نامحرم

از ویکی‌زندگی

نامَحرَم؛ انگارۀ دینی مسلمانان برای تعیین قلمرو روابط زن و مرد.

نامحرم، صفتی مرکب[۱] از یک پیشوند فارسی و یک واژۀ عربی[۲] است. در فرهنگ اسلامی به هر فردی که از جنس مخالف زن یا مرد بوده[۳] و بتوان با او ازدواج کرد، نامحرم گفته می‌شود.[۴] در دانش فقه، اصطلاح «نامحرم» در برابر «مَحرَم» وضع شده است.[۵] از نظر فقهای مسلمان و با تکیه بر قرآن[۶] و روایات،[۷] مَحرَمیّت از طریق ولادت (محرمیت نَسَبی)، ازدواج (محرمیت سَبَبی) و شیرخوردن (محرمیت رِضاعی) به‌وجود می‌آید.[۸] بر این اساس، مَحارِم هر انسان در فرهنگ مسلمانان به سه دستۀ کلی زیر، تقسیم می‌شوند:

محارم نَسبی: پدر و مادر، پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها، فرزندان و نوه‌ها و نتیجه‌ها، خواهر و برادر و فرزندان‌شان، عمه، خاله، عمو و دایی. همچنین عمه، خاله، عمو و داییِ پدر، مادر، پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها نیز در این قلمرو جای می‌گیرند.[۹]
محارم سَببی: پدر ، مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ‌های همسر، فرزندان همسر، نامادری و ناپدری، داماد و عروس.[۱۰]
محارم رِضاعی: همۀ کسانی که با ولادت، به یک انسان محرم می‌شدند از طریق شیر خوردن نوزاد نیز محرم می‌شوند.[۱۱]

روابط اجتماعی با نامحرم در فقه اسلامی

آموزه‌های اسلام، انواع کام‌یابی جنسی از نامحرم را ممنوع کرده[۱۲] و زنان و مردان را از سخن گفتن غیر ضروری،[۱۳] دست‌دادن،[۱۴] اختلاط،[۱۵] خلوت کردن،[۱۶] و چشم‌دوختن[۱۷] به نامحرم نهی کرده و حتی اندیشیدن شهوانی به نامحرم را نکوهش کرده است.[۱۸] همچنین در آیین اسلام، پوشش بر زنان[۱۹] و مردان[۲۰] واجب است و جلوه‌گری جنسی[۲۱] و سخن گفتن شهوت‌انگیز[۲۲] در برابر نامحرم، نهی شده است.<br فقهای مسلمان با تکیه بر آموزه‌های اسلامی، مجموعه‌ای از احکام شرعیِ مربوط به نامحرم را در محورهای زیر برداشت کرده‌اند:

گفت‌وگو؛ سخن گفتن‌های غیر ضروری با نامحرم، مکروه است.[۲۳] با نامحرم نباید به‌گونه‌ای شهوت‌انگیز سخن گفت و نباید به‌قصد لذت جنسی به صدای نامحرم گوش داد.[۲۴]

پوشش؛ پوشاندن بخش‌های معینی از بدن، بر مردان و زنان واجب است.[۲۵]

نگاه؛ زن و مرد نباید به بخش‌هایی از بدن نامحرم که معمولا پوشیده می‌شود، نگاه کنند.[۲۶] از این‌رو، نگاه بدون لذت به صورت و دست‌های زن و همچنین سر و دست و پای مردان، استثنا شده است.[۲۷] فقهای شیعه دربارۀ نگاه کردن به عکس زنان، دیدگاه‌های مختلفی دارند.[۲۸]

خلوت کردن؛ بسیاری از مراجع تقلید شیعه، خلوت کردن زن و مرد نامحرم در جایی که دیگران وارد نمی‌شوند را حرام دانسته‌اند.[۲۹]

اختلاط؛ از منظر فقهای مسلمان، اختلاط زن و مرد نامحرم، مکروه بوده و در مواردی، حرام شمرده شده است؛ در حکم اختلاط با نامحرم، وجه فسادانگیز بودن آن، مورد توجه فقها بوده است.[۳۰] مثلا استفاده از عطر که معمولا در روابط اجتماعی با جنس مخالف، شهوت او را برمی‌انگیزد، حرام دانسته شده است.[۳۱] هرگونه تماس بدنی مانند دست دادن نیز حرام است؛ اگرچه برخی فقها، دست دادن از روی لباس و بدون لذت و فشار دادن را جایز می‌دانند.[۳۲]

نامحرم در فرهنگ مسلمانان

آموزه‌های اسلامی ارتباط با نامحرم را به‌طور کلی نفی نمی‌کند بلکه این ارتباط را در چهارچوب رعایت پوشش اسلامی و حفظ حریم جنسیتی جایز می‌داند.[۳۳] پس از نزول آیه 31 سوره نور که بر پوشش سر و گردن زنان، تأکید کرده است، زنان مسلمان در مدینه، سر و گردن‌شان را می‌پوشاندند،[۳۴] اما در فعالیت‌های اجتماعی، تجاری، علمی و خدماتی شرکت می‌کردند. بیعت با پیامبر،[۳۵] حضور در جلسات پیامبر،[۳۶] پرسش از پیامبر در جمع اصحاب، شرکت در نمازها، به‌جا آوردن حج، انجام فعالیت‌های اقتصادی، کتابت و رفتن به سفر از جمله فعالیت‌های اجتماعی زنان مسلمان است که از صدر اسلام گزارش شده است.[۳۷] تمام این فعالیت‌ها با حفظ حریم زنان و مردان، صورت می‌گرفت.[۳۸]

معماری خانه‌ها نیز در فرهنگ مسلمانان به‌گونه‌ای بود که این حریم، مراعات می‌شد؛ خانه‌ها، اتاق و یا مکان پوشیده-ای مخصوص زنان داشت که وقتی نامحرمی وارد خانه می‌شد زنان به آنجا می‌رفتند. ورودی خانه‌ها علاوه بر در، پرده هم داشت تا ورود و خروج کنترل و محدود شود و نگاه نامحرم به اهل خانه نیفتد.[۳۹]

نامحرم در فرهنگ ایرانیان

نقش‌های کتیبه‌ها، مجسمه‌ها و ظروف کشف شده از دوران ایران باستان نشان می‌دهد که پوشش زنان در جامعه ایرانی حتی قبل از اسلام نیز مورد توجه بوده و غیر از دورۀ مادها، زنان علاوه بر پوشش بدن، موی خود را نیز می‌پوشانده‌اند و هنگام خروج از خانه، چیزی شبیه چادر بر سر می‌افکندند. در آن دوران حریم زن و مرد رعایت می‌شده و غیر از همسران کسی اجازۀ لمس و تماس با زنی را نداشته[۴۰] و حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار، نامحرم محسوب می‌شدند.[۴۱] شاهزادگان و زنان دربار در اجتماع حاضر نمی‌شدند و زنان طبقات پایین نیز از آنها الگوبرداری می‌کردند.[۴۲]

بعد از اسلام تا دورۀ قاجار نیز، زنان لباس‌های بلند و گشاد می‌پوشیدند، موی خود را می‌پوشاندند، چادر بر سر می‌کردند و شلوار می‌پوشیدند و در بعضی دوره‌ها صورت‌شان را هم با روبنده می‌پوشاندند. بعد از سفر ناصرالدین شاه به اروپا و آشنایی او با چگونگی پوشش زنان اروپایی، مفهوم «نامحرمی» و رعایت حریم زن و مرد، از توجه کافی و کامل، فاصله گرفت و پوشش زنان ایرانی کم‌کم، دگرگون شد؛ زنان مرفه و روشنفکر با کت و دامن، شلوارهای تنگ یا نازک، روسری‌های ساده و بدون چادر وارد اجتماع می‌شدند. تنها زنان روستایی و شهرهای کوچک، پوشش خود را به شکل سنتی حفظ کردند.[۴۳] بی‌توجهی به پوشش اصیل ایرانی ـ اسلامی، در دورۀ پهلوی نیز ادامه یافت تا آنجا که رضاخان فرمان کشف حجاب را صادر کرد؛ اما عدم پذیرش اجتماعی این فرمان، موجب شد که پهلوی دوم، آن را لغو کند.[۴۴]

پانویس

  1. دهخدا، لغت¬نامه، ذیل واژه¬ی نامحرم.
  2. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ نامحرم.
  3. دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ نامحرم.
  4. طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج6، ص38.
  5. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ نامحرم.
  6. سوره نور، آیه 23.
  7. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، 1409ق‏، ج20، ص372.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص327.
  9. مغنیه، تفسیر الکاشف، 1424ق، ج2، ص290–285.
  10. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع (13 مرجع)، 1385ش، ج2، ص465.
  11. مغنیه، تفسیر الکاشف، 1424ق، ج2، ص290- 285.
  12. مطهری، مسآله حجاب، 1395ش، ص75.
  13. مجلسی، محمد¬باقر، بحار الانوار، 1403ق. ج101، ص32؛ عشایری منفرد و دهقان، پوشش زنان در زمان پیامبر، 1398ش، ج1، ص269.
  14. وسائل الشیعه، ج20، ص198؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، 1403ق، ج7، ص214.
  15. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، 1407ق، ج5، ص537.
  16. نوری، حسین بن محمد، 1408ق، ج14، ص265.
  17. سوره نور، آیات 30 و 31.
  18. عشایری منفرد و دهقان، پوشش زنان در زمان پیامبر، 1398ش، ج1، ص273
  19. سوره نور، آیه 30 و 31؛ سوره احزاب، آیه 59.
  20. عشایری منفرد و دهقان، پوشش زنان در زمان پیامبر، 1398ش، ج1، ص265.
  21. عشایری منفرد و دهقان، پوشش زنان در زمان پیامبر، 1398ش، ج1، ص243.
  22. سوره احزاب، آیه 59.
  23. معصومی، سیدمسعود، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، 1395ش، ص70.
  24. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع (13 مرجع)، 1385ش، ج2، ص492.
  25. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع (13 مرجع)، 1385ش، ج2، ص488.
  26. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع (13 مرجع)، 1385ش، ج2، ص486–485.
  27. حسینی سیستانی، توضیح المسائل، 1395ش، ص464.
  28. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع (13 مرجع)، 1385ش، ج2، ص490.
  29. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع (13 مرجع)، 1385ش، ج2، ص492.
  30. شریفی و رفیعی، اربعین حجاب، 1389ش، ص180.
  31. شریفی و رفیعی، اربعین حجاب، 1389ش، ص133.
  32. معصومی، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، 1395ش، ص73.
  33. علی‌محمدی و آرمان، «حدود ارتباط با نا نامحرم از دیدگاه قرآن»، 1397ش، ص7 - 1.
  34. طبرسی، جوامع الجامع، 1412ق، ج3، ص104.
  35. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج24، ص46.
  36. عشایری منفرد و دهقان، پوشش زنان در زمان پیامبر، 1398ش، ج1، ص275.
  37. پشمی، «نحوه پوشش و حضور اجتماعی زنان در صدر اسلام»، 1387ش، ص225 – 218.
  38. عشایری منفرد و دهقان، پوشش زنان در زمان پیامبر، 1398ش، ج1، ص271 و 283.
  39. عشایری منفرد و دهقان، پوشش زنان در زمان پیامبر، 1398ش، ج2، ص؟
  40. بهرامیان، درنیایی و ابراهیمی، «حجاب در ایران باستان»، پژوهش‌نامه زنان، 1398ش، ص125 – 111.
  41. مطهری، مساله حجاب، 1395ش، ص24–21.
  42. بهرامیان، درنیایی و ابراهیمی، «حجاب در ایران باستان»، پژوهش¬نامه زنان، 1398ش، ص125 – 111.
  43. نظری، «پوشاک زنان در پنج دوره تاریخی پس از ورود اسلام به ایران»، شباک، 1396ش، ص64 - 53.
  44. ابراهیمی، «پوشش زن ایرانی در گذر تاریخ»، معارف، 1393ش.

منابع

  • ابراهیمی، احمد، «حجاب زن ایرانی در گذر تاریخ»، معارف، دی و بهمن، 1393ش.
  • بنی‌هاشمی خمینی، سیدمحمدحسن، توضیح المسائل مراجع (13 مرجع)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1385ش.
  • بهرامیان، مسعود و همکاران، «حجاب در ایران باستان»، پژوهش‌نامه زنان، پاییز و زمستان، 1398ش.
  • پشمی، منیره، «نحوه پوشش و حضور اجتماعی زنان در صدر اسلام»، بانوان شعیه، تابستان، 1387ش.
  • حسینی سیستانی، سید علی، توضیح المسائل، قم، دار المجتبی، 1395ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، در وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 25 شهریور 1401ش.
  • شریفی، معصومه و رفیعی، محسن، اربعین حجاب، تهران، سازمان بسیج جامعه زنان کشور، 1389ش.
  • شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشيعة، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، 1409ق.‏
  • طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، 1375ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، قم، حوزه علمیه قم، 1412ق.
  • عشایری‌منفرد، محمد و دهقان، مجید، «پوشش زنان در زمان پیامبر»، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1398ش.
  • علی‌محمدی، محمد و آرمان، هاشم، «حدود ارتباط با نا نامحرم از دیدگاه قرآن»، سازمان امور دانشجویان، آبان، 1397ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، در وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 25 شهریور 1401ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربیه، 1403ق.
  • مطهری، مرتضی، مساله حجاب، تهران، صدرا، 1395ش.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، قم، دار الکتب الاسلامیه، 1424ق.
  • مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه‏، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1371ش.‏
  • معصومی، سیدمسعود، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، قم، بوستان کتاب، 1395ش.
  • نظری، ساره، «پوشاک زنان در پنج دوره تاریخی پس از ورود اسلام به ایران»، شباک، فروردین 1396ش.
  • نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، موسسه آل البیت (علیهم‌السلام)، 1408ق.