دارچین
دارچین؛ داروی گیاهی و ادویهی معطر
دارچین، پوست خشک شدهی شاخههای درختی است که بیشتر در مناطق گرمسیری مانند چین و هندوستان، بهخصوص در مناطق جنوبی آن یعنی سریلانکا میروید. این درخت، از نوع درختان همیشه سبز با گلهای خوشهای سفید است. دارچین را بهعنوان یک ادویه بسیار خوشبو یا داروی گیاهی، بهصورت تکههای چوب کوچک و نازک و یا بهصورت پودر شده در خوراکها استفاده میکنند.[۱] واژه دارچین در زبان عربی بهصورت «دارصینی»، در زبان ارمنی «دری چنیگ»[۲] و در زبان فارسی میانه «داری چنیگ» تلفظ میشود. این گیاه در هند به نام «لالجین» و در اندونزی به نام «کایومانیس» بهمعنای چوب شیرین است.
پیشینه
دارچین از ادویههایی است که از دیرباز مورد استفاده بشر بوده است. آثاری از این گیاه، در مقابر عهد فراعنه در مصر و در عهد عتیق دیده شده است.[۳] محققان گذشته در کتب داروشناسی کهن نیز به بررسی این داروی گیاهی و فواید طبی و خوراکی آن پرداختهاند. برای مثال ابومنصور موفق هروی بخشی از کتاب داروشناسی خود را در 370-380ق به دارچین اختصاص داده است.[۴] ابنسینا، دارچین را به چند دستهی خوب یا سیاه، سفید، مایل به سبز، دروغین و زنگی تقسیم کرده است.[۵]
درخت دارچین
درخت دارچین که تا 7 متر ارتفاع دارد درختی است که از تمام قسمتهای آن، بوی خوشی به مشام میرسد. برای تهیهی دارچین، شاخههای تازه و بلند این درخت را قبل از آنکه سخت شوند، بریده و چند روزی زیر نور آفتاب قرار میدهند. پس از آنکه پوست رویهی این شاخهها جدا و پیچیده شد، پوستهها را جدا میکنند.[۶]
خواص درمانی دارچین
برای دارچین فواید طبی زیادی را عنوان میکنند، از جمله: برخورداری از طبیعت گرم و شادیبخش، افزایش قدرت دید و تقویت چشم، رفع درد رحم و رعشه، تقویت معده و قلب، خشک کردن جراحات، بهبود درد مفاصل، پادزهر حشرات موذی،[۷] مداوای اگزما، رفع لرزه مفاصل، زکام سر و پالایش دماغ، رفع درد گوش، علاج آبمروارید چشم، درمان سرفه و پاکسازی سینه، تقویت کبد و معده.[۸]
همچنین، ترکیب دارچین و زیره را برای علاج بواسیر، ترکیب آن با روغن زیتون، موم و زرده تخممرغ را برای درمان کلیه و نیز ترکیب دارچین و زنجبیل را برای درمان نفخ و درد مفاصل مؤثر میدانند.[۹] تحقیقات در رابطه با فواید این گیاه دارویی هنوز پابرجا است و دانشمندان در تحقیقات خود ثابت کردهاند که دارچین حاوی ترکیبات عالی برای محافظت از مغز است که ضمن ممانعت از تجمع پروتئین آسیبرسان در مغز، از بروز آلزایمر در افراد جلوگیری میکنند. همچنین ترکیب دارچین و عسل برای درمان چاقی مؤثر است زیرا از یک طرف، این ترکیب اشتها را کاهش میدهد و از طرف دیگر چربیسوز است. از دیگر آثار طبی دارچین، خاصیت ضددیابتی آن است.
مصرف غذایی دارچین
چای دارچین که از ترکیب دارچین و چای حاصل میشود از قدیم در میان ایرانیان محبوبیت داشته است. در بساط چایخانهها و قهوهخانهها، این ادویهی خوشبو و شادیبخش همواره پرطرفدار بوده است.[۱۰] استفاده از دارچین در تزئین شلهزرد، حلیم و سایر غذاهای نذری و آیینی نیز کاربرد دارد.[۱۱] برای مثال، در مراسم بزرگداشت پیشوایان دینی، زنان ایرانی، اسامی آن امام یا امامزاده را با دارچین روی نذریهای خود مینویسند. علاوه بر آن، نوعی غذا به نام آردروغن در میان عشایر ایران مرسوم است که از دارچین درست میشود.[۱۲] آش آبادانی میبدیها،[۱۳] رنگینک (نوعی حلوای نذری)[۱۴] و بسیاری از غذاهای مشهور ایرانی با استفاده از دارچین، خوشرنگ، معطر و زیبا میشوند.[۱۵]
پانویس
- ↑ معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه دارچین.
- ↑ Hübschmann, Armenische Grammatik, 1895, p137.
- ↑ غافقی، جامعالمفردات،۱۹۴۰م، ص471 و 475.
- ↑ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص154.
- ↑ ابنسینا، قانون، ج2، 1۳۷۰ش، ص115 و 116.
- ↑ عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۳۷۱ش، ص۴۱۰.
- ↑ کاسانی، ترجمه و تحریر کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، ۱۳۵۸ش، ص۲.
- ↑ ابنسینا، قانون، ج2، 1۳۷۰ش، ص116.
- ↑ جرجانی، ذخیرۀ خوارزمشاهی، کتاب چهارم و پنجم، ۱۳۸۲ش، ص51.
- ↑ فلاندن، سفرنامه، ۱۳۵۶ش، ص۲۵۳؛ پایندۀ لنگرودی، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۹۳.
- ↑ شاردن، سیاحتنامه، ج2، ۱۳۳۵-۱۳۳۶ش، ص245؛ ج4، ص267 و 268.
- ↑ توکلی، ایل باصری از ترناس تا لَهباز، تهران، هفت، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۱.
- ↑ جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، ص۷۹.
- ↑ مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۴.
- ↑ باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۵۳ و 56 و 57.
منابع
- ابنسینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، 1۳۷۰ش.
- ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
- باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.
- پایندۀ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۵ش.
- توکلی، غلامرضا، ایل باصری از ترناس تا لَهباز، تهران، هفت، ۱۳۷۹ش.
- جانباللهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، تهران، گنجینه هنر، ۱۳۸۵ش.
- جرجانی، اسماعیل، ذخیرۀ خوارزمشاهی، بهتحقیق محمدرضا محرری، تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران، ۱۳۸۲ش.
- شاردن، ژان، سیاحتنامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵-۱۳۳۶ش.
- عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۱ش.
- غافقی، احمد، جامعالمفردات، به انتخاب ابنعبری، بهتحقیق ماکس مایرهف و جورجی صبحی، قاهره،]بینا[، ۱۹۴۰م.
- کاسانی، ابوبکر، ترجمه و تحریر کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ]بینا[، ۱۳۵۸ش.
- فلاندن، اوژن، سفرنامه، ترجمۀ حسین نورصادقی، تهران، اشراقی، ۱۳۵۶ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 14 مهر 1400ش.
- مظلومزاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، نشر کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
- Hübschmann, Heinrich, Armenische Grammatik, Leipzig, 1895.