خاقانی
خاقانی، شاعر ایرانی در سدۀ ششم هجری.
خاقانی، شاعر ایرانی قرن ششم هجری است و از بزرگترین قصیدهسرایان محسوب میشود. خاقانی در شعر، سبک ویژهای دارد و شاعران بزرگی مانند حافظ و سعدی از وی اقتباس کردهاند.
نامگذاری
نام خاقانی، «بَدِیل» و لقب او «افضلالدین» است. در برخی منابع، با لقب «حِسانُالعَجَم» نیز خوانده شده است. او، ابتدا تخلص «حقایقی» را برای خود انتخاب کرد و بعد از واردشدن به دربار «خاقان اکبر منوچهر شِروانشاه»، تخلص «خاقانی» را برگزید.[۱] عناوین کامل او در منابع «افضلالدین بدیل بن علی خاقانی شِروانی» آمده است.[۲]
زندگینامه
خاقانی، در 520ق در «شِروان»، یکی از شهرهای «اَران» در نزدیکی باکو، پایتخت آذربایجان، متولد شد.[۳] او در کودکی، پدر خود را که شغل نجاری داشت، از دست داد.[۴] مادر او دین مسیحی داشت اما به اسلام گروید.[۵] بعد از فوت پدر، سرپرستی او را عمویش «کافیالدین عمر» که فیلسوف، پزشک، منجم و ادیبی توانا بود، بهعهده گرفت. خاقانی در زندگی خود به شهرهای مختلف سفر و با عالمان و شاعران زیادی دیدار کرد.[۶] او در جوانی، سرودن شعر را با ستایش شاهان شروع کرد و برای سرودن هر قصیده، هزار دینار میگرفت. وی از این راه ثروت زیادی بهدست آورد؛ اما بهتدریج روش زندگی و تفکر او تغییر کرد و از مدح شاهان دست کشید. خاقانی به حج رفت و توبه کرد و تا آخر عمر، بهتنهایی و در انزوا زندگی کرد.[۷]
حوادث زندگی
1. زندانیشدن
خاقانی دو بار به زندان افتاد؛ بار اول در زمان پادشاهی «خاقان اکبر فخرالدین منوچهر» و بار دوم در زمان فرمانروایی «جلالالدین اخستان بن منوچهر». دلیل این حوادث را حسادت، سخنچینی بدخواهان، قصد کنارهگیری او از دربار و نپذیرفتن شغل دیوانی، دانستهاند.[۸]
2. مرگ نزدیکان
از حوادث دیگر که زندگی او را بهشدت تحت تأثیر قرار داد، درگذشت زن، فرزند و بستگان او بود. ابتدا عموی وی که مربی و معلم او بود، از دنیا رفت. سپس فرزند بزرگ و جوان وی بهنام «رشیدالدین» در 571ق، درگذشت. بعد از آن، همسر و فرزند خردسالش در فاصلۀ کمی از دنیا رفتند که برای آنها اشعار بسیار جانسوزی سروده است. مرگ «وحیدالدین» پسر عموی او نیز از حوادث دردناک دیگر در زندگی خاقانی بود.[۹]
باور مذهبی
خاقانی پیرو مذهب شافعی بود اما دربارۀ مسیحیت، ادیان و مذاهب دیگر نیز اطلاعات زیادی داشت.[۱۰]
سرچشمههای فکری
1. خانواده
نخستین سرچشمۀ فکری خاقانی، پدرش بود که در قصیدههای خود از آن یاد کرده است. خاقانی با اصول، مراسم و آداب مسیحیت، توسط مادر خود که مسیحی نومسلمان بود، آشنا شد.[۱۱]
2. استادان
نخستین استاد خاقانی، عموی او بود که پزشکی، تفسیر قرآن، نجوم و فلسفه را از وی فرا گرفت.[۱۲] خاقانی از «نظامالدین ابوالعلاء گنجوی» که شاعر دربار شاه بود، فنون شعر را آموخت و در پرورش ادبی از او اثر پذیرفت.[۱۳]
3. دربار شاه
خاقانی با کمک ابوالعلاء به دربار «خاقان منوچهر شیران شاه» راه پیدا کرد و حدود 40 سال وابسته به دربار بود که موجب تجربهاندوزی و تکوین شخصیت او شد.[۱۴] او در دربار، علاوه بر شاعری، کار دبیری نیز انجام میداد و گاهی بیشتر از وزیران مورد احترام قرار میگرفت. موقعیت اجتماعی خاقانی باعث شد که شهرت او به خراسان و عراق و شهرهای دیگر نیز برسد.[۱۵]
4. سفرهای متعدد
خاقانی در سفرهای متعدد خود به خراسان، ری، عراق، مکه، مدینه و شهرهای دیگر، تجربههای زیادی اندوخت و بخشی بزرگی از قصیدههای خود را در این سفرها سرود که نشاندهندۀ اثرپذیری او از این سفرها و دیدار با شخصیتها و شاعران است.[۱۶]
سیرۀ عملی و اخلاقی
خاقانی به فرهنگ ایرانی عشق میورزید و با اینکه شافعی مذهب بود، اهلبیت پیامبر خدا را دوست میداشت. او در برابر پادشاهان، وزیران و علما حاضرجواب بود و فرصت سخنگفتن را از آنها میگرفت.[۱۷]
دیدگاه
خاقانی نگاه منفی به جهان داشت. با توجه به آثار او، این نگاه زاییدۀ افکار فلسفی و عرفانی او نیست بلکه بهدلیل توقعات زیاد و برنیامدن خواستههای او از دنیا است.[۱۸]
آثار
- دیوان خاقانی که شامل سرودههای او در قالب غزلیات، قصاید، رباعیات، قطعات، ترجیعات و ترکیبات به زبان فارسی و عربی است[۱۹] و حدود 17000 بیت دارد؛
- تُحفَةالعَراقین که حدود 3200 بیت دارد و در قالب مثنوی سروده شده است؛
- مُنشَآت خاقانی، شامل نامههایی است که خاقانی به پادشاهان، بزرگان، عالمان و خویشاوندان خود نوشته است.[۲۰]
محتوای شعری
بسیاری از قصاید خاقانی، در موضوع توحید و سیر و سلوک عرفانی است. بههمین دلیل، «عبدالرحمن جامی» او را در زمرۀ عارفان بهشمار آورده است. بخش دیگری از قصاید او مربوط به مباحث اخلاقی مانند کبر، غرور، فخر و مباهات و شکستهنفسی است. نوحه و ندبه نیز در قصاید او به فراوانی وجود دارد که از جملۀ آن ترکیببند مفصل او در مرثیۀ منوچهر است.[۲۱] خاقانی قصاید زیادی در ستایش خانۀ کعبه و پیامبر اسلام در زبان فارسی سروده است.[۲۲]
نوآوری
خاقانی در ترکیب الفاظ، خلق معناهای تازه و آوردن تشبیه و ردیفهای سخت، استفاده از حکایات، مضمونپردازی در موعظه، مرثیه و مدح و خلاقیت هنری و ذوق شعری، سرآمد شاعران است و شیوۀ منحصربهفردی دارد.[۲۳] او از اصطلاحات علوم مختلف مانند نجوم، ریاضیات، پزشکی و علوم اسلامی، انواع بازیها، آدابورسوم عامیانه و موسیقی در شعر استفاده و تصویرهای شاعرانۀ بدیعی خلق کرده است. بههمین دلیل، شعر او، به «شعر خاص» مشهور شده است.[۲۴]
تأثیر بر شاعران دیگر
سبک شاعری خاقانی، در شیوۀ شعرپردازی بزرگان ادب فارسی مانند مولانا، عطار نیشابوری، سعدی و حافظ تأثیر زیادی داشته است.[۲۵]
اشعار خاقانی در میان مردم
اشعار خاقانی بهدلیل پیچیدگی زبان و محتوای شعری، در میان مردم محبوبیت لازم را ندارد و بر خلاف شعر شاعران دیگر، در هنرهای مختلف مانند موسیقی، ترانه، آواز، امثال و حِکَم رایج در میان مردم راه نیافته است.[۲۶]
درگذشت
خاقانی در 582ق یا 595ق در شهر تبریز درگذشت و در «مقبرةالشعرا» در محلۀ سرخاب آن شهر، به خاک سپرده شد.[۲۷]
نمونهای از شعر خاقانی
دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد:[۲۸]
دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد | عقل کافر بود آن رخ دید و ایمان تازه کرد | |
داغ دلها را به سحر آن جزع جادو تاب داد | باغ جانها را بهشرط آن لعل رخشان تازه کرد | |
تا ز عهد حسن تو آوازه شد در شرق و غرب | آسمان با عشقبازی عهد و پیمان تازه کرد | |
عشق نو گر دیر آمد در دل سودائیان | هر که را درد کهنتر یافت درمان تازه کرد | |
نور تو صحرا گرفت و اشک من دریا نمود | موسی آتش باز دید و نوح طوفان تازه کرد | |
بر دل ما عید کرد اندوه تو وز صبر ما | هرچه فربه دید ناگه کشت و قربان تازه کرد | |
هر کجا لعل تو نوش افشاند چشم ما به شکر | در شکر ریز جمالت گوهر افشان تازه کرد | |
از لبت هر سال ما را شکری مرسوم بود | سال نو گشت آخر آن مرسوم نتوان تازه کرد | |
شاد باش از حسن خود کز وصف تو سحر حلال | طبع خاقانی بهنظم آورد و دیوان تازه کرد | |
تازگی امروز از اشعار او بیند عراق | کو شعار مدحت شاه خراسان تازه کرد |
پانویس
- ↑ انوری، «خاقانی شروانی»، وبسایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ خاقانی، دیوان اشعار، وبسایت گنجور.
- ↑ انوری، «خاقانی شروانی»، وبسایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «خاقانی»، وبسایت دانشنامۀ اسلامی.
- ↑ انوری، «خاقانی شروانی»، وبسایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب.
- ↑ انوری، «خاقانی شروانی»، وبسایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ انوری، «خاقانی شروانی»، وبسایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ برقعی، «خاقانی شروانی»، وبسایت پژوهه.
- ↑ برقعی، «خاقانی شروانی»، وبسایت پژوهه.
- ↑ برقعی، «خاقانی شروانی»، وبسایت پژوهه.
- ↑ انوری، «خاقانی شروانی»، وبسایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «زندگینامه: خاقانی شروانی»، همشهری آنلاین.
- ↑ «زندگینامه: خاقانی شروانی»، همشهری آنلاین.
- ↑ ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب.
- ↑ «زندگینامه: خاقانی شروانی»، همشهری آنلاین.
- ↑ ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب.
- ↑ برقعی، «خاقانی شروانی»، وبسایت پژوهه.
- ↑ خاقانی، دیوان اشعار، وبسایت گنجور.
- ↑ ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب.
- ↑ برقعی، «خاقانی شروانی»، وبسایت پژوهه.
- ↑ ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب.
- ↑ برقعی، «خاقانی شروانی»، وبسایت پژوهه.
- ↑ ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب.
- ↑ ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب.
- ↑ «خاقانی»، وبسایت دانشنامۀ اسلامی.
- ↑ انوری، «خاقانی شروانی»، وبسایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ خاقانی، دیوان اشعار، غزل شماره 90، وبسایت گنجور.
منابع
- انوری، حسن، «خاقانی شروانی»، وبسایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 7 دی 1398ش.
- برقعی، الهامالسادات، «خاقانی شروانی»، وبسایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: 24 آبان 1393ش.
- ترکی، محمدرضا، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب، تاریخ درج مطلب:. ۳۰ آذر ۱۳۹۴ش.
- خاقانی، دیوان اشعار، وبسایت گنجور، تاریخ بازدید: 18 بهمن 1401ش.
- «خاقانی»، وبسایت دانشنامۀ اسلامی، تاریخ بازدید: 18 بهمن 1401ش.
- «زندگینامه: خاقانی شروانی»، همشهری آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۸ تیر ۱۳۹۵ش.