غیرت در روایات اهل بیت
غیرت در روایات اهلبیت؛ فضیلتی اخلاقی برای دفاع از ناموس، دین و میهن.
غیرت در آموزههای اسلام بهمعنای دفاع شدید از عِرض و ناموس، مال و مملکت و دین و آیین است. غیرت اگر بهصورت معتدل در انسان باشد، یکی از فضیلتهای بزرگ اخلاقی است.[۱] واژه غیرت غالبا در مورد غیرت ناموسی به کار میرود اما مفهوم آن گسترده بوده و هرگونه دفاع شدید از ارزشها، نوعی غیرتمندی است.[۲]
غیرت در آموزههای اسلامی
در قرآن، بهصورت مستقیم و صریح، غیرت مطرح نشده است، اما از آیات 60 تا 62 سوره احزاب، آیه 33 سوره یوسف، و آیه 31 سوره نور برای مسئله غیرت الهام گرفته شده است.[۳] روایات بسیاری مسئله غیرت را بهعنوان فضیلت مطرح کردهاند.[۴] منشأ فضیلتِ غیرت در برخی روایات، وجود صفت غیرت در خداوند دانسته شده و افراد غیور را مورد محبت خداوند معرفی میکند. امام صادق، خداوند را با واژه «غیور» توصیف کرده که هر غیرتمندی را نیز دوست میدارد و بر اساس این صفت، تمام اعمال زشتِ پنهان و آشکار را حرام نموده است.[۵] ایشان در روایت دیگری علاوه بر اینکه خود را غیور معرفی کرده، خداوند را از خود غیورتر دانسته که بندگان غیورش را دوست می دارد.[۶]
در برخی از روایات، غیرت نشانه ایمان دانسته شده[۷] و کسانی که دارای غیرت نیستند سرزنش شدهاند.[۸] روایت دیگری، افراد بیغیرت را مورد لعن خداوند معرفی کرده است.[۹]
انواع غیرت
با توجه به روایاتی که در باب غیرت وارد شده است، بهصورت کلی میتوان سه نوع غیرت را شمارش کرد: غیرت دینی، غیرت ناموسی و غیرت ملّی؛ بر اساس روایات شیعه، غیرت ناموسی را میتوان دو نوع دانست: غیرت نکوهیده و غیرت پسندیده.
روایات اسلامی برخی از مصادیق غیرت ناموسی نکوهیده را غیرت نابجا داشتن،[۱۰] غیرت در امور حلال[۱۱] و غیرت زن نسبت به مرد دانستهاند که از این مورد آخر در روایات شیعه با عنوان کُفر[۱۲] و حسد یاد شده است.[۱۳]
آثار غیرت
با توجه به انواع غیرت، آثار آن نیز متعدد خواهد شد.
یکی از آثار غیرت، عفت و پاکدامنی است. امام علی یکی از آثار مهم غیرت را هرگز زنا نکردن، میداند.[۱۴] همچنین ایشان در روایت دیگری میزان پاکدامنی اشخاص را با میزان غیرت آنان برابر میداند.[۱۵]
از دیگر آثار غیرت، حفظ وطن، سربلندی و اقتدار، حفظ ارزشهای والای جامعه، امنیت جامعه و از میان رفتن مظاهر فساد و فحشا است.[۱۶]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، 1384ش، ج3، ص431.
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، 1384ش، ج3، ص438.
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، 1384ش، ج3، ص432.
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، 1384ش، ج3، ص436.
- ↑ کلینی، فروع کافی، باب الغیره، ج5، ص535.
- ↑ متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، 1419ق، ج3، ص387.
- ↑ متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، 1419ق، ج3، ص385.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج100، ص248.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج76، ص109.
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، 1384ش، ج3، ص438.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج5، ص۵۳۷.
- ↑ نهج البلاغه، تصحیح صبح صالح، حکمت 124، ص491.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج5، ص505.
- ↑ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، حکمت ۳۰۵، ص۵۲۹.
- ↑ حرعاملی، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۴۱۶ق، ج7، ص251.
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، 1384ش، ج3، ص440.
منابع
- سیدرضی، نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، [بیتا].
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم، موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1416ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1367ش.
- متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)، بیروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب، 1384ش.