سلطان محمد خدابنده

از ویکی‌زندگی

سلطان محمد خدابنده؛ از سلاطین نامدار سلسلۀ ایلخانان ایران.

غیاث‌الدین محمد خدابنده مشهور به اولْجایتو یا اُلجایتو (۶۸۰-۷۱۶ق)، هشتمین پادشاه ایلخانی است که حدود ۱۳ سال در ایران حکومت کرد. او پسر ارغون‌خان و برادر غازان بود. اولجایتوی مسیحی، بعد از به سلطنت‌ رسیدن مذهب شیعه را انتخاب کرد و نخستین کسی بود که در دوران حکومتش به مذهب شیعه در ایران رسمیت داد و به نام امامان شیعه سکه زد و خطبه خواند. اولجایتو به‌شدت تحت تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی قرار گرفته و به آبادانی‌ و عمران‌ ایران توجه ویژه‌ای داشت‌.

کودکی و نوجوانی

اولجايتو، پسر ارغون‌‌خان‌ در سال 680ق‌ در محلی ميان‌ مرو و سرخس‌ زاده‌ شد.[۱] در سال ۶۸۲ق به همراه‌ برادرش‌ غازان‌ از سوی‌ پدر به‌ فرمانروایی‌ خراسان‌ گمارده‌ شدند.‌[۲] او در نوجوانی بنا بر سنت‌ ایلخانان‌، در مقام‌ ولایت‌‌عهدی امارت‌ خراسان‌ قرار گرفت و در آنجا، امرای‌ شورشی‌ ترک‌ و شاهزادگان‌ مغولی‌ را سرکوب کرد.[۳]

جوانی

پس از درگذشت غازان‌ در سال ۷۰۳ق، اولجایتو به‌ تدبیر امور پرداخت[۴] و در ۱۵ ذی‌الحجه‌ همان‌ سال‌ بدون درگیری‌ در اوجان‌ بر تخت‌ نشست‌. سپس‌ سعدالدین‌ و رشیدالدین‌ فضل‌الله‌ را برای وزرات انتخاب کرد و قُتلُغ‌شاه‌ را به‌ مقام‌ امیرالامرایی‌ برگمارد.[۵]

اولجایتو،[۶] ابتدا اولجایبوقا‌، سپس ماتمودار‌ و خربنده‌[۷] نامیده شد؛ اما پس از آنکه بر تخت نشست و مسلمان شد سلطان محمد خدابنده خوانده شد.[۸]

مذهب

سلطان محمد خدابنده در زمان کودکی با آداب دین مسیحیت رشد نمود، اما با گذشت زمان و در دوران نوجوانی به آیین بودایی روی آورد. در دوران حاکمیت خراسان به‌دلیل ‌داشتن همراهان و روحانیون سنی و حنفی در دربار، به مذهب حنفی روی آورد و مسلمان شد.[۹] پس‌ از رسیدن به پادشاهی، رقابت‌ ميان‌ فرقه‌هاي‌ مختلف‌ مذهبى‌ در دربار ايلخان‌ زیاد شد و هر يك‌ مى‌كوشيدند تا اولجايتو را به‌ كيش‌ خود درآورند.[۱۰] بنا به‌دلایلی از جمله نفوذ علما، وزرا و امرای شیعی چون علامه حلی، پسرش فخرالمحققین و امیر طرمطاز به دربارش و آوردن دلایلی مبنی بر برتری شیعه بر سنی، سلطان به تشیع ترغیب شد.[۱۱] او مناظرات بسیار بین علاّمه نظام‌الدّین با علاّمه حلّی صورت می‌داد، قوت استدلال بالای علاّمه‌حلّی در مناظرات، موجب گرایش سلطان محمد خدابنده به مذهب شیعه شد.[۱۲]

سرانجام‌ در 709ق‌ به‌ بغداد رفت و رسماً مذهب‌ شيعه‌ اختيار كرد؛[۱۳] اما دو سال‌ بعد، به‌دلیل توطئه‎‌های ایجاد شده در دربار و به‌دلیل آن‌که تشکیلات دولت ایلخانی بر مبنای تسنن بنا شده بود، مخالفت‌های فراوانی با سیاست مذهبی او صورت گرفت که در نهایت وی را وادار به عقب‌نشینی کرد.[۱۴] ازاین‌رو نفوذ شيعيان‌ نيز در دستگاه‌ ايلخانان‌ روبه‌كاستى‌ نهاد.[۱۵] اولجايتو در واپسين‌ روزهاي‌ زندگى‌اش‌ به‌ مذهب‌ اهل‌سنت‌ بازگشت.[۱۶] البته برخی معتقدند که وی تا روزهای آخر عمر بر مذهب تشیع باقی ماند.[۱۷]

فعالیت‌ها

نظامی

اولجايتو نيز مانند بيشتر فرمانروايان‌ سلف‌ مجبور شد براي‌ استقرار نفوذ و سلطة خود، معترضان را از میان بردارد. نخستين‌ و مهم‌ترين‌ لشكركشى‌ او در 706ق‌ بر ضد امراي‌ شورشى‌ در گيلان‌ رخ‌ داد كه‌ به‌ سبب‌ كوه‌هاي‌ بلند و بيشه‌هاي‌ انبوه‌ و راه‌هاي‌ سخت‌ پس‌ از 50 سال‌ سرانجام توسط‌ اُمرای اولجایتو انجام شد؛[۱۸] او ابتدا توانست بر لاهيجان‌ چيره‌ شود؛ اما قُتلغ‌‌شاه‌ به‌‌دست‌ گيلانيان‌ کشته شد و اولجايتو پس‌ از هجوم‌ سراسري‌ آنها را به‌ اطاعت‌ واداشت‌. گیلان نیز پس از این ماجرا خراج‌گزار ایلخانان شد.[۱۹]

عمرانی

سلطان محمد خدابنده با اثرپذیری از تمدن غنی ایرانیان، کارهای عمرانی برادرش غازان را پی گرفت.[۲۰] از مهم‌ترين‌ كارهاي‌ عمرانى‌ اولجايتو، تكميل‌ و توسعة شهر سلطانيه بود و به‌‌فرمان‌ او، عمارت‌هاي‌ باشكوه‌، از جمله‌ مسجد و بيمارستان‌ در اين‌ شهر ساخته‌ شد.[۲۱] همچنین او در موغان‌، شهر اولجايتو سلطان‌ و در پاي‌ كوه‌ بيستون‌ تختگاه‌ دومى‌ به‌ نام‌ سطان‌‌آباد ایجاد کرد كه‌ ويرانه‌هاي‌ آن به‌ نام‌ دشت‌ چم‌چمال‌، هنوز باقى‌ است.[۲۲]

فرهنگی

پس از ورود مغولان به ایران، آنها به‌مرور تحت‌تأثیر فرهنگ ایرانی اسلامی شروع به آبادانی نموده‌اند.[۲۳] اولجايتو نیز چندان‌ درگير جنگ‌ نبود و حامی هنرمندان بود.[۲۴] از جمله هنرهای متداول در این دوره معماری، نقاشی و خوشنویسی بود که مورد‌توجه ویژۀ سلطان ایلخانی قرار گرفت که در نتیجه آن باعث رونق و گسترش آن شد.[۲۵] ‌او اصلاحات دستگاه‌ ديوانى‌ را که برادرش آغاز كرده‌ بود؛[۲۶] مانند قوانین (یاسا)[۲۷] از هرگونه تحریف مصون نگه داشت.[۲۸] مورخان‌ و نويسندگان‌ نامداري؛‌ مانند ابوالقاسم‌ كاشانى‌ و رشيدالدين‌ فضل‌الله‌، در دورة فرمانروايى‌ اولجايتو پرورش یافتند.[۲۹]

سیاست خارجی

رابطه با مصر

در این دوره سلاطین ممالیک مصر بزرگ‌ترین دشمن ایلخانیان بودند؛ اما اولجايتو سعی داشت تا با آنها روابط صمیمانه‌ای ایجاد کند. ازاین‌رو به آنها نامه‌ای نوشت اين‌ كار باعث‌ شد موقتاً، خان‌ اردوي‌ زرين‌ در تحريك‌ سلطان‌ مصر در يورش‌ به‌ قلمرو ايلخانان‌ توفيقى‌ نيابد.[۳۰]

رابطه با مسیحیان

حکومت ایلخانان ایران، برای سرکوب ممالیک مصر از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد؛ حتی از پادشاهان مسیحی اروپا در این راه مدد می‌خواستند.[۳۱] سلطان محمدخدابنده نیز در آغاز حکومت، دو سفیر نزد پاپ کلمان پنجم، فیلیپ لوبل، پادشاه فرانسه و ادوارد دوم، پادشاه انگلستان فرستاد. ایلخان در نامه‌ای به فیلیپ لوبل، پادشاه فرانسه از او خواست که بر ضد ممالیک مصر متحد شوند؛ اما اتحاد اولجایتو با دولت‌های مسیحی اروپایی هرگز تحقق نیافت.[۳۲]

روابط تجاری

در ابتدای سلطنت اولجايتو، فرستادگان‌ برخى‌ از فرمانروايان‌ مغول‌ با وی پيمانى‌ بستند تا بتوانند آزادانه‌ در سراسر قلمرو مغولان‌ به‌ فعاليت بازرگانی‌ بپردازند.[۳۳] اين‌ پيمان‌ براي‌ اولجايتو تاحدی حائز اهمیت بود که آن‌ را به‌‌وسيلة هيأت‌هايى‌ به‌ اطلاع‌ اروپاییان رساند. اولجايتو با امپراتور روم‌ شرقى‌ روابط دوستانه‌ داشت‌ و امپراتور براي‌ حفظ قلمرو خود از يورش‌هاي‌ تركمانان‌‌، با ايلخان‌ ايران‌ پيمان‌ اتحاد بست‌ و خواهر خود را به همسری سلطان محمد درآورد. اولجايتو نيز براي‌ مقابله‌ با حاكمان‌ ترك‌ آناتولى‌ اقداماتی انجام داد؛ اما تركان‌ به‌‌تدريج‌ قلمرو خود را گسترش‌ دادند.[۳۴]

نوآوری

سلطان محمد خدابنده پس از انتخاب مذهب شیعه اثنیاعشری هم‌زمان فرمان داد در نماز جمعه به نام امامان شیعه خطبه خوانده شود و به نام آنها در سراسر ایران سکه ضرب شود. در این زمان اوضاع مسلمانان به‌خصوص شیعیان بهبود یافت.[۳۵] همچنین «مدرسه سیاره»‌ از نوآوری‌های وزیران اولجایتو بود. در سفرهای اولجایتو، خیمه‌هایی برپا می‌شد و گروهی از علما و دانشمندان؛ از جمله نظام‌الدین عبدالملک، عبدالرحمان حکیم تستری، محقق حلی و علامه حلی در آن به تدریس می‌پرداختند.[۳۶]

دیدگاه‌ها

برخی، پايبندي‌ اولجايتو به‌ احكام‌ شريعت‌ و تلاش‌ او را در گسترش‌ و تبليغ‌ دين‌ اسلام‌ ستوده‌اند و گفته‌اند كه‌ درگاه‌ او مجمع‌ علما، فضلا، ادبا و حكما بود[۳۷] و بیشتر نويسندگان‌ تأكيد دارند كه‌ اولجايتو به‌ آبادانى‌ و سازندگى‌ ایران، توجه ویژه‌ای‌ داشت؛‌ اما مورخان مصری، او را رافضی دانسته، و به فساد و سفاکی متهم کرده‌اند.[۳۸]

تصویرپردازی

ابوالقاسم‌ كاشانى‌ در دربار ايلخان‌ مى‌زيست‌ و كتاب‌ «تاريخ‌ اولجايتو» را دربارة زندگى‌ و پادشاهى‌ او نوشت‌. دانشمندان بزرگ آن عصر؛ مانند رشيدالدين‌ فضل‌الله‌، جلد دوم‌ «جامع‌ التواريخ»‌ و وصاف،‌ کتاب تاريخ‌ خود به او تقدیم کردند.[۳۹] علامة حلى‌ نیز دو كتاب‌ خود «منهاج‌ الكرامه»‌ و «نهج‌‌الحق» را به‌ نام‌ سلطان‌ كرد و به او پیشکش کرد.[۴۰]

درگذشت و آرامگاه

اولجايتو در 36 سالگى‌ در سلطانيه‌ درگذشت.‌ گفته‌اند كه‌‌ او بر اثر زهر، مسموم شد.[۴۱] پیکر اولجايتو در آرامگاهى‌ در قلعة سلطانيه‌ كه‌ خود در زمان‌ حياتش‌ به‌‌ساختن‌ آن‌ فرمان‌ داده‌ بود، به‌ خاك‌ سپرده‌ شد.[۴۲] آرامگاه اولجایتو هنوز پابرجا است و با نام گنبد‌ سلطانیه، یکی از مشهورترین بناهای تاریخی ایران به‌شمار می‌رود.[۴۳]

پانویس

  1. خطیبی، «اولجایتو»، دایره المعارف بزرگ اسلامی
  2. « اولجایتو»، ویکی شیعه
  3. «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه
  4. «اولجایتو»، ویکی شیعه
  5. «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه
  6. به‌ معنای پادشاه میمون
  7. شکل‌ دیگر «خوربندا» یا «قوربندای‌» مغولی‌ به‌ معنای‌ سومی‌ (پسر سوم‌)
  8. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  9. «سلطان محمد خدابنده»؛ در مجله ریسمون
  10. خطیبی، «اولجایتو»، دایره المعارف بزرگ اسلامی
  11. بهزادی، «چگونگی اسلام آوردن محمد اولجایتو»، 1399ش، ص9.
  12. «شیعه شدن شاه محمد خدابنده»، سایت دانشگاه علوم پزشکی تهران
  13. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  14. «اولجایتو»، ویکی شیعه
  15. خطیبی، «اولجایتو»، دایره المعارف بزرگ اسلامی
  16. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  17. «اولجایتو»، ویکی شیعه
  18. «اولجایتو»، ویکی شیعه
  19. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  20. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  21. «اولجایتو»، ویکی شیعه
  22. خطیبی، «اولجایتو»، دایره المعارف بزرگ اسلامی
  23. میری‌نژاد و دیگران، «تأثیر شمنیسم مغوالن بر معماری دوره ایلخانان در ایران»، 1391ش، ص67.
  24. خطیبی، «اولجایتو»، دایره المعارف بزرگ اسلامی
  25. سلیمانی، قاسم‌زاده،« رویکرد ایلخانان نسبت به هنر در ایام سلطنت سلطان محمد خدابنده اولجایتو»،1399ش، ص51
  26. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  27. یاسا کتاب قانونی است که بر اساس حقوق عرفی مغول و فرمان‌های چنگیز خان تنظیم شده‌است.
  28. «اولجایتو»، ویکی شیعه
  29. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  30. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  31. «اولجایتو»، ویکی شیعه
  32. «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه
  33. خطیبی،«اولجایتو»، دایره المعارف بزرگ اسلامی
  34. «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه
  35. بهزادی، «چگونگی اسلام آوردن محمد اولجایتو»، 1399ش، ص9
  36. « اولجایتو»، ویکی شیعه
  37. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  38. «اولجایتو»، ویکی شیعه
  39. «اوتجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  40. «اولجایتو»، ویکی شیعه
  41. خطیبی، «اولجایتو»، دایره المعارف بزرگ اسلامی
  42. «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
  43. « اولجایتو»، ویکی شیعه

منابع

  • «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت، تاریخ بازدید: 26 مهر 1401ش.
  • «اولجایتو»، ویکی شیعه، تاریخ بازدید: 25 مهر 1401ش.
  • بهزادی، سیده سمیرا، «چگونگی اسلام آوردن محمد اولجایتو»، مطالعات ایران‌شناسی، شماره 16، 1399ش.
  • خطیبی، ابوالفضل«اولجایتو»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 20 خرداد 1399ش.
  • «سلطان محمد خدابنده»؛ در مجله ریسمون، تاریخ بازدید: 27 مهر 1401ش.
  • سلیمانی، قاسم‌زاده، میثم، افتخار، «رویکرد ایلخانان نسبت به هنر در ایام سلطنت سلطان محمد خدابنده اولجایتو»، نشریه پژوهش در هنر و علوم انسانی، شماره24، 1399ش.
  • «شیعه شدن شاه محمد خدابنده»، سایت دانشگاه علوم پزشکی تهرن، تاریخ درج مطلب: 12 مرداد 1399ش.
  • «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه، تاریخ بازدید: 26 مهز 1401ش.
  • میری‌نژاد، سهیل و دیگران، «تأثیر شمنیسم مغوالن بر معماری دوره ایلخانان در ایران»، نشریه هویت شهر، شماره 20، 1391ش.