ابوسعید ابوالخیر؛ از عارفان بزرگ و پرآوازه ایرانی در قرن پنجم هجری.

ابوسعيد ابوالخير، از مشایخ نام‌دار عرفان اسلامی در قرن چهارم و پنجم هجری قمری در خراسان قدیم به‌شمار می‌رود که به‌دلیل اندیشه‌های عرفانی، شخصیت معنوی و حضور گسترده در حوزه‌های تربیتی و اجتماعی، نقش زیادی در همگرایی جامعه و رشد ادبیات عرفانی داشته است. وی در تاریخ اندیشه‌های عرفانی، در کنار حلاج، بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی قرار می‌گیرد و محصول فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی دانسته می‌شود که سخنان و اندرزهای او تا هنوز تازگی دارد.

نام‌گذاری

نام اصلی این عارف مشهور ایرانی، «فضل‌الله» است[۱] و در منابع مختلف به «ابوسعید ابوالخیر» و «ابوسعید فضل‌الله بن ابوالخیر بن احمد میهنی»، شهرت دارد. به‌دلیل جایگاه والای ابوسعید در تاریخ اندیشۀ عرفان اسلامی، پژوهشگران از وی با این لقب‌ها در آثار خود نام برده‌اند: «شیخ»، «خاتم‌الاولیا»، «شاه میهنه»، «عزیز روزگار»، «پیر صوفیان»، «مهتر میهنه»، «میهن میهنه»، «زاهد میهنه»، «شیخ المشایخ»، «شاهنشاه محبان و ملک‌الملوک صوفیان»، «خاتم المشایخ»، «پیشوای مشایخ صوفیان»، «قطب‌الابرار»، «سلطان ابوسعید ابوالخیر»، «سلطان وقت» و «مشرف ‌القلوب».[۲]

کودکی و تحصیلات

ابوسعید اول محرم 357ق در منطقۀ میهنه واقع در سرخس خراسان به دنیا آمد.[۳] پدر وی به شغل عطاری مشغول بود و در میهنه به «بابو بوالخیر» شهرت داشت و از عارفان روزگار خود محسوب می‌شد.[۴] وی در زادگاه خود مقدمات ادب، صرف، نحو و قرآن را نزد «ابومحمد عیاری»، آموخت و سی‌هزار بیت شعر را حفظ کرد. سپس به «آمو» رفت و به حلقۀ شاگردان «امام ابوعبدالله خضری» از بزرگان مذهب شافعی و مسلک تصوف، پیوست. ابوسعید سپس از مرو به سرخس برگشت و از «خواجه امام ابوعلی زاهر» دانش تفسیر، علم اصول و احادیث را آموخت. وی با «پیر ابوالفضل سرخسی» دیدار کرد و نقطۀ عطف زندگی و تحول معنوی وی از این زمان آغاز شد؛ این استاد به ارشاد و تربیت وی همت گماشت و همواره مراقب احوال وی بود و شرایط تهذیب اخلاق و تزکیۀ نفس و قواعد ریاضت را به او یاد داد.[۵]

خاستگاه تربیتی و اندیشه‌ای

1. محیط خانوادگی

پدر فضل‌الله در مجلس‌های عارفان آن روزگار حضور می‌یافت و از همان نخست، فرزند را با خود به این مکان‌ها می‌برد.[۶] همچنین پدر وی از ذوق سرشار ادبی برخوردار بود و ابوسعید را از کودکی به شنیدن و حفظ اشعار ترغیب می‌کرد.[۷] رابطة دوستانة پدر وی با برخي از عارفان مانند «ابوالقاسم بشر ياسين» نيز در پرورش ذوق عرفاني او مؤثر افتاد. [۸]

2. زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی

خراسان در سده‌های چهارم و پنجم هجری قمری، از حیث فرهنگ و تمدن، در اوج ترقی قرار داشت و ابوسعید میوۀ این دوران محسوب می‌شود.[۹] برای مثال تعالیم عرفانی در این دوران رونق داشت و حالت زهد و ریاضت صوفیانه با عشق و خدمت به مردم همراه بود نه گوشه‌نشینی و دنیاگریزی. عارفان خراسانی با صمیمیت، سادگی و شوریدگی معنوی در بین مردم فعالیت می‌کردند و اساس عرفان اجتماعی را در این عصر بنیان نهادند. افکار و اندیشه‌های عارفان بزرگ که برای اشاعۀ عرفان اسلامی تلاش می‌کردند، در پرورش و تکوین تکامل این مسلک در دوره‌های بعدی تأثیری فراوان بر جای گذاشت و شخصیت و اندیشه‌های عرفانی و ادبی ابوسعید نیز در این فضای فرهنگی و اجتماعی تکوین یافت.[۱۰]

3. سفرهای زیاد

ابوسعید به شهرهای مهم و معروف خراسان قدیم که مهد عرفان اجتماعی و کانونهای فرهنگی آن زمان بود سفر کرد و با بزرگان تصوف ملاقات‌های فراوان داشت. برای مثال در خرقان به دیدار «شیخ ابوالحسن خرقانی» رفت و مورد تکریم قرار گرفت و در بسطام به زیارت مزار «بایزید بسطامی» رفت. او همچنین سفرهایی به باورد، نسا، آمل، دامغان، استرآباد، بست، مرورود، هرات و طوس داشت و در این سفرها میان او و عارفان بزرگ دیدارهای مؤثری صورت میگرفت. این سفرها بر پختگی، تکوین شخصیت، اندیشه و شهرت وی اثرگذار بود. [۱۱]

سیرۀ عملی و اخلاقی

ابوسعید مرد خوش‌زبان، شکسته‌نفس و مهربان بود. او در تعالیم خود با الگو قراردادن رسول خدا و با گرایش عارفانه و عاشقانه تصویر زیبا، از رفتار انسانی را در مواجهه با جامعه، مردم و مریدان خود به نمایش میگذاشت.[۱۲] وی به‌منظور تزکیۀ نفس و تهذیب اخلاق و رسیدن به مراتب کمال نفسانی از انجام اموری که با نام و ننگ اجتماعی منافات تام دارد مانند جارو گرفتن و به مساجد رفتن و محل سکونت درویشان را پاک کردن خود‌داری نمی‌کرد.[۱۳]

اهمیت و جایگاه

  1. ابوسعید در فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی جایگاه بالایی دارد و محصول تمدن ایرانی اسلامی و شخصیتی جامع‌اندیش و جامع‌نگر توصیف می‌شود که بر علوم عصر خود تسلط داشت. [۱۴]
  2. وی در روزگار خود پیشوای عارفان بود و از نظر مجاهدت و سلوک و کوشش در جوانی مانندی نداشت.[۱۵]
  3. ابوسعید نخستین کسی است که خانقاه را بنیان‌گذاری کرد و آن را مرکزی برای جامعه‌سازی، انسجام اجتماعی و خدمت به مردم قرار داد. همچین وی نخستین‌بار بر بالای منبر وعظ، شعر عاشقانه خواند و قرآن را بر این منوال تفسیر کرد و نخستین قوانین خانقاهی را در ده اصل وضع کرد که همه معطوف به جامعه‌سازی و بر مبنای صفای دل و خدمت به مردم بود.[۱۶]
  4. در آثار عرفانی از هیچ فردی به اندازه ابوسعید کرامت و ریاضت نقل نشده و هـیچ عارفی مانند وی در دل مردم جایگاه نداشته است. [۱۷]
  5. از دورۀ ابوسعید ابوالخیر هزار سال گذشته است، اما بسیاری از گفته‌ها و اندرزهای اخلاقی او تازگی، ظرافت و ارزش خود را حفظ کرده و راهنمای زندگی معنوی مردم است.[۱۸]

دیدگاه‌ها

به نظر برخی از محققان، در دیدگاه‌های عرفانی ابوسعید نسبت به خدا، انسان، هستی، موجودات و ادیان می‌توان مؤلفه‌های محسوسی از چارچوب اصلی وحدت وجود «ابن‌عربی» را پیدا کرد؛ بر همین اساس او، «وجود» (هستی) را بی‌مثال و همۀ آفریده‌ها را نمودهایی از او می‌داند. او انسان را به اعتبار اینکه ظرفیت رشد بی‌پایان معنوی و عرفانی دارد، می‌ستاید و عاشقانه به او مهر می‌ورزد. از دید او، همه ادیان الهی دارای خاستگاه و هدف واحدی هستند.[۱۹] از نظر برخی پژوهشگران چکیدۀ تعالیم عرفانی او یک چیز است و آن «نفی نفس» و «نفی خویشتن» است. او خود را «هیچ کس بن هیچ کس» نامیده و هرگز خود را من و ما نگفته است؛ عرفان وی معطوف به انسان‌دوستی و خدمت به مردم بود و در همگرایی و انسجام اجتماعی تأثیر فراوان داشت.[۲۰] ابوسعید تصوف را صبر در برابر امر و نهی خداوند و خشنودی به قضای الهی و تسلیم او بودن معنی می‌کند و همین امر موجب تفاوت عرفان اصیل و عرفان‌های کاذب و نوظهور می‌شود که از چارچوب آموزه‌های دینی خارج است.[۲۱]

آثار

ابوسعید یافتن حق را با «مداد و کاغذ» ناممکن می‌دانست و به‌همین دلیل کتابی تألیف نکرد اما مریدان و نویسندگان خاص او، دعاها، ذکرها، گفته‌ها، انشاها، نکات وصیت‌ها و فوایدی را که وی در گفت‌و‌گو در مجالس خانقاهی بر زبان می‌آورده و یا املا می‌کرده است، نوشته‌اند. نامه‌نگاری‌های وی با مشایخ، دوستان و یاران، باقی مانده است. همچنین مجموعه شعری منسوب به وی با نام «رباعیات ابوسعید» شهرت دارد و «مقامات اربعین»، دربارۀ ۴۰ مقام صوفیه که توسط «ابوعبدالله محمد حموی جوینی» نوشته شده، در برخی نسخ به نام ابوسعید نیز منتشر شده است.[۲۲]

درگذشت

ابوسعید، روز پنجشنبه، چهارم ماه شعبان 440ق در میهنه خراسان درگذشت.[۲۳]

یادبودها

1. آرامگاه

اولین‌بار پس از وفات ابوسعید، آرامگاهی توسط شاهان سلجوقی در 1049م بر مزار وی احداث شد که در فاصلۀ حدود پنج کیلومتری شهرک فعلی مهنه قرار دارد. این بنا تاکنون پابرجا است و توسط دولت ترکمنستان به‌عنوان یک اثر تاریخی و فرهنگی به ثبت رسیده و مورد حفاظت قرار گرفته است.[۲۴]

2. تندیس

تندیس این عارف بزرگ ایرانی جهت پاسداشت نام وی، در میدان منیریۀ تهران، در ابتدای خیابان ابوسعید نصب شده که چهار متر ارتفاع دارد و جنس آن از بتن گلاسه است.[۲۵]

3. نام‌گذاری‌ها

خیابان‌ها، میدان‌ها، پل‌ها و چهارراه‌های زیادی در شهرهای بزرگ ایران به نام ابوسعید ابوالخیر جهت زنده نگهداشتن یاد و نام این عارف ایرانی نام‌گذاری شده است.[۲۶]

نظر دیگران

عطار نیشابوری معتقد است که ابوسعید از چهره‌های استثنایی در تاریخ تصوف و عرفان ایرانی است و به‌دلیل دانش وسیع و شخصیت بسیار نافذ، نکته‌دانی، ظرافت و مهرورزی بی‌مانند خود در سراسر جهان اسلام تا اندلس نام او بر زبان فرزانگان روزگار جاری بوده است.[۲۷] مولانا دربارۀ ابوسعید با زبان شعر می‌گوید:[۲۸]

عاشقان پیدا و دلبر ناپدیددر همه عالم چنین عشقی که دید
این سعادت‌های دنیا هیچ نیستآن سعادت‌ جو که دارد بوسعید

غلام‌علی حداد عادل، رئیس فرهنگستان ادبیات فارسی، معتقد است که زندگی ابوسعید مصداق روشن این درس معروف است که «حکایت‌نویس مباش، چنان باش که از تو حکایت کنند.» به نظر حداد عادل، مطالعۀ زندگی‌نامۀ ابوسعید، درس‌های انسان‌دوستی، خوش‌بینی، شادی، امید، تعصب‌ستیزی و خداجویی است.[۲۹]

اثرگذاری‌ها

الف) عرفان اجتماعی و جامعه‌سازی

ابوسعید در نیشابور که مرکز اصلی حوادث سیاسی و اجتماعی آن روزگار محسوب می‌شد، به‌دور از فضای پرهیاهوی مذاهب و مدعیان دروغین، برای مقابله با پیامدهای حکومت سلجوقیان و کاستن از مشکلات مردم و هدایت اقشار مختلف، تلاش فراوان کرد و روش‌های خاصی را در پیش گرفت. ابوسیعد معتقد بوده است که خدمت به جامعه و مردم بدون خودسازی و پاکی درون ممکن نیست. اعتقاد راسخ ابوسعید به عرفان اجتماعی سبب شد که وی بر خلاف دیگران، به جای دوری از مردم و گوشه‌گیری، با قرار گرفتن در متن جامعه و به کارگیری شیوه‌های رفتاری و گرفتاری خاص، به اصلاح مردم و طبقۀ حاکم بپردازد. او با مهربانی و رفتاری آمخیته با طنز، به رویارویی با خشونت و بسیاری دیگر از رفتارهای ناپسندگروه‌های مختلف جامعه پرداخت و از این طریق حتی در اصلاح رفتار بسیاری از ستم‌پیشگان نیز توفیق پیدا کرد و عرفان اسلامی را در متن جامعه و محور انسجام اجتماعی قرار داد. [۳۰]

ب) ترویج اخلاق و عرفان اسلامی

  • ابوسعید به‌دلیل رفتار بر مبنای تعالیم اسلامی و سنن پیامبر اسلام، در عمل مروج اخلاق و فضایل اخلاقی و ارزش‌های انسانی بود. به‌همین دلیل با استقبال کم‌نظیر مردم مواجه شد و در زمان حیات خود در ترویج فضائل اخلاقی نقش مهمی داشت؛
  • در طول تاریخ نیز زندگی او سرمشق عارفان و مردم بوده و عالمان دینی کرامات و مقامات و سجایای اخلاقی و سخنان تأثیرگذار وی را برای مردم بازگو کرده‌اند. برای مثال این رباعی ابوسعید پرتکرارترین پند اخلاقی دربارۀ اهمیت توبه در منابر وعظ در طول تاریخ بوده و هنوز به‌طور گسترده ادامه دارد:[۳۱]
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آگر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیستصد بار اگر توبه شکستی باز آ
  • امروزه متن‌های عارفانه و حکیمانۀ او حتی در فضای مجازی و در پروفایل اشخاص منتشر می‌شود. [۳۲]

ج) ادبیات فارسی

  1. ابوسعید اولین کسی است که آرای عارفانۀ خود را به نظم فارسی و عربی در آورده است و در این زمینه پیشرو سنایی، عطار و مولانا محسوب می‌شود. گفته می‌شود که خیام در سرودن رباعی به زبان فارسی، از ابوسعید پیروی کرده است.[۳۳]
  2. کتاب اسرار التوحید که با الهام از زندگی ابوسعید نوشته شده و زندگی‌نامۀ وی محسوب می‌شود، از شاهکارهای نثر فارسی و سرمشق‌های فارسی‌نویسی بوده [۳۴] که در تاریخ ادبیات فارسی، بی‌بدیل است.[۳۵]
  3. با الهام از مقام معنوی، شخصیت مذهبی و سخنان عرفانی ابوسعید، اشعار، حکایات، تمثیل‌ها و داستان‌های زیادی در قالب شعر سروده شده که بر غنای آثار عرفانی در ادبیات فارسی افزوده است. به‌عنوان مثال می‌توان به حکایات و تمثیل‌های ابوسعید در «مصیبت‌نامه»، «الهی‌نامه»، «اسرارنامه» و «منطق الطیر» عطار اشاره کرد که از آثار غنایی ارزنده و ماندگار ادبیات فارسی محسوب می‌شود.[۳۶]
  4. همچنین حکایتهای مقام ابوسعید در مرصاد العباد نجم‌الدین راضی، مثنوی معنوی مولانا، کلیات شمس، مکارم الاخلاق از رضی‌الدین محمد نیشابوری، گلشن راز شیخ محمد لاهیجی، فتوت‌نامۀ سلطانی و حدائق الحقایق معین‌الدین فراهی هروی بازتاب پیدا کرده است.[۳۷]

راز ماندگاری و محبوبیت

به نظر پژوهشگران، شخصیت معنوی او در عرصه‌های عرفان عملی و حضور گسترده در حوزه‌های تربیتی و اجتماعی و نقش بسیاری که در همگرایی جامعه داشت، باعث شد که در بین مردم محبوبیت پیدا کند و در میان عارفان به مقام استثنایی برسد.[۳۸]

ابوسعیدپژوهی

نوشتن دربارۀ شخصیت، حالات، اقوال و حکایات مربوط به زندگی ابوسعید، از زمان حیات او شروع شد و تا امروز ادامه پیدا کرده و آثار انبوهی دربارۀ او تولید شده که از میان همۀ آنها، «حالات و سخنان ابوسعید» و «اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی‌سعید» از پژوهش‌های قدیمی[۳۹] و «ابوسعید ابوالخیر: حقیقت و افسانه» بسیار مهم است. اثر اخیر از «مایر» خاورشناس و پژوهشگر بزرگ سوییسی بوده که جامع‌ترین و ارزنده‌ترین پژوهش دربارۀ ابوسعید محسوب می‌شود. این اثر به فارسی نیز ترجمه شده است.[۴۰]

ابوسعید در موسیقی اصیل و سنتی ایران

اشعار و رباعی‌های عرفانی ابوسعید در موسیقی اصیل و سنتی ایران با صدای خوانندگان معروف ایرانی بازتولید شده است. برای مثال «عاشق کیست» نام آلبومی است با صدای شهرام ناظری و آهنگسازی امیر پورخلجی که سیزده رباعی از ابوسعید ابوالخیر در آن خوانده شده است. این آلبوم پس از انتشار، برای چند هفته در صدر آلبوم‌های پُرفروش حوزه موسیقی بود.[۴۱]

نمونه‌ای از رباعی حکیمانه

ابوسعید در رباعی زیر به ساده‌ترین شکل ممکن، رعایت اصل اخلاقی «انصاف» و «اعتدال» در روابط اجتماعی را به‌تصویر کشیده است:[۴۲]

چون تیشه مباش و جمله بر خود متراشچون رنده ز کار خویش بی‌بهره مباش
تعلیم از اره‌ گیر در امر معاشنیمی سوی خود می‌کش و نیمی می‌پاش

پانویس

  1. صريفيني، تاريخ نيشابور، 1403ق، ج12، ص537.
  2. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، ص18-19.
  3. مایل هروی، «ابوسعید ابوالخیر»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  4. محمد بن منور، اسرار التوحید، 1366ش، ج۱، ص۱۶.
  5. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، ص10-11.
  6. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، 19.
  7. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، ص38.
  8. محمد بن منور، اسرار التوحید، ۱۳۶۶ش، ص15-17.
  9. «پیام حداد عادل به نخستین کنگرۀ ملی بزرگداشت ابوسعید ابوالخیر مهنه»، وب‌سایت ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی.
  10. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، ص26.
  11. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، ص14.
  12. میرگل و دیگران، «سیری برجایگاه و نقش ابوسعید ابوالخیر در عرفان عملی»، 1395ش، ص15.
  13. «سیرۀ ابوسعید ابوالخیر؛ ترویج فضایل و مقابله با رذایل»، 1395ش، ص8.
  14. «همایش ملی بزرگداشت ابوسعید ابوالخیر در مه ولات برگزار شد»، وب‌سایت روزنامۀ خراسان.
  15. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، ص24-25.
  16. جلیلی، «واکاوی نظریۀ وحدت وجود در نگرش عرفانی ابوسعید ابوالخیر (نگاهی نو به تصوف پیر مهنه)» 1396ش، ص96.
  17. «ابوسعید ابوالخیر؛ پیشگام عرفان عملی در ادبیات فارسی»، خبرگزاری ایرنا.
  18. جلیلی، «واکاوی نظریۀ وحدت وجود در نگرش عرفانی ابوسعید ابوالخیر (نگاهی نو به تصوف پیر مهنه)» 1396ش، ص96.
  19. جلیلی، «واکاوی نظریۀ وحدت وجود در نگرش عرفانی ابوسعید ابوالخیر (نگاهی نو به تصوف پیر مهنه)» 1396ش، ص125.
  20. «پیام حداد عادل به نخستین کنگرۀ ملی بزرگداشت ابوسعید ابوالخیر مهنه»، وب‌سایت ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی.
  21. شریفی، حسین، «در آمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  22. «هزارۀ ابوسعید ابوالخیر برگزار می‌شود»، وب‌سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  23. «سیره ابوسعید ابوالخیر؛ ترویج فضایل و مقابله با رذایل»، 1395ش، ص3.
  24. «نگاهی به آرامگاه ابوسعید ابوالخیر در ترکمنستان»، خبرگزاری ایرنا.
  25. «تندیس ابوسعید ابوالخیر درمیدان منیریه نصب شد»، وب‌سایت روزنامۀ دنیای اقتصاد.
  26. «تندیس ابوسعید ابوالخیر درمیدان منیریه نصب شد»، وب‌سایت روزنامۀ دنیای اقتصاد.
  27. کمال‌الدینی و طحانی، «سیرۀ ابوسعید ابوالخیر؛ ترویج فضایل و مقابله با رذایل»، 1395ش، ص6.
  28. دامادی، «تأثیر ابوسعید ابوالخیر در ادبیات فارسی»، 1355ش، ص262.
  29. «پیام حداد عادل به نخستین کنگرۀ ملی بزرگداشت ابوسعید ابوالخیر مهنه»، وب‌سایت ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی.
  30. خوشحال و نظریانی، «اثرگذاری تحولات سیاسی و اجتماعی قرن پنجم بر رفتار و گفتار ابوسعید ابوالخیر»، 1386ش، ص64.
  31. «سیرۀ ابوسعید ابوالخیر؛ ترویج فضایل و مقابله با رذایل»، 1395ش، ص6.
  32. «متن ابوسعید ابوالخیر»، وب‌سایت زیبا متن.
  33. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، ص37-39.
  34. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، ص86.
  35. «گوهر متون (کتابشناسی)؛ اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابی سعید»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  36. دامادی، ابوسعیدنامه، 1374ش، ص88.
  37. دامادی، «تأثیر ابوسعید ابوالخیر در ادبیات فارسی»، سال 1355ش، ص262-267.
  38. «ابوسعید ابوالخیر؛ پیشگام عرفان عملی در ادبیات فارسی»، خبرگزاری ایرنا.
  39. مایل هروی، «ابوسعید ابوالخیر»، وب‌سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  40. «هزارۀ ابوسعید ابوالخیر برگزار می‌شود»، وب‌سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  41. «رباعی‌ها تابلوهای نقاشی هستند»، خبرگزاری تسنیم.
  42. محمدعلی، «اندرزهای اخلاقی ابوسعید ابوالخیر»، وب‌سایت روزنامۀ اطلاعات.

منابع

  • «ابوسعید ابوالخیر؛ پیشگام عرفان عملی در ادبیات فارسی»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 27 دی 1398ش.
  • «پیام حداد عادل به نخستین کنگرۀ ملی بزرگداشت ابوسعید ابوالخیر مهنه»، وب‌سایت ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، تاریخ درج مطلب: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ش.
  • «تندیس ابوسعید ابوالخیر درمیدان منیریه نصب شد»، وب‌سایت روزنامۀ دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: 5 مرداد 1386ش.
  • جلیلی، رضا، «واکاوی نظریۀ وحدت وجود در نگرش عرفانی ابوسعید ابوالخیر (نگاهی نو به تصوف پیر مهنه)» فصلنامۀ تخصّصي زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، شمارۀ 21، زمستان 1366ش.
  • خوشحال، طاهره و نظریانی، عبدالناصر، «اثرگذاری تحولات سیاسی و اجتماعی قرن پنجم بر رفتار و گفتار ابوسعید ابوالخیر»، مجلۀ پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شمارۀ 8، بهار و تابستان 1386ش.
  • دامادی، سیدمحمد، ابوسعیدنامه، تهران، دانشگاه تهران، 1374ش.
  • دامادی، محمد، «تأثیر ابوسعید ابوالخیر در ادبیات فارسی»، مجلۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان) دورۀ اول، شماره 13 و 14، 1355ش.
  • «رباعی‌ها تابلوهای نقاشی هستند»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۱۴ آذر ۱۳۹۶ش.
  • «سیرۀ ابوسعید ابوالخیر؛ ترویج فضایل و مقابله با رذایل»، کنگرۀ بینالمللی زبان و ادبیات، 1395ش.
  • شریفی، حسین، «در آمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ بازدید: 7 مرداد 1402ش.
  • صريفيني، ابراهيم بن محمد،‌ تاريخ نيسابور، به كوشش محمدكاظم محمودي، قم، 1403ق.
  • کمال‌الدینی، محمدباقر و طحانی، احمد، «سیره ابوسعید ابوالخیر؛ ترویج فضایل و مقابله با رذایل»، کنگرۀ بینالمللی زبان و ادبیات، 1395ش.
  • «گوهر متون (کتابشناسی)؛ اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابی‌سعید»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ بازدید: 24 تیر 1402ش.
  • محمد بن منور، اسرار التوحید، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، ۱۳۶۶ش.
  • محمدعلی، «اندرزهای اخلاقی ابوسعید ابوالخیر»، وب‌سایت روزنامۀ اطلاعات، تاریخ درج مطلب: 4 دی 1393ش.
  • مایل هروی، نجیب، «ابوسعید ابوالخیر»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 21 خرداد 1399ش.
  • «متن ابوسعید ابوالخیر»، وب‌سایت زیبا متن، تاریخ بازدید: 24 تیز 1402ش.
  • میرگل، احمد و دیگران، «سیری بر جایگاه و نقش ابوسعید ابوالخیر در عرفان عملی»، مجلۀ مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، دورۀ دوم، شمارۀ 2، 1395ش.
  • «نگاهی به آرامگاه ابوسعید ابوالخیر در ترکمنستان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 23 مرداد 1387ش.
  • «هزاره ابوسعید ابوالخیر برگزار می‌شود»، وب‌سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 18 فروردین 1398ش.
  • «همایش ملی بزرگداشت ابوسعید ابوالخیر در مه ولات برگزار شد»، وب‌سایت روزنامۀ خراسان، تاریخ بازدید: 24 تیر 1402ش.