تعویذ

از ویکی‌زندگی

تَعْویذ، پناه بردن به خدا برای دفع بلا، بیماری و تعرض نیروهای شرور.

تعویذ، چیزی است که دارای نیروی ماورایی دانسته شده و برای دفع بلا، بیماری، تعرض موجودات و نیروهای شرور توسط انسان یا حیوان حمل می‌شود و یا در مکانی قرار داده می‌شود. کاربرد اصلی تعویذ، جلوگیری از چشم‌زخم است.

مفهوم‌شناسی

تعویذ، به‌معنای «پناه ‌بردن»[۱]، در اصطلاح، به‌معنای دعا خواندن و حرز آویختن بر انسان‌ها، حیوانات و اشیاء به‌منظور محافظت از آنها است.[۲] این حرز می‌تواند نوشته، ورد، شیء، تصویر و دعایی باشد که تصور می‌شود نیروی ماورایی دارد و اگر انسان آن را بر اموال خود و مکان‌ها نصب کند و یا با خود حمل کند، از بلا، بیماری و تهاجم موجودات و نیروهای شرور در امان می‌ماند.[۳] در خرده‌فرهنگ‌های مسلمان برای این مفهوم از واژگانی مانند عوذه، معاذه، حِرزْ، عَزیمه، رُقْیَه، تَمیمه، نُفره و افسون، استفاده می‌شود.[۴]

تاریخچه تعویذ

بهره‌گیری از تعویذ، از قدیم میان اقوام مختلف، رایج بود. در فرهنگ‌های کهن، برای از بین بردن آسیب ارواح خبیث و شیاطین از اشیای مختلفی مانند قطعه‌سنگ‌ها، صدف‌ها، استخوان‌های جانوران و یا مجسمه‌ها، تمثال‌ها و وسایل دست‌ساز استفاده می‌کردند. استفاده از تعویذهای مکتوب نیز مرسوم بوده است.[۵] در عهد عتیق به نوشتن سخنان خدا و نصب آن به خود و ورودی خانه اشاره شده است. همچنین در کهن‌ترین سنت‌های عرفانی یهودی (مرکابه)، سالک برای محافظت خود از شر شیاطین و ارواح خبیث، توصیه به استفاده از تعویذ می‌شد. اشعیای نبی نیز زنان را نکوهش کرده است که اشیاء زینتی را برای تعویذ به‌کار می‌بردند.[۶]

طلسم و تعویذ

برخی به‌دلیل اینکه طلسم‌، قدرت صاحب خود را در برابر نیروهای ماورائی آزاردهنده افزایش می‌دهد، آن را نوعی تعویذ دانسته‌اند؛ اما عده‌ای دیگر تعویذ را متفاوت از طلسم می‌دانند؛ چون تعویذ، امور نامطلوب را دفع می‎‌کند ولی طلسم علاوه بر تغییر حوادث، موجب ایجاد شرایط مطلوب به شکل معجزه‌آسایی می‌شود. برخی، تعویذ را طلسمی ضعیف دانسته‌اند که تنها به کار پیش‌گیری می‌آید.[۷]

دعا و تعویذ

دعا و تعویذ، هر کدام گونه‌ای از درخواست بندگان در پیشگاه خدا دانسته شده است، اما معمولاً میان دعا و تعویذ، فرق نهاده می‌شود. تعویذها اغلب برای پیشگیری به‌کار می‌روند تا فرد یا شیء مورد نظر را از قرار گرفتن در وضعیت نامطلوب محافظت کنند، در صورتی که دعا پس از حادثه نیز برای درمان یا جبران، مورد توجه انسان‌ها است.[۸]

کاربرد تعویذ

یکی از کاربردهای تعویذ، محافظت از حملۀ احتمالی موجودات ماورایی مانند حمله أُمِّ‌صِبیان[۹] به زائو و نوزاد یا خطر شیاطین و ارواح خبیث، همچنین محافظت از آسیب گزندگان[۱۰] و حیوانات وحشی[۱۱] است. جلوگیری از چشم‌زخم، یکی دیگر از کاربردهای اصلی تعویذ است. باور به چشم‌زخم، انگاره‌ای فراگیر در خاورمیانه، اروپا و به‌خصوص در شمال آفریقا است.[۱۲] برخی، حتی هنگام موفقیت، خوشحالی، تمجید و ستایش نیز به‌دلیل برانگیختن حسادت و ایجاد چشم‌زخم، استفاده از تعویذ را لازم می‌دانند. از دیدگاه برخی روان‌کاوان نیز نگاه کردن به حدقۀ چشم، نوعی وحشت[۱۳] و در نوزاد حالت دفاعی ایجاد می‌کند.[۱۴]

اقسام تعویذ

انواع مواد کانی، قسمت‌هایی از اعضای بدن حیوانات،[۱۵] نظر قربانی[۱۶] یا چشم قربانی[۱۷]، تعویذهای نوشتاری[۱۸]، اوراد‌ و کلماتی که به‌صورت شفاهی خوانده می‌شوند،[۱۹] جدول‌های عددی یا حرفی به نام ابجد،[۲۰] تصاویری با شمایل دینی مقدس و تصویر مکان‌های متبرک،[۲۱] رفتارها و آیین‌هایی مثل قربانی حیوان و ریختن خون آن[۲۲] و اسفند دود کردن[۲۳] را از اقسام و انواع تعویذ دانسته‌اند.

تعویذ در فرهنگ مسلمانان

مسلمانان با اثرپذیری از آموزه‌های اسلام که هدف انسان را دستیابی به سعادت اخروی دانسته،[۲۴] توجه کمتری به خاصیت جادویی طلسم‌ها دارند و اثرگذاری تعویذ را بیشتر در ایمان، توکل و اخلاص می‌جویند.[۲۵] رایج‌ترین اقسام تعویذ نزد مسلمانان، خواندن برخی آیات قرآن، دعاها، اذکار، اسامی فرشتگان یا اولیاء خدا، رموز، اوراد و علائم معنادار و بی‌معنا است که در کاغذ، پارچه، پوست، چرم و مانند آن نوشته می‌شود و داخل کیسه‌های کوچک قرار می‌دهند.[۲۶] گاهی این کلمات را با ترتیب و آیینی خاص، بر افراد، حیوانات یا اشیاء می‌خوانند.[۲۷]

تعویذ در آموزه‌های اسلام

در قرآن، هفده بار از واژگان هم‌خانواده «تعویذ» استفاده شده که عموماً پناه بردن به خدا از شر وسوسه‌گران، جادوها و حسادت حاسدان را سفارش کرده است.[۲۸] با بهره‌گیری از آیات قرآن، نمونه‌های زیادی از انواع تعویذ در فرهنگ مسلمانان شکل گرفته است؛ مانند آویختن گردن‌بند یا نصب لوح‌های «الله» و «وَ إن یَکاد» بر دیوار و ورودی خانه‌ها، به منظورحفاظت و نیز عبور دادن افراد از پارچه‌ای که سوراخ بزرگی در وسط دارد و اطرافش سوره یاسین نوشته شده است.[۲۹]

در روایات نیز به قرائت سوره‌های معوذتین و سوره اخلاص و دمیدن آن بر کف دست و مسح آن بر بدن، برای شفا، حفظ و خوش‌یُمنی اشاره شده است.[۳۰]

فقیهان و عالمان مسلمان با تکيه بر آموزه‌های اسلام، به‌کارگیری تعویذهای فاقد نام خدا یا شامل کلمات کفرآمیز و زشت را حرام دانسته‌اند.[۳۱]

تعویذهای ایرانی

ایرانیان از گذشته‌های دور، تعویذ را به‌کار می‌گرفتند. برخی از این تعویذها عبارت است از:

- حک آیات «وَ اِنْ یکاد» و «هذا مِنْ فَضْل ربّی» بر روی قطعه‌ سنگ کاشی است که بر سر درِ ساختمان‌ها نصب می‌کنند.

- هنگام خروج از خانه در چهار جهت اصلی آیه‌ای خوانده می‌شود.

- در بعضی جاهای ایران، مسافر را از زیر تعویذی به نامِ «قلعه یاسین/ حلقه یاسین» عبور می‌دهند.

- برای جلوگیری از بیماری سیاه‌سرفه روی پوست کدوی غلیان تعویذی را می‌نویسند و بر گردن آویزان می‌کنند.

- بعد از عطسه‌، آیه‌ای از قرآن را برای دوری از نحسی و حادثۀ ناگوار، می‌خوانند.[۳۲]

- کل قرآن را به‌صورت نوشته ریز داخل قاب‌های چرمیِ نُقره قرار داده و از گردن آویزان می‌کنند.[۳۳]

- کیسۀ کوچکی که شامل 99 اسم خدا است به‌همراه دارند.[۳۴]

پانویس

  1. معلوف، المنجد، ۱۹۷۳م، ذیل واژه عوذ.
  2. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه عوذ.
  3. طریحی، مجمع البحرین، 1362ش، ج۳، ص۲۷۵.
  4. شکورزاده بلوری، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ ش، ص۲۹۹ـ۳۰۰.
  5. «تاریخچه تعویذ»، وب‌سایت ویکی‌فقه.
  6. عربستانی، «تعویذ»، وب‌سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  7. بلوکباشی، «باطل السحر»، وب‌سایت مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی.
  8. شکورزاده بلوری، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ ش، ص۲۳۶.
  9. بلوکباشی، «ام‌صبیان»، وب‌سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  10. بیرونی، التفهیم، ۱۳۱۸ش، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰ و ص۲۵۹-۲۶۰.
  11. طوخی، اغاثة المظلوم، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۵۲-۵۳.
  12. بلوکباشی، «چشم زخم»، وب‌سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  13. موللی، مبانی روان کاوی فروید ـ لکان، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۰۶.
  14. موللی، مبانی روان کاوی فروید ـ لکان، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴.
  15. همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۴۸ش، ج۱، ص۳۷۷.
  16. نفیسی، چهارشنبه سوری، ۱۳۳۳ش، ج۱، ص۳۴-۳۵.
  17. همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۴۸ش، ج۱، ص۳۷۷.
  18. عربستانی، تعمیدیان غریب، ۱۳۸۳ش، ج1، ص۳۵-۳۶.
  19. «تعویذ»، وب‌سایت ویکی‌فقه.
  20. اسدیان خرم‌آبادی، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ج۱، ص۱۷۲.
  21. «تعویذ»، وب‌سایت ویکی‌فقه.
  22. همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۴۸ش، ص377.
  23. نفیسی، چهارشنبه سوری، سالنامۀ کشور ایران، ۱۳۳۳ش، ص33-34.
  24. مکتوم، رسائل اخوان ‌الصفاء و خلان ‌الوفاء، ج۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷.
  25. شکورزاده بلوری، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۳۶؛ «تعویذ»، وب‌سایت دانشنامۀ اسلامی.
  26. قمی، باقیات الصالحات، ۱۳۲۹ش.
  27. شکورزاده بلوری، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۹۹ـ۳۰۰.
  28. سوره فلق، آیه 1-5؛ سوره ناس، آیه 1-6.
  29. لانتیه، دهکده‌های جادو، ۱۳۷۳ش، ص۲۹۵، ۲۹۷.
  30. ناصف، التاج، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۷- ۲۸.
  31. قزوینی، یواقیت العلوم و دراری النجوم، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۰۱.
  32. ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷ش، ص۲۶، 52،101،127.
  33. لایارد، سفرنامه لایارد، 1397ش، ص۱۰۰.
  34. الیاده، دایرة‌المعارف دین، 1397ش.

منابع

  • قرآن کریم
  • «تاریخچه تعویذ»، وب‌سایت ویکی‌فقه، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش.
  • «تعویذ»، وب‌سایت دانشنامۀ اسلامی، تاریخ بازدید: 20 آذر 1401ش.
  • «تعویذ»، وب‌سایت ویکی فقه، تاریخ بازدید: 26 آذر 1401ش.
  • اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ۱۳۵۸ش.
  • الیاده، میرچا، دایرة‌المعارف دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، طرح نقد، 1397ش.
  • بلوکباشی، علی، «ام‌صبیان»، وب‌سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ انتشار: 12 بهمن 1398ش.
  • بلوکباشی، علی، «باطل السحر»، وب‌سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ انتشار: 20 خرداد 1399ش.
  • بلوکباشی، علی، «چشم زخم»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ انتشار: 26 آذر 1398ش.
  • بیرونی، ابوریحان، التفهیم، به‌کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، هما، ۱۳۱۸ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، روزنه، 1372-1373ش.
  • شکورزاده بلوری، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
  • طریحی، فخرالدین محمد، مجمع ‌البحرین، تهران، مرتضوی، 1362ش.
  • طوخی، عبدالفتاح، اغاثة المظلوم، قاهره، بی‌نا، ۱۳۷۸ش.
  • عربستانی، مهرداد، تعمیدیان غریب، تهران، افکار، ۱۳۸۳ش.
  • عربستانی، مهرداد، «تعویذ»، وب‌سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، آخرین به‌روزرسانی: 7 مهر 1398ش.
  • قزوینی، طاهر بن احمد، یواقیت العلوم و دراری النجوم، تهران، اطلاعات، 1364ش.
  • قمی، عباس، «باقیات الصالحات»، همراه مفاتیح الجنان، تهران، مشعر، ۱۳۲۹ش.
  • لانتیه، ژاک، دهکده‌های جادو، ترجمۀ مصطفى زنجانی، تهران، جاودان خرد، ۱۳۷۳ش.
  • لایارد، سراوستن هنری، «سفرنامه لایارد»، ترجمه مهراب امیری، تهران، دنیای کتاب، 1397ش.
  • ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمه مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، شفیعی، ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷ش.
  • معلوف‌، لویس‌، المنجد، بیروت، بی‌نا، ۱۹۷۳م.
  • مکتوم، سیداحمد بن عبدالله، رسائل اخوان ‌الصفاء و خلان ‌الوفاء، تهران، میراث مکتوب، بی‌تا.
  • موللی، کرامت، مبانی روان‌کاوی فروید ـ لکان، تهران، نی، ۱۳۸۳ش.
  • ناصف، منصور علی، التاج، بیروت، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۴۰۶ق.
  • نفیسی، سعید، «چهارشنبه سوری»، سالنامه کشور ایران، تهران، بی‌نا، ۱۳۳۳ش.
  • همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، آستان قدس رضوی، ۱۳۴۸ش.