بازارهای ادواری

از ویکی‌زندگی
جمعه‌بازار جویبار

بازارهای ادواری، بازارهایی موقت در زمان و مکانی معین
به بازارهایی که در مواقع معینی از سال، ماه و هفته به‌صورت دوره‌ای تشکیل می‌شوند، «بازارهای ادواری» گفته می‌شود. وسعت و دوره‌ی زمانی این بازارها به نوع کالای معامله شده و حجم مبادلات آن‌ها بستگی دارد. این نوع بازارها دائمی نیستند و بدون فضای طراحی‌شده هستند. واژه «بازارگاه» در منابع مکتوب ادبی نیز به این نوع از بازارها اطلاق می‌شود. اساس و پایه‌ی کارکرد بازارهای ادواری، خرده‌فروشی است که در آن، فروشندگان، کالاهای کوچک و متنوع خود را عرضه می‌کنند. سیستم‌های خرده‌فروشی، محل فعالیت تولیدکنندگان کوچک است و همین موجب توسعه ساختار اقتصاد نواحی روستایی و حتی شهرها می‌شود.[۱]

پیشینه

از زمان پیدایش بازارهای ادواری، تاریخ روشنی در دست نیست. احتمالا اولین خاستگاه این نوع بازارها را بتوان همزمان با توسعه کشاورزی و تولید فرآورده‌های دامی در جوامع کهن روستایی دانست. در آن زمان، کشاورزان، اضافه محصولات زراعی و مصنوعات بومی خود را با مواد خوراکی و سایر لوازم مورد نیازشان مبادله می‌کردند.[۲] بنابراین، هر چندوقت یکبار در یک زمان و مکان از پیش تعیین‌شده و یا در محل گردهمایی‌های آیینی ـ عبادی جمع می‌شدند و به مبادله اجناس می‌پرداختند. با گذشت زمان، این‌گونه اجتماعات مداومت یافته و نخستین بازارهای موقت ادواری در حیات اجتماعی جوامع بنا نهاده شد.

انواع بازارهای ادواری

تقسیم‌بندی این بازارها براساس زمان برگزاری آن‌ها است: بازارهای روزانه، هفتگی (هفته‌بازار)، دو هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه. در میان این بازارها، بازارهای هفتگی و سالانه، عمده‌ترین و فراگیرترین آن‌ها در سرزمین‌های مختلف هستند.

بازارهای هفتگی

هفته‌بازارها، بازارهایی محلی ـ روستایی هستند که از گذشته دور در یک روزِ هفته و در یک فضای باز و میدان تشکیل می‌شدند. فروشندگان، کالای خود را زیر چادرها و یا به‌صورت بساطی گسترده روی زمین عرضه می‌کنند. با وجود توسعه شهرها و راه‌های ارتباطی، پیشرفت صنعت حمل و نقل و فعال شدن بازارهای ثابت و دائمی، هنوز در ایران، افغانستان و سایر کشورهای آسیای میانه، این نوع بازارها دایر می‌گردند.[۳] انتخاب روز مناسب برای برپایی این هفته‌بازارها به چند عامل بستگی دارد. مهم‌ترین آن، پرهیز از تداخل روزهای بازار با هم است. شبکه‌ی راه‌ها و امکانات طبیعی نیز عاملی دیگر برای برپایی هفته‌بازارها است. برای مثال در کشور مغرب، بازارهای هفتگی را در نزدیکی چاه آب و چشمه‌ها برپا می‌کنند.[۴] برخی از هفته‌بازارها به نام روز تشکیل‌شان نامگذاری می‌شوند (یکشنبه‌بازار، جمعه‌بازار). در نوشته‌های برخی جغرافی‌دانان و تاریخ‌نویسان معروف به برپایی بازارهای ادواری در حوزه‌های مختلف جغرافیایی و فرهنگی ایران قدیم اشاره شده است.[۵] «کُرکی‌بازار» از جمله هفته بازارهای بسیار کهن و معروف در ایران بوده است. این بازار در روز یکشنبه، بیرون دروازه کُردان روستای بزرگ بَردَعه برپا می‌شد. این بازار در حوزه جغرافیایی ـ فرهنگی آن اقلیم چنان جا افتاده بود که مردم منطقه روز یکشنبه را به‌نام هفته‌بازار، یعنی «کرکی» یاد می‌کردند. عمده‌ی کالای این بازار، پارچه و ابریشم بوده است.[۶] «قارقار بازار» نیز از جمله بازارهای هفتگی در جنوب غربی شهر تبریز (مراغه) بوده است. در حوزه جغرافیایی سهند نیز تعداد زیادی از هفته‌‎بازارها در روزهای مختلف هفته تشکیل می‌شد.[۷] بازار ماسال (شهری در جنوب شرقی تالش) از جمله هفته‌بازارهای شمالی در ایران بوده است. این بازار روزهای شنبه دایر می‌شد و به سبب معروفیت آن، شهر ماسال را «شنبه‌بازار» نیز می‌خواندند. شنبه‌بازارها در غُرفه‌هایی سرپوشیده برگزار می‌شد.[۸] در این بازارها، دادوستد بر مبنای مبادله کالا به کالا بوده و پول نقش چندانی نداشته است. در میان فروشندگان ثابت و محلی این بازارگاه‌ها ، تعدادی فروشنده سیار نیز حضور داشتند که معروف به «چَرچی (پیله‌ور)» بودند. هر فروشنده، جای مخصوصی داشت که هر هفته بساط خود را در آن‌جا پهن می‌کرد. تعیین جا بر عهده ریش‌سفیدان محلی بود. محوطه این هفته‌بازارها به دو بخش تقسیم می‌شد. بخشی مخصوص محصولات زراعی و دامی، و بخشی دیگر مخصوص فروش دام.[۹] رونق بازارهای ادواری به‌خصوص هفته‌بازارها و رشد بنیان‌های اقتصادی ـ اجتماعی روستاییان و اسکان مردم پیرامون این‌گونه بازارها سبب پیدایش برخی آبادی‌ها و شهرها در نزدیکی بازارها شد. هرکدام از این آبادی‌ها نیز به نام همان هفته‌بازار خوانده می‌شدند.[۱۰] آبادی سوق‌الثلاثاء (سه‌شنبه بازار) در حوزۀ عسکر مُکْرَم[۱۱] و سوق‌الاربعاء (چهارشنبه بازار) در کنار شاخه‌ای از نهر مَسرُقان از توابع اهواز[۱۲] در خوزستان از این نوع آبادی‌ها هستند. همزمان با توسعه این آبادی‌ها، هفته‌بازارهای آن‌ها نیز توسعه یافته و به‌صورت بازارهایی دائمی و ثابت درآمدند.[۱۳] سنت برپایی بازارهای هفتگی همچنان در برخی از نقاط ایران، از جمله شهرهای شمالی ایران برقرار است.

بازارهای سالانه

این بازارها، سالی یک‌بار و به‌مدت یک تا چند روز و گاهی حتی یک تا سه هفته در یک زمان و مکان معین برپا می‌شوند. دامنه فعالیت بازارهای سالانه گسترده‌تر از بازارهای هفتگی است. هر ساله، گروه بزرگی از بازرگانان، خریداران و پیله‌وران حرفه‌ای و مردم عادی از شهر و روستاهای دور و نزدیک گرد هم جمع می‌شدند. بازارهای سالانه نیز قدمتی بسیار دارند و در سراسر جهان از جمله یونان، روم، چین، هند، مصر، ایران و کشورهای عربی دایر می‌گشت. امروزه نیز در برخی نقاط جهان از جمله ایران هنوز سنت برپایی بازار سالانه برجای مانده است.

ویژگی‌های بازارهای سالانه

ارتباط با دین و مذهب

بازارهای سالانه از آغاز پیدایش همواره با دین و مذهب (حتی دین‌های رسمی) پیوند داشته‌اند. مردم معمولا در سراسر جهان، این بازارها را همزمان با آیین‌های نیایشی و مذهبی و در جوار مکان‌های مقدسی همچون معابد، بتخانه‌ها ،آتشکده‌ها، امامزاده‌ها و زیارتگاه‌های عمومی برپا می‌کردند. به‌همین خاطر این نوع بازارها را می‌توان بازارهای موسمی ـ عبادی یا زیارتی نیز نامید. برای مثال، یونانیان باستان هر ساله در زمان برگزاری مراسم تکریم خدایان در شهر دِلفی و نیایش زئوس (خداوند آسمان و روشنایی) یا به‌هنگام گرامی‌داشت قهرمانان اساطیر و حماسی در بازی‌های قهرمانی، بازارهایی موقت تشکیل می‌دادند. رومیان باستان نیز هرساله همزمان با جشن‌های بزرگداشت ژوپیتر (خدای آسمان و روشنایی و صاعقه و برق) و در جشنواره‌هایی که در ستایش خدایان و الهگان، بازارهای بزرگ و باشکوهی تشکیل می‌دادند.[۱۴] هندوها نیز هر ساله برای پرستش خدایان در معابد و یا پیرامون آنها جشن‌های مذهبی و بازارهایی را برپا می‌کردند.[۱۵] در ایران کهن، بازارهای سالانه همزمان با تجمع مردم برای نیایش در بت‌کده‌ها و آتشگاه‌ها و زیارتگاه‌ها ترتیب می‌یافت. در ایران دورۀ اسلامی نیز، برپایی بازارهای سالانه، همچون دوران گذشته با گردهمایی مردم برای زیارت و برگزاری مناسک مذهبی در زیارتگاه‌ها همراه بوده است.

ارتباط با جغرافیای فرهنگی و تقویم کشاورزی

یکی دیگر از ویژگی‌های بازارهای سالانه، فصل شروع آن‌ها است که عموما با آغاز سال نو و برگزاری آیین‌های مربوط به نو شدن و یا آغاز فصل کشت و زراعت مرتبط بوده‌اند. تقویم کشاورزی در سرزمین ایران، در حوزه‌های جغرافیایی مختلف، متفاوت بوده است. در بعضی نقاط، آغاز سال نوی کشت و زرع در فروردین یا فروردگان، در نقاطی دیگر در مهر یا مهرگان و در جاهایی هم تیر یا تیرگان بوده است. ایرانیان در هر نقطه از خاک ایران، فاصله میان برداشت محصول و آغاز کشت دوباره را در سال نو جشن گرفته و بازارهایی موقت برپا می‌کردند.[۱۶] در دوره کنونی نیز، بازارهای سالانه را معمولا در در اواخر تابستان و یا اوایل پاییز و پیش از آغاز کشت پاییزه برپا می‌دارند.

برگزاری مسابقات و نمایش‌های جمعی

ترتیب دادن نمایش‌های رزمی و بازی‌های سالانه و مسابقات اسب‌دوانی و شعرخوانی در ایام گشایش بازارها از ویژگی‌های دیگر آن بازارهای سالانه است. این نمایش‌ها و بازی‌های نمایشی پیشینه‌ای چند هزار ساله دارند.[۱۷] در ایران، رسم برپایی نمایش‌های رزمی کشتی‌گیری، اسب دوانی و بازی‌های نمایشی بندبازی معمول بوده است.[۱۸] این رسم، هنوز در بازارهای ادواری سالانه و موسمی روستایی در ایران معمول است. در بازارهایی مانند بازار مشهد اردهال و بازار شاه‌شهیدان، گروه معرکه‌گیران مذهبی با پرده‌خوانی، شمایل‌گردانی و شبیه‌خوانی به سرگرم کردن جماعت می‌‌پردازند.[۱۹]

برقراری روابط اجتماعی

این بازارها فضایی مناسب برای دید و بازدیدها و حل و فصل اختلافات و رفع دشمنی‌ها بوده است. طرح دعوا و ریش‌سفیدی کدخدامنشان در رفع اختلافات، از جمله کارکردهای اجتماعی این نوع بازارها است.[۲۰]

پانویس

  1. صحنه، «تحلیل مکانی ـ فضایی بازارهای هفتگی روستایی بر مبنای نظام سلسله مراتب روستایی در شهرستان آق‌قلا»، 1395ش، ص5.
  2. مندل، رخساره‌های اقتصاد در روند تکامل اجتماعی، 1385ش، ص83.
  3. rötzbach, E., städte und bazar in afghinastan, wiesmaden, 1979, p20-21.
  4. شکویی، جغرافیای شهری، ج1، ۱۳۵۴ش، ص184 و 185.
  5. نرشخی، تاریخ بخارا، ۱۳۶۲ش، ص18؛ مقدسی، احسن‌التقاسیم، ۱۹۰۶م، ص369.
  6. مقدسی، احسن‌التقاسیم، ۱۹۰۶م، ص380؛ ابن‌حوقل، صورةالارض، ۱۹۷۹م، ص291؛ اصطخری، مسالک‌الممالک، ۱۹۲۷م، ص183.
  7. خامه‌چی، «هفته بازارهای قلمرو جغرافیایی سهند»، 1353ش، ص51.
  8. rabino, H. L., les provinces caspiennes de la perse: le guîlân. Paris, 1917, p121.
  9. خامه‌چی، «هفته بازارهای قلمرو جغرافیایی سهند»، 1353ش، ص50 و 51.
  10. شکویی، جغرافیای شهری، ج1، ۱۳۵۴ش، ص180؛ خسروی، پژوهشی در جامعه روستای ایران، ۱۳۵۵ش، ص4 و 5.
  11. مقدسی، احسن‌التقاسیم، ۱۹۰۶م، ص405 و 406.
  12. مقدسی، احسن‌التقاسیم، ۱۹۰۶م، ص412.
  13. همایی، المشترک، ۱۸۱۶م، ص259 و 260.
  14. بلوکباشی، «بازارهای ادواری: ویژگی‌ها و نقش و کارکرد»، ۱۳۷۲ش، ص8.
  15. حکمت، سرزمین هند، ۱۳۳۷، ص261 و 262.
  16. نرشخی، تاریخ بخارا، ۱۳۶۲ش، ص25.
  17. بلوکباشی، «بازارهای ادواری: ویژگی‌ها و نقش و کارکرد»، ۱۳۷۲ش، ص15.
  18. مقدسی، احسن‌التقاسیم، ۱۹۰۶م، ص369.
  19. بلوکباشی، قالی‌شویان: مناسک نمادین قالی‌شویی در مشهد اردهال، ۱۳۷۹ش، ص47-49؛ میرشکرایی، «مردم‌شناسی و فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ص464.
  20. خسروی، پژوهشی در جامعه روستای ایران، ۱۳۵۵ش، ص20 و 21 و 16.

منابع

  • ابن‌حوقل، محمد، صورةالارض، بیروت، ]بی‌نا[، ۱۹۷۹م
  • اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به‌تحقیق دخویه، لیدن، ]بی‌نا[، ۱۹۲۷م
  • بلوکباشی، علی، قالی‌شویان: مناسک نمادین قالی‌شویی در مشهد اردهال، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۷۹ش.
  • بلوکباشی، علی، «بازارهای ادواری: ویژگی‌ها و نقش و کارکرد»، مجموعۀ مقالات نخستین مجمع بررسی بازار در فرهنگ و تمدن جهان اسلام، دانشگاه تبریز، تبریز، ۱۳۷۲ش.
  • حکمت، علی‌اصغر، سرزمین هند، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۷ش.
  • خامه‌چی، بهروز، «هفته بازارهای قلمرو جغرافیایی سهند»، تهران، هنر و مردم، س۱۲، شماره ۱۴۲، 1353ش.
  • خسروی، خسرو، پژوهشی در جامعه روستای ایران، تهران، پیام، ۱۳۵۵ش
  • شکویی، حسین، جغرافیای شهری، تهران، ]بی‌نا[، ۱۳۵۴ش.
  • صحنه، بهمن و دیگران، «تحلیل مکانی ـ فضایی بازارهای هفتگی روستایی بر مبنای نظام سلسله مراتب روستایی در شهرستان آق‌قلا»، فصلنامه علمی ـ پژوهشی برنامه‌ریزی فضایی (جغرافی)، سال ششم، شماره1، 1395ش.
  • مقدسی، محمد، احسن‌التقاسیم، به‌تحقیق دخویه، لیدن، ]بی‌نا[، ۱۹۰۶م.
  • مندل، ارنست، رخساره‌های اقتصاد در روند تکامل اجتماعی، ترجمه محمود مصور رحمانی، تهران، مازیار، 1385ش.
  • میرشکرایی، محمد، «مردم‌شناسی و فرهنگ عامه»، کتاب گیلان، به‌تحقیق ابراهیم اصلاح عریانی، تهران، گروه پژوهشگران ایران،۱۳۷۴ش.
  • نرشخی، محمد، تاریخ بخارا، ترجمه احمدبن محمد قباوی، تلخیص محمد‌بن زفر، به‌تحقیق محمدتقی مدرس رضوی، تهران، توس، ۱۳۶۲ش.
  • همایی، جلال‌الدین، المشترک، به تحقیق روسنفلد، گوتینگن، ۱۸۱۶م.
  • Grötzbach, E., städte und bazar in afghinastan, wiesmaden, 1979.
  • rabino, H. L., les provinces caspiennes de la perse: le guîlân. Paris, 1917.