مرشد چلویی
مرشد چلویی؛ شاعر و عارف معاصر که بهترین کاسب قرن نام گرفت.
حاج میرزا احمد عابدی نهاوندی (1267-1357ش) متخلص به ساعی از بازاریان معاصر در تهران بود که بهدلیل رفتار خاصش با مشتریان، به او «بهترین کاسب قرن» گفتهاند.[۱] او در بازار تهران، کنار مسجد جامع آشپزخانه داشت و بهخاطر اینکه با مردم با زبان موعظه و نصیحت، صحبت میکرد به حاج مرشد چلویی معروف شده بود.[۲]
میرزا احمد در دوران نوجوانی بههمراه پدر و مادرش از نهاوند به تهران نقل مکان کرده و ساکن تهران شد. پدر او مردی پاکدامن و نیکوکار بود.[۳] میرزا احمد با عارفان همدوره خود مانند رجبعلی خیاط، طوطی همدانی و حاج اسماعیل دولابی رفاقت و همنشینی داشت.[۴] قبر او در مسجد ماشاءالله کنار امامزاده هادی در جنب ابنبابویه تهران است و این بیت شعر او بر سنگ عمودی بالای قبرش نوشته شده است:[۵]
همچو ساعی از دو عالم درگذر | تا شَوی از آفرینش با خبر |
ازدواج
حاج مرشد چلویی در طول زندگی خود سه بار ازدواج کرد. ازدواج اول او با زنی بسیار مهربان بود که در هنگام زایمان دخترشان از دنیا رفت.[۶] حاج مرشد از همسر اولش بهخوبی یاد میکرد و افسوس میخورد که نتوانسته در روزگار جوانی محبتهای او را جبران کند. همسر دوم حاج مرشد، زن ناسازگاری بود و او آزارهای این زن را سرنوشتی میدانست که صبر و تحملش را میافزاید. زن دوم نیز هنگام زایمان از دنیا رفت و حاج مرشد برای بار سوم ازدواج کرد. حاج مرشد از همسر اولش یک دختر و یک پسر، از همسر دوم خود یک دختر و از همسر سوم، سه فرزند داشت.[۷]
ظاهر مرشد
حاج مرشد، بلند قد و لاغر اندام بود و ریشهای سفیدی داشت. صورتش گِرد و خندهرو بود و جذابیت چهرهاش نظر همه را جلب میکرد. همیشه عرقچین سیاهرنگ نرمی بر سر میگذاشت. پیراهن اورمک سفید یا قهوهای که یقه نداشت میپوشید. شلوار سادهای داشت و گیوهی سفیدی به پا میکرد که بیشتر اوقات پشت آن را میخواباند و با همین گیوههای ساده به مغازه و مجالس میرفت. دو یا سه عبا به رنگ قهوهای و سیاه داشت که همیشه به دوش میانداخت و فقط موقع کار در مغازه یا داخل منزل آن را برمیداشت. پارچههای پیراهن و شلوار او بسیار ساده و ارزان قیمت بود ولی برای خانواده و اطرافیان، بهترین لباسها را تهیه میکرد و آنها در رفاه بودند.[۸]
دیوان اشعار
حاج مرشد چلویی اشعاری سروده بود که بنا بر گزارشهای موجود، همانند دیوان مولانا، سرشار از اسرار و حکمت بوده است. در آتشسوزی مغازه مرشد چلویی، بخشی از دیوان اشعار او نیز سوخت. او با شنیدن خبر آتشسوزی مغازه، بهخاطر سوختن دیوان اشعارش گریست و از این که نسخهی دیگری از آن وجود نداشت، بسیار افسوس میخورد. از دو عدد دفترچه صد برگی، اشعاری باقی مانده که بازمانده «دیوان ساعی» است و چون از آتشسوزی باقی مانده به آن، «دیوان سوخته» میگویند. باقیمانده اشعار حاج مرشد که در دیوان سوخته گردآوری و چاپ شده است شامل: مراثی اهل بیت، تضمینات، غزلیات، مخمسات، مسدسات، قطعات، مثنویات، ترکیببند، ترجیعات، تکبیتیها، تجمیع و تتمیم است.[۹]
روش کاسبی
حاج مرشد در مغازه، ترتیبی داده بود تا غذاهای بیرونبَر را از جلوی او بگذرانند. بیشتر کسانیکه غذا بیرون میبردند، بچهها و نوجوانانی بودند که برای صاحبان مغازهها غذا میگرفتند و خودشان از آن غذا بینصیب بودند. مرشد برای بچهای که با ظرف غذا پیش او میآمد مقداری پلوی زعفرانی روی ظرف او میریخت و تکه کباب یا لقمه گوشت، یا اگر کباب تمام شده بود، تهدیگ زعفرانی را داخل روغن میکرد و در دهان آن پسربچه میگذاشت.[۱۰] او با این کار، طعم غذایی را که بچهها میبردند به آنها میچشاند تا اگر صاحب مغازه به آنها غذا نداد لااقل طعمش را چشیده باشند و حسرت آن را نخورند.
هنگام ظهر جلوی چلوکبابی صف بسیار طولانی برای خرید غذا تشکیل میشد؛ ولی صف کوتاهتری هم وجود داشت که صف نیازمندانی بود که هر روز به آنجا میآمدند و غذای رایگان دریافت میکردند. بعضی از آنها افراد عائلهمندی بودند که مرشد آنها را میشناخت و خرجی روزانه آنها را هم میداد.[۱۱]
اخلاق مرشد
حاج مرشد هر روز صبح با آبگردان مسی که غذا را شب گذشته با آن به منزل برده بود، از منزل خود بیرون میآمد و بهطرف بازار بهراه میافتاد. صاحبان مغازههای اطراف و داخل بازار، چون حاج مرشد را میشناختند، به او سلام میکردند و مرشد جواب سلام آنها را میداد و گاهی میگفت: «سلام بابا، باصفا باشی».
حاج مرشد ایمان و اخلاق را با کار خود درآمیخته بود و در حالیکه فعالیت کاری خود را انجام میداد به پرورش فکر و روح خود هم میپرداخت. او ایمان داشت که روزیِ انسان کموبیش میرسد، ولی روزیِ حداقلی را خداوند قطع نمیکند. او در کار و تجارت خود اخلاق را مد نظر قرار داده بود و معتقد بود «ثروت انسان، نظر است نه زَر».[۱۲]
حکایت مرشد و شیخ رجبعلی خیاط
روزی مرشد چلویی به دیدن شیخ رجبعلی رفته بود، در صحبتها، شیخ از کسبوکار او پرسید؛ حاج مرشد از کسادی کار نالید. شیخ به او اشاره کرد که با راندن مستمندان از درب مغازه، نباید توقع برکت داشت. مرشد به مغازه رفت و پس از پیگیری، متوجه شد که شاگردان مغازه، سیدی را پس از چند بار دریافت رایگان غذا، از مغازه راندهاند. مرشد گشت و آن سید را پیدا کرد و به او بسیار مهربانی کرد. از آن به بعد به هرکس که بیپول بود، مرشد به او غذای رایگان میداد و تابلویی به این مضمون در مغازه نصب کرد: «نسیه و وجه دستی داده میشود، حتی به جنابعالی بهقدر قوه».[۱۳]
پانویس
- ↑ «مرشد چلویی»، وبسایت شعر هیأت، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
- ↑ «مرشد چلویی» عارف و شاعر و بهترین کاسب قرن»، جامجم آنلاین، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
- ↑ «زندگینامۀ عارف واصل مرحوم مرشد چلویی»، وبسایت با عرفا، تاریخ بازدید: 7 شهریور 1401ش.
- ↑ «حکایت عارفی که چلوکبابی داشت/ «مرشد چلویی» و لقمههای کباب و تهدیگ زعفرانی»، خبرگزاری فارس، تاریخ بازدید: 8 شهریور 1401ش.
- ↑ طیبی، «مرشد چلویی»، وبسایت شعر پاک، تاریخ بازدید: 8 شهریور 1401ش.
- ↑ «زندگینامۀ عارف واصل مرحوم مرشد چلویی»، وبسایت با عرفا، تاریخ بازدید: 7 شهریور 1401ش.
- ↑ «نگاهی به زندگی و کار و کرامات مرحوم حاج مرشد چلویی»، وبسایت پویا صمدی، تاریخ بازدید: 7 شهریور 1401ش.
- ↑ «نگاهی به زندگی و کار و کرامات مرحوم حاج مرشد چلویی»، وبسایت پویا صمدی، تاریخ بازدید: 7 شهریور 1401ش.
- ↑ «حکایت اشعار مرشد چلویی که «دیوان سوخته» نام گرفت»، وبسایت افکار نیوز، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
- ↑ «مرشد چلویی کیست و چرا بهترین کاسب قرن است؟»، وبسایت بدون، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
- ↑ «زندگی حاج مرشد چلویی، بهترین کاسب قرن / نسیه و وجه دستی داده می شود،حتی به جنابعالی!»، وبسایت پرشین وی، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
- ↑ «زندگی حاج مرشد چلویی، بهترین کاسب قرن / نسیه و وجه دستی داده می شود،حتی به جنابعالی!»، وبسایت پرشین وی، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
- ↑ «حکایت شنیدنی مرشد چلویی و سید مستمند»، وبسایت فردانیوز، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
منابع
- «حکایت اشعار مرشد چلویی که «دیوان سوخته» نام گرفت»، وبسایت افکار نیوز، تاریخ درج مطلب: 27 اسفند 1391ش.
- «حکایت شنیدنی مرشد چلویی و سید مستمند»، وبسایت فردانیوز، تاریخ درج مطلب: 18 شهریور 1396ش.
- «حکایت عارفی که چلوکبابی داشت/ «مرشد چلویی» و لقمههای کباب و تهدیگ زعفرانی»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 20 اسفند 1400ش.
- «زندگی حاج مرشد چلویی، بهترین کاسب قرن / نسیه و وجه دستی داده می شود،حتی به جنابعالی!»، وبسایت پرشین وی، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
- «زندگینامۀ عارف واصل مرحوم مرشد چلویی»، وبسایت با عرفا، تاریخ بازدید: 7 شهریور 1401ش.
- طیبی، لیلا، «مرشد چلویی»، وبسایت شعر پاک، تاریخ درج مطلب: 12 تیر 1400ش.
- «مرشد چلویی» عارف و شاعر و بهترین کاسب قرن»، جامجم آنلاین، تاریخ درج مطلب: 14 آذر 1399ش.
- «مرشد چلویی کیست و چرا بهترین کاسب قرن است؟»، وبسایت بدون، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
- «مرشد چلویی»، وبسایت شعر هیأت، تاریخ بازدید: 9 شهریور 1401ش.
- «نگاهی به زندگی و کار و کرامات مرحوم حاج مرشد چلویی»، وبسایت پویا صمدی، تاریخ بازدید: 7 شهریور 1401ش.