نقش رستم
نقش رستم؛ مجموعهای باستانی در مرودشت استان فارس
نقش رستم مجموعهای تاریخی از یادمانها، سنگنوشتهها، نگارهها، آرامگاهها و آتشدانها است که در زنگیآباد، قسمت شمالی شهرستان مرودشت استان فارس و در نزدیکی تخت جمشید، بر روی کوهی که امروزه حاجیآباد نامیده میشود، واقع شده است. این آثار از دوره ایلامیان (هزارههای یکم تا سوم قبل از میلاد)، هخامنشیان و ساسانیان به یادگار مانده است. تصاویر حکشده بر سکههای ایرانی (300 تا 150 سال پیش از میلاد)، از اهمیت تاریخی نقش رستم حکایت دارد.[۱] این مجموعه از آثار کهن و باشکوه در سال 1310ش به ثبت ملی رسید و امروزه، بهعنوان میراثی ایرانی به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده است.[۲]
راه و روش سنگتراشیهای این مجموعه را برگرفته از تمدن اوراتویی میدانند، اما پیکره و نمای بیرونی این آرامگاهها را از ابداعات داریوش بزرگ عنوان کردهاند[۳] که در خاور نزدیک، مصر و یونان نظیری ندارد.[۴] رسم ایجاد آرامگاههایی در دل کوه از زمان داریوش و جانشینان او مرسوم گشت و تا سدهی دهم میلادی (دوره آلبویه) ادامه یافت.[۵]
نام و پیشینه این مجموعه
این مکان در گذشته، به «سهگنبدان» یا «دوگنبدان» مشهور بود[۶] و امروزه در میان مردم آن منطقه به نامهای کوه «حاجیآباد»، کوه «استخر» و کوه «نِفِشت» شناخته میشود. برخی از مردم محلی نیز آن را حسینکوه میخوانند. از آنجا که ایرانیان، با دیدن تصاویر رشادتها و پیروزیهای پادشاهان بر این مجموعه از سنگنگارهها، به یاد رستم، پهلوان نامدار ایرانی، میافتادند، این بنا بهتدریج به «نقش رستم» معروف شد.[۷]
این مجموعه برای اولینبار توسط «ارنست هرتسفلد» در سال 1302ش بررسی و کاوش شد. وی، پس از بررسی محوطه و دیوارههای بیرونی این سازهی دژگونه، بقایای برج و باروهای دیگر آن را نیز کشف کرد. پس از آن، این مجموعهی عظیم مورد توجه گروههای کاوشگر مختلفی از سراسر دنیا قرار گرفت که از آن جمله میتوان به گروه کاوش مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو اشاره کرد. این گروه توانستند در سالهای 1936-1939م آثار باارزش دیگری همچون نسخه پارسی میانه کتیبه شاپور و دیگر سنگنبشتههای مدفون در دل خاک را پیدا کنند.[۸] بازماندههایی از دو ساختمان و یک آبانبار در غرب قله کوه نیز کشف شدند.[۹]
آثار برجایمانده در نقش رستم
آثار متعلق به دوره ایلامیان
کهنترین نقش بر دیوارههای نقش رستم، طرحی است از ایزد و ایزدبانو (شاه و ملکه). قسمتی از این طرح، بعدها توسط پادشاه ساسانی (بهرام دوم) پاک شده و تصویر خود و درباریانش را جایگزین کرده است. آثار باقیمانده از نقش قبلی، نگارهای از ایزد و ایزدبانو است که بر روی تختی با پایههایی از مارهای پیچیده در هم، نشستهاند و اشخاصی در اطراف آنها ایستادهاند.[۱۰] باتوجه به جزئیاتی که در تصویر قابل رؤیت است، میتوان این دو شخص نشسته را ملکه و پادشاهی دانست که در پیشگاه ایزد و ایزدبانو در حال نیایش هستند.[۱۱] برخی از کاوشگران، قدمت این نقش را به 4000 سال پیش بازگرداندهاند.[۱۲] اما برخی دیگر بر اساس نوع و طرح لباسهای حکشده در این نقوش، قدمت این اثر را در حدود 800 تا 600 سال پیش از میلاد دانستهاند.[۱۳]
آثار متعلق به دوره هخامنشیان
داریوش، پادشاه هخامنشی در سال 486 پیش از میلاد درگذشت و در همین مکان دفن شد.[۱۴] ساخت آرامگاه داریوش در دوران زندگی او و همزمان با ساخت «کاخ آپادانی شوش» و «تخت جمشید» صورت گرفته است.[۱۵] نمای بیرونی این مقبره، به شکل چلیپایی با ارتفاع 22 متر کنده شده است.[۱۶]
«دیودور سیسیلی» در رابطه با ساختار این آرامگاهها در نقش رستم بیان میکند که راهی برای ورود به آرامگاهها وجود ندارد و تابوتها را با اسبابی به درون مقبره وارد میکردهاند.[۱۷] «ریچارد فرای»، شرقشناس و ایرانشناس آمریکایی نیز معتقد است این آرامگاهها را از آن جهت در دل سنگهای کوهستان بنا کردند که زمین از برخورد با جسد انسان آلوده نشود.[۱۸]
تصویر پادشاهی که در دست چپ خود یک کمان دارد و دست راست خود را بهسمت آتش مقدس و اهورامزدا نشانه گرفته است، بر روی سنگی در بالای این آرامگاه دیده میشود. در قسمتی دیگر نیز اقوام قلمرو پادشاهی هخامنشی، در دو ردیف، به تعداد 14 نفر (28 نماینده)، تخت روان پادشاهی را بهدست گرفتهاند.
در قسمت ورودی آرامگاه، چهار ستون با فاصلهی 3.15 متر از یکدیگر قرار دارد که بر بالای آنها، پیکره گاو مقدس قرار دارد. اشمیت، باستانشناس آلمانی، کاخ میانی آرامگاه را که منقوش است، همانند کاخ تچر، خانه زمستانی داریوش در تخت جمشید، دانسته که پس از آن توسط پادشاهانی دیگر تقلید شد. این بخش میانی به راهرویی میرسد که درون آن سه اتاقک وجود دارد. درون هر اتاقک نیز، سه گور مانند صندوقهایی تقریبا یکسان بنا شدهاند.[۱۹] در نتیجه، درون آرامگاه داریوش یکم، 9 قبر وجود دارد، اما هیچ سند و مدرکی از هویت آنها موجود نیست.[۲۰] حتی تشخیص اینکه کدام یک از این گورها، متعلق به خود داریوش است نیز ناممکن مینماید.[۲۱]
در حجاریهای صورتگرفته بر چلیپا (نمای بیرونی)، متونی به زبانهای فارسی باستان، ایلامی و بابلی حک شده است،[۲۲] که گفتاری شبیه به وصیتنامه است. این وصیت معنوی از داریوش را در مقام فرمانروای جهان، در تاریخ خاورمیانه بینظیر میدانند.[۲۳] نوشتهی بالایی آرامگاه و نوشته کندهکاری شدهی کناری را نمونههایی از خصوصیات نیک داریوش و نبوغ وی دانستهاند.
آرامگاه خشایارشا در فاصله 100 متری از آرامگاه داریوش بنا شده است. بر روی دیوارهها و کنارههای این آرامگاه نیز، نقوشی از پادشاه در حال نیایش و در حالیکه بر روی اورنگی بر دستان مردمی از سرزمینهای گوناگون است، بهتصویر کشیده شده است. آرامگاه اردشیر یکم در فاصلهی 37 متری از آرامگاه داریوش یکم و بسیار بیدقت و کمارتفاع بنا شده است. آرامگاه داریوش دوم روبهروی بنای کعبه زرتشت قرار دارد.[۲۴]
آثار متعلق به دوره ساسانیان
از آنجایی که نقش رستم، جایگاهی مقدس و بااهمیت انگاشته میشد، بهدستور شاهان پس از هخامنشیان نیز نگارههایی بر دیوارهای آن ایجاد میشد. یکی از آنها که امروزه از زیباترین و سالمترین بناهای این مجموعه بهشمار میرود، سنگنگارهی اهورامزدا و اردشیر بابکان است. در این تصویر که معتقدند اولین بنای انسانانگاری اهورامزدا است، نقشی از او و اردشیر بابکان در حالیکه سوار بر اسب هستند، دیده میشود.[۲۵] در زیر پای اسب اردشیر نیز، تصویری از «رادوان پنجم»، آخرین پادشاه اشکانی، قرار دارد و در زیر پای اسب اهورامزدا نیز تصویری از اهریمن بهصورتی قرینه حک شده است.[۲۶] در این نقش، در حقیقت، پیروزی اردشیر بر اردوان را همپایهی پیروزی اهورامزدا بر اهریمن نشان دادهاند.[۲۷]
سنگنگاره پیروزی شاپور بر امپراتوری روم نیز از دیگر آثار برجایمانده از دوران ساسانی است. این تصویر در حدود 11 متر طول و 5 متر عرض دارد. در این تصویر که بهفتح امپراتوری روم توسط سپاه ایران اشاره دارد، صحنه اسارت والرین و فیلیپ عرب، امپراتور آن روزگار روم، نشان داده شده است.[۲۸] این نقش، از نظر ظریفکاری و زیبایی در هنر معماری و کندهکاری، بسیار با ارزش است؛ زیرا حتی لباس والرین نیز مطابق با جامههای رومی آن زمان کندهکاری شده است.[۲۹]
سنگنگاره بهرام دوم و درباریان در کنار یک سنگنگاره ایلامی حک شده است. این بنای زیبا و دیدنی، 5 متر طول و 2.5 متر عرض دارد. در میانهی این تصویر، بهرام بهصورت تمامقد ایستاده و در سمت چپ و راست او حدود 8 نفر بهصورتی نیمتنه بهتصویر کشیده شدهاند. این افراد همگی به بهرام مینگرند و انگشت سبابهی دست راست خود را بهنشانه احترام بهسوی او بلند کردهاند.[۳۰] افرادی که در سمت چپ بهرام ایستادهاند را خانواده وی معرفی میکنند. نفر اول ملکه، شاپور دختک، و 2 نفر بعدی شاهزادهها هستند که بهدلیل آنکه ریشی بر چهره ندارند، آنها را کم سن و سال میدانند. نفر چهارم را همان کرتیر، موبد پرنفوذ دوران ساسانی، و نفر پنجم را نرسی، پسر شاپور یکم، معرفی میکنند که پس از بهرام دوم به پادشاهی رسید.[۳۱]
سنگنگاره پیروزی بهرام دوم شامل دو سنگتراشی بزرگ است که صحنه پیروزی پادشاهان اسبسوار بر دشمنان نگونسار آنها را نشان میدهند. این سنگنگاره در طول زمان، بسیار آسیب دیده است.
سنگنگاره آناهیتا و نرسی، چگونگی تاجگذاری و سلطنت نرسی را شرح میدهد. در این تصویر، که میتوان آن را یکی از زیباترین سنگنگارههای مجموعه نقش رستم دانست، نرسی تاجی زیبا بر سر دارد و دست چپ خود را بلند کرده تا حلقهای را از آناهیتا، ایزدبانوی آب و باروری، بستاند.[۳۲] برخی این حلقه را حلقه اتحاد، و برخی دیگر آن را تاج پادشاهی میدانند.[۳۳]
در نقش دیگری، هرمز دوم سوار بر اسب است. این بنا نیز بر اثر گذر زمان، آسیبهایی جدی دیده است اما بنابر سکههای کتیبهدار و ظروفی که در این نقش وجود دارند، میتوان آن را متعلق به شخص هرمز دوم دانست.[۳۴]
سنگنگاره شاپور دوم در پایین آرامگاه داریوش دوم کندهکاری شده است. در این تصویر، سوار تاجداری حضور دارد که نیزهای بلند بر گردن دشمنی سواره فرو کرده است. تاریخ دقیق این سنگنگاره مشخص نیست اما برخی از کاوشگران، بر اساس نوع تاج و پوشش، آن را متعلق به دوران شاپور دوم میدانند.[۳۵]
کعبه زرتشت (کلبه زرتشت)
ساختمانی چهارگوش و پلهدار از سنگهای آهک سفید و بسیار خوشتراش است و از نظر اصول معماری بسیار بینقص جلوه میکند.[۳۶] ارتفاع این بنا، در حدود 14.12 متر است و یک در ورودی دو لنگهای و بسیار سنگین دارد.[۳۷] این خانه مکعبی در دوره ساسانیان به بُنخانه/ بُنخانک معروف بوده است.[۳۸] اصطلاح «کعبه زرتشت» از قرن چهاردهم میلادی برای این بنا مرسوم شد.[۳۹]
با توجه به شباهت این ساختمان زیبا به بنای دیگری در پاسارگاد، میتوان کاربرد آنها را همسان دانست.[۴۰] بهعقیدهی برخی از باستانشناسان، این بنا یک آرامگاه، و بهعقیدهی گروهی دیگر این مکان آتشکدهای بوده که آتش مقدس در آن قرار داشته است.[۴۱] گروهی دیگر نیز معتقدند که این بنا، جایی برای نگهداری اسناد دینی و اوستا بوده است.[۴۲] در قسمت جنوبی این بنا، کتیبههایی از دوره شاپور یکم (ساسانیان، 262م) و موبد آن (کرتیر) وجود دارد که در رابطه با امور مذهبی و اداری آن زمان است.[۴۳] این کتیبه، از نظر تاریخی بسیار حائز اهمیت است.[۴۴]
بر فراز نقش رستم نیز برج سنگی آتشدانی بهصورت مکعب تراشیده شده که مربوط بهدوره هخامنشیان است و در اطراف آن استودانها (دخمهها)یی مربوط به دوره ساسانی قرار دارد.
پانویس
- ↑ Fisher, The Cambridge History of Iran, 1968, p850.
- ↑ گيرشمن، ايران از آغاز تا اسلام، 1374ش، ص173-175 و 384-405؛
فرصتالدوله شيرازي، آثار عجم در تاريخ جغرافيايي بلاد و اماكن فارس، 1362ش، ص30؛ - ↑ کخ، از زبان داریوش، 1377ش، ص338.
- ↑ Calmeyer, Zur Genese altiranischer Motive III: Felsgräber, 1975, p7-101.
- ↑ Calmeyer, Zur Genese altiranischer Motive III: Felsgräber, 1975, p30.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص16 و 38.
- ↑ کخ، از زبان داریوش، 1377ش، ص338.
- ↑ Persepolis III: The Royal Tombs and Other Monuments,
- ↑ Von Gall, "NAQŠ-E ROSTAM", Encyclopædia Iranica, 2009.
- ↑ مصطفوی، آثار باستان: نقش رستم، 1317ش، ص16.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص22.
- ↑ کخ، از زبان داریوش، 1377ش، ص338.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص23.
- ↑ Shahbazi, "DARIUS iii. Darius I the Great". 1994.
- ↑ هینتس، یافتههای تازه از ایران باستان، 1387ش، ص206.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص39.
- ↑ پیرنیا، ایران باستان، چ2، 1369ش، ص1601.
- ↑ Fisher, The Cambridge History of Iran, 1968, p383-386.
- ↑ کخ، از زبان داریوش، 1377ش، ص340.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص63.
- ↑ کخ، از زبان داریوش، 1377ش، ص340.
- ↑ مصطفوي، اقليم پارس، آثار تاريخي و اماكن باستاني فارس، 1375ش، ص36-43.
- ↑ هینتس، یافتههای تازه از ایران باستان، 1387ش، ص206 و 207.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص66 و 74 و 77؛
بصیری، نقش رستم، 1330ش، ص47. - ↑ پوربهمن، پوشاک در ایران باستان، 1386ش، ص175.
- ↑ نفیسی، تاریخ تمدن ایران ساسانی، 1384ش، ص253.
- ↑ بیانی، شامگاه اشکانیان و بامداد ساسانیان، 1386ش، ص35.
- ↑ نفیسی، تاریخ تمدن ایران ساسانی، 1384ش، ص109.
- ↑ نفیسی، تاریخ تمدن ایران ساسانی، 1384ش، ص251.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص114.
- ↑ رجبی، کرتیر و سنگنبشته او در کعبه زرشت، 1350ش، ص36 و 38.
- ↑ سن کریستن، ایران در زمان ساسانیان، 1367ش، ص258.
- ↑ بهنام، نقش رستم در تاجگذاری پادشاهان ساسانی، 1346ش، ص17.
- ↑ Schmidt, Persepolis III: The Royal Tombs and Other Monuments, 1970, p135.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص124.
- ↑ بهنام، نقش رستم در تاجگذاری پادشاهان ساسانی، 1346ش، ص15.
- ↑ رجبی، کرتیر و سنگنبشته او در کعبه زرشت، 1350ش، ص10.
- ↑ مصطفوي، اقليم پارس، آثار تاريخي و اماكن باستاني فارس، 1375ش، ص336-344.
- ↑ Gropp, "KAʿBA-YE ZARDOŠT", 2009.
- ↑ Lendering, "Naqš-i Rustam", 2009.
- ↑ بهنام، نقش رستم در تاجگذاری پادشاهان ساسانی، 1346ش، ص16.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص34.
- ↑ لوكرنين، «نهادهاي سياسي، اجتماعي و اداري، مالياتها و دادوستد»، 1381ش، ص128 و 129.
- ↑ شهبازی، شرح مصور نقش رستم، 1357ش، ص29.
منابع
- بصیری، حسین، نقش رستم، تهران، تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش)، 1330ش.
- بهنام، عیسی، نقش رستم در تاجگذاری پادشاهان ساسانی، تهران، هنر و مردم، 1346ش.
- بیانی، شیرین، شامگاه اشکانیان و بامداد ساسانیان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1386ش.
- پوربهمن، فریدون، پوشاک در ایران باستان، ترجمه هاجر ضیا سیکارودی، تهران، امیرکبیر، 1386ش.
- پیرنیا، حسن، ایران باستان، تهران، دنیای کتاب، 1369ش.
- رجبی، پرویز، کرتیر و سنگنبشته او در کعبه زرشت، تهران، ویژه، 1350ش.
- سن کریستن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، تهران، امیرکبیر، 1367ش.
- شهبازی، علیرضا شاپور، شرح مصور نقش رستم، تهران، بنداد تحقیقات هخامنشی، 1357ش.
- فرصتالدوله شيرازي، محمدنصير بن جعفر حسيني، آثار عجم در تاريخ جغرافيايي بلاد و اماكن فارس، تهران، فرهنگسرا، 1362ش.
- کخ، هایدماری، از زبان داریوش، ترجمه پرویز رجبی، تهران، کارنگ، 1377ش.
- گيرشمن، رومن، هنر ايران در دوره هخامنشي، ترجمه عيسي بهنام، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1346ش.
- گيرشمن، رومن، ايران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معين، تهران، علمي و فرهنگي، 1374ش.
- لوكرنين، و. گ، «نهادهاي سياسي، اجتماعي و اداري، مالياتها و داد و ستد»، در تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشي دولت ساسانيان، پژوهش دانشگاه كمبريج، ترجمه حسن انوشه، تهران، اميركبير، 1381ش.
- مصطفوي، محمدتقي، اقليم پارس، آثار تاريخي و اماكن باستاني فارس، تهران، نشر اشاره، 1375ش.
- مصطفوی، محمدتقی، آثار باستان: نقش رستم، تهران، تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش)، 1317ش.
- نفیسی، سعید، تاریخ تمدن ایران ساسانی، تهران، انتشارات اساطیر، 1384ش.
- هینتس، والتر، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران، نشر ماهی، 1387ش.
- هینتس، والتر، یافتههای تازه از ایران باستان، ترجمه پرویز رجبی، تهران، ققنوس، 1387ش.
- Calmeyer, Peter, Zur Genese altiranischer Motive III: Felsgräber, Berlin, Reimer, 1975.
- Fisher, W. B, The Cambridge History of Iran, Cambridge, University Press, 1968.
- Frye, Richard Nelson, "Persepolis Again", Journal of Near Eastern Studies, 1974.
- Gropp, Gerd, "KAʿBA-YE ZARDOŠT", Encyclopædia Iranica, 2009.
- Lendering, Jona, "Naqš-i Rustam", Livius, 2009.
- Schmidt, E. F, Persepolis III: The Royal Tombs and Other Monuments, University of Chicago Press, 1970.
- Shahbazi, A. Shapur, "DARIUS iii. Darius I the Great". Encyclopædia Iranica, 1994.
- Von Gall, Hubertus, "NAQŠ-E ROSTAM", Encyclopædia Iranica, 2009.