کوشانیان
کوشانیان؛ از سلسله حکومتهای خراسان قدیم و آسیای میانه.
کوشانیان، امپراطوری وسیعی را به مدت سه سده در آسیای مرکزی، خراسان و شمال هند پایهریزی کردند. مشهورترین امپراطور آنها کانیشکای کبیر بوده است که در زمان او قلمرو امپراطوری از امنیت کامل، رفاه اقتصادی و قدرت نظامی زیادی برخوردار بوده است. بعد از کوشانیان بزرگ، کوشانیان کوچک یا کیداریها در جنوب هندوکش حاکمیت داشتند.
نامگذاری
کوشان، نام طایفهای بوده است؛ سپس در سدۀ اول قبل از میلاد، در پی اتحاد قبایل مختلف بهصورت نام محلی در آمده است. در تاریخ، کوشان یا کوشانیان به سلسلهای اطلاق میشود که سه قرن اول میلادی امپراطوری وسیعی را در محدودۀ جغرافیایی گستردهای از رود گنگ در هند تا بخشهایی از آسیای میانه و خراسان قدیم بنیان نهاده بودند.[۱]
تاریخچه
خاستگاه اصلی کوشانیان کوههای چیلین و تونهوانگ بوده است که بین سالهای 174 تا 176 قبل از میلاد بر اثر حملات مداوم اقوام هیونگ که در همسایگی شرقی آنها بوده است، به سوی غرب کوچ کردهاند تا اینکه در سال 129 قبل از میلاد به سرزمین باختر و فرمانروایی یونانی – باختری رسیدند[۲] و با فرهنگ هلنی–ایرانی این منطقه آشنایی پیدا کردند. یوئهچیها بعد از تسلط بر باختر به پنج یابگوس (قبایل مستقل شاهنشین) تقسیم شدند و هر یک بر بخشی از باختر باستانی حکمرانی یافتند تا اینکه یابگوس کیوشنگ چهار قبیلۀ دیگر را سرکوب و به حاکمیت سکاها، اشکانیان و یونانیان در باختر پایان داده[۳] و رئیس قبیلۀ کیوشنگ (کیو- تسیو- کیو) با نام کوایشانگ (کوشان شاه) اعلام پادشاهی کرد.[۴] بر اساس کتیبۀ رباطک که در سال 1993م در تپۀ باستانی کافرقلعه در روستای رباطک در 40 کیلومتری سرخکوتل از توابع استان بغلان افغانستان کشف شد،[۵] کانیشکای کبیر با فتوحات و گسترش قلمرو، کوشانیان را به امپراطوری تبدیل کرد.[۶]
موقعیت جغرافیایی
گسترۀ امپراتوری کوشانیان، تمام افغانستان، شمال تاجیکستان، ازبکستان، جنوب پاکستان، شمال هند، بخش سفلی از رودخانۀ سند و بخشهایی از خراسان بزرگ را در بر میگرفت. برخی تاریخنگاران قرقیزستان را نیز جزء این امپراطوری دانستهاند.[۷] در شرق کوشانیان امپراطوری هان چین و در غرب نیز پارتها بودهاند.[۸]
نژادشناسی
نژاد کوشانیان همواره مورد اختلاف تاریخنگاران و نسبشناسان بوده است، برخی آنها را ترک، بعضی ایرانی و دیگران نیز تبتی گفتهاند. ابوریحان بیرونی معتقد است که آنها از اقوام ترک بودهاند. در منابع تاریخی چین، از کوشانیان با عنوان کویی – شوانگ – وانگ، به معنای کویی شوانگ یا کوشانها یاد شده است و قدیمیترین نام آنها نیز یوئهچی بوده است.[۹]
زبان
کتیبههای سرخکوتل که از معبد باستانی سرخکوتل در مسیر کابل به مزارشریف کشف شده نشان میدهد که زبان کوشانیان، زبان بومی باختر بوده است.[۱۰] همچنین کتیبۀ رباطک بر روی صخرهای حک شده و به زبان بلخی با استفاده از الفبای یونانی واقعیات مهم دوران حکومت مؤسس سلسلۀ کوشانیان به تحریر درآمده است.[۱۱] محتوای کتیبۀ رباطک بیانگر این است که زبان کوشانیان باختری- تخاری یا «آری» بوده است که در زبان یونانی «آریو» تلفظ میشود و مادر زبانهای آریایی از جمله زبان فارسی دری است.[۱۲]
فرهنگ شهروندی
رواداری فرهنگی
کوشانیان در باکتریا (بلخ) فرهنگی برآمده از تلفیق جلوههای فرهنگی روم، یونان، آسیای میانه، افغانستان، ایران و هند باستان در باکتریا به وجود آوردند که بعدها در هنر و فرهنگ هند و سایر حوزههای فرهنگی تحت تسلط آنها تأثیرات بهسزایی داشتهاست. همزیستی مسالمتآمیز نژادها، عقاید و فرهنگهای مختلف در مناطق تحت تسلط کوشانیان، نشان از توان پذیرش و جذب فرهنگهای دیگر در فرهنگ غالب است. الفبای خط کوشانیان یونانی بوده است که با ایجاد تغییراتی در آن، بومیسازی شده بود.[۱۳]
تساهل و تسامح عقیدتی
چون در خاستگاه امپراطوری کوشانی، دین زرتشت حکمفرما بود، شاهان اول کوشانی زرتشتی بودهاند، ولی در دورۀ توسعۀ دامنۀ امپراطوری به شمال هند و ورود آیین بودایی در کشور، نقوش خدایان مختلف در سکههای کوشانی و ساخت الههها و معابد مختلف ادیان در سراسر سرزمین کوشانی بیانگر این است که نوعی پلورالیزم عقیدتی حاکم بود.[۱۴]
جایگاه عالمان دینی
روحانیون در دوران کوشانی از جایگاه بالایی برخوردار بودند. تحقیقات علمی و حفظ ادبیات، موسیقی و سایر جلوههای فرهنگی جامعه با علما بوده است. وازومترا، پارسووا، مانتانگا و گوبهارانا (دو تن از علمای نامدار که آیین بودایی را در چین نیز ترویج کردند)، سنگهویی و دهارماکلا از علمای بزرگ دوران کوشانیان بودند که به تحقیق، ترجمه و مشورتدهی به امپراطوری مشغول بودند و بسیاری از آنها گندهاری بودهاند.[۱۵]
جایگاه پهلوانان
بکاموس و اشکبوس پهلوانان نامدار کوشانیان بودند که در نبردهای مختلف در مقابل دشمنان و بیشتر سکاها، در میان مردم مشهور بوده و در شاهنامۀ فردوسی نیز از آنان یاد شده است.[۱۶]
لباس
لباس مردم در عصر کوشانی از پارچههای ضخیم پشمی و پنبهای تهیه میشد و میان پوشش نجبا و مردم عادی جز در تزئینات، تفاوت زیادی نداشتند، خامکدوزی روی لباس،[۱۷] موزۀ (چکمه) چرمی و نمدی، شلوار چیندار از ویژگیهای پوشش مرد و زن در آن دوره بوده است.[۱۸] مردان پیراهن دراز و تنبان (شلوار) و زنان دامن بلند و پرکدار و مواج تمامقد استفاده میکردند که با اندک تغییراتی هنوز در افغانستان رایج است.[۱۹]
اقتصاد
زیرساختهای اقتصادی
دوران امپراطوری کوشانیان، عصر طلایی خاورمیانه بوده است که سالهای 134م تا 233م را شامل میشود. در این سده، امپراطوران کوشانی بخشهای شمالی هند را تصرف کرده و سه محور اصلی جادۀ ابریشم یعنی جادۀ بین دریای آرال و خزر در شمال، مسیر مرو – صددروازه – همگتانه – فرات و دریای روم در مرکز و نیز مسیر دریایی بین دریای هند و دریای سرخ در جنوب را تحت کنترل گرفتند. تصرف هند شمالی ثروتمند و سه محور جادۀ ابریشم برای اتصال غرب به شرق باعث شد تا کوشانیان به ثروتمندترین امپراطوری عصر تبدیل شود.[۲۰]
رونق تجارت
احترام به تمامی ادیان، آرامش سیاسی، توسعۀ صنعت گریکو- بودیک و توسعه و ایجاد امنیت جادۀ ابریشم باعث شکوفایی اقتصادی کوشانیان شده و ثروت زیادی را از شرق و غرب وارد باختر و افغانستان کرد و وفور طلا باعث شد تا سکههای مضروب امپراطوران کوشانی با طلا باشد[۲۱] که برای تجارت با رومیان استفاده میشد، ولی برای تجارت با پارتها از مسکوکات نقره و در تجارت با چین نیز از سکههای مسی بهره میگرفتند.[۲۲]
بازار بینالمللی
در دورۀ کوشانیان، افغانستان به چهار راه و محل تلاقی غرب- شرق و جنوب- شمال تبدیل شد و شهر بلخ بزرگترین بازار بینالمللی و محل تجمع کاروانها بود.[۲۳] توسعۀ کانالهای آبی و ابزارآلات کشاورزی باعث رشد کشاورزی و دامداری در امپراطوری کوشانی شد که علاوه بر تأمین مصارف داخلی، به تجارت خارجی نیز کمک فراوانی میکرد.[۲۴]
سیاست
دوران اقتدار
کوجولاکادافیس بنیانگذار کوشانیان، سوترمگاس و ویماکادافیس نخستین فرمانروایان کوشانیان بودند که محدودۀ قلمرو خود را تا هند گسترش داده و ثبات سیاسی و اجتماعی را در کشور مستحکم ساختند؛ اما اوج قدرت کوشانیان در زمان کانیشکا، واسیشکا و هویشکا بوده است.[۲۵] در سیاست خارجی، روابط سیاسی و تجاری کوشانیان با چین، هند و روم در طول تاریخ کوشانیان دوستانه و مبتنی بر همکاری بوده است.[۲۶]
دوران ضعف
در عصر حکمرانی واسودیوا آخرین امپراطور کوشانیان کبیر[۲۷] و نیمۀ دوم قرن چهارم میلادی، کوشانیان رو به زوال نهاد و بخش غربی آن تحت تسلط سیاسی و خراجگذار ساسانیها قرار گرفت.[۲۸] کمی بعد، شاهزادگان ساسانی با عنوان «کوشانشاهان» برای حکمرانی و تسلط کامل به بخش غربی کوشانیان فرستاده شدند.[۲۹]
دوران زوال
بعد از کوشانیان کبیر، کوشانیان کوچک یا کیداریها در باختر و سپس در جنوب هندوکش (کابل و اطراف آن) توسط کیدارا پایهگذاری شد[۳۰] که تا برآمدن سکاها و یفتلیها ادامه یافت. بار سوم در اوایل قرن هفتم میلادی، اعقاب کیداری بار دیگر در جنوب باختر از شرق تا غرب امپراطوری تشکیل دادند که مشهور به رتبیل شاهان کابلی است و تا سال 850م ادامه یافته است. از شاهان مشهور این سلسله کشاتریاشاه بود. پایتخت تابستانی آنها شهر بگرام در کاپیسا و پایتخت زمستانی نیز پیشاور بوده است. امیرنشینان بامیان (شیر) و غرجستان (شار) نیز از اعقاب کوشانیان بودهاند.[۳۱]
جلوههای تمدنی
عمران هنری
کوشانیان دورۀ شگفتانگیز تکامل علم و فرهنگ را رقم زدند.[۳۲] عصر کوشانی، دوران درخشان مذهبی، عمران، هنری و ادبی در افغانستان و حومه بوده است که گنجینهای از آثار نقاشی، مجسمهسازی، کتیبه، سکه و آبدات معابد و استوپا در کاپیسا، بگرام، بامیان، سرخکوتل و گندهارا بهجا گذاشته است.[۳۳] علم و هنر کوشانیان تلفیقی از دانش و هنر هندی و باختری- یونانی بوده است.[۳۴] کوشانیان تندیسهای زیبایی از بودا میساختند[۳۵] و در هنر معماری خبره بودند.[۳۶]
مجسمهسازی و سنگتراشی
در دوران کوشانیان هنر سنگتراشی و مجسمهسازی پیشرفت زیادی کرد و مجسمههای بودا در بامیان که بهدلیل رونق تجارت جادۀ ابریشم و حمایت تاجران و کانیشکای کبیر به سبک مجسمهتراشی گندهارا ساخته شدند، بلندترین مجسمههای بودایی در جهان هستند.[۳۷]
شهرسازی و معماری
شهرهای دورۀ کوشانی دارای کاخ، مناطق مسکونی، معابد به شکل بنا یا مغاره، بخش صنعتی و سیستم آبرسانی بوده است. سبک معماری خانهها در این دوره پخسۀ کاهگلی و ساخت دیوار مربع با سقف صاف و تیر چوبی خوابیده برآن بوده است. برای نگهداری سالنهای بزرگ از ستون استفاده میشد و نقاشی و گچبری نیز در ساخت منازل متمولین به کار رفته و گنبدسازی نیز گاهی صورت میپذیرفته است.[۳۸]
سبک معماری
کاوشهای به دستآمده از سرخکوتل در شمال افغانستان نشان میدهد که سبک معماری کوشانیان تلفیقی از روش معماری هخامنشی و یونانی بوده و هنر تزئینی و سنگتراشی آنان بیشتر صبغۀ یونانی و سپس هلنستی، با اندکی تأثیر از سبک هیکلتراشی شهزادگان سیتی در اطراف رود گنگ داشته است.[۳۹]
پانویس
- ↑ بهزادی، قومهای کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، 1391ش، ص14.
- ↑ فرزینفر، «کوشانیان؛ امپراطوری فراموششدۀ ایرانی»، 1384ش، ص112.
- ↑ خادمی ندوشن، «تاریخ کوشانیان با استفاده از منابع باستانشناسی»، 1381ش، ص141.
- ↑ مولایی، «کوشانیان در شاهنامۀ فردوسی»، 1354ش، ص233
- ↑ جعفری دهقی، «کتیبۀ رباطک»، 1388ش، ص2.
- ↑ عارفی، «متن کتیبۀ رباطک بازگشای گرههای غامض دورۀ کوشانیها»، 1398ش، ص70.
- ↑ خادمی ندوشن، «تاریخ کوشانیان با استفاده از منابع باستانشناسی»، 1381ش، ص128.
- ↑ احمدی، «کوشانیان و نقش آنان در مصئونیت، گسترش و رونق راه ابریشم»، 1398ش، ص89.
- ↑ بهزادی، قومهای کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، 1391ش، ص14.
- ↑ فرزینفر، «بررسی منابع و پژوهشهای تاریخ کوشانیان»، 1383ش، ص30.
- ↑ جعفری دهقی، «کتیبۀ رباطک»، 1388ش، ص19.
- ↑ عارفی، «متن کتیبۀ رباطک بازگشای گرههای غامض دورۀ کوشانیها»، 1398ش، ص65.
- ↑ بهزادی، قومهای کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، 1391ش، ص14.
- ↑ قیامی رئیسخیل، «تأثیر کوشانیها در انتشار دین بودیزم»، 1398ش، ص103.
- ↑ کهزاد، تاریخ افغانستان، 1325ش، ج2، ص278 و 280.
- ↑ حقیقی، «بررسی جایگاه پهلوانان کوشانی در شاهنامه»، 1398ش، ص81.
- ↑ کهزاد، تاریخ افغانستان،1325ش، ج2، ص322.
- ↑ کهزاد، تاریخ افغانستان، 1325ش، ج2، ص321.
- ↑ کهزاد، تاریخ افغانستان، 1325ش، ج2، ص317 و 318.
- ↑ عزیزیپور، «وضعیت اقتصادی کوشانیان و عوامل تأثیرگذار برآن»، 1397ش، ص142و 143.
- ↑ احمدی، «کوشانیان و نقش آنان در مصئونیت، گسترش و رونق راه ابریشم»، 1398ش، ص91.
- ↑ عزیزیپور، «وضعیت اقتصادی کوشانیان و عوامل تأثیرگذار برآن»، 1397ش، ص142و 143.
- ↑ احمدی، «کوشانیان و نقش آنان در مصئونیت، گسترش و رونق راه ابریشم»، 1398ش، ص86.
- ↑ عزیزیپور، «وضعیت اقتصادی کوشانیان و عوامل تأثیرگذار برآن»، 1397ش، ص148.
- ↑ غلامیپور، «امپراطوری کوشانیان»، 1391ش، ص74و 75.
- ↑ احمدی، «کوشانیان و نقش آنان در مصئونیت، گسترش و رونق راه ابریشم»، 1398ش، ص87.
- ↑ غلامیپور، «امپراطوری کوشانیان»، 1391ش، ص77.
- ↑ بای مستمندی، «فتوحات کوشانیان»، 1347ش، ص20.
- ↑ مولایی، «کوشانیان در شاهنامۀ فردوسی»، 1354ش، ص235.
- ↑ قیامی، «افغانستان مقارن دولت کوشانیها»، 1398ش، ص130.
- ↑ قیامی، «افغانستان مقارن دولت کوشانیها»، 1398ش، ص131.
- ↑ بهزادی، «دانش در آسیای مرکزی در دورۀ کوشانیان»، 1370ش، ص577.
- ↑ رفیعیراد و کرمی حسن کیاده، «تحلیل تاریخی نقاشی افغانستان از دوران ماقبل تاریخ تا آغاز اصلاحات امانی»، 1401ش، ص31.
- ↑ بهزادی، «دانش در آسیای مرکزی در دورۀ کوشانیان»، 1370ش، ص580.
- ↑ بهزادی، قومهای کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، 1391ش، ص14.
- ↑ «هنر کوشانی و مقام آن در بین زادههای هنر یونانی در خارج حوزۀ مدیترانه»، 1340ش، ص38.
- ↑ لطفی، «مجسمههای بامیان، نگارگری و پیکرتراشی بودایی»، 1386ش، ص232.
- ↑ قیامی، «افغانستان مقارن دولت کوشانیها»، 1398ش، ص132.
- ↑ «هنر کوشانی و مقام آن در بین زادههای هنر یونانی در خارج حوزۀ مدیترانه»، 1340ش، ص38.
منابع
- احمدی، فرهاد، «کوشانیان و نقش آنان در مصئونیت، گسترش و رونق راه ابریشم»، مجلۀ تحقیقات کوشانی، ریاست اطلاعات و ارتباطات عامۀ اکادمی علوم افغانستان، شمارۀ 26، 1398ش.
- بای مستمندی، شاهی، «فتوحات کوشانیان»، نشریۀ آریانا، شمارۀ 280، بهمن و اسفند 1347ش.
- بهزادی، رقیه، «دانش در آسیای مرکزی در دورۀ کوشانیان»، نشریۀ چیستا، شمارۀ 85، بهمن 1370ش.
- بهزادی، رقیه، قومهای کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، تهران، انتشارات طهوری، چاپ4، 1391ش.
- جعفری دهقی، محمود، «کتیبۀ رباطک»، مجلۀ آموزش مهارتهای زبان دانشگاه شیراز، دورۀ اول، شمارۀ اول، پاییز 1388ش.
- حقیقی، خادماحمد، «بررسی جایگاه پهلوانان کوشانی در شاهنامه»، مجلۀ تحقیقات کوشانی، ریاست اطلاعات و ارتباطات عامۀ آکادمی علوم افغانستان، شمارۀ 26، 1398ش.
- خادمی ندوشن، فرهنگ، «تاریخ کوشانیان با استفاده از منابع باستانشناسی»، فصلنامۀ شناخت، شمارۀ 34، تابستان 1381ش.
- رفیعیراد، رضا و اکرمی حسن کیاده، علیرضا، «تحلیل تاریخی نقاشی افغانستان از دوران ماقبل تاریخ تا آغاز اصلاحات امانی»، مجلۀ هنر و تمدن شرق، سال دهم، شمارۀ 38، زمستان 1401ش.
- عارفی، مجتبی، «متن کتیبۀ رباطک بازگشای گرههای غامض دورۀ کوشانیها»، مجلۀ تحقیقات کوشانی، ریاست اطلاعات و ارتباطات عامۀ اکادمی علوم افغانستان، شمارۀ 26، 1398ش.
- عزیزیپور، طاهره، «وضعیت اقتصادی کوشانیان و عوامل تأثیرگذار برآن»، مجلۀ پژوهشهای علوم تاریخی، شمارۀ 18، پاییز و زمستان 1397ش.
- غلامیپور، سونیا، «امپراطوری کوشانیان»، مجلۀ تاریخپژوهی، شمارۀ 58، بهار 1391ش.
- فرزینفر، لاله، «بررسی منابع و پژوهشهای تاریخ کوشانیان»، مجلۀ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شمارۀ 86 و 87، آذر و دی 1383ش.
- فرزینفر، لاله، «کوشانیان؛ امپراطوری فراموششدۀ ایرانی»، مجلۀ تاریخپژوهی، شمارۀ 22و 23، بهار و تابستان 1384ش.
- قیامی رئیسخیل، آرین، «تأثیر کوشانیها در انتشار دین بودیزم»، مجلۀ تحقیقات کوشانی، ریاست اطلاعات و ارتباطات عامۀ اکادمی علوم افغانستان، شمارۀ 26، 1398ش.
- قیامی رئیسخیل، وژمه، «افغانستان مقارن دولت کوشانیها»، مجلۀ تحقیقات کوشانی، ریاست اطلاعات و ارتباطات عامۀ اکادمی علوم افغانستان، شمارۀ 26، 1398ش.
- کهزاد، احمدعلی، «تاریخ افغانستان»، جلد دوم، مطبعۀ دولتی افغانستان، انجمن تاریخ، 1325ش.
- لطفی، زهرا، «مجسمههای بامیان، نگارگری و پیکرتراشی بودایی»، مجلۀ جامعۀ فردا، شمارۀ4، زمستان 1386ش.
- مولایی، محمدسرور، «کوشانیان در شاهنامۀ فردوسی»، نشریۀ یغما، شمارۀ 322، تیر1354ش.
- «هنر کوشانی و مقام آن در بین زادههای هنر یونانی در خارج حوزۀ مدیترانه»، مجلۀ آریانا، شمارۀ 222، تیرماه 1340ش.