چهل دختران هزاره
چهل دختران هزاره، روایت حماسی از مبارزه و مرگ دختران هزاره در ولایت اُرُزگَان افغانستان.
چهل دختران هزاره، نماد عفت، مقاومت و روایت حماسی از رشادتها، دلاوریها و مرگ خودخواستۀ دختران هزاره بهفرماندهی «شیرین هزاره»، در زمان عبدالرحمن خان، در ولایت (استان) اُرُزگان است. این روایت، با هویت اجتماعی و تاریخ قوم هزاره گِره خورده و ادبیات شفاهی، خاطرات جمعی، شعر، موسیقی و هنر این قوم را در یکونیم قرن اخیر، تحت تأثیر قرار داده است.
تاریخچه
در ولایت ارزگان پس از شکست هزارهها در سال 1272ش، فجایع زیادی اتفاق افتاد که از همه تلختر، ماجرای مرگ چهل دختران هزاره بود. وقتی لشکر عبدالرحمن خان وارد ارزگان شد، دست به تجاوز، غارت و کشتار زدند و زنان و مردان زیادی را به اسارت برده و قلعههای آنها را به آتش کشیدند.[۱] در این میان، عدهای از زنان دلیر و بیپروای ارزگانی به فرماندهی شیرین بیگم، مشهور به شیرین هزاره، اسلحۀ گرم و شمشیر بهدست گرفتند و در برابر لشکریان متجاوز، شجاعانه و با تمام توان جنگیدند؛ وقتی توان و مهمات جنگی آنها تمام شد، خود را بر فراز قلۀ کوه رساندند و برای اینکه اسیر لشکر دشمن نشده و بار بدنامی آن را به دوش نکشند، ، دست در دست یکدیگر، خود را از بالای کوه به دره انداختند.[۲] بعد از پایان جنگ، جنازۀ ۴۳ نفر را از دره بالا کشیدند و روی پهنای گردنه، دفن کردند.[۳]
محل رویداد
محل رویداد، به «کوه چهل دختران» معروف است که در روستای «پَالان» در وُلسوالی (شهرستان) «اُرُزگانِ خَاص» واقع شده است. در بالاترین نقطۀ روستای پالان، کوه مرتفعی بهنام «بالاچوب» وجود دارد که بر تمام منطقه مشرف است. در قسمت جنوب غرب این کوه مرتفع، درهای بهنام «آب چَکَک» واقع شده است. بین کوه بالاچوب و درۀ آب چکک، گردنهای هموار وجود دارد که روی آن، نشانههایی از سکونت و خانهها به چشم میخورد. در دامنۀ غربی کوه بالاچوب و قسمت شمالی این گردنۀ هموار، یک بریدگی به ارتفاع ۱۰۰ تا ۳۰۰ متر بهصورت نیمدایره رو بهطرف شمال کشیده شده است که دختران محاصرهشده خود را از آنجا به زیر انداختهاند.[۴] در حال حاضر، روی کوه بالاچوب یک قبرستان به طول 40 و عرض 3 متر دیده میشود. قبر شیرین هزاره، پیش روی قبرستان و دو قبر کوچک دیگر پشت سر قبرستان واقع شده است.[۵]
پیامدهای فرهنگی
1. نماد عفت
در فرهنگ مردم هزاره، چهل دختران، نماد عفت و پاکی دختران هزاره هستند. آنها هفت شبانهروز مقاومت کردند و برای اینکه تن به اسارت و هتک حرمت ندهند، تصمیم به مرگی خودخواسته گرفتند و خودشان را از بالای کوه به پایین انداختند.[۶]
2. ادبیات شفاهی
بعد از رویداد چهل دختران، این حادثه وارد ادبیات شفاهی مردم هزاره شد و سینه به سینه، به نسلهای بعد رسید. در شبهای بلند زمستان که مادران برای کودکان خود قصه و داستان تعریف میکردند، یکی از قصههای غمانگیز، حکایت دردناک چهل دختران بود. وقتی داستان شروع میشد، همه را هالهای از اندوه و درد فرا میگرفت.[۷]
3. ادبیات مکتوب
روایت چهل دختران، در قالب یادداشتها، مقالهها و سفرنامهها نیز ثبت شده است؛[۸] مانند رمان «چهل دختران»، اثر جان یونس صالحی که در سال 1391ش، توسط انتشارات امیری در کابل به نشر رسیده و مضمون آن، برگرفته از رویداد چهل دختران هزاره، در ولایت ارزگان افغانستان است.[۹]
4. خاطرات جمعی
مردم هزاره، محل وقوع رویداد را «کوه چهل دختران» نامیدند و آنجا را بهعنوان نمادی از حمیت هزارهها و پایداری در برابر دشمن، قلمداد میکردند. زنان و مردان هزاره بهویژه مردم اَجرِستان، ارزگان، جاغوری و غزنی تعهد کردند که نام اولین دخترشان را شیرین بگذارند و برای عقد عروسیشان بر مزار شیرین و یارانش بروند و کام نوزدان را با خاک مزار آنها، شیرین کنند.[۱۰]
5. شعر
شاعران زیادی رویداد چهل دختران را به زبان شعر روایت کردهاند.[۱۱] برای مثال، اولین اثر منظوم در این زمینه، شعر یوسف ریاضی هروی است که حادثه را چنین شرح میدهد[۱۲]:
به قصد غزالان نیکو سیر | چو گرگان شدند از قفا حملهور | |
همه تیغ بر کف، تفنگی به دوش | تعاقبکنان جمله اندر خروش | |
غزالان بر آن کوه بالا بلند | به لاخی سر راهشان گشت بند | |
نه دست ستیز و نه پای گریز | سراسر بر احوال خود اشکریز | |
به چشم پر از اشک و مژگان تر | وداعی نمودند با یکدگر | |
ز غیرت از آن کوه گردون سریر | فکندند خود را یکایک به زیر | |
بر آن سنگ خارا و ریگ درشت | یکی بر سر افتاد و دیگر به پشت | |
به هر سنگ یک قطعهای چون بلور | جدا شد ز اعضای آن خیل حور | |
بدادند جان و ندادند دست | که ناید به ناموس آنها شکست |
6.نمایش (تئاتر)
عماد رسولی، هنرمند تئاتر افغانستانی، بعد از تحقیق محلی دربارۀ رویداد چهل دختران هزاره و مستندسازی آن، اثر نمایشی «کوه چهل دختران» را ساخت و در سال 1400ش در تهران به نمایش گذاشت که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. در این اثر نمایشی، روایت رشادتها و دلاوریهای دختران هزاره علیه ظلم و ستم دشمنان بهتصویر کشیده شده است.[۱۳]
پانویس
- ↑ شریعتی، «چهل دختران هزاره واقعیت یا افسانه»، وبسایت هزاره انترنشنال
- ↑ شریعتی، «چهل دختران هزاره واقعیت یا افسانه»، وبسایت هزاره انترنشنال.
- ↑ شریعتی، «چهل دختران هزاره واقعیت یا افسانه»، وبسایت هزاره انترنشنال.
- ↑ شریعتی، «چهل دختران هزاره واقعیت یا افسانه»، وبسایت هزاره انترنشنال.
- ↑ شریعتی، «چهل دختران هزاره واقعیت یا افسانه»، وبسایت هزاره انترنشنال.
- ↑ «سرنوشت تلخ دختران هزاره از اسطوره تا واقعیت/کوه چهل دختر کجاست؟» خبرگزاری مهر.
- ↑ شریعتی، «عقابان بلند پرواز ازره»، وبسایت هزاره انترنشنال.
- ↑ «چهل دختران هزاره واقعیت یا افسانه»، و بسایت هزاره انترنشنال.
- ↑ «چهل دختران هزاره»، وبسایت بنیاد اندیشه.
- ↑ «داستان تلخ چهل دختر شجاع هزاره»، و بسایت شیعه نیوز.
- ↑ شریعتی، «عقابان بلند پرواز ازره»، وبسایت هزاره انترنشنال.
- ↑ فروغی، «شرح رویداد ارزگان و شهادت چهل دختران هزاره»، وبسایت پیام دایکندی.
- ↑ «سرنوشت تلخ دختران هزاره از اسطوره تا واقعیت/کوه چهل دختر کجاست؟» خبرگزاری مهر.
منابع
- «این دختر اسطوره افغانها شد/ شیرین تن به اسارت نداد و خودکشی کرد»، وبسایت نامه، تاریخ درج مطلب: 8 آبان 1400ش.
- «تندیس شیرین هزاره، در دایکندی ساخته شد»، وبسایت شبکۀ اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ درج مطلب: 6 مهر 1396ش.
- «چهل دختران هزاره»، وبسایت بنیاد اندیشه، تاریخ درج مطلب: 16 خرداد 1400ش.
- «داستان تلخ چهل دختر شجاع هزاره»، وبسایت شیعه نیوز، تاریخ درج مطلب: ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
- «سرنوشت تلخ دختران هزاره از اسطوره تا واقعیت/کوه چهل دختر کجاست؟» خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ش.
- شریعتی، حفیظ، «چهل دختران هزاره واقعیت یا افسانه»، وبسایت هزاره انترنشنال، تاریخ درج مطلب: 2 آذر 1391ش.
- شریعتی، حفیظ، «عقابان بلند پرواز ازره»، وبسایت هزاره انترنشنال، تاریخ درج مطلب: 5 آذر 1389ش.
- فروغی، محمد، «شرح رویداد ارزگان و شهادت چهل دختران هزاره»، وبسایت پیام دایکندی، تاریخ درج مطلب: 27 آذر 1392ش.