نجس
نجس؛ کلیدواژهای اسلامی، بیانگر محدودیت و ممنوعیت در تماس، تغذیه و ارتباط.
مفهومشناسی
نجس، واژهای عربی[۱] و به معناى پلیدی، ناپاکى، ضد طهارت و ضد نظافت است.[۲] در اصطلاح فقهی، نجس در مقابل پاک (طاهر) قرار دارد نه در برابر آلوده (قَذِر). بنابراین امکان دارد شیئی آلوده، بهلحاظ شرعی نجس نباشد و یا بر عکس، یعنی شیئی تمیز و پاکیزه، از نظر شرعی نجس باشد.[۳]
این واژه در قرآن یک بار و در توصیف مشرکان بهکار رفته است.[۴] برخی نجسبودن مشرکان را دال بر آلودگی و پلیدی باطنی و برخی بهمعنای فقهی و حکم شرعی نجس تفسیر کردهاند.[۵] راغب اصفهانی (درگذشته 502ق) نجس را بهمعنای پلیدی ظاهری و باطنی میداند، که دو نوع است؛ نوعی که با حواس انسان قابل درک است و نوعی که با دیده بصیرت درک میشود. وی نوع دوم را به خاطر پلیدی باطنی، باعث تاثیر منفی بر روح و روان انسان میداند.[۶]
احکام نجاسات
چیزهای نجس یا نجاسات در دو گروه جای میگیرند. نخست، آنچه اصالتاً نجس است (عینِ نجس) و دوم، آنچه اصالتاً پاک است اما در تماس با عین نجس با شرایطی نجس شده است (مُتَنَجِّس).[۷] بر اساس فقه شیعه، ده چیز اصالتاً نجساند و امکان تطهیر ندارند که خون، ادرار، مدفوع، مَنی، مردار، سگ، خوک، کافر، شراب و فُقّاع را شامل میشود.[۸]
در فقه اهل سنت نیز ده چیز از نجاسات است با این تفاوت که به جای کافر، شراب و فُقّاع که شیعیان نجس می دانند، خَمر، قِی و چرک به عنوان نجس نام برده شده است.[۹]
چیزهایی که اصالتاً نجس نیستند به تناسب و با شرایطی بهوسیله مُطَهَّرات یا پاککنندهها قابل تطهیر هستند. در فقه شیعه یازده چیز به عنوان مطهَّرات به این شرح معرفی شده است. آب، زمین، آفتاب، استحاله، کمشدن دو سوم آب انگور، انتقال، اسلام، تبعیت، برطرفشدن عین نجاست، غایبشدن مسلمان، استبراء حیوان نجاستخوار.[۱۰]
فلسفه تشریع حکم نجس
قرآن بین حکم تشریعی نظیر حلال و حرام و ویژگیهای ظاهری اشیاء مانند پاکی و پلیدی ارتباط بر قرار میکند .[۱۱] از این رو تغذیه پاک و بهدور از پلیدی را زمینه انجام اعمال و رفتارهای صالح و نیکو معرفی کرده است.[۱۲] همچنین در پاسخ به بهرهمندی از خَمر یا قماربازی با تاکید بر فزونی ضرر آن در مقایسه با فوایدش، بهصراحت مضرات آن را دلیل بر ممنوعیت معرفی کرده است.[۱۳] علاوه بر این دستهای از روایات هممضمون بهروشنی از قصد شارع بر تشریع حکم حلال برای پدیدههای سودمند و همنشینی حکم حرام با پدیدههای مُضِر حکایت دارد.[۱۴]
حکمتها و اهداف قوانین الهى، گاه براى بشر روشن است و با عقل و درک بشری قابل دستیابی است، ولى در بسیارى موارد این حکمتها یا اهداف بر انسان پوشیدهاند و بشر قادر به درک حکمت و هدف اصلى احکام نیست؛ از اینرو، فقها وظیفه انسان را تسلیم و به اصطلاح فقهی، تعبّد در برابر احکام الهى دانستهاند،[۱۵] چه، قرآن، مؤمنان را به تسلیم محض، در برابر احکام الهى فرمان داده است.[۱۶]
پانویس
- ↑ خلعتبری و بیگی، «معناشناسی تاریخی واژه نجس در قرآن و تحلیل تاثیر آن بر فرایند ارتباطات اجتماعی»، 1397ش، ص4.
- ↑ دهخدا، فرهنگنامه، ذیل واژه نجس؛ طریحی، مجمع البحرین، ج4، 1375ش، ص272.
- ↑ مشکینی اردبیلی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۵۳۰.
- ↑ سوره توبه، آیه 28.
- ↑ «نجس»، دانشنامه ویکیشیعه، تاریخ بازدید: 7 تیر 1401ش.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، کتابخانه دیجیتال نور، حرف نون، واژه نجس، تاریخ بازدید: 7 تیر 1401ش.
- ↑ «نجس»، دانشنامه ویکیشیعه، تاریخ بازدید: 7 تیر 1401ش.
- ↑ «نجس»، دانشنامه ویکیشیعه، تاریخ بازدید: 7 تیر 1401ش.
- ↑ المغنیه، الفقه على المذاهب الخمسة، 1402ق، الجزء1، صفحة24.
- ↑ «مطهرات»، دانشنامه ویکی فقه، تاریخ بازدید: 6 تیر 1401ش.
- ↑ سوره اعراف، آیه 157.
- ↑ سوره مومنون، آیه 51.
- ↑ سوره بقره، آیه 219.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 1408ق، ج16، ص165.
- ↑ بهرامی، «فلسفه احکام در قرآن»، 1374ش، ص65.
- ↑ سوره احزاب، آیه 36.
منابع
- قرآن کریم.
- بهرامی، محمد، «فلسفه احکام در قرآن»، پژوهشهای قرآنی، س1، ش3، 1374ش.
- خلعتبری، حسامالدین و بیگی، مجید، «معناشناسی تاریخی واژه نجس در قرآن و تحلیل تاثیر آن بر فرایند ارتباطات اجتماعی»، فصلنامه علوم خبری، س7، ش28، 1397ش.
- «نجس»، دانشنامه ویکیشیعه، تاریخ بازدید: 7 تیر 1401ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، زیر نظر محمد متین و سید جعفر شهیدی، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1377ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، کتابخانه دیجیتال نور، مدخل نجس، تاریخ بازدید: 7 تیر 1401ش.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، ایران، مکتبة المرتضوية، 1375ش.
- مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ نورى، حسین، لبنان، بیروت، موسسه آل البیت، 1408ق.
- مشکینی اردبیلی، علی، مصطلحات الفقه، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۹ق.
- مغنیه، محمدجواد، الفقه على المذاهب الخمسة، بیجا، بینا، 1402ق.