خاقانی

از ویکی‌زندگی
تندیس خاقانی

خاقانی، شاعر ایرانی در سدۀ ششم هجری.

خاقانی، شاعر ایرانی قرن ششم هجری است و از بزرگ‌ترین قصیده‌سرایان محسوب می‌شود. خاقانی در شعر، سبک ویژه‌ای دارد و شاعران بزرگی مانند حافظ و سعدی از وی اقتباس کرده‌اند.

نام‌گذاری

نام خاقانی، «بَدِیل» و لقب او «افضل‌الدین» است. در برخی منابع، با لقب «حِسانُ‌العَجَم» نیز خوانده شده است. او، ابتدا تخلص «حقایقی» را برای خود انتخاب کرد و بعد از واردشدن به دربار «خاقان اکبر منوچهر شِروانشاه»، تخلص «خاقانی» را برگزید.[۱] عناوین کامل او در منابع «افضل‌الدین بدیل بن علی خاقانی شِروانی» آمده است.[۲]

زندگی‌نامه

خاقانی، در 520ق در «شِروان»، یکی از شهرهای «اَران» در نزدیکی باکو، پایتخت آذربایجان، متولد شد.[۳] او در کودکی، پدر خود را که شغل نجاری داشت، از دست داد.[۴] مادر او دین مسیحی داشت اما به اسلام گروید.[۵] بعد از فوت پدر، سرپرستی او را عمویش «کافی‌الدین عمر» که فیلسوف، پزشک، منجم و ادیبی توانا بود، به‌عهده گرفت. خاقانی در زندگی خود به شهرهای مختلف سفر و با عالمان و شاعران زیادی دیدار کرد.[۶] او در جوانی، سرودن شعر را با ستایش شاهان شروع کرد و برای سرودن هر قصیده، هزار دینار می‌گرفت. وی از این راه ثروت زیادی به‌دست آورد؛ اما به‌تدریج روش زندگی و تفکر او تغییر کرد و از مدح شاهان دست کشید. خاقانی به حج رفت و توبه کرد و تا آخر عمر، به‌تنهایی و در انزوا زندگی کرد.[۷]

حوادث زندگی

1. زندانی‌شدن

خاقانی دو بار به زندان افتاد؛ بار اول در زمان پادشاهی «خاقان اکبر فخرالدین منوچهر» و بار دوم در زمان فرمان‌روایی «جلال‌الدین اخستان بن منوچهر». دلیل این حوادث را حسادت، سخن‌چینی بدخواهان، قصد کناره‌گیری او از دربار و نپذیرفتن شغل دیوانی، دانسته‌اند.[۸]

2. مرگ نزدیکان

از حوادث دیگر که زندگی او را به‌شدت تحت تأثیر قرار داد، درگذشت زن، فرزند و بستگان او بود. ابتدا عموی وی که مربی و معلم او بود، از دنیا رفت. سپس فرزند بزرگ و جوان وی به‌نام «رشیدالدین» در 571ق، درگذشت. بعد از آن، همسر و فرزند خردسالش در فاصلۀ کمی از دنیا رفتند که برای آن‌ها اشعار بسیار جان‌سوزی سروده است. مرگ «وحیدالدین» پسر عموی او نیز از حوادث دردناک دیگر در زندگی خاقانی بود.[۹]

باور مذهبی

خاقانی پیرو مذهب شافعی بود اما دربارۀ مسیحیت، ادیان و مذاهب دیگر نیز اطلاعات زیادی داشت.[۱۰]

سرچشمه‌های فکری

1. خانواده

نخستین سرچشمۀ فکری خاقانی، پدرش بود که در قصیده‌های خود از آن یاد کرده است. خاقانی با اصول، مراسم و آداب مسیحیت، توسط مادر خود که مسیحی نومسلمان بود، آشنا شد.[۱۱]

2. استادان

نخستین استاد خاقانی، عموی او بود که پزشکی، تفسیر قرآن، نجوم و فلسفه را از وی فرا گرفت.[۱۲] خاقانی از «نظام‌الدین ابوالعلاء گنجوی» که شاعر دربار شاه بود، فنون شعر را آموخت و در پرورش ادبی از او اثر پذیرفت.[۱۳]

3. دربار شاه

خاقانی با کمک ابوالعلاء به دربار «خاقان منوچهر شیران شاه» راه پیدا کرد و حدود 40 سال وابسته به دربار بود که موجب تجربه‌اندوزی و تکوین شخصیت او شد.[۱۴] او در دربار، علاوه ‌بر شاعری، کار دبیری نیز انجام می‌داد و گاهی بیشتر از وزیران مورد احترام قرار می‌گرفت. موقعیت اجتماعی خاقانی باعث شد که شهرت او به خراسان و عراق و شهرهای دیگر نیز برسد.[۱۵]

4. سفرهای متعدد

خاقانی در سفرهای متعدد خود به خراسان، ری، عراق، مکه، مدینه و شهرهای دیگر، تجربه‌های زیادی اندوخت و بخشی بزرگی از قصیده‌های خود را در این سفرها سرود که نشان‌دهندۀ اثرپذیری او از این سفرها و دیدار با شخصیت‌ها و شاعران است.[۱۶]

سیرۀ عملی و اخلاقی

خاقانی به فرهنگ ایرانی عشق می‌ورزید و با این‌که شافعی ‌مذهب بود، اهل‌بیت پیامبر خدا را دوست می‌داشت. او در برابر پادشاهان، وزیران و علما حاضرجواب بود و فرصت سخن‌گفتن را از آنها می‌گرفت.[۱۷]

دیدگاه

خاقانی نگاه منفی به جهان داشت. با توجه به آثار او، این نگاه زاییدۀ افکار فلسفی و عرفانی او نیست بلکه به‌دلیل توقعات زیاد و برنیامدن خواسته‌های او از دنیا است.[۱۸]

آثار

  1. دیوان خاقانی که شامل سروده‌های او در قالب غزلیات، قصاید، رباعیات، قطعات، ترجیعات و ترکیبات به زبان فارسی و عربی است[۱۹] و حدود 17000 بیت دارد؛
  2. تُحفَةالعَراقین که حدود 3200 بیت دارد و در قالب مثنوی سروده شده است؛
  3. مُنشَآت خاقانی، شامل نامه‌هایی است که خاقانی به پادشاهان، بزرگان، عالمان و خویشاوندان خود نوشته است.[۲۰]

محتوای شعری

بسیاری از قصاید خاقانی، در موضوع توحید و سیر و سلوک عرفانی است. به‌همین دلیل، «عبدالرحمن جامی» او را در زمرۀ عارفان به‌شمار آورده است. بخش دیگری از قصاید او مربوط به مباحث اخلاقی مانند کبر، غرور، فخر و مباهات و شکسته‌نفسی است. نوحه و ندبه نیز در قصاید او به فراوانی وجود دارد که از جملۀ آن ترکیب‌بند مفصل او در مرثیۀ منوچهر است.[۲۱] خاقانی قصاید زیادی در ستایش خانۀ کعبه و پیامبر اسلام در زبان فارسی سروده است.[۲۲]

نوآوری

خاقانی در ترکیب الفاظ، خلق معناهای تازه و آوردن تشبیه و ردیف‌های سخت، استفاده از حکایات، مضمون‌پردازی در موعظه، مرثیه و مدح و خلاقیت هنری و ذوق شعری، سرآمد شاعران است و شیوۀ منحصربه‌فردی دارد.[۲۳] او از اصطلاحات علوم مختلف مانند نجوم، ریاضیات، پزشکی و علوم اسلامی، انواع بازی‌ها، آداب‌و‌رسوم عامیانه و موسیقی در شعر استفاده و تصویرهای شاعرانۀ بدیعی خلق کرده است. به‌همین دلیل، شعر او، به «شعر خاص» مشهور شده است.[۲۴]

تأثیر بر شاعران دیگر

سبک شاعری خاقانی، در شیوۀ شعرپردازی بزرگان ادب فارسی مانند مولانا، عطار نیشابوری، سعدی و حافظ تأثیر زیادی داشته است.[۲۵]

اشعار خاقانی در میان مردم

اشعار خاقانی به‌دلیل پیچیدگی زبان و محتوای شعری، در میان مردم محبوبیت لازم را ندارد و بر خلاف شعر شاعران دیگر، در هنرهای مختلف مانند موسیقی، ترانه، آواز، امثال و حِکَم رایج در میان مردم راه نیافته است.[۲۶]

درگذشت

خاقانی در 582ق یا 595ق در شهر تبریز درگذشت و در «مقبرةالشعرا» در محلۀ سرخاب آن شهر، به خاک سپرده شد.[۲۷]

نمونه‌ای از شعر خاقانی

دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد:[۲۸]

دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد عقل کافر بود آن رخ دید و ایمان تازه کرد
داغ دل‌ها را به سحر آن جزع جادو تاب دادباغ جان‌ها را به‌شرط آن لعل رخشان تازه کرد
تا ز عهد حسن تو آوازه شد در شرق و غربآسمان با عشق‌بازی عهد و پیمان تازه کرد
عشق نو گر دیر آمد در دل سودائیانهر که را درد کهن‌تر یافت درمان تازه کرد
نور تو صحرا گرفت و اشک من دریا نمودموسی آتش باز دید و نوح طوفان تازه کرد
بر دل ما عید کرد اندوه تو وز صبر ماهرچه فربه دید ناگه کشت و قربان تازه کرد
هر کجا لعل تو نوش افشاند چشم ما به شکردر شکر ریز جمالت گوهر افشان تازه کرد
از لبت هر سال ما را شکری مرسوم بودسال نو گشت آخر آن مرسوم نتوان تازه کرد
شاد باش از حسن خود کز وصف تو سحر حلالطبع خاقانی به‌نظم آورد و دیوان تازه کرد
تازگی امروز از اشعار او بیند عراقکو شعار مدحت شاه خراسان تازه کرد


پانویس

  1. انوری، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  2. خاقانی، دیوان اشعار، وب‌سایت گنجور.
  3. انوری، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  4. «خاقانی»، وب‌سایت دانشنامۀ اسلامی.
  5. انوری، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  6. ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب.
  7. انوری، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  8. انوری، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  9. برقعی، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت پژوهه.
  10. برقعی، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت پژوهه.
  11. برقعی، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت پژوهه.
  12. انوری، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  13. «زندگی‌نامه: خاقانی شروانی»، همشهری آنلاین.
  14. «زندگی‌نامه: خاقانی شروانی»، همشهری آنلاین.
  15. ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب.
  16. «زندگی‌نامه: خاقانی شروانی»، همشهری آنلاین.
  17. ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب.
  18. برقعی، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت پژوهه.
  19. خاقانی، دیوان اشعار، وب‌سایت گنجور.
  20. ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب.
  21. برقعی، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت پژوهه.
  22. ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب.
  23. برقعی، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت پژوهه.
  24. ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب.
  25. ترکی، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب.
  26. «خاقانی»، وب‌سایت دانشنامۀ اسلامی.
  27. انوری، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  28. خاقانی، دیوان اشعار، غزل شماره 90، وب‌سایت گنجور.

منابع

  • انوری، حسن، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 7 دی 1398ش.
  • برقعی، الهام‌السادات، «خاقانی شروانی»، وب‌سایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: 24 آبان 1393ش.
  • ترکی، محمدرضا، «خاقانی کیست؟»، پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب، تاریخ درج مطلب:. ۳۰ آذر ۱۳۹۴ش.
  • خاقانی، دیوان اشعار، وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: 18 بهمن 1401ش.
  • «خاقانی»، وب‌سایت دانشنامۀ اسلامی، تاریخ بازدید: 18 بهمن 1401ش.
  • «زندگی‌نامه: خاقانی شروانی»، همشهری آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۸ تیر ۱۳۹۵ش.