به آن است که در قرآن و روایات به آن اشاره شده است. براساس آموزه‌های دین اسلام، تمامی موجودات به‌سمت خداوند در حرکت بوده و خداوند زمام همۀ امور را در اختیار دارد. در این میان، برخی از کارشناسان حوزۀ اسلامی بر این باورند که هر یک از موجودات، صراطی خاص به خود و نور و هدایت مخصوص به خود را دارد.[۱۷] بسیاری از آیات قرآن نیز خداوند را هدایتگر انسان به صراط مستقیم دانسته و قرآن را نیز وسیله‌ای برای این هدایت معرفی کرده است.[۱۸] برخی مفسران قرآن، صراط مستقیم را کتاب خدا (قرآن)، راه انبیاء و پیامبران الهی، تسلیم شدن در برابر خداوند، پیروی از امام واجب‌الاطاعه، باور به آیین خداپرستی و پایبندی به دستورات خداوند و نیز باور به توحید دانسته‌اند.[۱۹]

پانویس

  1. اوستا، 1385ش، ج2، ص144.
  2. Clark, Zoroastrianism: An Introduction to an Ancient Faith, 1998, P69-70.
  3. «دین یا دئنا به چم سروش، وجدان»، وب‌سایت امرداد.
  4. بهار، «اسطوره، بیانی فلسفی با استدلال تمثیلی»، 1362ش، ص52.
  5. میرخوشخو و عالم، «بررسی اسطوره‌شناختی جایگاه ایزدبانوان در جهان فکری- معنوی ایرانیان باستان»، 1396ش، ص198.
  6. مولانا، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش 9، وب‌سایت گنجور.
  7. سورۀ زمر، آیۀ 9.
  8. «چرا اسلام برای تفکر اهمیت قائل شده است؟»، وب‌سایت پرسمان.
  9. طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص127.
  10. «قیامت»، ویکی شیعه.
  11. «تجسم اعمال در قیامت»، ویکی فقه.
  12. حسینی دهشیری و اسلامی، «آیین زرتشت و دلالت‌های تربیتی آن»، 1391ش، ص138.
  13. حسینی دهشیری و اسلامی، «آیین زرتشت و دلالت‌های تربیتی آن»، 1391ش، ص142.
  14. سورۀ احزاب، آیۀ 21.
  15. «وجدان اخلاقی»، ویکی فقه.
  16. سورۀ شمس، آیۀ 8.
  17. خمینی، آداب‌الصلاه، 1388ش، ص288-289.
  18. «هدایت به صراط مستقیم (قرآن)»، ویکی فقه.
  19. «مراد خداوند از صراط مستقیم که بارها در قرآن بدان اشاره شده چیست؟»، وب‌سایت اسلام کوئست نت.

منابع

  • قرآن کریم.
  • اوستا، به‌تصحیح جلیل دوستخواه، تهران، مروارید، 1385ش.
  • بهار، مهراد، «اسطوره، بیانی فلسفی با استدلال تمثیلی»، مجلۀ ادبستان، شمارۀ 2، 1362ش.
  • «تجسم اعمال در قیامت»، ویکی فقه، تاریخ بازدید: 30 خرداد 1402ش.
  • «چرا اسلام برای تفکر اهمیت قائل شده است؟»، وب‌سایت پرسمان، تاریخ بازدید: 31 خرداد 1402ش.
  • حسینی دهشیری، افضل‌السادات و اسلامی، ادریس، «آیین زرتشت و دلالت‌های تربیتی آن»، پژوهشنامۀ مبانی تعلیم و تربیت، دورۀ 2، شمارۀ 1، 1391ش.
  • خمینی، روح‌الله، آداب‌الصلاه، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1388ش.
  • «دین یا دئنا به چم سروش، وجدان»، وب‌سایت امرداد، تاریخ بارگذاری: 22 خرداد 1398ش.
  • طاهری، صدرالدین، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، تهران، اساطیر، 1393ش.
  • «قیامت»، ویکی شیعه، تاریخ بازدید: 30 خرداد 1402ش.
  • «مراد خداوند از صراط مستقیم که بارها در قرآن بدان اشاره شده چیست؟»، وب‌سایت اسلام کوئست نت، تاریخ بارگذاری: 13 اردیبهشت 1397ش.
  • مولانا، مثنوی معنوی، دفتر دوم، وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: 30 خرداد 1402ش.
  • میرخوشخو، آمنه و عالم، عبدالرحمن، «بررسی اسطوره‌شناختی جایگاه ایزدبانوان در جهان فکری- معنوی ایرانیان باستان»، نشریۀ ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، دورۀ 13، شمارۀ 46، 1396ش.
  • «وجدان اخلاقی»، ویکی فقه، تاریخ بازدید: 31 خرداد 1402ش.
  • «هدایت به صراط مستقیم (قرآن)»، ویکی فقه، تاریخ بازدید: 30 خرداد 1402ش.
  • Clark, Peter, Zoroastrianism: An Introduction to an Ancient Faith, Sussex: Sussex Academic Press, 1998.