معماری بازار
معماری بازار؛ ساختمان و چیدمان عناصر مختلف در بازار
بازارها، متشکل از راسته یا راستههای اصلی و فرعی گوناگون است که به شکلهای مختلف در فضاهای باز و بسته، سرپوشیده و سر باز و در طول یک محور ثابت یا انشعابات شاخهای ساخته میشوند. بازارهای ایرانی با طاقها، نورگیرها و کاربندیهای زیبا[۱] روشنترین نماد معماری سنتی هستند و هنر اصیل اسلامی ـ ایرانی را به بهترین شکل، بازنمایی میکنند.[۲] این بازارها در روند تکاملی خود با همراهی عناصر دیگری همچون مساجد، گرمابهها، آبانبارها و مدارس، آثار معماری بههم پیوسته و یکدستی را بهوجود آوردهاند. معماری منعطف بازار موجب شده است که با وجود فراز و فرودهای اجتماعی در گذر زمان، یکپارچگی و جایگاه اجتماعی آن همواره حفظ شود.[۳] امروزه که بازارهای نو، به شیوهی معماری دیرین بنا نمیشوند ارزش فرهنگی این گنجینههای معماری در شهرهای ایران، بیش از پیش خود را نشان میدهد.
ریختشناسی بازار
هسته ابتدایی بیشتر بازارها عموما در مرکز شهر و یا در حوالی دروازههای مهم شهر تشکیل میشد و سپس در امتداد مسیرهای اصلی و در راستای ترکیب با دیگر عناصر شهری، گسترش و ادامه مییافت. این فرآیند معماری در طول تاریخ، به دو صورت شکل گرفته است:
- گسترش بهصورت خطی و خودبهخودی بازارها که در برخورد با عناصر کلان شهری، به دور آن تنیده میشدند.
- گسترش با طرحی از پیش تعیینشده که عموما بهصورت مجتمعهای بزرگ سالهای اخیر در کنار بازارهای اصلی و قدیمی دیده میشوند.
در همین چارچوب، شکلهای مختلف و موجود بازار در شهرهای مختلف ایران را میتوان در موارد زیر دستهبندی کرد:
- بازارهای طولی یا خطی
- بازارهای چندمحوری (شبکهای گسترده از معابر متوازی و متقاطع با محورهایی متعدد)
- بازارهای صلیبی یا متقاطع (متشکل از دو محور عمود بر هم)
- بازارها منظورمهای (ترکیبی از مجموعه بازارهای متعدد)
- بازارچه (بازارهایی با وسعت محدود که گاهی در طول یک محور خطی و گاهی نیز دور یک میدان شکل گرفتهاند).
عوامل مؤثر در گسترش بازارها
دروازهها
در گذشته، دروازههای شهری نقشی بزرگ در فعالیتهای تجاری ـ اقتصادی داشتند. بسیاری از دادوستدهای تجاری در کنار (بیرون یا داخل) همین دروازهها انجام میگرفت.[۴] از زمانیکه کاروانها و نیز راههای کاروانرو دگرگون شدند، دروازهها دیگر کاربرد تجاری ندارند و شاید فقط نامی از آنها باقی مانده باشد. با از بین رفتن دروازهها، بازارهای اطرافشان نیز از بین رفتند.
مساجد جامع
مساجد جامع در شهرها همواره از والاترین عناصر معماری در شهرهای اسلامی بودهاند. بازارها و مساجد جامع در گذشته از یکدیگر جدانشدنی بودند. در طول زمان، با کمرنگ شدن کاربرد آیینی (مذهبی ـ فرهنگی) مساجد جامع، بازارها نیز از دور آنها پراکنده شدند.
میدانها و آستانِ حکومت
میدانها و نیز آستانهای حکومتی (یا کاخها) که در محوطه همین میدانهای بزرگ شهر بودند، همواره پایانه بسیاری از بازارها محسوب میشدند. ترکیب میدانها و بازارهای ایرانی از دوره صفوی به بعد جزء طرحهای از پیش طراحیشده بودند که معروفترین آنان در ایران عبارت است از: میدان سعادت قزوین، میدان نقش جهان اصفهان و میدان گنجعلیخان کرمان.
وضع جغرافیایی و وضعیت شهری
عناصر طبیعی در جغرافیای شهری همچون رودخانه، کوه و دریا از جمله عواملی هستند که هم در تشکیل بازارهای نخستین و هم در گسترش آنها مؤثر بودند.[۵]
عناصر تشکیلدهنده بازار
راستهها
قسمت اصلی هر بازار را راستهها تشکیل میدهند. راستهها از یک دروازهی شهر شروع و در ادامه با گسترش بازارها و با ایجاد انشعابات جدید به دروازهای دیگر از شهر میرسیدند. عرض این راستهها معمولا بین 4 تا 8 متر است که البته گاهی شاهد دالانهایی باریکتر به پهنای 2 تا 3 گام هستیم. طول این راستهها نیز عموما بسیار زیاد است چراکه در گذشته نقاط مختلف شهری را به هم پیوند میدادند. راستهها اغلب بهصورت سرپوشیده ساخته میشدند که بیشتر متأثر از ویژگیهای آب و هوایی مناطق بود. سقف راستهها عموما بهصورت گنبدی، طراحی میشدند. بر فراز این گنبدها، نورگیرهایی برای گرفتن نور و هوا قرار دارد. ارتفاع راستهها در شهرهای گرمسیری، بیشتر[۶] و در شهرهای سردسیری مانند تبریز کمتر است. در دو طرف این راستهها، دکانها و حجرههایی ایجاد شدهاند که مکانی برای دادوستدهای خُرد یا کارگاههای سبک و کوچک هستند. این دکانها هم شامل یک فضای بسته برای دادوستد است و هم یک انبار کوچک (پستو) دارند. طاقچههای پرشماری در داخل دیوارهای ضخیم بین دکانها تعبیه شده است که با این کار هم از حجم جرزهای ضخیم بین دکانها استفاده شده و هم جای چیدن کالاها فراهم شده است.[۷] چهارسوها نیز از برخورد راستهها به وجود آمدهاند. این چهارسوها، نسبت به راستهها، عرض و ارتفاع بیشتری دارند.
سَراها
سرا یا خان در واقع همان مرکز تجارت بوده است که جنس نمونه در این قسمت تحویل و در مکانهای مختلف پخش میشد. سرای گنجعلیخان کرمان و سرای وزیر قزوین دو نمونه سرای بزرگ و مشهور ایران است. سَراها بهطور کلی شامل یک حیاط میدانی هستند که حجرهها بهصورت بههم پیوسته گرد آن را گرفتهاند. یک سکوی سرتاسری در جلو حجرهها، حوض و یا سکویی مخصوص باراَنداز در میان حیاط قرار دارد. سرا و راستههای بازار از طریق دالانی باریک به هم پیوستهاند. گاهی چند دکان کوچک نیز در این دالانها قرار میگیرند. پیوستگی این سراها با راستهها بهمدد باز بودن فضای باز آنها، موجب تبادل هوایی تازه در بازارها میشود.[۸]
تیمچهها
تیمچه بهمعنای کاروانسرای کوچک است ولی در زمان معاصر، به سرای کوچک سرپوشیده اطلاق میشود.[۹] تیمچهها با گنبدهایی بزرگ و با کاربندیها و تزئینات گچی و درودگری از ویژگیهای معماری اصیل ایرانی هستند.[۱۰]
قیصریهها و بازارهای چلیپایی (چاربازارها)
قیصریهها بهمعنی سرای طولانی و بلندی هستند که در آنجا صنعتگرانی فعالیت میکنند که کار آنها ظریف است و پیشهورانی مانند زرگران، گوهریان، سوزندوزان و بزازان در آنجا فعاليت میکنند. قیصریهها در محیط خلوتی از بازار قرار داشتند تا پیشهوران بتوانند کارهای هنری خود را با دقت بیشتری انجام دهند. بازار قیصریه لار، که در 1300ق نوسازی شد،[۱۱] و نیز بازار قیصریه اصفهان از این جمله هستند.[۱۲]
میدان
در بسیاری از بازارهای سنتی و در شهرهای بزرگ غالبا یک میدان در کنار یا امتداد بازار وجود داشت؛ زیرا بازار مهمترین راه شهر بود. مجموعهی میدانهای چندمنظوره بسیار وسیع که ترکیبی از بازارها، کاخها و مساجد بودند را میتوان از جمله نوآوریهای صفویان دانست.[۱۳] بازار بزرگ اصفهان با دو میدان سبزهمیدان و میدان نقش جهان مرتبط است.
پانویس
- ↑ دودانگی، «گونهشناسی و تحلیل کالبد بازارهای ایرانی در اقلیمهای چهارگانه»، 1396ش، ص5.
- ↑ ایران، «از بازار تا بزرگمال (مگامال)»، 1391ش، ص3.
- ↑ Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p1,2.
- ↑ کریمان، ری باستان، ج1، ۱۳۴۵ش، ص32؛ افسر، تاریخ بافت قدیمی شیراز، ۱۳۵۳ش، ص166 و 286.
- ↑ Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p141-146.
- ↑ اسلامی، «بازار قیصریۀ لار»، ۱۳۵۳ش، ص72 و 73.
- ↑ Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p205.
- ↑ Gube, H, an E. Wirth, der bazar von isfahan, wiesbadan, 1978, p64, 90-99;
scharabi, M., der bazar, tübingen, 1985, p70. - ↑ خوشرو، «شناخت هویت بازار در معماری ایرانی»، 1396ش، ص10.
- ↑ gube, H, an E. Wirth, der bazar von isfahan, wiesbadan, 1978, p102; scharabi, M., der bazar, tübingen, 1985, p162.
- ↑ اسلامی، «بازار قیصریۀ لار»، ۱۳۵۳ش، ص70-73.
- ↑ نوری شادمهانی، معماری ایران و جهان، 1396ش، ص217.
- ↑ Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p92.
منابع
- اسلامی، الله قلی، «بازار قیصریۀ لار»، هنر و مردم، تهران، [بینا]، ۱۳۵۳ش.
- افسر، کرامتالله، تاریخ بافت قدیمی شیراز، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.
- ایران، آهور و دیگران، «از بازار تا بزرگمال (مگامال)»، فصلنامه آمایش محیط، شماره 20، 1391ش.
- خوشرو، سارا و دیگران، «شناخت هویت بازار در معماری ایرانی»، کنفرانس ملی تحقیق و توسعه در مهندسی عمران، معماری و شهرسازی نوین، تهران، 1396ش.
- دودانگی، علیرضا و مفتخری، فریبا، «گونهشناسی و تحلیل کالبد بازارهای ایرانی در اقلیمهای چهارگانه»، سومین کنفرانس سالانه پژوهشهای معماری، شهرسازی و مدیریت شهری، تهران، 1396ش.
- کریمان، حسین، ری باستان، تهران، انتشارات دانشگاه ملی ایران، ۱۳۴۵ش.
- نوری شادمهانی، رضا، معماری ایران و جهان، تهران، مهکامه، 1396ش.
- Amirshahi, A., La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, thèse de doctora; du 3éme cycle, universitè de paris- sorboone, paris, 1987;
- gube, H, an E. Wirth, der bazar von isfahan, wiesbadan, 1978.
- scharabi, M., der bazar, tübingen, 1985.