ایزدبانو
ایزدبانو؛ خدای زنانه در فرهنگهای باستانی و ادیان چندخدایی.
ایزدبانو، خدایان زنانهای هستند که پرستش آنها در جوامع کهن رواج داشته است. ایزدبانوان مورد پرستش در دوران باستان، بیشتر نگهبانان زمین، آبها و مرتبط با عشق، باروری و حاصلخیزی بودند.
مفهومشناسی
ایزدبانو در لغت بهمعنای الهه و نیمهخدای مؤنث است.[۱] در اصطلاح نیز ایزدبانو، به خدای زنانهای گفته میشود که پرستش آنها در ادیان چندخدایی رایج بوده است.[۲]
تاریخچه
جوامعی از انسانها در برخی ادوار تاریخ، به زنانگی هستی ایمان داشته و این انگاره را در قالب برتری اجتماعی زن، نشان دادهاند. در قرآن نیز به نمونهای از این برتری زنانه با معرفی ملکۀ سبا، اشاره شده است.[۳] از دوران پرستش ایزدبانوان، با عنوان «مادرسالاری» یاد میشود که اعضای جامعه در نسبت با مادر تعریف میشدند. گروهی از پژوهشگران بر این باورند که در جوامع نخستین، «مادری» مهمترین کارکرد اجتماعی زن بوده و تمام زنان بهعنوان مادران گروه شناخته میشدند.[۴] زنان در تولید نیز اهمیت حیاتی داشته و از نظر اقتصادی، مستقل بودند.[۵] با توجه به این دیدگاه که زن خاستگاه باروری، زندگی، بخشش و رحمت دانسته میشد، انگارۀ ایزدبانو شکل گرفت. ایزدبانوان در این دوران، از قدرتی فراوان برخوردار بوده و نماد زمین (باروری)، چشمه (جوشش و حیات) و درخت و گیاه (سرسبزی و نشاط) بودهاند.[۶] در دورۀ باستان، زن موجودی مقدس محسوب شده و بیشتر خدایان را مؤنث قلمداد میکردهاند که دلیل آن پاکی و زایش زنان بوده است. خدایبانوان، اولین نمونۀ نمایش خصایص زنانه بوده و نهتنها مادر انسانها، بلکه مادر تمامی موجودات زنده محسوب میشدهاند.[۷]
ویژگیها
در منابع مختلفی از ویژگیهای مشترک ایزدبانوان سخن گفته شده که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- همبستگی با جنگ و شکار و نیز بههمراه داشتن سلاح؛[۸] همچنین، شیر در بسیاری ازتندیسها، بهعنوان مرکب ایزدبانوان بوده است.[۹]
- کارشناسان، تأکید گذشتگان بر همراهی کودکان با ایزدبانوان را نمادی از بیان نیاز و خواست کهن آدمی برای زایندگی پربرکت میدانند تا نسلی پرشمار پدید آمده و خاندان و سامان را نیرو بخشند.[۱۰]
- برهنگی برخی از پیکرههای ایزدبانوان، جدای از نمایش جاذبۀ زنانه، بهدلیل نیروی حمایتگر آنها در قالب سنتی مادرخدا بوده است.[۱۱] بسیاری از تندیسها نیز نشاندهندۀ پوشش ایزدبانوان با ردایی بلند هستند.[۱۲]
- درشتنمایی اندامهای زنانه در تندیسها بیانگر تأکید بر حاصلخیزی و باروری بوده است نه امر جنسی و لذتجویانه آنگونه که در دنیای مدرن رایج است.[۱۳]
- برخی از تندیسها و تصاویر برجای مانده از ایزدبانوان، در اطراف سر خود هالهای ایزدی داشته و تاجی باشکوه بر سر دارند که نمادی از الهه بودن آنها است. همچنین، در برخی موارد، شاخههایی از گیاهان گلدار نیز در اطراف و دستان آنها دیده میشود.[۱۴]
- از جمله ویژگیهای ایرانیان برای خدایان و ایزدبانوان خود، نثار غیرخونین بوده که بدون کشتار انسان و ریختن خون، خدایان برکتبخش را خشنود و راضی نگه میداشتهاند. در سرزمین ایران، هرگز قربانی انسان رایج نبوده و این در حالی است که در بسیاری از تمدنهای گذشته، هرکدام برای راضی نگهداشتن خدایان، انسانی را قربانی میکردهاند. این آیین کهن چنان نزد ایرانیان نکوهیده بوده که بر اساس منابع، داریوششاه، پیکهایی را به نقاط مختلف فرستاده و این امر را جرم دانست.[۱۵]
- ایزدبانوان ایرانی در مقابل گناه، خویشتندار معرفی شدهاند، این در حالی است که اسطورههای یونانی زن را منشأ گناه و فتنهانگیزی دانستهاند.[۱۶]
- بسیاری از ایزدبانوان در ایران و جهان باستان، همواره نمادی از پاکدامنی، عفت و حیا بوده و از آنها بهعنوان نگهبانانی برای دختران و زنان یاد میشده است؛ مانند آناهیتا و آرتمیس.[۱۷]
ایزدبانوان جهان باستان
از دوران نوسنگی، نخستین نمونههای پیکرکهای زنانه در بسیاری از مناطق در سبکها و شیوههای مختلفی کشف شدهاند. ساخت پیکرکهای زنانه توسط انسانهایی که با استقرار در روستاهای نخستین به دامداری و کشاورزی مشغول شدند، زمانی آغاز میشود که ساختار اقتصادی آنها بهصورت کامل به حاصلخیزی زمین و فزونی برکت وابسته بوده است. کارشناسان معتقدند که این گرایش، نشانی از باور این مردمان به دینی بوده که ناظر بر باروری بوده است.[۱۸]
از مهمترین ایزدبانوان جهان باستان میتوان به «نانا» اشاره کرد که در میان مردم اور، بهمفهوم «مادر» مورد استفاده است. این واژه در زبان پارسی به «ننه» تبدیل شده و در بسیاری از زبانهای دیگر نیز میتوان آن را دریافت. از دیگر ایزدبانوان جهان باستان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اینانا: نگهبان زندگی، مظهر باروری و زایندۀ گیاهان نزد سومریان بوده که در کتیبهای بر دیوارۀ کوهی در منطقۀ سرپل ذهاب به او اشاره شده است.[۱۹]
- ایشتار: ایزدبانوی عشق و جنگ که واژگان استار و ستاره را از دیگر نامهای این ایزدبانو میدانند.[۲۰]
- هالا: ایزدبانوی شفادهندۀ بیماران و همسر آدار (خدای خورشید).[۲۱]
- کو آن یین: ایزدبانویی که از قحطی میان انسانها رنج کشیده و دانۀ برنج و گاو شخمزن را برای یاری انسانها از آسمان به زمین فرستاده است.
- ماتسو: خدایبانوی دریاها و نجاتبخش دریانوردان و ماهیگیران.
- کو آن نون: ایزدبانوی نگهبان زنان باردار و کودکان آنها.[۲۲]
- تامار: خدایبانوی آسمان و ناظر بر چرخش فصلها.
- گایا: نخستین نگهبان باروری در فرهنگ یونانیان و خدای بزرگ زمین.[۲۳]
- هستیا: ایزدبانوی نگهبان کاشانه و اجاق.
- آتنا: ایزدبانوی شهر، پشتیبان زندگی متمدن، صنایع دستی و کشاورزی.[۲۴]
ایزدبانوان ایران باستان
پژوهشگران معتقدند که در جوامع ساکن فلات ایران از دوران نوسنگی تا پایان حکومت ساسانیان، ایزدبانوان به شیوههای مختلفی پرستیده شده و برای آنها، نیایشگاهها و تندیسهایی نیز ساخته میشده است. کارشناسان بر این باورند که شمار بسیار پیکرههای باروری در ایران، نشاندهندۀ دیدگاه نیاکان ما به قوانین حاکم بر زندگی بوده و ترس همیشگی آنها را از قهر طبیعت بیان میکند. در این میان، زنان، همواره در جایگاه میانجی و نیروی برکتبخش آسمانی با زندگی زمینی حضور داشتهاند.[۲۵] از جمله ایزدبانوان ایران باستان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- دین (دئنا): ایزدبانوی دین، اندیشه، شناخت و وجدان. دئنا، به آدمیان نیرو میدهد تا راه اهورایی را برگزینند.[۲۶] در اسطورههای ایرانی، دختران جوان ایرانی، به پیروی از دئنا کمربندی میبستند تا با دورکردن گناه از وجود خود، هم خود و هم زمین را زیباتر کنند.[۲۷]
- نارونته (ناروندی): ایزدبانوی محبوب باستان که در بسیاری از کتیبهها از او یاد شده است.[۲۸]
- اشی (اشیوهی/ اشی خوب): خدای مادینۀ باروری که از جوانان آمادۀ زناشویی نگهداری میکرده است. در منابع آمده که حتی جانوران نیز در هنگام جفتیابی به او پناه میبردند.
- اردوی سورا اناهیتا (آبهای نیرومند بیآلایش): سرچشمۀ تمامی آبهای روی زمین و منبع تمامی باروریها بوده که تندیسهای بسیاری از او را در شهرهای بابل، دمشق، همدان، سارد و شوش ساخته بودند.[۲۹] این ایزدبانوی هندوایرانی، اسطورۀ آناهیتا، از ارتباط مستقیم زنانگی با عقلانیت و قدرت مادرانه، باروری، عشق و دوستی، شفابخشی، پاکیزگی و آبادانی حکایت دارد.[۳۰]
- ناهید: ایزدبانوی محبوب مردم ایران؛ از دیگر نامهای او «بغدخت» یا «بیدخت» بوده است.
- چیستا (چیستیا): ایزدبانوی دانش، خرد، فرزانگی و یاور دانشمندان و پژوهشگران.[۳۱]
- امُرداد (امرتات): ایزدبانوی گیاهان.[۳۲]
- خرداد (هئورتات): نگهبان آب و یاور همیشگی امرداد که با دیوان خشکسالی و بیآبی میجنگد.[۳۳] در برخی منابع، خرداد را دارای صفات اهورایی همچون کمال، سلامتی، حیاتبخشی، محافظت و پرستاری حیات نیکو در خردی مادرانه توصیف کردهاند.[۳۴]
- سپندارمذ: ایزدبانویی که مظهر مهربانی، صلحجویی و بردباری اهورایی بوده و نگهبان زمین تلقی میشده است. نقش زنان در ایران باستان، متأثر از اسطورههای اوستایی بوده و زنان در راستای صفات سپندارمذ یعنی فروتنی، جانبازی و فداکاری تربیت میشدند. ایرانیان در آن دوران معتقد بودند که سپندارمذ راهنمای زنان و دختران و نیز پشتیبان زنان درستکار و شوهردوست است.[۳۵]
جایگاه ایزدبانوان در میان مردم
پرستش الهۀ مادر، در حوزۀ فرهنگ مدیترانه، ایران، آسیای مرکزی، روم، بینالنهرین و یونان رواج داشته است. برخی بر این باورند که ایزدبانوان بهدلیل ارتباط با زمین، برای مردم ملموستر از خدایان پدر که زورمند و در آسمان بودهاند، بودهاند. حاصلخیزی، باروری، فرزندآوری و حمایت از زنان باردار نیز از جمله اهداف و وظایف ایزدبانوان بوده است. ایزدبانوان همواره با آب، باران، روییدنیها، عشق و زناشویی در ارتباط بوده و بیشتر معابد مرتبط با آنها در کنار چشمهها ساخته شدهاند.[۳۶]
نقش و جایگاه زن در جامعۀ ایرانی، همواره در ذهن و ناخودآگاه جمعی ایرانیان، مهم و پررنگ بوده و زنان همواره از قداست مادر- دختری برخودار بودهاند. زنان، در عهد قدیم و در جامعۀ ایرانی، خورشید روحانی جامعۀ خود بوده و ایزدبانوانی محسوب میشدند که ستایش شده و در جایگاه خدایی قرار داشتهاند.[۳۷]
همچنین، در بسیاری از اقوام کوچنشین و روستاهای ایران، هنوز کشاورزی را امری زنانه میدانند زیرا بر این باورند که زنان بر کنترل قوای بارورکننده توانا بوده و راه سبز کردن گیاهان و به ثمر نشاندن آنها را بهتر از مردان میدانند.[۳۸]
پانویس
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ الهه.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص2.
- ↑ سعیدی و محمدی بدر، «اسطوره و بازتاب آن در روانشناسی زنان و علت رویکرد منفی ایزدبانوان و زنان حماسهساز»، 1394ش، ص144.
- ↑ رید، مادرسالاری، 1387ش، ص41.
- ↑ میرخوشخو و عالم، «بررسی اسطورهشناختی جایگاه ایزدبانوان در جهان فکری- معنوی ایرانیان باستان»، 1396ش، ص182.
- ↑ فرنبغ دادگی، بندهش، 1380، ص84.
- ↑ سعیدی و محمدی بدر، «اسطوره و بازتاب آن در روانشناسی زنان و علت رویکرد منفی ایزدبانوان و زنان حماسهساز»، 1394ش، ص131-132.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش،.
- ↑ طاهری، «کهنالگوی شیر در ایران، میانرودان و مصر باستان»، 1391ش، ص90.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص162.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص24.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص175.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص57.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص182.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص153.
- ↑ Hamilton, Edith, Mythology, Dorris Fielding Reid, 1967, P73.
- ↑ «ایزدبانوی ارمنی»، وبسایت راسخون.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص22.
- ↑ Wolkstein, “inanna queen of heaven and earth: her stories and hymns from sumer”, 1983, P19.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص32.
- ↑ Sassmannshausen, “the adaptation Civilization”, 2000, P409.
- ↑ پیگوت، ژولیت، اساطیر ژاپن، باجلان فرخی، تهران، اساطیر، 1373ش، ص91.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص63.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص68.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص117.
- ↑ یوسفی، پایدیا، ج1، 1387ش، ص33.
- ↑ صانعپور، «خرد زنانه دراسطورههای ایران باستان»، 1400ش ، ص177.
- ↑ شهریاری، زن در اساطیر ایران و بین النهرین، 1379ش، ص114.
- ↑ هینلز، شناخت اساطیر ایران، 1368ش، ص38.
- ↑ بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، 1375ش، ص260.
- ↑ صانعپور، «خرد زنانه دراسطورههای ایران باستان»، 1400ش ، ص179.
- ↑ طاووسی، «خویشکاری مردمان نسبت به امشاسپندان»، 1368ش، ص38.
- ↑ طاهری، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، 1393ش، ص130.
- ↑ صانعپور، «خرد زنانه دراسطورههای ایران باستان»، 1400ش ، ص174.
- ↑ پورداوود، ابراهیم، یشتها، بمبئی، بینا، 1307ش، ص97.
- ↑ دورانت، تاریخ تمدن؛ مشرق زمین گاهوارۀ تمدن، ج1، 1365ش، ص34.
- ↑ میرخوشخو و عالم، «بررسی اسطورهشناختی جایگاه ایزدبانوان در جهان فکری- معنوی ایرانیان باستان»، 1396ش، ص180.
- ↑ «ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان/ کشف رازهای بزرگ زنانه از تندیسهایی کوچک»، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی.
منابع
- «ایزدبانوی ارمنی»، وبسایت راسخون، تاریخ بازدید: 3 خرداد 1402ش.
- «ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان/ کشف رازهای بزرگ زنانه از تندیسهایی کوچک»، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 26 فروردین 1394ش.
- بهار، مهرداد، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، آگاه، 1375ش.
- پورداوود، ابراهیم، یشتها، بمبئی، بینا، 1307ش.
- پیگوت، ژولیت، اساطیر ژاپن، باجلان فرخی، تهران، اساطیر، 1373ش.
- دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ تمدن؛ مشرق زمین گاهوارۀ تمدن، بهترجمۀ احمد آرام، ج1، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1365ش، ص34.
- رید، ایولین، مادرسالاری، ترجمۀ افشنگ مقصودی، تهران، گل آذین، 1387ش.
- سعیدی، نسرین و محمدی بدر، نرگس، «اسطوره و بازتاب آن در روانشناسی زنان و علت رویکرد منفی ایزدبانوان و زنان حماسهساز»، فصلنامۀ ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، س11، شماره 39، 1394ش.
- شهریاری، کیهان، زن در اساطیر ایران و بین النهرین، تهران، فارابی، 1379ش.
- صانعپور، مریم، «خرد زنانه دراسطورههای ایران باستان»، پژوهشنامۀ زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، س12، شمارۀ 2، 1400ش.
- صراف، محمدرحیم، مذهب قوم ایلام، تهران، سمت، 1384ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 25 اردیبهشت 1402ش.
- گیرشمن، رومن، چغازنبیل، ترجمۀ اصغر کرمی، تهران، سازمان میراث فرهنگی، 1364ش.
- طاهری، صدرالدین، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، 1393ش.
- طاهری، صدرالدین، «کهن الگوی شیر در ایران، میان رودان و مصر باستان»، مجلۀ هنرهای زیبا، شمارۀ 49، 1391ش.
- طاووسی، محمود، «خویشکاری مردمان نسبت به امشاسپندان»، ماهنامۀ فروهر، شمارۀ 317، 1368ش.
- فرنبغ دادگی، بندهش، بهتحقیق مهرداد بهار، چ2، تهران، توس، 1380ش.
- میرخوشخو، آمنه و عالم، عبدالرحمن، «بررسی اسطورهشناختی جایگاه ایزدبانوان در جهان فکری- معنوی ایرانیان باستان»، فصلنامۀ ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی، سال 13، شماره 46، 1396ش.
- هینلز، جان، شناخت اساطیر ایران، ترجمۀ ژاله اموزگار و احمد تفضلی، تهران، چشمه، 1368ش.
- یوسفی، آزیتا، پایدیا، ترجمۀ محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، 1387ش.
- Hamilton, Edith, Mythology, Dorris Fielding Reid, 1967.
- Sassmannshausen, L., “the adaptation Civilization”, in karel van lerberghe, Gabriela Voet., languages and cultures in contact at the crossroads of civilizations in the Syro-Mesopotania realm, Peerters Publishers, 2000.
- Wolkstein, Diane & smuel Noah, Kramer, “inanna queen of heaven and earth: her stories and hymns from sumer”, New York, Harper & Row, 1983.