مزارشریف: تفاوت میان نسخهها
←نامگذاری
(←مزارات) |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
مزارشریف، مهمترین شهر دینی افغانستان و بزرگترین شهر در شمال کشور است که مدفن منسوب به حضرت علی در آن قرار دارد. شخصیتهای بزرگی چون زرتشت، مولوی بلخی و ابوعلی سینا از اطراف آن ظهور کردهاند. | مزارشریف، مهمترین شهر دینی افغانستان و بزرگترین شهر در شمال کشور است که مدفن منسوب به حضرت علی در آن قرار دارد. شخصیتهای بزرگی چون زرتشت، مولوی بلخی و ابوعلی سینا از اطراف آن ظهور کردهاند. | ||
==نامگذاری== | ==نامگذاری== | ||
نام ناحیهای که امروزه به مزارشریف شهرت دارد در گذشتههای دور روستایی بود که بهنام خواجۀ خیران خوانده میشد و در حومۀ بلخ کهن، موقعیت داشت. با برپایی مزار حضرت علی، آن روستا بهمرور زمان به مزارشریف مشهور شد. | نام ناحیهای که امروزه به مزارشریف شهرت دارد در گذشتههای دور روستایی بود که بهنام خواجۀ خیران خوانده میشد و در حومۀ بلخ کهن، موقعیت داشت. با برپایی مزار حضرت علی، آن روستا بهمرور زمان به مزارشریف مشهور شد.<ref>گرنه، ف، گزاویه، دو پلانول، «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، 1377ش، ج4، ص8.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
ناحیۀ مزارشریف که در گذشته بخشی از بلخ بود، دارای سابقۀ بسیار کهنی است. این منطقه بر اساس روایات زرتشتی از اولین مراکز آریایی است که از حدود دو هزار سال پیش از میلاد مردمان آریایی در آن زندگی میکردهاند. از آثار کشف شده در منطقه مشخص شده است که گندم و جو اولین مرتبه در این منطقه کشت شده و از آنجا به بینالنهرین رفته است. زرتشت، پیامبر آریایی در آن ناحیه به رسالت رسیده و این منطقه شاهد کشکمشهای طولانی بین ایرانیان و تورانیان بوده است. منطقۀ بلخ در شاهنامهها و روایتهای اساطیری نقش برجستهای دارد. در سدۀ ششم پیش از میلاد، منطقه تحت کنترل امپراتور ارشمیدس بود. اسکندر مقدونی، سلوکیان، دولت یونانی بلخی، سکاها، کوشانیان و ساسانیان نیز بر آن حاکم بودهاند تا در 651م اعراب، این منطقه را تصرف کردند. در دورۀ اسلامی این منطقه بخشی از خراسان و مرکز خراسان شرقی بود. طاهریان، صفاریان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، غوریان، خوارزمشاهیان، مغولان، ایلخانان، تیموریان، شیبانیان، گورکانیان وخانهای بخارا بر آن سیطره داشتهاند. تا قبل از 530ق این منطقه، روستایی از توابع بلخ بود که بهنام خواجۀ خیران خوانده میشد. بر اساس برخی از منابع، در سال 530ق و در دوران حکومت سلطان ابوحارث سنجر بن ملکشاه سلجوقی با شهادت 400 نفر از علما، سادات و مشایخ منطقه نزد احمد قماچ والی بلخ مبنی بر وجود مرقد امام علی در آن ناحیه، محل مورد نظر حفاری و لوحه سنگی منقوش به عبارت «هذا ولیالله علی اسدالله اخ رسولالله» از آنجا بهدست آمد و به دستور سلطان سنجر عمارتی بر آن ساخته شد. از آن زمان این روستا مورد توجه مردم قرار گرفت و توسعه یافت. در حملۀ مغول در 617ق این منطقه تخریب شد. در دورۀ سلطانحسین بایقرا در 859ق، منطقه دوباره حفاری شد و لوحه سنگی با این عبارت «هذا قبر اسدالله الغالب اخ رسولالله علی ولیالله» بهدست آمد. چون خبر به سلطانحسین رسید، او عازم بلخ شد و بارگاهی بنا کرد. او همچنین جویی از رودخانۀ مشهور بلخآب به خواجۀخیران کشید که به «نهر شاهی» مشهور شد. با ساخت و ترمیم عمارت حضرت و بهخصوص با ویران شدن بلخ کهن توسط مغول، زمینه برای توسعه این منطقه فراهم شد و شهر مزارشریف پدید آمد. بهمرور زمان حاکمان اوزبیک و بارکزایی از جمله عبدالمؤمن خان اوزبیک (یازدهمین امیر شیبانی) گنبدی بر روضه ساختند. ولی محمدخان (دومین امیر دودمان جانی) نیز دستور به ساخت چهار باغ به مساحت ۱۰۰ جریب زمین در اطراف روضه داد و جادهای بین بلخ و روضه کشید. سبحان قلیخان، حاکم بلخ (1091ق) این جاده را ترمیم کرد و دو طرف آن درخت کاشت. این تعمیرات منطقه را مورد توجه مردم قرار داد و بسیاری از مناطق نزدیک و دور به این ناحیه مهاجرت کرده و شهر را گسترش دادند. مزارشریف در 1852م به قلمرو شاهان بارکزایی ملحق شد. در جریان اشغال کشور توسط شوروی این شهر پایگاه استراتژیک آنها بود و از همین شهر نیز زمینه برای سقوط حکومت کمونیستی فراهم شد. | ناحیۀ مزارشریف که در گذشته بخشی از بلخ بود، دارای سابقۀ بسیار کهنی است. این منطقه بر اساس روایات زرتشتی از اولین مراکز آریایی است که از حدود دو هزار سال پیش از میلاد مردمان آریایی در آن زندگی میکردهاند. از آثار کشف شده در منطقه مشخص شده است که گندم و جو اولین مرتبه در این منطقه کشت شده و از آنجا به بینالنهرین رفته است. زرتشت، پیامبر آریایی در آن ناحیه به رسالت رسیده و این منطقه شاهد کشکمشهای طولانی بین ایرانیان و تورانیان بوده است. منطقۀ بلخ در شاهنامهها و روایتهای اساطیری نقش برجستهای دارد. در سدۀ ششم پیش از میلاد، منطقه تحت کنترل امپراتور ارشمیدس بود. اسکندر مقدونی، سلوکیان، دولت یونانی بلخی، سکاها، کوشانیان و ساسانیان نیز بر آن حاکم بودهاند تا در 651م اعراب، این منطقه را تصرف کردند. در دورۀ اسلامی این منطقه بخشی از خراسان و مرکز خراسان شرقی بود. طاهریان، صفاریان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، غوریان، خوارزمشاهیان، مغولان، ایلخانان، تیموریان، شیبانیان، گورکانیان وخانهای بخارا بر آن سیطره داشتهاند. تا قبل از 530ق این منطقه، روستایی از توابع بلخ بود که بهنام خواجۀ خیران خوانده میشد. بر اساس برخی از منابع، در سال 530ق و در دوران حکومت سلطان ابوحارث سنجر بن ملکشاه سلجوقی با شهادت 400 نفر از علما، سادات و مشایخ منطقه نزد احمد قماچ والی بلخ مبنی بر وجود مرقد امام علی در آن ناحیه، محل مورد نظر حفاری و لوحه سنگی منقوش به عبارت «هذا ولیالله علی اسدالله اخ رسولالله» از آنجا بهدست آمد و به دستور سلطان سنجر عمارتی بر آن ساخته شد. از آن زمان این روستا مورد توجه مردم قرار گرفت و توسعه یافت. در حملۀ مغول در 617ق این منطقه تخریب شد. در دورۀ سلطانحسین بایقرا در 859ق، منطقه دوباره حفاری شد و لوحه سنگی با این عبارت «هذا قبر اسدالله الغالب اخ رسولالله علی ولیالله» بهدست آمد. چون خبر به سلطانحسین رسید، او عازم بلخ شد و بارگاهی بنا کرد. او همچنین جویی از رودخانۀ مشهور بلخآب به خواجۀخیران کشید که به «نهر شاهی» مشهور شد. با ساخت و ترمیم عمارت حضرت و بهخصوص با ویران شدن بلخ کهن توسط مغول، زمینه برای توسعه این منطقه فراهم شد و شهر مزارشریف پدید آمد. بهمرور زمان حاکمان اوزبیک و بارکزایی از جمله عبدالمؤمن خان اوزبیک (یازدهمین امیر شیبانی) گنبدی بر روضه ساختند. ولی محمدخان (دومین امیر دودمان جانی) نیز دستور به ساخت چهار باغ به مساحت ۱۰۰ جریب زمین در اطراف روضه داد و جادهای بین بلخ و روضه کشید. سبحان قلیخان، حاکم بلخ (1091ق) این جاده را ترمیم کرد و دو طرف آن درخت کاشت. این تعمیرات منطقه را مورد توجه مردم قرار داد و بسیاری از مناطق نزدیک و دور به این ناحیه مهاجرت کرده و شهر را گسترش دادند. مزارشریف در 1852م به قلمرو شاهان بارکزایی ملحق شد. در جریان اشغال کشور توسط شوروی این شهر پایگاه استراتژیک آنها بود و از همین شهر نیز زمینه برای سقوط حکومت کمونیستی فراهم شد. |