اخلاق

از ویکی‌زندگی

اخلاق؛ صفات نیک و ناپسند نهادینه شده در انسان.

«اخلاق» واژه‌ای عربی به‌معنای خوی، سرشت و سجیه است.[۱] اخلاق در اصطلاح، به صفات نهادینه شده در درون انسان، گفته می‌شود که از طرفی هم شامل خوی‌های نیکو و پسندیده مانند جوان‌مردی است و هم شامل خوی‌های زشت و ناپسند همچون فرومایگی است[۲] و از طرف دیگر اخلاق فردی مثل صبر و شجاعت و اخلاق اجتماعی مثل تواضع و ایثار را در برمی‌گیرد.[۳] بخشی از آموزه‌های اسلام نیز به فضایل و رذایل اعمال انسان پرداخته که از آن به اخلاق اسلامی یاد می‌شود.[۴]

اهمیت اخلاق در اسلام

رشد اخلاقی انسان‌ها در قرآن بسیار مورد توجه است؛ در نظام اخلاقی قرآن دو مفهوم «بِرّ» (نیکوکاری) و «تقوا» از بالاترین اهمیت‌ها برخوردارند. «بِرّ» شامل همه فضایل و فرایض دینی و صفات پسندیده می‌شود و تقوا نیز خصلتی است که علاوه بر دورکردن انسان از زشت‌کاری، او را به نیکوکاری فرامی‌خواند.[۵] قرآن، هدف اصلی رسالت حضرت محمد را اصلاح اخلاق انسان‌ها بیان کرده[۶] و به مفاهیم اخلاقی مثل خیر و شر، عدل و ظلم، صبر و احسان توجه فراوانی نشان داده است.[۷] پیامبر خدا نیز هدف نبوت را تکمیل فضایل اخلاقی معرفی کرده است.[۸] آیت‌الله مصباح یزدی معتقد است دین، بدون اخلاق نمی‌تواند به اهداف خود برسد و سعادت دنیا و آخرت انسان را تأمین کند؛ زیرا ادارۀ زندگی فردی و اجتماعی انسان، تنها در پرتو مجموعۀ خاصی از دستورهای اخلاقی محقق می‌شود.[۹]

اخلاق فردی و اجتماعی

برخی از خوی‌های اخلاقی، تنها جنبه فردی دارند که به آنها، اخلاق فردی گفته می‌شود؛ اما برخی دیگر از خوی‌ها در رابطۀ فرد با انسان‌های دیگر بروز می‌کنند که به این دسته از خوی‌ها، اخلاق اجتماعی گفته می‌شود. بیشتر مفاهیم اخلاقی در حوزه اخلاق اجتماعی هستند، همچون غبطه، تکبر، ظلم، حسد، حسن ظن، عفت، تواضع، عدالت و سخاوت. برخی از مفاهیم اخلاقی نیز در حوزه اخلاق فردی مطرح می‌شود، مثل صبر در مشکلات، استقامت برای رسیدن به هدف، شجاعت و شکر نعمت الهی.[۱۰]

فضایل و رذایل اخلاقی

اصطلاح فضایل و رذایل اخلاقی، متناظر با صفات خوب و بد آدمی است. در برخی کتاب‌های اخلاقی، فهرستی از صفات خوب و بد اخلاقی ارائه می‌شود که ابتدا هر صفت اخلاقی، تعریف شده و پس از آن به عوامل شکل‌گیری و پیامدهای آن پرداخته و راه شناخت بیماری‌های اخلاقی و رسیدن به فضایل اخلاقی را بیان می‌کنند. برخی از فضایل و رذایل اخلاقی که معمولا در کتاب‌های اخلاق مورد توجه قرار می‌گیرند، به این شرح است:

شاخه‌های اخلاق

دانش اخلاق که نیک و بد خوی‌ها را بررسی می‌کند[۱۲] امروزه به شاخه‌های گوناگونی تقسیم شده و بلکه دانش‌های تازه‌ای در ارتباط با اخلاق، شکل گرفته است. علوم مرتبط با اخلاق عبارت‌اند از:

  • علم اخلاق؛ صفات و افعال خوب و بد انسان و آثار و نتایج آنها را بررسی می‌کند.
  • فلسفۀ اخلاق؛ به مسائل بنیادین دربارۀ گزاره‌های اخلاقی می‌پردازد؛ به‌طور مثال، معیار ارزش‌های اخلاقی، نسبی یا مطلق بودن اخلاق و مفاد باید و نبایدهای اخلاقی را بررسی می‌کند.
  • فلسفۀ علم اخلاق؛ به پیشینه، تحولات، اهداف و ضرورت علم اخلاق و معرفی بزرگان این علم می‌پردازد.
  • تعلیم و تربیت: شیوۀ رسیدن به فضایل اخلاقی را بیان می‌کند.
  • اخلاق توصیفی؛ اخلاق مکاتب، اقوام، ملل و اشخاص را توصیف می‌کند.[۱۳]

رابطۀ دین و اخلاق

دربارۀ رابطۀ دین و اخلاق نظرات مختلفی ارائه شده است:

  • برخی از متکلمین مسلمان (مانند اشاعره) و مسیحی، بایدها و نبایدهای اخلاقی را مبتنی بر اراده تشریعی خدا می‌دانند که در ادیان وحیانی منعکس شده است.[۱۴]
  • برخی از فیلسوفان غربی (مانند کانت)، باورهای دینی همچون وجود خدا و اختیار انسان را مبتنی بر اخلاقیات دانسته و معتقد به استنتاج دین از اخلاق هستند.[۱۵]
  • گروهی از محققین نیز اخلاقیات را مستقل از اراده تشریعی خدا دانسته و قائل به حسن و قبح ذاتی در افعال هستند. بر این اساس، عقل قادر است که نیک و بد را مستقل از دین، کشف کند. از این دیدگاه، دین، علاوه بر نقش تأییدی نسبت به دریافت‌های عقلی، نواقص عقل در کشف اخلاقیات را جبران کرده و به زیست اخلاقی تشویق می‌کند.[۱۶]

کتاب‌های اخلاقی مسلمانان

مسلمانان که رویکردهای گوناگون به اخلاق داشته‌اند، کتاب‌های اخلاقی را نیز متأثر از همین رویکردها (روایی، فلسفی، عرفانی و تلفیقی) نگاشته‌اند.[۱۷] برخی از مشهورترین کتب اخلاقی مسلمانان با گرایش شیعی عبارت‌اند از:

  • مکارم‌الاخلاق از حسن بن فضل طبرسی؛
  • جامع‌السعادات از محمدمهدی نراقی؛
  • معراج‌السعاده از ملا احمد نراقی؛
  • الأخلاق یا اخلاق شُبّر از سید عبدالله شُبّر؛
  • اوصاف الأشراف از خواجه‌نصیرالدین طوسی؛
  • اخلاق ناصری از خواجه‌نصیرالدین طوسی.

پانویس

  1. مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۹۴ش، ص۱۹.
  2. مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۹۴ش، ص۱۹، ۲۰؛ معلمی، فلسفه اخلاق، ص۱۳-۱۴.
  3. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۶.
  4. موسوی بجنوردی، «بررسی نقش اخلاق در فقه و حقوق»، 1385ش.
  5. پاکتچی، «اخلاق دینی»، 1375ش، ج7، ص217-۲۱۹.
  6. سوره بقره، آیه ۱۵۱؛ سوره آل‌عمران، آیه ۱۶۴؛ سوره جمعه، آیه ۲.
  7. غرویان، فلسفه اخلاق، ۱۳۷۹ش، ص۲۰.
  8. مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۳۷۵.
  9. مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۹۴ش، ص۲۲۳.
  10. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۶.
  11. نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، ۱۳۷۷ش، ۵۵-۵۸.
  12. دهخدا، لغت‌‍نامه، ذیل واژه اخلاق.
  13. معلمی، فلسفه اخلاق، ۱۳۸۴ش، ص۱۴-۱۶.
  14. عالمی، رابطه دین و اخلاق، ۱۳۸۹ش، ص۶۳-۶۶.
  15. عالمی، رابطه دین و اخلاق، ۱۳۸۹ش، ص۱۱۲-۱۲۰.
  16. عالمی، رابطه دین و اخلاق، ۱۳۸۹ش، ص۲۰۱-۲۰۹.
  17. جمعی از نویسندگان، کتابشناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۲۹.

منابع

  • قرآن کریم
  • پاکتچی، احمد، «اخلاق دینی»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی حیان، ۱۳۷۵ش.
  • جمعی از نویسندگان، کتابشناخت اخلاق اسلامی، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ‌۱۳۸۵ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 8 شهریور 1401ش.
  • طوسی، نصیرالدین، اخلاق محتشمی، تصحیح محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • عالمی، محمد، رابطه دین و اخلاق، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۹ش.
  • غرویان، محسن، فلسفه اخلاق، قم،‌ مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه، ۱۳۷۹ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، ١٤٠٣ق.
  • مصباح يزدى، محمدتقى، فلسفه اخلاق، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، چاپ سوم، ۱۳۹۴ش.
  • معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، امام علی بن ابیطالب، ۱۳۸۷ش.
  • موسوی بجنوردی، سیدمحمود، «بررسی نقش اخلاق در فقه و حقوق»، بازتاب اندیشه، ش۸۳، ۱۳۸۵ش.