محمد اسحاق

از ویکی‌زندگی

محمداسحاق؛ فعال سیاسی و مبارز هزاره.

محمد‌اسحاق، چهرۀ مشهور و مبارز مردم هزاره، به‌دلیل شجاعت، پایمردی و خدمات اجتماعی و سیاسی، به چهرۀ محبوب، الهام‌بخش و اثر‌گذار در میان بسیاری از مردم هزاره تبدیل شده است.

نام‌گذاری

نام اصلی این چهرۀ مبارز، «محمد‌اسحاق» است، اما در میان مردم با رتبۀ نظامی خود، «برگید اسحاق» مشهور است. وی در میان دوست و دشمن، به‌دلیل تاکتیک‌های خاص جنگی از جمله استفاده از دهل در میدان جنگ، به‌نام «اسحاق‌دُهُلی» نیز شهرت دارد.[۱]

کودکی و نوجوانی

محمداسحاق فرزند محمدنظر در1270ش، در دهکدۀ داود السوالی (شهرستان) جاغوری از ولایت غزنی متولد شده است. زمان تولد وی مصادف بود با اوج خفقان سیاسی و ناامنی مناطق هزاره‌نشین به‌ویژه السوالی جاغوری و اطراف آن از سوی ره‌زنان و گروه‌های کوچی که توسط حکومت حمایت می‌شدند. محمد‌اسحاق به‌دلیل نبود امکانات از آموزش علوم امروزی محروم ماند اما دانش ابتدائی علوم دینی را نزد آخوند (ملا امام مسجد) فرا گرفت و بنابر وضعیت نامناسب اقتصادی و اجتماعی، موفق به ادامۀ تحصیل نشد.[۲] وضعیت موجود اجتماعی از یک‌سو و ویژگی‌های شخصی محمد‌اسحاق چون شجاعت و دلیری از سوی دیگر، سبب شد که ایشان از کودکی به حرفۀ نشان‌زنی، اسب‌سواری و نظامی‌گری رو آورد[۳] و بسیاری از مهارت‌های نظامی را از پدر خود یاد بگیرد.[۴]

ویژگی‌های اخلاقی و عملی

محمد‌اسحاق به شجاعت، دلیری و زیرکی شناخته می‌شد. در سال‌هایی که حکومت او را در کابل تحت نظر گرفت، گاهی از جمله در جشن استقلال افغانستان، به زادگاه‌ خود جاغوری می‌رفت، همراه با جوانان به نشان‌زنی، اسب‌سواری و نیزه‌زنی می‌پرداخت و جوانان را در این راستا تشویق می‌کرد. محمد-اسحاق، یک مرد قاطع و دارای اخلاق نیکو بود. پیر و جوان منطقه تلاش می‌کردند که در برنامه‌های تفریحی با او همراه شوند.[۵] گفته می شود که محمد‌اسحاق علاقه‌ای زیاد به شکار و تیر‌اندازی داشت و هفته‌ها برای شکار به کوه‌های سر به فلک زادگاه خود می‌رفت و شب‌ها را به تنهایی در مغاره‌های کوه سپری می‌کرد.[۶]

فعالیت‌های اجتماعی و نظامی

1. عضویت در ارتش ملی

محمد‌اسحاق در کنار شجاعت و مهارت‌جنگی که داشت، از حسن ارتباط و آینده‌نگری نیز برخوردار بود و به‌همین دلیل ارتباط نزدیک با امیر امان‌الله فرزند امیر حبیب‌الله داشت و در زمان سلطنت امان‌الله در بین سال‌های 1919م الی 1929م[۷] در ارتش ملی کشور جذب شد و بر اثر تلاش و پشت‌کاری که داشت تا درجه برگیدی رسید.[۸]

2. مقابله با ره‌زنان

پس از فروپاشی نظام امانی و روی کار آمدن حبیب‌الله کلکانی (بچه سقاو)، در سال 1929م[۹] ارتش ملی افغانستان نیز دچار شکستگی شد. پس از کشته‌شدن حبیب‌الله و روی کار آمدن نادرشاه در اکتوبر 1929م،[۱۰] محمد‌اسحاق که از شخصیت نادرشاه، آشنایی کامل داشت؛ از اردوی (ارتش) افغانستان استعفا داد و به‌زادگاه خود جاغوری برگشت.[۱۱] دو سال پایانی حضور محمداسحاق در ارتش، صرف مقابله با راهزنان و باندهای تبه‌کار شد.[۱۲]

3. تشکیل گروه مقاومت

اسحاق در جاغوری، رهبری گروه منظم چریکی را در ولسوالی‌های جاغوری و مالستان به‌دست گرفت و در مقابل زورگویی‌های گروه‌های خودسر و حملۀ دزدان بر مناطق هزاره‌ها، از حریم و ناموس مردم دفاع می‌کرد.[۱۳]

4. شرکت در جنگ‌های متعدد

محمد‌اسحاق بارها با متجاوزین به رویارویی پرداخت؛ اما معروف‌ترین جنگ که وی را به شخصیت اسطوره‌ای مردم تبدیل کرد، جنگ 1307ش ولسوالی‌های ناهور و مالستان بود. ولسوالی مالستان در شمال‌غرب جاغوری، در محاصرۀ کامل کوچی‌های هندی و قبیله‌های هم‌جوار قرار گرفته بود و سقوط آن به‌دست قوای متجاوز حتمی به‌نظر می‌رسید؛ اما محمد‌اسحاق و نیروهای تحت فرمان او با ایجاد سنگر دفاعی و با تاکتیک‌های خاص جنگی، ضمن این که به مردم ناهور و مالستان روحیه جنگی بخشیدند، قوای متجاوز را نیز شکست دادند. فعالیت‌های مبارزاتی محمد‌اسحاق و افراد تحت امر او، به ولایت غزنی محدود نبود بلکه در بسیاری از مناطق پرخطر و آسیب‌پذیر حضور داشتند.[۱۴]

5. بازگشت به کابل

مخالفان، به‌ویژه کوچی‌ها که محمد‌اسحاق را سد راه خود می‌دیدند، به مقامات دولتی گزارش‌ داده و از او شکایت کردند. حکومت، او را به کابل خواست و دوباره با دادن عنوان نظامی، او را در پایتخت محصور کرد.[۱۵]

6- دستگیری از نیازمندان و حل و فصل اختلافات مردمی

گفته‌ می‌شود زمانی که محمد‌اسحاق در کابل تحت نظر بود، از دستگیری مستمندان، عیادت بیماران و حل‌وفصل اختلافات مردمی غفلت نمی‌کرد.[۱۶]

محبوبیت مردمی

در مورد شجاعت، قهرمانی، مبارازات و حسن‌خلق محمد‌اسحاق، داستان‌های زیادی در میان مردم وجود دارد که از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد؛ برای مثال، در سال‌های 1323ش و 1324ش، راه‌های هزاره‌جات ناامن بود و جان و مال مسافرین با تهدید روبرو می‌شد. از جمله مسیرهای رفت‌وآمد مردم مالستان، ناهور وجاغوری به سمت غزنی، «کوتل میدو» بود. خبرهای زیادی از کشتن، گرفتن و بردن مردم هزاره و مال و اموال آن‌ها توسط ره‌زنان به‌گوش می‌رسید. محمد‌اسحاق با افراد تحت امر خود، در یک عملیات، آن کوتل را از وجود دزد و راه‌زن‌ها پاک کرد و دیگر خبری از راه‌زنی و کشته‌شدن عابرین، نبود و مردم راحت شدند. همچنین، محمد‌اسحاق، در جنگ معروف ناهور و مالستان، در حالی که بر اسب سوار بود، دهل در گردن داشت و دهل‌زنان و رقص‌کنان به‌سوی دشمن می‌رفت و این کار او باعث خوف در لشکر دشمن می‌شد و آن‌ها را شکست می‌داد. به‌همین دلیل در بین مردم شهرت یافت که محمد‌اسحاق تیر بندی دارد و هیچ تیری در او اثر نمی‌گذارد.[۱۷]

درگذشت

محمد‌اسحاق‌، در 1354ش در سن هشتاد و چهار سالگی چشم از جهان فروبست.[۱۸] در روز تشییع جنازه او، همه مردم و شخصیت‌های سرشناس، وفات او را ضایعه‌ای بزرگ می‌دانستند.[۱۹]

افتخارات

1. ثبت نام در منار یادبود

نام محمداسحاق به‌دلیل شرکت مؤثر در جنگ استقلال افغانستان، در برابر لشکر انگلیس (جنگ سوم افغان انگلیس) و اغتشاشات داخلی، در منار یادبود قهرمانان جنگ استقلال (دهمزنگ کابل) حک شده است.[۲۰]

2. نماد مبارزه و آزادی‌خواهی

محمد‌اسحاق، در تمام عمر لحظه‌ای از وضعیت مردم غفلت نکرد و در حال مبارزه با ستم و ناهنجاری‌های سیاسی و اجتماعی بود و به‌همین دلیل در میان مردم به نماد مبارزه و آزدی‌خواهی و چهرۀ ماندگار بدل شده است.[۲۱]

پانویس

  1. اخلاقی، «برگید اسحاق خان 1»، پایگاه‌ اطلاع‌رسانی جاغوری.
  2. قاسمی، «نام‌داران هزاره»، وبلاگ جاغوری زیبا.
  3. قاسمی، «نام‌داران هزاره»، وبلاگ جاغوری زیبا.
  4. خرمی، «مرد کوهستانی قسمت یکم»، وبلاگ ناوۀ گری.
  5. اخلاقی، «برگید اسحاق خان 1»، پایگاه‌ اطلاع‌رسانی جاغوری.
  6. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان، 1390ش، ج1، ص275.
  7. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، آذر 1367، ص751-829.
  8. قاسمی، «نام‌داران هزاره»، وبلاگ جاغوری زیبا.
  9. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، آذر 1367، ص829.
  10. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، نسخۀ دیجتلی، بهار 1391، ص397.
  11. فرهنگ، افغانستان در پنج قرم اخیر، نسخۀ دیجتلی، بهار 1391، ص417.
  12. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان،1390ش، ج1، ص273.
  13. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان،1390ش، ج1، ص277.
  14. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان،1390ش، ج1، ص272-274.
  15. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان،1390ش، ج1، ص274.
  16. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان، 1390ش،ج1، ص277.
  17. اخلاقی، «برگید اسحاق خان 1»، پایگاه‌ اطلاع‌رسانی جاغوری.
  18. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان، 1390ش، ج1، ص278.
  19. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان، 1390ش، ج1، ص278.
  20. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان،1390ش، ج1، ص273.
  21. ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان، 1390ش، ج1، ص278.

منابع

  • اخلاقی، محمد‌اسحاق، «برگید اسحاق خان 1»، پایگاه اطلاع‌رسانی جاغوری، تاریخ درج مطلب: 18 دی1390ش.
  • خرمی، مصطفی «مرد کوهستانی قسمت یکم»، وبلاگ ناوه گری، تاریخ درج مطلب: 13 خرداد 1392ش.
  • خرمی، مصطفی، «مرد کوهستانی قسمت دوم»، وبلاگ ناوه گری، تاریخ درج مطلب: 2 اردیبهشت 1392ش.
  • غبار، میر غلام محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخۀ دیجتلی، کابل، محسن، بهار 1391ش.
  • فرهنگ، میر محمد‌صدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش.
  • قاسمی، علی، «نامداران هزاره»، وبلاگ جاغوری زیبا، تاریخ درج مطلب: 19 دسامر2008م.
  • ناصری داوودی، عبدالمجید، مشاهیر تشیع در افغانستان، قم، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی، 1390ش.