هگمتانه
هگمتانه؛ شهر باستانی برجای مانده از دوران مادها در نزدیکی همدان امروزی
هگمتانه، که در زبان پارسی باستان بهصورت «هَگمَتانَه» و در پارسی میانه «همتان» تلفظ میشد،[۱] پایتخت مادها بوده که امروزه با نام «همدان» در ایران معروف است.[۲] این واژه، در زبان مادی نیز بهصورت «هنگ متنه» و بهمعنای مکانی برای گردآمدن و جای تجمع[۳] بوده که جلسات مهم قبایل مادی در آن برگزار میشد.[۴] معنای دیگر برای هگمتانه را «بازار مکاره» عنوان کردهاند.[۵] هگمتانه را همردیف شهرهای کهن دیگری مانند «آتن» در یونان، «رم» در ایتالیا و «شوش» در خوزستان میدانند که از جمله شهرهای باستانی، زنده و با اهمیت جهان هستند.
این شهر در دوره هخامنشایان، پس از پارس، بهعنوان دومین شهر بااهمیت ایران شناخته میشد. در دوره اشکانیان نیز که تیسفون پایتخت بود، هگمتانه بهعنوان اقامتگاه تابستانی پادشاهان اشکانی انتخاب شده بود. ساسانیان نیز کاخهای تابستانی خود را در همین شهر بنا کرده بودند.[۶] هگمتانه، همزمان با حملات اسکندر مقدونی ویران شد.
نام و ریشه هگمتانه
برای اولینبار در مکتوبات کهن، نام این شهر بهصورت «آمَدانه» ذکر شده[۷] و پس از آن در کتیبه بیستون (فارسی باستان)، نام این شهر بهصورت «هَگمتانَ» آمده است.[۸] در زبان ایلامی، از آن بهصورت «اَگ-مَ-دَ-نَ» و در زبان اکدی نیز بهصورت «اَ-گَ-مَ-تَ-نُ» یاد شده است. در کتیبههایی به زبان ایلامی بهصورت «هَل-مَتَه-نَه» و بهمعنی سرزمین مادها آمده است. در منابع باستانی و دیگر منابع نیز برای هگمتانه، نامهای مختلفی مطرح شده است: در زبان آرامی «اَحمِتَ»، در زبان ارمنی «اَحمَتَن، هَمَتَن، اِکبَتَن»، در زبان لاتین «اکباتانا، اکباتانا، اکباتانیس پارتیوروم» و در یونانی نیز هگمتانه را «اکباتان/ اگباتان» میخواندند.
پیشینه و موقعیت جغرافیایی هگمتانه
از آنجایی که هرودوت، نام این شهر را «اگباتان» آورده، میتوان حدس زد که قدمت این شهر حداقل به حدود قرن 11ام قبل از میلاد برمیگردد.
موقعیت این شهر در انتهای کوههای کردستان و در ابتدای مسیر بینالنهرین به ایران قرار داشت. بهدلیل نزدیکی موقعیت جغرافیایی شهر با کوه الوند، امنیت آن در برابر حمله دشمنان از طرف جنوب و شرق تأمین بوده است. از همینرو، هگمتانه را بهعنوان پایتخت اولین شاهنشاهی ایرانزمین انتخاب کردهاند. هرچند، عدهای دیگر از باستانشناسان، این شهر را بهعنوان پایتخت قوم ماد ندانسته و معتقدند که پایتخت آنها در تخت سلیمان امروزی و نزدیک دریاچه ارومیه بوده است.
ساختار قلعهی هگمتانه
هرودوت (مورخ یونانی)، بنای شهر اگباتان را منسوب به دوره دیااکو (اولین پادشاه قوم ماد) دانسته که بهدستور او پس از تربیت تیم حراستی برای خود، مردم را بر آن داشت تا شهری ساخته و در آن قصری بسازند. این قصر، هفت قلعهی تو در تو داشت که دیوار هر قلعه بر قلعه دیگر اشراف داشته و درنهایت دیواری بزرگ بر تمام آن احاطه داشت و رنگ تمام دیوارها از یکدیگر متفاوت بود.[۹] برخی، محیط بیرونیترین دیوار قلعه را با حصار شهر آتن در آن روزگار، برابر دانستهاند. قصر شاهی، در آخرین قلعه درونی این مجموعه، دارای صدها اتاق بوده و خانههای مسکونی مردم عوام نیز در کنار همین قلعهها قرار داشته است. پولی بیوس (مورخ قرن دوم قبل از میلاد) نیز بر شکوه و زیبایی چشمگیر این شهر و قصر آن که بیش از یک کیلومتر محیط آن بوده است، اشاره میکند.[۱۰] ابنفقیه در کتاب البلدان به این شهر اشاره کرده و آن را بزرگترین شهر جبال دانسته است.
کشفیات تپه هگمتانه
ز میان آثاری که در حفاریهای این منطقه بهدست آمده، میتوان به لوح زرين آريارمنه اشاره کرد؛ این لوح که در ابعاد 12 در 8 سانتیمتر و از طلا ساخته شده حاوی نوشتههایی در 10 سطر است که امروزه در موزه برلن در آلمان نگهداری میشود. همچنین لوح زرين آرشام در ابعاد 8 در 13 سانتیمتر و به خط میخی از دوره هخامنشیان به یادگار مانده است. الواح زر و سيم داريوش نیز که هماندازه هستند در کاوشهای سال 1307ش پیدا شدند. محتوای حکشده بر روی هر دو لوح، مشابه و به خط میخی است. لوح نقره در موزهی کاخ مرمر و لوح زرین در موزهی ایران باستان در تهران نگهداری میشود. لوح زرینی که بهنام داریوش دوم است و روی آن 23 سطر به خط میخی نوشته شده، لوح زرینی که بهنام اردشیر دوم است و 20 سطر میخی با زر ناب بر روی آن حک شده، كوزهای نقرهای بهنام خشايارشا با خطوط میخی، بشقابهاي نقره مربوط به زمان هخامنشيان، مجموعهای از زينتهاي طلایی هخامنشيان، پایهی ستون سنگی مربوط به دوران اردشیر دوم هخامنشی و تَهستون دیگری از همان دوره، در حفاریهای تپه هگمتانه بهدست آمده است.
تمدن باستانی هگمتانه
از ویژگیهای شهر باستانی هگمتانه، معماری و نقشهی منظم آن است. امروزه از این قصر باشکوه، بهجز یک تپه باستانی در ورودی شهر همدان، اثری نمانده و بخش زیادی از آن، زیر خانههای مسکونی مردم مدفون شده است؛ اما آثار کشفشده از همین تپه و اطراف آن، حاکی از وجود یک شبکهی منظم و بسیار پیشرفتهی آبرسانی است. در فواصل مابین کانالهای آبرسانی، معابری با پهنای 5.3 متر وجود داشته و کف این معابر را با آجرهای مربعیشکل و منظمی فرش کرده بودند. در فواصل 35 متری بین معابر نیز، دو سِری واحدهای ساختمانی قرار داشته که شامل حیاط مرکزی، اتاقها و انبارهایی قرینه در گرداگرد آن بوده است.
اولینبار، در 1913م، یک تیم کاوشگر فرانسوی از طرف موزهی لوور پاریس، حفاریهایی در این تپه انجام داد. طی سالهای 1362 تا 1378ش نیز حدود 14000 مترمربع از این شهر باستانی کاویده شد که ثمرهی آن رونمایی از یکی از کهنترین دورههای تمدن بشری بود. در این سالها، حصاری به ارتفاع 9 متر و 2 برج عظیم و کمنظیر و نیز شهر بزرگی در دل تپه هگمتانه کشف شده است.
پانویس
- ↑ فرهوشی، فرهنگ فارسی به پهلوی، چ3، 1381ش، برگه556.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه هگمتان، سایت واژهیاب.
- ↑ دياكونوف، تاريخ ماد، چ6، 1380ش، ص89.
- ↑ گيرشمن، هنر ايران در دوران ماد و هخامنشي، 1346ش، ص42.
- ↑ مهاجرينژاد، تاريخ ماد (از ديدگاه باستانشناسي)، 1384ش، ص37.
- ↑ مصطفوي، هگمتانه آثار تاريخ همدان و فصلي دربارة ابوعلي سينا، 1332ش، ص81-125.
- ↑ پيرنيا، تاريخ ايران باستان، ج1، چ6، 1381ش، ص182.
- ↑ شارپ، فرمانهاي شاهنشاهان هخامنشي، 1346ش، ص45.
- ↑ هرودوت، تواريخ، چ2، 1368ش، کتاب اول، بند98.
- ↑ دياكونوف، تاريخ ماد، چ6، 1380ش، ص379؛
پيرنيا، تاريخ ايران باستان، ج1، چ6، 1381ش، ص183 و 221.
منابع
- پيرنيا، حسن (مشيرالدوله)، تاريخ ايران باستان، تهران، دنياي كتاب، چ6، 1381ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 24 آبان 1400ش.
- دياكونوف، ايگور ميخائيلوويچ، تاريخ ماد، ترجمه كريم كشاورز، تهران، علمي و فرهنگي، چ6، 1380ش.
- شارپ، رالف نارمن، فرمانهاي شاهنشاهان هخامنشي، شيراز، شوراي مركزي جشنهاي شاهنشاهي، 1346ش.
- گيرشمن، رومن، هنر ايران در دوران ماد و هخامنشي، ترجمه عيسي بهنام، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1346ش.
- فرهوشی، بهرام، فرهنگ فارسی به پهلوی، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، چ3، 1381ش.
- مصطفوي، محمدتقي، هگمتانه آثار تاريخ همدان و فصلي دربارة ابوعلي سينا، بيجا، بينا، 1332ش.
- مهاجرينژاد، عبدالرضا، تاريخ ماد (از ديدگاه باستانشناسي)، تهران، سميرا، 1384ش.
- هرودوت، تواريخ، ترجمه وحيد مازندراني، با توضيحات عليرضا شاپور شهبازي، تهران، دنياي كتاب، چ2، 1368ش.