فریدون مشیری
فریدون مشیری؛ شاعر معاصر ایرانی
فریدون مشیری در 1305ش در خانوادهای تهرانی و اهل ادب و فرهنگ زاده شد. پدربزرگهای پدری و مادری او، هر دو شاعر بودند. فریدون، تحصیلات ابتدایی را در تهران سپری کرد و دوران متوسطه را در دارالفنون و دبیرستان ادب گذراند. در 18 سالگی به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد.[۱] او همزمان به تحصیل در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران پرداخت. متأسفانه، وی بهدلیل مشغلههای کاری و نیز کارهای مطبوعاتی نتوانست تحصیل در دانشگاه را به سرانجام برساند. فریدون مشیری، در سال 1333ش ازدواج کرد که ثمرهی این وصلت دو فرزند بود. وی در سال 1357ش از خدمات دولتی بازنشسته شد.
فعالیتهای هنری مشیری
فریدون، شاعری را از 10 سالگی با نظم برخی نکات و انشاهای مدرسه آغاز کرد. وی، اولین دفتر از غزلهای خود را در سنین 12 تا 15 سالگی به اتمام رساند. مجموعه اشعار متعددی از فریدون مشیری طی سالهای 1334 تا 1376ش به چاپ رسید.[۲] مشیری در سالهای 1332-1351ش همزمان با کار در وزارت پست و تلگراف، مسئول صفحه شعر و ادب مجله «روشنفکر» بود و به نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر میپرداخت. مشیری همچنین در مجله «سپید و سیاه» مشغول به کار شد و با مجله «سخن» به سردبیری پرویز ناتل خانلری نیز همکاری داشت.
برخی قلم مشیری را متأثر از بزرگانی چون «پرویز ناتل خانلری»، «گلچین گیلانی»، «تولّلی» و «نادرپور» میدانند که تمام این هنرمندان، خود نیز تحت تأثیر شعر نیمایی بودند. هرچند در ابتدا، فریدون، تلاش بسیاری را برای رسیدن به سطح قلم این بزرگان ادب فارسی انجام داد، اما در نهایت شعاع سخن و وسعت مخاطبانش، وی را از آن بزرگان جدا کرد و پیشتاز ساخت.[۳] زبان نرم و سادهی فریدون مشیری همواره مورد تحسین و اقبال عام و خاص بود.[۴] برخی، او را از نسل شاعرانی مانند «نادر نادرپور» و «هوشنگ ابتهاج» دانستهاند که با وجود دلکندن از قالبهای شعری گذشته و انتخاب راهی تازه، اما زبان و بیانشان همچنان مورد قبول جامعه است؛ زیرا تصرف در زبان را تا جایی روا میداشتند که ارتباط شعر با عموم مردم قطع نشود.[۵] عبدالحسین زرینکوب معتقد است که فریدون مشیری با همین زبان بیپیرایه، واژهواژه با همزبانان خود همدلی دارد و حرفهایی را میزند که مال خود او است؛ نه ابهامگرایی رندانه، شعر او را تا حد هذیان، نامفهوم میکند و نه شعار خالی، از شعور آن میکاهد.[۶]
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار...
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ[۷]
فریدون مشیری، بهدلیل علاقه و توجه خاص به موسیقی ایرانی، پیشنهاد فعالیت در شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت و در سالهای 1350 تا 1357ش، در کنار «هوشنگ ابتهاج»، «سیمین بهبهانی» و «عماد خراسانی» فعالیتهایی را در راستای پیوند شعر و موسیقی انجام داد. غنیسازی برنامههای رادیویی «گلای تازه» و «رادیو ایران» از جملهی این تلاشها بود. همین علاقه به موسیقی بود که باعث شد آهنگسازان و خوانندگان بسیاری بر روی اشعار فریدون ترانه بسازند.
برخی از افراد، فریدون مشیری را بیتوجه به خاک و اوضاع ایران دانستهاند. شعر معروف «ریشه در خاک»، جوابیه مشیری به این اتهام است.
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقی است میمانم
من از اینجا چه می خواهم، نمیدانم
امید روشنایی گر چه در این تیرگیها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه میرانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر میافشانم
من اینجا روزی آخر از سِتیغ کوه چون خورشید
سرود فتح میخوانم[۸]
سفرها و سخنرانیهای مشیری
فریدون مشیری، در طول زندگی خود به کشورهای بسیاری سفر کرد و جلسات سخنرانی و شعرخوانی بسیاری برگزار کرد. در سال 1352ش از چندین شهر اروپایی مانند هامبورگ و پاریس دیدن کرد. در سال 1354ش به لندن رفت و از نمایشگاه هنرهای اسلامی در آنجا بازدید کرد. در 1356ش در هندوستان، برای اساتید زبان فارسی در کشمیر سخنرانی کرد. در 1376ش به آمریکا رفته و علاوه بر چاپ کتاب «یک آسمان پرنده»، به 24 ایالت آمریکا سفر کرد و جلسات شعرخوانی متعددی برپا کرد. در همین سال، نوار شب شعر او در آلمان به چاپ رسید و بههمین دلیل، مشیری به آلمان رفت و در شهرهای فرانکفورت، برلین و دوسلدرف سخنرانی کرد.[۹] در سال 1378ش به سوئد رفت و در چندین شهر از جمله استکهلم، گوتنبرگ و مالمو شعرهای فارسی خواند.
درگذشت مشیری
فریدون مشیری پس از نیم قرن فعالیت مؤثر در حوزه فرهنگ ایران و زبان و شعر پارسی، سرانجام در 1379ش (74 سالگی) بر اثر بیماری سرطان درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا در تهران به خاک سپرده شد.[۱۰]
آثار مشیری
مجموعه «تشنه توفان» در سال 1334ش با مقدمه محمدحسین شهریار، چاپ دوم همین اثر با نام «نایافته» در سال 1336ش، «گناه دریا» در 1335ش، «ابر» در 1340ش، «ابر و کوچه» که تکمیلشدهی کتاب «ابر» بود در 1346ش، «بهار را باور کن» در 1347ش، «پرواز با خورشید» در 1348ش (مجموعهای از اشعار کهن شاعر بود که بیش از 10 بار تجدید چاپ شد)، «برگزیده شعرها» در 1349ش، «از خاموشی» در 1356ش، «گزینه اشعار» در 1364ش، «مروارید مهر» در 1364ش، «آه، باران» در 1367ش، «سه دفتر» در 1369ش، «از دیار آشتی» در 1371ش، «با پنج سخنسرا» در 1372ش، «لحظهها و احساس» در 1374ش، «آواز آن پرنده غمگین» در 1378ش، «تا صبح تابناک اهورایی» در 1379ش، «نوایی هماهنگ باران» و «از دریچه ماه» در 1384ش از معروفترین آثار فریدون مشیری هستند. از آنجایی که مشیری در قالب چارپاره نیز شهرتی فراوان داشت، دو کتاب «ناقوس نیلوفر» و «آفتاب پرست» او مورد قبول جامعه افتاد.[۱۱]
معروفترین شعر فریدون مشیری با نامه «کوچه» در سال 1339ش در مجله «روشنفکر» به چاپ رسید. این شعر را از زیباترین و عاشقانهترین اشعار نوی زبان فارسی میدانند.
بی تو، مهتابشبی، باز از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم[۱۲]
مشیری علاوه بر شعر، نوشتههایی دیگر را نیز بهصورت کتاب به چاپ رسانید، از جمله کتاب «یکسان نگریستن» که مجموعهای از سخنان ابوسعید ابوالخیر است.[۱۳] فریدون، این کتاب را با توجه به علاقهاش به عرفان و تصوف ایرانی نوشت و در اوایل دهه 1340ش به چاپ رسانید.
پانویس
- ↑ احمدي، سير سخن، ج2، 1345ش، ص457.
- ↑ مشيري، سه دفتر (ابر و كوچه، گناه دريا، بهار را باوركن)، 1369ش، ص7.
- ↑ عابدي، «فريدون مشيري»، 1381ش، ص154 و 159.
- ↑ شفيعي كدكني، «كتابهاي تازه»، 1347ش، ص208.
- ↑ سادات اشكوري، «فريدون مشيري»، 1378ش، ص218 و 219.
- ↑ «زندگینامه فریدون مشیری»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «فریدون مشیری؛ پاک و ریشه در این خاک»، وبسایت عصرایران.
- ↑ «فریدون مشیری؛ پاک و ریشه در این خاک»، وبسایت عصرایران.
- ↑ مشیری، بازتاب نفس صبحدمان، 1380ش، ص1672 و 1673.
- ↑ صاحباختياري، شاعر كوچة خاطرهها، 1381ش، ص9-11.
- ↑ حقوقي، مروري بر تاريخ ادب و ادبيات امروز ايران، 1377ش، ص401.
- ↑ «زندگینامه فریدون مشیری»، وبسایت بیتوته.
- ↑ شيري، سه دفتر (ابر و كوچه، گناه دريا، بهار را باوركن)، 1369ش، ص7 و 8.
منابع
- احمدي، احمد و رزمجو، حسين، سير سخن، مشهد، باستان، ج2، 1345ش.
- حقوقي، محمد، مروري بر تاريخ ادب و ادبيات امروز ايران، تهران، قطره، 1377ش.
- «زندگینامه فریدون مشیری»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: 9 آبان 1400ش.
- سادات اشكوري، كاظم، «فريدون مشيري»، به نرمي باران (جشننامة مشيری)، تهران، سخن، 1378ش.
- شفيعي كدكني، محمدرضا، «كتابهاي تازه»، تهران، سخن، سال 18، شماره 2، تيرماه 1347ش.
- صاحباختياري، بهروز و باقرزاده، حميدرضا، شاعر كوچة خاطرهها، تهران، هيرمند، 1381ش.
- عابدي، كاميار، «فريدون مشيري»، شاعر كوچة خاطرهها، تهران، هيرمند، 1381ش.
- «فریدون مشیری؛ پاک و ریشه در این خاک»، وبسایت عصر ایران، تاریخ بارگذاری: 3 آبان 1400ش.
- مشیری، فریدون، بازتاب نفس صبحدمان (كلمات اشعار)، تهران، نشر چشمه، 1380ش.
- مشيري، فريدون، سه دفتر (ابر و كوچه، گناه دريا، بهار را باوركن)، تهران، نشر چشمه، 1369ش.