گرشاسب‌نامه

از ویکی‌زندگی

گرشاسب‌نامه؛ منظومه‌ای حماسی از قرن پنجم هجری

گرشاسب‌نامه (گرشاسپ‌نامه)، اثر ابونصر علی بن احمد طوسی، شاعر، لغت‌دان و خوش‌نویس نامدار قرن پنجم هجری است. وی، این کتاب منظوم را در 7000 تا 10000 بیت به بحر متقارب مثمن مقصور یا محذوف، همچون شاهنامه، سروده است. اسدی طوسی، سرایش این منظومه را در 456ق، شروع و در 458ق به اتمام رساند. او در این مجموعه، چنان از شاهنامه فردوسی پیروی کرده، که به عقیده‌ی برخی از ادیبان، می‌توان گرشاسب‌نامه را بخشی از شاهنامه دانست. گرشاسب‌نامه را دومین اثر بزرگ حماسی به زبان فارسی، بعد از شاهنامه فردوسی، می‌دانند.[۱]

هویت گرشاسب

گرشاسب در میان اسطوره‌های ایرانی، به‌نام پهلوانی بزرگ، نیای رستم و مشهور به اژدهاکُش است. وی، در شاهنامه نیز به‌عنوان سَر سلسله‌ی خاندان رستم معرفی می‌شود.

براساس روایاتی که در گرشاسب‌نامه مطرح شده، جمشید پس از آن که از دست ضحاک گریخت به سیستان رفت و در آن‌جا دلباخته‌ی دختری شد و فرزندی به‌نام «تور»، ثمره‌ی این ازدواج بود. از تور فرزندی به‌نام «شیدسپ» و از او «طورک» و از طورک، «شم» و از شم نیز «اثرط» به وجود آمدند. اثرط پدر «گرشاسب» است. گرشاسب پدر «نریمان»، نریمان پدر سام و سام پدر «زال» است و زال، پدر «رستم» است.[۲]

موضوع و محتوای کتاب

موضوع این کتاب، داستان‌هایی درباره پهلوانی به‌نام گرشاسب، دلاور سیستانی، است که داستان‌سرایان، او را به‌دلیل جنگ‌آوری‌ها و رشادت‌هایش ستوده‌اند.[۳]

اسدی طوسی، در ساخت این مجموعه از مأخذی به همین نام، اثر «ابوالمؤید بلخی» و نیز کتاب «گرشاسب (اخبار گرشاسب)» بهره برده است.[۴] اسدی طوسی، خود، سرچشمه‌ی داستان این مجموعه را کتابی می‌داند که یادگار مهان در کردار گرشاسپ است و مکمل روایات فردوسی است. این کتاب، در زمان اقامت اسدی طوسی در نخجوان و به فرمان امیر آن دیار، امیر ابودلف شیبانی، نوشته[۵] و در نهایت، اسدی، به‌دلیل احسان و اکرامی که از امیر دیده بود، این مجموعه را به او تقدیم کرد.

نویسنده، در این مجموعه علاوه‌ بر شرح افسانه‌های تاریخی، به نکاتی دیگر نیز پرداخته است، از جمله: دقایق ادبی، روش استفاده از لغات فارسی، بیان دستورات اخلاقی، تربیتی، اجتماعی، حکمت، موعظه و آیین زندگی.[۶] برخی، جوهره‌ی محتوای گرشاسپ‌نامه را ارزش سخن، پند و اندرز و اهمیت دین‌داری معرفی می‌کنند؛[۷] زیرا اسدی طوسی، از آن دسته شاعرانی است که در کنار ادبیات حماسی، غنایی و نمایشی، به ادبیات تعلیمی نیز توجه وافری نشان داده، تا آن‌جایی‌که در گرشاسب‌نامه، ادبیات تعلیمی، بسیار برجسته‌تر از سایر جنبه‌ها مانند حماسه، اسطوره و رزم پهلوانی مشاهده می‌شود.[۸][۹]

بدو گفت پیش از شدن هوش‌دار نگر تا چه گویم به دل گوش‌دار
جوان را اگر چه سخن سودمند ز پیران نکوتر پذیرند پند

پانویس

  1. صفا، حماسه‌سرايي در ايران، چ3، 1352ش، ص283.
  2. «گرشاسب»، درگاه اینترنتی روزنامه بین‌المللی نیم‌نگاه.
  3. فروزانفر، سخن و سخنوران، 1350ش، ص443.
  4. صفا، تاريخ ادبيات در ايران، ج2، 1347ش، ص407 و 411.
  5. اسدي طوسي، لغت فرس، 1336ش، ص3.
  6. اسدي طوسي، گرشاسب‌نامه، 1354ش، ص2 (مقدمه).
  7. رستگار فسایی، هویت ایرانی در ادب فارسی تا حمله مغول، 1384ش.
  8. براتی، «نگاه تعلیمی اسدی طوسی در کتاب حماسی گرشاسب‌نامه و برخی از اندیشه‌های مذهبی و اندرزهای وی»، 1390ش، ص25-56.
  9. اسدی توسی، گرشاسپ‌نامه، پند دادن گرشاسب نریمان را، بیت1 و 2، سایت گنجور.

منابع

  • اسدی توسی، گرشاسپ‌نامه، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 15 آذر 1400ش.
  • اسدي طوسي، ابونصر علي، لغت فرس، ‌به‌تحقیق محمد دبير سياقي، ‌تهران، طهوري، 1336ش.
  • اسدي طوسي، ابونصر علي، گرشاسب‌نامه، به‌اهتمام حبيب يغمايي، تهران، طهوري، چ2، 1354ش.
  • براتی، محمود و محمودی، علی‌محمد، «نگاه تعلیمی اسدی طوسی در کتاب حماسی گرشاسب‌نامه و برخی از اندیشه‌های مذهبی و اندرزهای وی»، پژوهش‌نامه ادبیات تعلیمی (پژوهش‌نامه زبان و ادبیات فارسی)، دوره 3، شماره 12، 1390ش.
  • رستگار فسایی، منصور و اثنی‌عشری، اطلس، هویت ایرانی در ادب فارسی تا حمله مغول، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، شماره 42، 1384ش.
  • صفا، ذبيح‌الله، تاريخ ادبيات در ايران، تهران، ابن‌سينا، چ4، 1347ش.
  • صفا، ذبيح‌الله، حماسه سرايي در ايران، تهران، اميركبير، چ3، 1352ش.
  • فروزانفر، بديع‌الزمان، سخن و سخنوران، تهران، خوارزمي‌، ‌چ2، 1350ش.
  • «گرشاسب»، درگاه اینترنتی روزنامه بین‌المللی نیم‌نگاه، تاریخ بازدید: 15 آذر 1400ش.