وسواس فکری

از ویکی‌زندگی

وسواس فکری؛ اختلال عصبی- شناختی که با افکار مزاحم، فرد مبتلا را به کارهای بیهوده وامی‌دارد.

وسواس فکری (Obsessive Compulsive Disorder)، یکی از انواع اختلال‌های روانی است که با عناوین مختلفی همچون حالت وسواسی، نوروز یا بیماری وسواسی و اختلال وسواسی- جبری معرفی می‌شود. این نوع از اختلال فکری، به‌وسیلۀ افکاری تکراری و مقاوم، اجبارها و رفتارهای تکراری مشخص می‌شود.

مفهوم‌شناسی

وسواس فکری، از جمله اختلال‌های شایع رفتاری و ناتوان‌کننده است که با افکار مزاحم تکراری و ناخواسته، فرد را به انجام کارهای اجباری و بیهوده وادار می‌کند. شخصی که به این بیماری روانی مبتلا است، گاه، با افکاری اضطراب‌آور نیز مواجه می‌شود.[۱]

میزان شیوع

پزشکان بر این باورند که زنان در بزرگسالی، بیشتر از مردان در معرض این اختلال قرار دارند. شیوع وسواس فکری در مردان، شروع زودتری نسبت به زنان داشته و در حدود 25 درصد از مبتلایان مرد، پیش از سن 10 سالگی به این بیماری مبتلا شده‌اند.

میزان شیوع این بیماری روانی در سطح جهان در حدود 1.1 تا 1.8 درصد از جمعیت جهانی است. در ایران، این میزان در حدود 11.7 تا 43.2 درصد برآورد شده است.[۲] میانگین سن شروع اختلال وسواس فکری- عملی نیز در حدود 19.5 سال بوده و 25 درصد از مبتلایان، از 14 سالگی به این بیماری مبتلا می‌شوند.[۳]

عوامل

از مهمترین عوامل و ریشه‌های اختلال وسواس فکری به موارد زیر توجه شده است:

  1. اختلال‌های روانی؛
  2. عدم‌آگاهی و شناخت؛
  3. وسوسه‌های شیطانی؛
  4. وراثت؛
  5. بحران‌های دوران نوجوانی؛
  6. روش‌های تربیتی ناصحیح؛
  7. شرم؛
  8. گناه.[۴]

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این بیماری، در اثر دو عامل اصلی ایجاد می‌شود:

  1. عوامل عصب- رسانه: که به‌دلیل کژتنظیمی سِروتونین و دستگاه نورآدِرنِرژنیک به وجود می‌آید.[۵]
  2. عوامل رفتاری: کارشناسان معتقدند که افراد برای کاهش اضطراب و رفع برخی از ترس‌ها در زندگی، دست به اقداماتی می‌زنند که در کوتاه‌مدت، اضطراب و ترس آنها را متوقف کرده یا کاهش می‌دهد. این‌گونه رفتارها، اما، به‌مرور زمان، تثبیت‌شده و به رفتارهای وسواس‌گونۀ عملی یا ذهنی تبدیل می‌شوند.[۶]

عناصر

اختلال وسواس فکری، دارای دو عنصر مهم و گاهی مستقل است: 1. وسواس؛ 2. اجبار.

وسواس عبارت است از یک فکر، تصور ذهنی یا میل ناخواسته و تکراری که فرد را معذب کرده و غیر قابل‌کنترل است. افکار وسواسی نیز بیشتر به‌شکل آسیب رساندن یا رنج دادن به خود یا فردی مهم در زندگی رخ می‌دهد.

اجبار نیز عبارت است از یک رفتار فیزیکی یا عملی ذهنی که به‌صورت تکراری یا مداوم، به فرد این احساس را القا می‌کند که مجبور است آن کارها را انجام دهد تا اضطراب ناشی از افکار وسواسی را از بین برده یا از وقوع پیامدهای منفی پیشگیری کند.[۷]

ویژگی‌ها

اختلال وسواس فکری، از جملۀ بیماری‌های پنهان به شمار می‌رود. کارشناسان معتقدند که از زمان بروز شکل‌گیری پایه‌های این بیماری تا بروز کاملِ آن، در حدود 7 سال زمان لازم است. از دیگر ویژگی‌های این بیماری می‌توان به ترس، اضطراب و دلهرۀ مدام، اتلاف وقت زیاد در امور مختلف و اسراف اشاره کرد.[۸]

علائم

روان‌شناسان، علائم مختلفی را به‌منظور تشخیص وسواس فکری مطرح کرده‌اند؛ مانند:

  1. افسردگی؛
  2. اختلال‌های خوردن؛
  3. سوءمصرف مواد؛
  4. اختلال کمبود توجه؛
  5. اختلال‌های اضطرابی.[۹]

انواع

کارشناسان، وسواس فکری را از نظر علمی به چند گروه تقسیم کرده‌اند:

  1. افکار پرخاشگرانه یا جنسی: افکاری مرتبط با آسیب رساندن به دیگران است. این نوع از وسواس فکری با مرور تصاویری از خشونت‌گری و پرخاش به دیگران در ذهن فرد رخ می‌دهد که گاهی ممکن است جنبه‌های جنسی نیز داشته باشد.
  2. ترس از صدمه رسیدن به دیگران: برخی از مبتلایان به این بیماری، از آسیب دیدن عزیزان خود واهمه دارند؛ مانند فردی که همواره نگران است که فرزند او طی یک تصادف کشته یا زخمی شود. بنابراین، به‌منظور جلوگیری از این رخداد، برخی رفتارهای اجباری متعددی را انجام می‌دهد؛ برای مثال، زحمت رفت‌وآمد فرزند را به جان می‌خرد یا وسیلۀ نقلیۀ او را بارها چک می‌کند.
  3. ترس از میکروب‌ها و آلودگی‌ها: از متداول‌ترین انواع وسواس‌های فکری بوده که در آن، فرد به‌دلیل ترس از میکروب و آلودگی، بارها و بارها، دست‌ها و وسایل خود را می‌شوید.
  4. شک در ناقص انجام دادن کارها: در این نوع از وسواس فکری، فرد به‌صورت مدام، تردید دارد که آیا کاری را درست انجام داده یا خیر؛ مانند چک کردن قفل یا بسته بودن درب منزل.
  5. مسائل مربوط به امور مذهبی و انجام گناه: این نوع از وسواس به‌معنای نگرانی دربارۀ مسائل غیراخلاقی است.
  6. خودکنترلی: گروهی از افراد، ترس از دست دادن کنترل خود و انجام رفتارهای غیرارادی و نامناسب دارند. این افکار ممکن است با هرگونه رفتار اجباری همراه شده و در نهایت فرد را منزوی کند.
  7. ترتیب و تقارن: نظم و ترتیب دادن به وسایل، به‌صورتی دقیق از انواع وسواس‌های فکری است. این گروه از افراد، ممکن است افکار خرافاتی در مورد برخی از اعداد یا الگوهای تقارنی در ذهن داشته باشند.[۱۰]

حیطۀ باورهای فرد مبتلا

کارشناسان، حیطۀ باورهای افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی را مشخص کرده‌اند:

  1. بی‌اعتمادی به حافظۀ خود یا سایر حواس؛
  2. احساس مسئولیت بیش از حد؛
  3. ارزیابی بیش از حد احتمال تهدید و خطر؛ تخمین بیش از اندازۀ احتمال یا شدت تهدید یا آسیب.
  4. ارتکاب/ عدم ارتکاب؛ اعتقاد به این‌که جلوگیری از وقوع یک حادثۀ آسیب‌زا به اندازۀ انجام آن کار، آسیب‌زا خواهد بود.
  5. درهم‌آمیختگی فکر با عمل؛ اعتقاد به این‌که فکر کردن دربارۀ چیزی، احتمال وقوع آن را افزایش می‌دهد و نیز باور به این‌که از نظر اخلاقی، افکار معادل اعمال هستند.
  6. خرافات (افکار سحرآمیز)؛ اعتقاداتی که با قوانین معمول علت‌ومعلولی مغایر هستند.
  7. اهمیت افکار؛ باور به این‌که «این اندیشه مهم است، چون من دربارۀ آن فکر می‌کنم» یا «من به این موضوع فکر می‌کنم، زیرا مهم است».
  8. عواقب ناشی از ارزش‌گذاری بین فکر و هیجان؛ اعتقاد به این‌که پیامد به ذهن آمدن افکار ناخواسته، اضطراب شدید بوده و همین موضوع منجر به اختلال در عملکرد او می‌شود.
  9. کنترل افکار؛ اهمیت در کنترل داشتن افکار خود.
  10. کمال‌گرایی؛ باور به این موضوع که حالت کامل و بدون نقص وجود داشته و فرد باید به آن دست یابد.
  11. در نظر گرفتن معیارهای شخصی در انجام کارها؛ باور به این‌که فرد باید بر مبنای ضوابطی بسیار دشوار عمل کند.
  12. نگرانی در مورد اشتباهات؛ باور به این موضوع ‌که مرتکب شدن به اشتباه، کاری بسیار بد است.
  13. خشکی و جمود (پیروی سخت‌گیرانه از قواعد)؛ باور به پایبندی اخلاقی و سختگیرانه و نگرانی بیش از حد دربارۀ چگونگی انجام کارها.
  14. کنترل و تسلط بر شرایط زندگی؛ باور به توانایی داشتن کنترل کامل بر شرایط زندگی خود.
  15. عدم تحمل اضطراب و ناراحتی؛ باور به بد بودن اضطراب و ناراحتی و به‌دنبال داشتن پیامدهای زیان‌بار.
  16. ناتوانی در تحمل عدم‌اطمینان، تازگی و تغییر؛ باور به غیر قابل تحمل بودن عدم اطمینان، تازگی و تغییر در زندگی.
  17. تردید در تصمیم‌گیری؛ باور به انتخاب گزینه‌ها یا راه‌حل‌های کامل.
  18. باورهایی دربارۀ کنارآمدن (سازگاری)؛ باور به توانایی کنارآمدن با اضطراب یا ناراحتی.
  19. تعمیم بیش از حد؛ باورهایی دربارۀ تمایلات افراطی در راستای استخراج نتیجه یا قاعده‌ای کلی از موارد خاص و ناکافی.[۱۱]

پیش‌گیری و درمان

پزشکان، از دو روش «شناخت- رفتار درمانی» و «دارو درمانی» برای درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری استفاده می‌کنند.

در رفتاردرمانی، پزشک با تقویت پاسخ‌های مثبت و حذف پاسخ‌های منفی، سعی در کاهش رفتارهای وسواسی بیمار می‌کند. این نوع از درمان، در صورتی‌که بیمار به رفتارِ خود، آگاهی داشته باشد، به‌صورت آسان‌تری پیش رفته و نتیجۀ بهتری حاصل خواهد شد.[۱۲]

در دارودرمانی نیز پزشک ابتدا، روندِ درمان را با یکی از مهارکننده‌های بازجذب سروتونین یا باکلومی پِرامین آغاز کرده و در صورت عدم موفقیت، به دیگر داروها متوسل می‌شود.[۱۳]

وسواس فکری در دین

اختلال وسواس فکری- در امور مذهبی نیز رخ می‌دهد و به‌همین دلیل، کارشناسان امور دینی به بررسی اصول و قواعد فقهی در راستای یافتن راهی برای پیشگیری از این اختلال بر آمده‌اند. آنها معتقدند که تمامی مقررات ارزشی دینی در قالب اصول و قواعد فقهی ناظر بر تسهیل امور رفتاری بشر هستند. بنابراین، اگر تدین به قواعد فقهی- حقوقی، زندگی بشر را کُند و پر از دست‌انداز کند، ایراد از برداشت ناصحیح ما از مقررات دینی است؛ برای مثال می‌توان به برخی قواعد فقهی ناظر بر اختلال اضطرابی وسواس فکری- عملی اشاره کرد:

  1. اصل طهارت: طهارت در لغت به‌معنای پاکی و نظافت بوده و فقها آن را در برابر مقولۀ نجاست مطرح می‌کنند.[۱۴] کارشناسان معتقدند که بارزترین مثال در حوزۀ طهارت، لباسی است که فرد از آن استفاده می‌کند و در مورد طاهر بودن آن شک دارد. در چنین حالتی، بر اساس اصل طهارت، اگر در فرد به طاهر یا زائل بودن لباس خود شک داشته باشد، باید در نظر گرفت که نجاست یاد شده اتفاق نیفتاده و لباس فرد همچنان پاک و طاهر است. بنابراین، هیچ دلیلی برای شست‌وشوی مکرر آن وجود ندارد.[۱۵]
  2. قاعدۀ عسر و حرج: حرج در لغت به‌معنای ضیق، تنگی و نگاه حرام است. برای نمونه در این قاعده، می‌توان به نماز اشاره کرد. کامل خواندن نماز، در هنگام مسافرت نوعی حرج به شمار رفته و در احکام اسلامی به صراحت اعلام شده که نماز مسافر شکسته است.[۱۶] بنابراین، این قاعده در هر جایی کاربرد دارد که رفتارهای وسواس‌گونه علاوه بر آسیب‌های جانی، شامل نوعی مشقت و سختی نیز می‌شود.[۱۷]

خانواده درمانی

کارشناسان، بر این باورند که واکنش‌های رفتاری و هیجانی خانواده بر علائم این اختلال، در روند کامل بیماری از ایجاد، تداوم و شدت یافتن، تأثیر می‌گذارد. نشانه‌های وسواس فکری، بیشتر در جو و محیط خانواده ظاهر شده و همین موضوع، به شیوۀ متقابل، منجر به اختلال بیشتر در خانواده می‌شود. علاوه بر آن، پژوهشگران معتقدند که عملکرد و ساختار خانواده در ایجاد و تداوم وسواس فکری، نقشی بسیار مهم دارد.

در خانواده درمانی، کارشناسان، بر این باورند که تغییرات رفتاری فردی و همچنین کاهش نشانه‌ها، به دنبال تغییر بستر تبادلات خانواده، اتفاق می‌افتد. آنها معتقدند که با تغییر ساختار خانواده، موضوع اعضای خانواده نیز دستخوش تحول شده و به دنبال آن، همه تغییر می‌‌کنند. بنابراین، با راه‌اندازی این تغییرات و به چالش کشاندن اعضای خانواده، آنها، با پیامدهای حاصل، کنار آمده و توسط درمانگر حمایت و رهبری می‌شوند. در نتیجه، با سازماندهی مجدد خانواده، احتمال ظهور نشانه‌های آینده کاهش یافته و فرصت ارتقای توان و رشد و بالندگی برای تک‌تک اعضای خانواده افزایش می‌یابد.[۱۸]

پانویس

  1. دبلیو، زمینۀ روانشناسی سانتراک، 1392ش، ص193.
  2. Pourebrahimi, “The effectiveness of meta-cognitive therapy, neurofeedback and fluvoxamine on anxiety, depression and symptoms of Obsessivecompulsive disorder”, 2016, V.10 (38), P37-46.
  3. مرادی، «اثربخشی خانواده‌درمانی ساختاری بر کاهش نشانگان اختلال وسواس فکری- عملی»، ص1396ش، ص17-18.
  4. ابراهیم‌آبادی و دیگران، «کاربرد اصول و قواعد فقهی در پیشگیری از اختلال اضطرابی وسواس فکری- عملی»، 1396ش، ص867-868.
  5. Jon Hershfield, “The Mindfulness Workbook for OCD: A Guide to Overcoming Obsessions and Compulsions Using Mindfulness and Cognitive Behavioral Therapy”, 2013, P68-91.
  6. Jon Hershfield, “The Mindfulness Workbook for OCD: A Guide to Overcoming Obsessions and Compulsions Using Mindfulness and Cognitive Behavioral Therapy”, 2013, P68-91.
  7. ابراهیم‌آبادی و دیگران، «کاربرد اصول و قواعد فقهی در پیشگیری از اختلال اضطرابی وسواس فکری- عملی»، 1396ش، ص867.
  8. ابراهیم‌آبادی و دیگران، «کاربرد اصول و قواعد فقهی در پیشگیری از اختلال اضطرابی وسواس فکری- عملی»، 1396ش، ص868.
  9. ابراهیم‌آبادی و دیگران، «کاربرد اصول و قواعد فقهی در پیشگیری از اختلال اضطرابی وسواس فکری- عملی»، 1396ش، ص868.
  10. «انواع وسواس فکری و درمان آن چیست؟»، وب‌سایت افق سلامت.
  11. شمس، «تازه‌های حوزۀ شناخت در اختلال وسواس فکری- عملی»، 1385ش، ص75.
  12. Stefan, “The Efficacy of Cognitive Behavioral Therapy: A Review of Meta-analyses, Author manuscript”, 2013, P427-440.
  13. Beth Murphy, “Understanding obsessive-compulsive disorder (OCD)”, 2011, P8.
  14. شهید اول، لمعه دمشقیه، 1389ش، ص54.
  15. ابراهیم‌آبادی و دیگران، «کاربرد اصول و قواعد فقهی در پیشگیری از اختلال اضطرابی وسواس فکری- عملی»، 1396ش، ص871-872.
  16. حر عاملی، وسایل‌الشیعه، 1412، ج5، ص540.
  17. ابراهیم‌آبادی و دیگران، «کاربرد اصول و قواعد فقهی در پیشگیری از اختلال اضطرابی وسواس فکری- عملی»، 1396ش، ص872-873.
  18. مرادی، «اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر کاهش نشانگان اختلال وسواس فکری- عملی»، 1396ش، ص25.

منابع

  • ابراهیم‌آبادی، فرشته و دیگران، «کاربرد اصول و قواعد فقهی در پیشگیری از اختلال اضطرابی وسواس فکری- عملی»، نشریۀ پژوهش‌های فقهی، دوره 13، شماره 4، 1396ش.
  • «انواع وسواس فکری و درمان آن چیست؟»، وب‌سایت افق سلامت، تاریخ بازدید: 14 اسفند 1401ش.
  • دبلیو، جان، زمینۀ روانشناسی سانتراک، ترجمۀ مهرداد فیروز بخت، چ6، تهران، مؤسسۀ خدمات فرهنگی رسا، 1392ش.
  • شمس، گیتی و صادقی، مجید، «تازه‌های حوزۀ شناخت در اختلال وسواس فکری- عملی»، نشریۀ تازه‌های علوم شناختی، دوره 8، شماره 4، 1385ش.
  • شهید اول، شمس‌الدین محمد بن جمال‌الدین، لمعه دمشقیه، چ1، بی‌جا، بی‌نا، 1389ش.
  • حر عاملی، وسایل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1412ق.
  • مرادی، امید، «اثربخشی خانواده‌درمانی ساختاری بر کاهش نشانگان اختلال وسواس فکری- عملی»، نشریۀ اندیشه و رفتار در روانشناسی بالینی، دوره 11، شماره 43، 1396ش.
  • Beth Murphy, “Understanding obsessive-compulsive disorder (OCD)”, First published by Mind, 2011.
  • Jon Hershfield, MFT and Tom Corboy, MFT, “The Mindfulness Workbook for OCD: A Guide to Overcoming Obsessions and Compulsions Using Mindfulness and Cognitive Behavioral Therapy”, Paperback, 2013.
  • Pourebrahimi, M., Amirteimuri, R., & Bani-Asadi, H., “The effectiveness of meta-cognitive therapy, neurofeedback and fluvoxamine on anxiety, depression and symptoms of Obsessivecompulsive disorder”, Journal of Thought & Behavior in Clinical Psychology, 2016.
  • Stefan G. Hofmann, Ph.D. AnuAsnaani, M.A. Imke J.J. Vonk, M.A. Alice T. Sawyer, M.A. and Angela Fang, M.A, “The Efficacy of Cognitive Behavioral Therapy: A Review of Meta-analyses, Author manuscript”, available in PMC Feb 28, 2013.