دوبیتی

از ویکی‌زندگی

دوبیتی؛ از قالب‌‌های شعر محلی در افغانستان.

دوبیتی از دل‌انگیزترین قالب‌‌های شعر محلی در مناطق گوناگون افغانستان است که به‌مناسبت‌های مختلف با آواز خوشی توسط مردم خوانده می‌شود.

هدف

هدف در دوبیتی، بیان عشق و حسرت از زندگی است.[۱]

گسترۀ جغرافیایی

دوبیتی فارسی (با لهجه‌های گوناگون محلی) در ایران، افغانستان، تاجیکستان و بسیاری از کشورهای منطقه شناخته شده است و توسط مردم سروده و خوانده می‌شود.[۲]

تاریخچه

دوبیتی پیشینۀ مکتوب هزار ساله دارد. این قالب، همپای دیگر قالب‌های شعر سنتی، در زبان‌‌ها و گویش‌های‌ مختلف بالیده است. در قدیم دوبیتی به فهلویات تعبیر می‌شده است. فهلویات شیخ صفی‌الدین اردبیلی (متوفی ۷۳۵ق)، پورفریدون شیرازی (متوفی سدۀ هشتم) و شمس مغربی (متوفی ۸۰۹ق) شهرت زیادی دارد. دوبیتی شعری است عامیانه و مردمی که توسط افراد عامی پدید آمده است. شاعران رسمی از دوبیتی نفرت داشته و کراهت خود را از آن ابراز کرده‌اند. در طول تاریخ اگر ادیبی دوبیتی سروده از روی ناچاری بوده است. بر خلاف ادیبان برخی از مهم‌ترین دوبیتی‌سرایان، صوفیانی هستند که برای بیان خواسته‌های خود به زبان عوام نیاز داشته‌اند؛ زیرا مخاطب این افراد در طول تاریخ مردم عادی بوده‌اند. دوبیتی در تمام مناطق و به‌خصوص نواحی دور‌افتاده و روستاها نفوذ زیادی دارد.[۳]

شکل و ساختار

دوبیتی یا «بیت» شعری است چهار مصراعی که مصراع 1، 2 و 4 آن هم‌قافیه‌اند. تفاوت دوبیتی با رباعی در وزن و محتوای آن است. قالب دوبیتی مطابق شعر رسمی نیست. دوبیتی از نظر محتوایی به غزل نزدیک است اما از نظر فنی این نوع شعر مشکلات ساختاری دارد. دوبیتی که از چهار مصراع یا دوبیت تشکیل شده است، نسبت به شعر فارسی ساختار ساده‌ای دارد. مصراع‌های دوبیتی گرچه هم‌‌قافیه‌اند اما در قافیه و حروف مشکل دارند. سرایندۀ دوبیتی زیاد به قافیه توجه ندارد. حروف دوبیتی نیز گاهی کم و زیاد می‌شود و برخی از دوبیتی‌ها با مشکل وزنی مواجه هستند. کلمات به‌کار رفته در دوبیتی‌ها نیز ادبی نیستند. عموم این کلمات در بین مردم کاربرد دارد و سراینده برای بیان درد‌دل خود از کلمات عامیانه استفاده می‌کند.[۴]

مضامین

دوبیتی بیان‌کنندۀ مسایل و مشکلات مردم است. درو‌‌ن‌مایه‌هایی همچون درد، عشق، غم، غربت، نفرین، شکایت دختران جوان از ازدواج تحمیلی، نارضایتی از بخت‌واقبال، خدمت عسکری (سربازی) و شکایت عاشق از معشوق در این دوبیتی‌ها آشکار است. بیشتر دوبیتی‌ها‌ نوعی تک‌گویی است که در حسرت و یادآوری دوران گذشته سروده شده‌‌اند. دوبیتی‌ها از دل و روان افراد تراوش می‌کند و به همین نسبت مضامین مختلف زندگی را حکایت می‌کنند. این ترانه‌ها همواره تسکین‌دهندۀ آلام و رنج‌های ناشی از کار و تلاش زندگی فردی و جمعی انسان‌ها است که هنگام کار نغمه‌هایی را زمزمه کرده و دیگران متناسب با شرایط خود از آن بهره می‌برند. عشق و آرزوی وصال، اصلی‌ترین مضمون دوبیتی‌ها است. تنهایی و هجران، بخش دیگری از محتوای دوبیتی‌ها است. شکایت از افراد و روزگار و مدح و ذم نیز در برخی از دوبیتی‌ها دیده می‌شود.[۵]

دوبیتی‌های مردم افغانستان

در افغانستان به دوبیتی «بَیت» هم می‌گویند و اصطلاحات مربوط به آن با کلمه «بیت» ساخته شده است؛ همانند «بیت‌خوانی»، «بیت‌جنگی»، «بیت‌بُردَگ» و «بیت‌گویی». برخی از دوبیتی‌های عامیانۀ افغانستان ریشه در فرهنگ کشورهای همسایه دارد که پس از ورود به افغانستان تغییر کرده و رنگ و بوی محلی به خود گرفته است. برای نمونه:[۶]

خداوندا سه درد آمد به یک‌بـارخر لنگ و زن زشت و طلب‌کار
خداوندا زن زشتم تـــــو بردارخودم دانم خر لنگ و طلب‌کار

اصل این دوبیتی از باباطاهر است و در دوبیتی‌های او نمونۀ مشابه وجود دارد. این دوبیتی‌ها به مرور و با تغییر مکان و زمان، تغییر کرده و گاهی دگرگون شده‌اند. نمونۀ اصیل دوبیتی بالا از باباطاهر:[۷]

سه درد آمو بجانم هر سه یک‌بارغریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره دیرهغم یار و غم یار و غم یار

یا

مسلمانان سه درد آمد به یک‌بار غریبی و اسیری و غم ‌یار
غریبی و اسیری سهل وابوغم ‌یار مشکله تا چون شود کار

مشابه این بیت در بیرجند ایران نیز موجود است. بیت‌های هر منطقه ممکن است با بیت‌های دیگر مناطق، تفاوت‌های کوچکی داشته باشد. طبیعی است آن بیت که سلیس و روان باشد به اصل خود نزدیک‌تر است. نمونۀ بیرجندی:

خداوندا سه درد اومد به یک‌بارخر لنگ و زن جشت و طلب‌کار
خداوندا زن جشته ته وردارخودم دُونُم خرلنگ و طلب‌کار

برخی از دوبیتی‌ها ردّی در شعر فارسی دارد و ریشه آن به شعر رسمی بر می‌گردد. این شعرها به دلیل روانی، سادگی، زیبایی و همنوایی با دردهای مردم وارد فرهنگ و ادبیات عامیانه منطقه شده است. سروده‌های حافظ، باباطاهر و سعدی در بین مردم از شهرت و محبوبیت بیشتری برخوردار هستند.[۸]

سازهای محلی

مردمان محلی با ابزارآلات موسیقی آشنایی ندارند و برای خواندن دوبیتی، از ساز استفاده نمی‌کنند، اما برخی از افراد مانند چوپان‌ها گاهی در زمان بیت‌خوانی از دو نوع ساز محلی به نام تُولَه (نی چوپانی)[۹] و اِشپِلاق لایی استفاده می‌کردند.[۱۰]

محل و زمان خوانش

در افغانستان ممکن است هر فرد در هر زمان و هر مکان به خواندن دوبیتی اقدام کند. فردی که به تنهایی مسیری را طی می‌کند اگر ذوق و استعدادی داشته باشد دوبیتی زمزمه می‌کند تا راه کوتاه‌تر شود. چوپان‌ها علاقۀ وافری به خواندن و حتی سرایش دوبیتی دارند. در محافل و مجالس نیز دوبیتی خوانده می‌شود. در زمان‌های قدیم گاهی مسابقۀ «بیت‌بردک» یا «بیت‌جنگی» برگزار می‌شد و در آن مردان اهل دوبیتی هنر خود را به نمایش می‌گذاشتند. عروسی‌های قدیم و مجالس زنانه محل خوانش دوبیتی بود. در این مجالس و محافل انواع دوبیتی عشقی به وفور خوانده می‌شد.

  1. عروسی: در عروسی و جشن‌های مربوط به آن، بیت‌خوانی معمول بود. در قریه‌جات (روستاها) بیت‌خوان‌هایی بودند که دوبیتی زیادی از حفظ بودند و مجالس را گرم می‌کردند. محتوای دوبیتی‌ها در این مجالس، بیشتر عاشقانه بود. برای مثال یکی از برنامه‌های سنتی عروسی در روستای گورد بلخاب جشن «قَتَغنی» است. این جشن چند شبانه‌روز قبل از عروسی برگزار می‌شود. در این جشن همۀ مردم شرکت کرده و هرکس در نوبت خودش یک دف را به دست گرفته و بیت می‌خواند. در این مجالس برخی از افراد محترم یا موی‌سفیدان و بزرگان بیت‌های مذهبی و پندآموز می‌خوانند.[۱۱]
  2. جشن: در گذشته عروسی،عید نوروز و عید رمضان، مهم‌ترین جشن‌های سالیانۀ یک روستایی بود که می‌توانست آن را حس کند. البته زنان نیز مجالس اختصاصی داشتند و در آن‌ مجالس بیت هم می‌خواندند؛ گاهی زنان «بیت‌خوان» به مراسم جشن دعوت می‌شدند.[۱۲]
  3. چوپانی: چوپان‌ها در خلوت‌ها و در کوه‌ها به خوانش دوبیتی روی آورده و وقت خود را با صدای نی، بع‌بع گوسفندان و صدای دوبیتی سپری می‌کنند. چوپان‌ها به دلیل زندگی در دشت‌ها و کوه‌ها و استفاده از محیط آزاد، استعداد ذاتی بیت‌خوانی دارند. برخی از آن‌ها نقش‌های ماندگاری در سرایش شعر دارند و برخی تغییراتی در دوبیتی‌ها ایجاد کرده و آن‌ها را با شرایط زمانه همرنگ می‌کنند.[۱۳]
  4. عزا: در مجلس عزا دوبیتی‌های خاص خوانده می‌شود. مهم‌ترین وجه مجالس عزا «مَختَه‌سرایی» است که سابقۀ طولانی در بسیاری از مناطق دارد. برای مثال زنان بلخابی در مجالس فوت و ختم، سر خود را به سر صاحب عزا گذاشته و مخته‌سرایی می‌کنند. این مخته‌ها گاهی شعر یا دوبیتی است و در موارد بی‌شماری درد‌دل‌های زنانه که یک نوع نظم محلی دارد و در آخر هر بیت آن با کشیده شدن «اَی» یا چیزی شبیه آن، بسیار جان‌سوز و عمیق می‌شود. در مجلس عزای مذهبی نیز دوبیتی کاربرد دارد.[۱۴]

دوبیتی‌خوانان مشهور افغانستان

  1. صفدر توکلی از خوانندگان محلی و قدیمی افغانستان است. او بیشتر، دوبیتی هزارگی می‌خواند و دوبیتی‌خوانی او طرفداران بی‌شماری در افغانستان و به‌خصوص بین مردم هزاره دارد.
  2. آبه‌میرزا از خوانندگان مشهور مالستان در ولایت غزنی است.[۱۵]
  3. سید انور آزاد از دیگر خوانندگان محلی افغانستان است که در خوانش خود از دوبیتی محلی بهره می‌برد.[۱۶]

پانویس

  1. ستایشگر، واژه‌نامۀ موسیقی ایران زمین، 1381ش، ج1، ص464.
  2. خاوری، دوبیتی‌های عامیانه هزارگی، 1382ش، ص15.
  3. ستایشگر، واژه‌نامۀ موسیقی ایران زمین، 1381ش، ج1، ص464.
  4. وزارت آموزش و پرورش، آرایه‌های ادبی (قالب‌های شعر، بیان و بدیع)، 1392ش، ص28.
  5. خاوری، دوبیتی‌های عامیانه هزارگی، 1382ش، ص15.
  6. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ج2، ص298.
  7. باباطاهر، «دوبیتی‌ها»، شماره 57، وب‌سایت گنجور.
  8. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ج2، ص298.
  9. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ج2، ص298.
  10. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ج2، ص298.
  11. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ج2، ص298.
  12. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ج2، ص298.
  13. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ج2، ص298.
  14. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ج2، ص298.
  15. رهیاب (بلخی)، «آبه‌میرزا»، در دانشنامه هزاره، 1399ش، ص81.
  16. رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، در دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.

منابع

  • باباطاهر، دوبیتی‌ها، وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: 8 بهمن 1401ش.
  • خاوری، محمد‌جواد، دوبیتی‌های عامیانۀ هزارگی، تهران، عرفان، 1382ش.
  • رهیاب (بلخی)، حسین، «آبه‌میرزا»، در دانشنامه هزاره، کابل، بنیاد دانشنامه هزاره، 1399ش.
  • رهیاب (بلخی)، حسین، «آزاد، سید انور»، در دانشنامه هزاره، کابل، بنیاد دانشنامه هزاره، 1399ش.
  • رهیاب (بلخی)، سید‌حسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، قم، صبح امید دانش، 1401ش.
  • ستایشگر، مهدی، واژه‌نامۀ موسیقی ایران زمین، تهران، اطلاعات، 1381ش.
  • وزارت آموزش و پرورش، آرایه‌های ادبی (قالب‌های شعر، بیان و بدیع)، تهران، آموزش و پرورش، 1392ش.