بادبادک
بادبادک؛ بازیچهای با یک چارچوب سبک و پوششی نازک از کاغذ یا مادهای دیگر برای پرواز دادن در آسمان
بادبادک، نوعی وسیلهی بازی برای کودکان و بزرگسالان است که میتواند از جنس کاغذ، پلاستیک و چوب باشد. این وسیله بازی را بهکمک نخ یا ریسمانی به هوا میفرستند.[۱] این اسباببازی، که از کهنترین ابزارهای بازی است، هنوز هم در بسیاری از نقاط جهان رواج دارد. بادبادک، با نامهایی دیگر همچون «بادپرک»، «کاغذباد»، «بادپر» و «کاغذهوایی» نیز در منابع ادبی و عامیانهی ایران وجود دارد.[۲] برخی دیگر، بادبادک را «مرغ کاغذی» میگویند.[۳]
پیشینه بادبادک
بادبادک را بسیاری از مورخان، از جمله اختراعات کهن در سرزمین چین میدانند. این بازیچه، که در چین با نام «مو یوان» شناخته میشود، اوایل از خیزران و ابریشم، تهیه میشد که بعدها کاغذ جایگزین ابریشم شد. بادبادک، در ابتدا، وسیلهای نظامی بود اما، بعدها به یکی از تفریحات مردمی تبدیل شده و به نقاط دیگری از جهان، از جمله کشورهای آسیایی، اروپایی و نیز آمریکا راه یافت.
بادبادک بازی، از بازیهای رایج در دوران صفویان، در ایران، بوده است. برخی از مورخان، قدمت این بازی را به قرن 2ق، نسبت میدهند.[۴] این بازی، که بیشتر مناسب ردهسنی کودکان بین 10 تا 12 ساله است، معمولا در فصول بهار و تابستان، انجام میشود.[۵] هرچند، بادبادک بازی امروزه، از طرفداران کمتری برخودار است، اما، در چند سال اخیر، شهرداریهای شهرهای بزرگ مانند تهران و اصفهان، مسابقاتی را در راستای زنده نگه داشتن این نوع از بازیهای سنتی برپا میکنند.
بادبادک در ادبیات ایران
بادبادک، همچون سایر واژگان کهن، در نظم و نثر ادیبان ایرانی، جایگاه داشته است. برای مثال صائب تبریزی در شعر خود میگوید:[۶]
به صد امید دل دادم به دست او، ندانستم | که مصحف را ز شوخی طفل کاغذبـاد میسازد |
ساختار بادبادک
چهارچوب بادبادک باید آنقدر سبک باشد که توانایی پرواز در آسمان را داشته باشد. سپس، دنبالههایی به آن متصل میکنن که در زیبایی آن تأثیرگذار است. پس از وصل مقداری نخ به بادبادک، آن را در مسیر جریان باد در هوا، پرواز میدهند.[۷] بادبادک، معمولا از تکه پارچههای نخی، نایلونی یا کاغذهای رنگی درست میشود. برخی، برای مقاومسازی بیشتر آن در برابر فشار هوا، از دو یا چند قطعه از جنس نی، چوب، آلومینیوم و یا پلاستیک استفاده میکنند. نخ نازک و محکم، فانوس و شمع نیز از جمله تجهیزات تکمیلی بادبادک محسوب میشود.[۸]
شکل ظاهری و طرح اولیهی ساخت بادبادک، در نقاط مختلف ایران مشابه است. در ابتدا، کاغذ را بهشکل مربع یا لوزی برش میدهند. سپس، دو عدد چوب نازک یا نی سبک را که منعطف باشند، در اندازههای حدود 40 تا 50 سانتیمتری بر روی یکدیگر سوار کرده و از دو سر وسط با نخی به یکدیگر میبندند. پس از آن، وسط و نوک چوبها را بهصورتی محکم به کاغذ میچسبانند و از یک نقطهی بادبادک، نخ درازی را وصل کرده و به دو سر دیگر بادبادک، حلقههایی را همچون گوشواره، به بادبادک آویزان میکنند.[۹] برخی نیز، به بادبادکهای تخت، دُم یا دنبالهای را اضافه میکنند که همهی این تجهیزات (دنباله و گوشوارهها) در حفظ تعادل بادبادک مؤثر بوده و از کج شدن و سرنگون شدن آن، جلوگیری میکند. اسکلت یا چهارچوب بادبادک نیز مانع از مچاله شدن آن در برابر باد میشود.[۱۰]
بادبادک در نقاط مختلف ایران
در تهران، ساخت بادبادک با ترفندهایی ویژهتر صورت میگرفت. کودکان تهرانی، به نخ بادبادک، تکههایی اضافه میکردند که به «قاصد» مشهور بودند. قاصد، تکه کاغذی سفید بود دارای ابعاد ۱۰×۱۰ سانتیمتر که پس از روی هم قرار گرفتن دو سر آن، در وسط آنها سوراخی ایجاد میشد. پس از آن، کودکان، سر نخ را داخل این سوراخها کرده و در هنگام وزش باد، این کاغذها بهسمت بالا میرفتند. بادبادک بازی، معمولا در طول روز انجام میگیرد. در هنگام غروب و اوایل شب، معمولا از فانوس استفاده میکردند که برای ساخت آن، دو قطعه مقوای دایرهای و یک تکه کاغذ رنگی نازک (به رنگ روشن) نیاز است تا شکل قوطی اولیه آن تهیه شود. در قسمت مقوایی بالا، سوراخی را ایجاد میکنند تا در صورت روشن کردن شمع در قوطی، جریان هوا نیز در آن وجود داشته باشد. همچنین، نخ بادبادک را از سوراخ ایجاد شده در قوطی رد میکنند و وقتی هوای داخل قوطی گرم شد، براساس قانون فیزیک که هوای گرم بهسمت بالا میرود، با وزش باد، قوطی کمکم بهسمت بالا حرکت میکند و به سمت سر بادبادک رفته تا به آن برسد. درصورت برخورد شمع با بادبادک، این بازیچه آتش گرفته و در نهایت سقوط میکند.
کودکان در بیرجند، دو نوع بادبادک به نامهای «کاقَز بادِ سیخی» و «کاقز باد نیی» دارند. در نوع کاغذ باد سیخی، از 6 سیخ باریک و کاغذی به ابعاد ۲۵×۲۰ سانتیمتری استفاده میکنند. همچنین، یک «دُمباله» را به وسط ضلع پایینی و نخی بسیار محکم را به وسط ضلع بالایی بادبادک وصل کرده و در روزهای بادی، آن را بهاصطلاح «به باد (وبّاد)» میدادند. در کاغذ باد نیی نیز از نی بهجای سیخ استفاده کرده و روی تکه کاغذی میچسباندند. ترفند ساخت این بادبادک به این صورت است که به نیها انحنا داده شده و با نخ میبستند. سپس، به این نخ، کاغذهایی بهشکل دندان موشی، که به آن «قرقره» میگفتند، آویزان میکردند تا در هوا صدا کنند. ظاهر این نوع از بادبادک، بهشکل نیم استوانهای است که از طول برش خورده باشد. برخی، خلاقیت بیشتری به خرج داده و یک کیسه حاوی خاکهزغاله را به انتهای دنباله میبستند و یک تکه آتش در میان آن قرار میدادند. وقتی بادبادک به هوا میرفت، بر اثر وزش باد، خاکهزغالها گُر گرفته و نوعی آتشبازی نیز ایجاد میشد.[۱۱]
در اصفهان نیز، کودکان، بههنگام وزش باد، شروع به ساخت «مُرکاغذی (مرغ کاغذی یا ملاکاغذی)» میکردند.[۱۲] بازیکنان، در این بازی، گاهی به مسابقه پرداخته و هر که بادبادک خود را بالاتر میفرستاد، یا درصورتیکه بادبادک دیگری را به زمین میانداخت، بهعنوان برنده، تعیین میشد.[۱۳] بسیاری از مواقع، بادبادک بازی در پشتبام خانهها انجام میگرفت.[۱۴]
انواع بادبادک
بادبادک تخت، بادبادک کمانی، بادبادک جعبهای، دلتایی و انعطافپذیر از رایجترین انواع بادبادک در ایران هستند. این بادبادکها، در کلیات با یکدیگر مشابه بوده و تنها، در دنباله و نحوه دوخت متفاوت هستند. برای مثال، بادبادک کمانی، بهدلیل داشتن انحنا، نیازی به دنباله ندارد. بادبادک جعبهای، بهصورت جعبههای مثلثی، مربعی یا مستطیلی هستند. بادبادک دلتایی دارای سهگوش و پرهای بهصورت عمودی است که به بدنه وصل میشود. بادبادک انعطافپذیر نیز از چند قطعه تشکیل شده و این قطعات باید به نحوی به یکدیگر دوخته یا چسبانده شوند که در هنگام وزش باد، شکلی معین به خود بگیرند، مانند چترنجات.[۱۵]
گستره جغرافیایی بادبادک
علاوه بر نقاط مختلف در ایران، در مناطقی همچون افغانستان و پاکستان نیز بادبادک بازی، تاریخچهای کهن دارد. پاکستانیها در هنگام جشنها و مسابقات خود، این نوع بازی را اجرایی میکردند.[۱۶] در کابل نیز، کودکان بههنگام جشن گل سرخ، مسابقه «گودیپران بازی» را اجرا میکنند.[۱۷]
پانویس
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه بادبادک.
- ↑ غیاثاللغات، ۱۳۷۵ش، ذیل کاغذباد؛
فرهنگ رشیدی، ۱۳۳۷ش، ص۱۹۲؛
پاینده لنگرودی، فرهنگ گیل و دیلم، ۱۳۶۶ش، ص۸۱؛
شاملو، کتاب کوچه، ج1، ۱۳۷۷ش، حرف ب، ص192. - ↑ ثروت، فرهنگ لغات عامیانه و معاصر، ۱۳۷۷ش، ص۸۳.
- ↑ Floor, Games Persians Play, 2011, P.11-12.
- ↑ جناب، فرهنگ مردم اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۲۶۸.
- ↑ صائب تبریزی، دیوان، اشعار، غزلیات، غزل شماره 3002، بیت 2، سایت گنجور.
- ↑ داعیالاسلام، فرهنگ نظام، ۱۳۶۲ش، ص۵۳۵؛
معین، فرهنگ، ج1، ۱۳۸۲ش، ص367؛ - ↑ شاملو، کتاب کوچه، ج1، ۱۳۷۷ش، حرف ب، ص192؛
پدرام، «جشن گل سرخ در افغانستان»، ۱۳۷۱ش، ص۳۲؛
محمدی، ائل لر، اویون لار، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۳؛
فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان، ج6، ۱۳۸۲ش، ص23. - ↑ محمدی، ائل لر، اویون لار، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۳-114.
- ↑ باغچهبان، نوروزها و بادبادکها، 1394ش، ص۲۱.
- ↑ رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۵۵۷-۵۵۸.
- ↑ جناب، فرهنگ مردم اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۳۳۰.
- ↑ قزل ایاغ، راهنمای بازیهای ایران، ۱۳۷۹ش، ص۷۳۵.
- ↑ هاشمنیا، فرهنگ مردم گروس، ۱۳۸۰ش، ص۸۵؛
همایونی، فرهنگ مردم سروستان،۱۳۷۱ش، ص۵۱۶؛
قرنجیک، مردمنگاری بازیهای محلی استان ایلام، ۱۳۷۴ش، ص۱۰۲. - ↑ فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان، ج6، ۱۳۸۲ش، ص24.
- ↑ شهریار نقوی، فرهنگ اردو ـ فارسی، ۱۳۷۰ش، ص۹۵ و 131؛
فیروزالدین، فیروزاللغات، ]بیتا[، ص۲۰۴. - ↑ پدرام، «جشن گل سرخ در افغانستان»، ۱۳۷۱ش، ص۳۲-۳۳.
منابع
- باغچهبان، ثمین، نوروزها و بادبادکها، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1394ش.
- پاینده لنگرودی، محمود، فرهنگ گیل و دیلم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶ش.
- پدرام، لطیف، «جشن گل سرخ در افغانستان»، آشنا، تهران، س1، شماره 4، ۱۳۷۱ش.
- ثروت، منصور و انزابینژاد، رضا، فرهنگ لغات عامیانه و معاصر، تهران، سخن، ۱۳۷۷ش.
- جناب، علی، فرهنگ مردم اصفهان، بهتحقیق رضوان پورعصار، اصفهان، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۵ش.
- داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، دانش، ۱۳۶۲ش.
- رضایی، جمال، بیرجندنامه، بهتحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش.
- شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، ۱۳۷۷ش، حرف ب.
- شهریار نقوی، حیدر، فرهنگ اردو ـ فارسی، پاکستان، بینا، ۱۳۷۰ش.
- صائب تبریزی، دیوان، اشعار، غزلیات، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 9 بهمن 1400ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 9 بهمن 1400ش.
- غیاثاللغات، غیاثالدین محمد رامپوری، بهتحقیق منصور ثروت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش.
- فرهنگ رشیدی، عبدالرشید تتوی، بهتحقیق محمد عباسی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۷ش
- فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان، تهران، ۱۳۸۲ش.
- فیروزالدین، فیروزاللغات، لاهور، بینا، بیتا.
- قرنجیک، زلیخا، مردمنگاری بازیهای محلی استان ایلام، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۴ش.
- قزل ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، کمیسیون ملی یونسکو، ۱۳۷۹ش.
- محمدی، مهین و کامرانی، حسن، ائل لر، اویون لار، اردبیل، ۱۳۸۴ش.
- معین، محمد، فرهنگ، تهران، زرین، ۱۳۸۲ش.
- هاشمنیا، محمود و ملکمحمدی، ملوک، فرهنگ مردم گروس، بیجار، ۱۳۸۰ش.
- همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱ش.
- Floor, W., Games Persians Play, Washington, 2011.