سیده ملک خاتون
سیده ملکخاتون؛ اولین زن فرمانروای شیعیمذهب در تاریخ ایران.
سیده ملکخاتون، در تاریخ با عنوان زن عفیفه و زاهد و امالملوک شناخته شده است. او از زنان قدرتمندی بود که با تدابیر و رفتار سیاسی، نقش پررنگی در حکومت همسر و فرزند خود بهعنوان مشاور داشت. در زمان وی به علم و دانش، تشیع و عدل و داد اهتمام جدی صورت گرفت. حکمرانی موفق و کنشگری سیاسی و اجتماعی سیده ملکخاتون، نشانگر ارزش و جایگاه زنان در حکومت اسلامی و شیعی، وجود تعهد تربیتی در نسلهای گذشته ایرانی، توجه به اراده و توانایی بومی، سازگاری همسرداری و خانهداری با فعالیت مؤثر اجتماعی زن مسلمان و سازگاری پایبندی به اصول سبک زندگی دینی مانند پوشش اسلامی با پیشرفت اجتماعی زنان است.
معرفی
سیده ملکخاتون دیلمی یا «سیده شیرین دیلمی»، دختر سپهبد رستم طبری، همسر فخرالدوله و مادر مجدالدوله، شمسالدوله و عينالدوله است.[۱] سیده ملکخاتون از خاندان «باوندی» طبرستان بود که پیشینۀ این خاندان تا اواخر دورة ساسانیان قابل رهگیری است.[۲] نیاکان وی از پادشاهان طبرستان و دیلم و همسر وی، فخرالدوله، از پادشاهان آلبویه، اولین حکومت ایرانی شیعه بود که توانست به استقلال و هویت ایرانی دست پیدا کند.[۳] فخرالدوله در سال 387ق از دنیا رفت و ابوطالب رستم معروف به مجدالدوله جانشین پدر شد.[۴] از آنجایی که مجدالدوله 4 سال و به روایتی 11 سال بیش نداشت، سیده ملکخاتون نیابت او را به عهده گرفت.[۵]
سیره عملی و اخلاقی
سیده ملکخاتون یک دختر معمولی و روستایی بود که در سن 20 سالگی با فخرالدوله آشنا شد.[۶] او یک دختر خردمند و با اراده از خانوادة پایبند به اصول مذهبی و احکام شرعی است.[۷] سیده ملکخاتون شرط ازدواج خود با فخرالدوله را نکاح شرعی با مراسم ساده بیان داشت؛ فخرالدوله که فریفته کمالات او شده بود، شرط را پذیرفت. سیده ملکخاتون پس از ورود به قصر سلطان نیز پایبند به مبانی مذهبی و اخلاقی بود و کوچکترین خللی به ایمان او وارد نشد.[۸] سیده پس از مرگ همسر و به دست گرفتن قدرت همواره به دادگری و رسیدگی به امور مردم پایبند بود و در این مسیر هیچگاه از مسیر راستی و درستی منحرف نشد.[۹] او در مقام تربیت فرزند نیز برای آموزش مجدالدوله استادان صاحبنام و عالمي از جمله احمد بن فارسي همداني، عالم لغوي و دانشمندان شيعه مذهب از فلسفه و كلام برگزید و زمينة آموزشهاي مذهبي و علمي او را فراهم كرد.[۱۰]
فعالیتهای سیاسی
مشاور همسر در مملکتداری
به گفته مورخان سیده ملکخاتون نقش سیاسی مهمی در دوران حکومت فخرالدوله و مجدالدوله داشت. وی افراد قابل اعتمادی را برای اطلاع از همه امور حکومتی و کارها گماشته[۱۱] و با یاری همسر خود و با تدبیر و دوراندیشی بر همه امور حکومتی ایران تسلط و نفوذ داشت.[۱۲] پس از مرگ فخرالدوله، سیده ملک خاتون، ابوطالب رستم ملقب به مجدالدوله را جانشين پدر کرد. حکومت همدان را به ابوطاهر ملقب به شمسالدوله و اصفهان را به ابوشجاع بویه ملقب به عینالدوله سپرد. سیده ملکخاتون با حمایتهای برادر و مقتدران محلی و خویشاوندان و با اقتدار کامل، شورشهای فرماندهان سپاهیان و توطئههای کارگزاران درباری را سرکوب کرد و بر تمام امورحکومتی مسلط شد.[۱۳] او با درایت تلاش کرد تا مسائل و درگیریهای منطقه، خلیفه و حکمرانان نواحی مختلف را حل کند.[۱۴]
شکست سلطانمحمودغزنوی با درایت سیاسی
مهمترین دستاورد حکمرانی سیده ملکخاتون، حفظ قلمرو ری از تهدید و حملات نظامی سلطان محمود غزنوی بود.[۱۵] سلطان محمود غزنوي پس از فتوحات بسیار در خراسان و هند و غزنه، طی نامهای از سیده ملکخاتون خواست که از او اطاعت کند و درصورت تخلف به ری لشکرکشی خواهد کرد. سیده در پاسخ به سلطان محمود گفت که با همه توان در مقابل او می ایستد و این جنگ از دو حالت خارج نیست؛ یا سلطان محمود در جنگ با زنی شکست میخورد که جز ننگ چیزی نصیب او نخواهد شد و یا پیروز میشود که پیروزی بر یک زن افتخاری ندارد.[۱۶] بنابراین تا او زنده بود سلطان محمود به ری حمله نکرد.[۱۷]
دفع توطئه فرزند با مدیریت اوضاع سیاسی
پس از اینکه مجدالدوله به سن رشد رسید، در فکر باز پس گرفتن حکومت از مادر افتاد و علیرغم مخالفت مادر برای خود وزیر انتخاب کرد. سیده ملکخاتون برای دفع فتنه، در سال 397ق مجدالدوله را دستگیر و شمسالدوله را حاکم ری کرد. یکسال بعد شمسالدوله بهمنظور گرفتن زمام امور به توطئهچيني پرداخت، برای همین سیده ملکخاتون او را به همدان بازگرداند و دوباره مجدالدوله را زیر نظر خود بر امارت ری منصوب کرد.[۱۸]
فعالیتهای اقتصادی
سیده ملکخاتون علاوه بر نظارت بر امور سیاسی، بر امور مالی نیز نظارت کامل داشت و کلید خزاین را تا هنگام مرگ فخرالدوله در اختیار داشت.[۱۹] وی به پشتوانه ارثیه سلطنتی که فخرالدوله برای او برجای گذاشته بود توانست بهخوبی به ادارة امور مملکتی بپردازد. همچنین با درایت اقتصادی خود و نظارت بر ضرب سکه و مخارج دربار، نبض اقتصادی حکومت را به دست گرفت.[۲۰]
فعالیتهای فرهنگی
- سیده ملکخاتون با تلاش فراوان، سرزمینهای بسیاری را آباد کرد.[۲۱] او کتابخانههای بسیاری ساخت و در اختیار دانشمندان قرار داد. در دوران او از کتاب و کتابخانهها بهشدت محافظت شد.[۲۲] دانشمندان در این دوران از امنیت جانی، آرامش و تسهیلات علمی برخوردار بودند. با وجود امنیت سیاسی که در منطقه حاکم شده بود، ارتباط علمی قوی بین ایران و بغداد برقرار شد و علما و دانشمندان زیادی جهت تحصیل علم از ری و قم به بغداد عزیمت کردند و پس از تحصیل برگشتند. علم و دانش در زمان او پیشرفت چشمگیری کرد.[۲۳]
- دربار او محل تجمع ادبا، فلاسفه و دانشمندان بود.[۲۴] وی از دانشمندان حمایت میکرد و از جمله ابوعلي سينا دانشمند فيلسوف نامي ايران را كه از سپاهيان غزنوي گريخته بود، به دربار خود راه داد.[۲۵] ابنسینا نیز دانش و علم خود را در خدمت به او و مجدالدوله به کار بست و بیماران بسیاری از نزدیکان او را معالجه کرد.[۲۶] سیده ملکخاتون كتابخانه مجدالدوله كه غني از كتب علم نجوم و حكمت بود را در اختيار این حکیم فرزانه قرار داد.[۲۷]
شیوه فرمانروایی
سیده ملکخاتون روزها در مکانی مخصوص پشت پرده حریر مینشست و با نقابی زرین بر چهره به کارهای مردم رسیدگی میکرد. با صبر و حوصله فراوان به صحبتها و درخواستهای مردم گوش فرا میداد و پس از بررسی تمام جوانب کار، با قاطعیت دستور صادر میکرد و از هیچگونه تعدی و ظلمی نمیگذشت. در زمان او آرامش در شهرها و روستاها حکمفرما بود و فرمانروایان و مردان صاحبقدرت جرأت ظلم و تجاوز به حقوق دیگران را نداشتند.[۲۸] او اولین فرمانروای زن شیعی ایران بود که ثابت کرد میان پایبندی به اصول و احکام دین مانند پوشش اسلامی بانوان و اشتغال به امور حکومتی منافاتی وجود ندارد.[۲۹]
درگذشت
سیده ملکخاتون در سن هشتادسالگی در سال 419ق از دنیا رفت.[۳۰] برخی مورخین علت مرگ وی را مسموم شدن بهدست فرزند ناسپاس خود، مجدالدوله بیان کردهاند.[۳۱] پس از مرگ سیده ملکخاتون، مجدالدوله که پادشاهی ضعیفالنفس بود[۳۲] بهدلیل وحشت از شورش سپاهیان خود، براي حفظ جان، نامهای به محمود غزنوی نوشت و او را به ری دعوت کرد.[۳۳] محمود هم از این فرصت استفاده کرد و مجدالدوله را دستگیر کرد و به قتل رساند[۳۴] و شاخۀ جبال حكومت آلبويه در سال 420ش بهدست غزنویان منقرض شد.[۳۵]
امامزاده سیده ملکخاتون
در جنوب تهران، در جاده تهران به خراسان، یک بقعه سادة خشتى با پوشش ضربى آجرى به نام آستان سیده ملکخاتون وجود دارد. برخى مورخان این آرامگاه را به سیده ملکخاتون منتسب کردهاند.[۳۶]
پانویس
- ↑ . شهیدی، سرگذشت تهران، 1383ش، ص326.
- ↑ . ترکمنیآذر، «حاکمان زن شیعهمذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص51.
- ↑ . ترکمنیآذر، «حاکمان زن شیعهمذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص52.
- ↑ . آشتیانی، تاریخ ایران پس از اسلام: از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه، 1378ش، ص163.
- ↑ . قدیانی، فرهنگ جامع تاریخ ایران، 1387ش، ج2، ص748.
- ↑ . نجمی، شیرزن دیالمه یا ملکخاتون، 1376ش، ص19.
- ↑ . نجمی، شیرزن دیالمه یا ملکخاتون، 1376ش، ص26 و 34.
- ↑ . نجمی، شیرزن دیالمه یا ملکخاتون، 1376ش، ص24-26.
- ↑ . نجمی، شیرزن دیالمه یا ملکخاتون، 1376ش، ص184.
- ↑ . ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعهمذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص55.
- ↑ . نجمی، شیرزن دیالمه یا ملکخاتون، 1376ش، ص35.
- ↑ . نجمی، شیرزن دیالمه یا ملکخاتون، 1376ش، ص93.
- ↑ . ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعهمذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص52.
- ↑ . توکلی، «سیدهملکخاتون نخستین فرمانروای زن شیعه ایرانی»، 1387ش، ص50.
- ↑ . ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعهمذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص53.
- ↑ . ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعهمذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص54.
- ↑ . شهیدی، سرگذشت تهران، 1383ش، ص327-326.
- ↑ . آشتیانی، تاریخ ایران پس از اسلام: از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه، 1389 ش، ص163.
- ↑ . ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص52.
- ↑ . توکلی، «سیده ملکخاتون نخستین فرمانروای زن شیعه ایرانی»، 1387ش، ص48.
- ↑ . ریشهری و دیگران، دانشنامۀ ری، 1389ش، ص485.
- ↑ . رضایی اصفهانی، شیعه و علوم اسلامی، ج2، 1397ش، ص217.
- ↑ . فقیهی مقدس، آثار و شخصیتهای بانوان شیعه در علوم اسلامی،1397ش، ص189.
- ↑ . توکلی، «سیده ملکخاتون نخستین فرمانروای زن شیعه ایرانی»، 1387ش، ص57.
- ↑ . ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص53.
- ↑ . نجمی، شیرزن دیالمه یا ملکخاتون، 1376ش، ص190.
- ↑ . ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص55.
- ↑ . نجمی، شیرزن دیالمه یا ملکخاتون، 1376ش، ص184.
- ↑ . راوندي، تاريخ اجتماعي ايران، 1354ش، ج3، ص650.
- ↑ . ریشهری و دیگران، دانشنامۀ ری، 1389ش، ص486.
- ↑ . زیارت شهیدان کنار مقبره بیبی، نشریه همشهری، 1391ش.
- ↑ . قدیانی، فرهنگ جامع تاریخ ایران، 1387ش، ج2، ص748.
- ↑ . ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص55.
- ↑ . قدیانی، فرهنگ جامع تاریخ ایران، 1387ش، ج2، ص748.
- ↑ . ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران»، 1384-1385ش، ص55.
- ↑ . شهیدی، سرگذشت تهران، 1383¬ش، ص32۵.
منابع
- آشتیانی، اقبال، عباس، تاریخ ایران پس از اسلام: از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه، تهران، نامک، چاپ هفتم 1389ش.
- ترکمنی آذر، پروين، «حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران (سیده ملک خاتون، ترکان خاتون، جان بیگم خاتون)»، شماره 6 و 7، زمستان 1384ش- 1385ش.
- توکلی، فائزه، «سیده ملکخاتون نخستین فرمانروای زن شیعه ایرانی»، نشریه بانوان شیعه، شماره 16، 1387ش.
- راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، 1354ش.
- رضایی اصفهانی، محمدعلی، شیعه و علوم اسلامی، قم، علی بن ابیطالب، 1397ش.
- ریشهری، محمد و دیگران، دانشنامه ری، قم، دارالحديث، 1398ش.
- «زیارت شهیدان کنار مقبره بیبی»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: 12شهريور 1391ش.
- شهیدی، حسین، سرگذشت تهران، تهران، راه مانا، 1383ش.
- فقیهی مقدس، نفیسه، آثار و شخصیتهای بانوان شیعه در علوم اسلامی، قم، امام علی بن ابیطالب،1397ش.
- قدیانی، عباس، فرهنگ جامع ایران، تهران، آرون، 1387ش.