تغافل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌زندگی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
تغافل، در لغت خود را به غفلت‌زدن و بی‌خبر نشان‌دادن است  و در اصطلاح به حالتی گفته می‌شود که انسان با وجود آگاهی از چیزی، اما از روی مصلحت چنان وانمود می‌کند که گویی بی‌خبر است.  در این رویکرد تربیتی، اصلاح کردار و رفتار، مورد نظر است. چشم‌پوشی، عفو، گذشت، اغماض، مدارا، به رو نیاوردن و نادیده گرفتن، از جمله تعابیر بیانگر این مفهوم در زبان فارسی است.  
تغافل، در لغت خود را به غفلت‌زدن و بی‌خبر نشان‌دادن است<ref>فراهیدی، العین، 1410ق، ص420.</ref> و در اصطلاح به حالتی گفته می‌شود که انسان با وجود آگاهی از چیزی، اما از روی مصلحت چنان وانمود می‌کند که گویی بی‌خبر است.<ref>فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش، ص403.</ref> در این رویکرد تربیتی، اصلاح کردار و رفتار، مورد نظر است. چشم‌پوشی، عفو، [[گذشت]]، اغماض، [[مدارا]]، به رو نیاوردن و نادیده گرفتن، از جمله تعابیر بیانگر این مفهوم در زبان فارسی است.<ref>[https://elmnet.ir/article/1309763-2311/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%81%D9%84-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C محصص، «سازگاری همسران از راه تغافل دریافتی از آموزه‌های دینی»، 1392ش، ص45]</ref>


==اهمیت تغافل==
==اهمیت تغافل==
تغافل، یک اصل اخلاقی و تربیتی در آموزه‌های قرآن کریم و امامان شیعه است.  انسان موجودی ممکن‌الخطا است و اگر ندانسته در مسیر زندگی، اشتباهی از او سر زد، نباید به‌گونه‌ای مورد سرزنش قرار گیرد که از خودباوری و اعتماد‌به‌‌نفس او کاسته شود.  حضرت محمد با به‌کارگیری این روش در جریان فتح مکه، موجب تحول در بسیاری از افراد شد.  در روایتی از امام علی نقل شده که بهره نگرفتن از تغافل، زندگی را برای آدمی، ناگوار می‌سازد.  بسیاری از افراد به دلايلی همچون غفلت، آشنا نبودن با كارها و يا نگرانى‏ها و مشكلاتى كه براى آنها پيش مى‏آيد، مرتكب لغزش و خطا مى‏شوند که اگر نسبت به خطای آنها چشم‌پوشى نشود و شخصيت و كرامت آنها، مورد بى‌مهرى و اهانت قرار گيرد، خواسته يا ناخواسته در مسير جسارت‏ها، برخوردهاى غرض‌آلود و لغزش‏هاى عامدانه قرار مى‏گیرند. با استفاده از شیوۀ تغافل، شخص خطاكار، با احساس احترام و اعتمادى كه از طرف مقابل می‌کند، در جهت جبران لغزش‏هاى خود برمی‌آید و سعی می‌کند اعتماد و حُسن ظن او را نسبت به خويش، جلب نمايد.  
تغافل، یک اصل اخلاقی و تربیتی در آموزه‌های [[قرآن کریم]] و امامان [[شیعه]] است.<ref>سبحانی‌نیا، تعلیم و تربیت برتر: روش تعلیم و تربیت خانواده در قرآن کریم، 1394ش، ص51.</ref> انسان موجودی ممکن‌الخطا است و اگر ندانسته در مسیر زندگی، اشتباهی از او سر زد، نباید به‌گونه‌ای مورد سرزنش قرار گیرد که از خودباوری و اعتماد‌به‌‌نفس او کاسته شود.<ref>. سبحانی‌نیا، تعلیم و تربیت برتر: روش تعلیم و تربیت خانواده در قرآن کریم، 1394ش، ص51.</ref> [[حضرت محمد]] با به‌کارگیری این روش در جریان فتح [[مکه]]، موجب تحول در بسیاری از افراد شد.<ref>سبحانی‌نیا، تعلیم و تربیت برتر: روش تعلیم و تربیت خانواده در قرآن کریم، 1394ش، ص52.</ref> در روایتی از [[امام علی]] نقل شده که بهره نگرفتن از تغافل، زندگی را برای آدمی، ناگوار می‌سازد.<ref>
[https://lib.eshia.ir/27255/4/93 محمدى ری‌شهرى، دانشنامه قرآن و حديث، 1391ش، ج4، ص93.]</ref> بسیاری از افراد به دلايلی همچون غفلت، آشنا نبودن با كارها و يا نگرانی‌ها و مشكلاتى كه براى آنها پيش می‌آيد، مرتكب لغزش و خطا می‌شوند که اگر نسبت به خطای آنها چشم‌پوشى نشود و شخصيت و كرامت آنها، مورد بى‌مهرى و اهانت قرار گيرد، خواسته يا ناخواسته در مسير جسارت‏ها، برخوردهاى غرض‌آلود و لغزش‌‏هاى عامدانه قرار می‌‏گیرند. با استفاده از شیوۀ تغافل، شخص خطاكار، با احساس احترام و اعتمادى كه از طرف مقابل می‌کند، در جهت جبران لغزش‏‌هاى خود برمی‌آید و سعی می‌کند اعتماد و حُسن ظن او را نسبت به خويش، جلب نمايد.<ref>[https://lib.eshia.ir/26421/1/28 الهامى‏نيا، اخلاق فرماندهى و مديريت، ج1، ص27-28.]</ref>


==آثار تربیتی تغافل ==
==آثار تربیتی تغافل ==
از جمله آثار تربیتی تغافل در آیات و روایات،  فرصت توبه و بازگشت،  افزایش کرامت و منزلت انسان،  آرامش و آسایش، جلوگیری از سرکشی و گمراهی، حفظ اقتدار مربی و والدین  و اصلاح رفتار  است.
از جمله آثار تربیتی [[تغافل]] در آیات و روایات،  فرصت توبه و بازگشت،<ref>سوره توبه، آیه 61.</ref> افزایش کرامت و منزلت انسان،<ref>[https://lib.eshia.ir/71860/75/64 مجلسی، بحارالانوار، 1382ش، ج75، ص64.]</ref> آرامش و آسایش، جلوگیری از سرکشی و گمراهی، حفظ اقتدار مربی و والدین<ref>[https://lib.eshia.ir/15139/1/224/%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%81%D9%84 حرانی، تحف العقول، 1404ق، ص224.]</ref> و اصلاح رفتار<ref>اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص58.</ref> است.


==انواع تغافل==
==انواع تغافل==
تغافل به دو نوع مثبت (ممدوح) و منفی (مذموم) تقسیم شده است:
تغافل به دو نوع مثبت (ممدوح) و منفی (مذموم) تقسیم شده است:<br>
1-تغافل مثبت: در این قسم، انسان از چیزهایی آگاه است که پنهان کردن آنها لازم و پسندیده است و سبب حفظ آبروی فرد خطاکار می‌شود؛ چراکه اظهار آنها، پیامدهای ناخوشایندی را به‌همراه دارد.  
# تغافل مثبت: در این قسم، انسان از چیزهایی آگاه است که پنهان کردن آنها لازم و پسندیده است و سبب حفظ آبروی فرد خطاکار می‌شود؛ چراکه اظهار آنها، پیامدهای ناخوشایندی را به‌همراه دارد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج2، ص351.</ref>
2-تغافل منفی: این قسم از تغافل، با حُسن نیت همراه نیست؛ بلکه هوای نفس و اندیشه‌های پلید، محرّک آن می‌شود.  تغافل منفی، خود به انواعی تقسیم می‌شود:
# تغافل منفی: این قسم از تغافل، با حُسن نیت همراه نیست؛ بلکه [[هوای نفس]] و اندیشه‌های پلید، محرّک آن می‌شود.  تغافل منفی،<ref>فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش، ص406.</ref> خود به انواعی تقسیم می‌شود: الف) تغافل فرد حسود؛ افراد حسود به‌خاطر سوء‌نیت خود، نسبت به خطای کسی تغافل می‌کند تا او به خطای خود ادامه دهد و آبروی او در بین مردم برود.<ref> فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش، ص406.</ref>  ب) تغافل فرد سودجو؛ این فرد به‌دلیل منفعت شخصی از خطای فرد خطاکار چشم‌پوشی می‌کند.<ref>فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش،ص406.</ref> ج) تغافل جاه‌طلب؛ انسان جاه‌طلب نیز به‌خاطر اینکه موجبات آزردگی خاطر دیگران را فراهم نکند، اخلاق ناپسند آنها را نادیده می‌گیرد.<ref>فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش،ص406.</ref>
2ـ1. تغافل فرد حسود؛ افراد حسود به‌خاطر سوء‌نیت خود، نسبت به خطای کسی تغافل می‌کند تا او به خطای خود ادامه دهد و آبروی او در بین مردم برود.  
2ـ2. تغافل فرد سودجو؛ این فرد به‌دلیل منفعت شخصی از خطای فرد خطاکار چشم‌پوشی می‌کند.  
2ـ3. تغافل جاه‌طلب؛ انسان جاه‌طلب نیز به‌خاطر اینکه موجبات آزردگی خاطر دیگران را فراهم نکند، اخلاق ناپسند آنها را نادیده می‌گیرد.


==حدومرز تغافل==
==حدومرز تغافل==
تغافل از جمله آموزه‌های دینی است که دارای حدومرز مشخص است. در روایتی از امام علی نقل شده، نیکوکار و بدکار را بنا به آنچه انجام داده‌اند، جزا بدهید تا نیکوکار در نیکوکاری بی‌رغبت و بدکار به بدی کردن وادار نشود.  تغافل نیز از این امر مستثنا نبوده و دارای حدومرزهایی است:
تغافل از جمله آموزه‌های دینی است که دارای حدومرز مشخص است. در روایتی از [[امام علی]] نقل شده، نیکوکار و بدکار را بنا به آنچه انجام داده‌اند، جزا بدهید تا نیکوکار در نیکوکاری بی‌رغبت و بدکار به بدی کردن وادار نشود.<ref>محمدى رى‏شهرى، ميزان الحكمة، 1389 ش، ج14، ص111.</ref> تغافل نیز از این امر مستثنا نبوده و دارای حدومرزهایی است:<br>
1- خطا؛ در این مورد شخص خطاکار از برملا شدن گناه و خطای خود و اینکه حیثیت و آبروی او در خطر است، هراس دارد. در چنین مواردی مصلحت در این است که خطای او پوشیده شود تا به‌خاطر حفظ آبروی خود دیگر آن خطا را تکرار نکند.  
1- خطا؛ در این مورد شخص خطاکار از برملا شدن گناه و خطای خود و اینکه حیثیت و آبروی او در خطر است، هراس دارد. در چنین مواردی مصلحت در این است که خطای او پوشیده شود تا به‌خاطر حفظ آبروی خود دیگر آن خطا را تکرار نکند.<ref>اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص40.</ref> <br>
2- امور جزئی و غیر سرنوشت‌ساز؛ تغافل مربوط به امور جزئی است که در زندگی هر انسانی ممکن است رخ ‌دهد؛ چراکه تغافل در امور مهم و سرنوشت‌ساز سبب آسیب‌های جدی به آیندۀ شخص خطاکار می‌شود.  
2- امور جزئی و غیر سرنوشت‌ساز؛ تغافل مربوط به امور جزئی است که در زندگی هر انسانی ممکن است رخ ‌دهد؛ چراکه تغافل در امور مهم و سرنوشت‌ساز سبب آسیب‌های جدی به آیندۀ شخص خطاکار می‌شود.<ref>اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص41.</ref> <br>
3- تغافل مبتنی بر عقل و مصلحت؛ در متون دینی تغافلی که بر اساس عقل و مصلحت‌اندیشی است و با اخلاق و فضیلت‌های انسانی هماهنگ باشد، پسندیده است و به آن سفارش شده است.  
3- تغافل مبتنی بر عقل و مصلحت؛ در متون دینی تغافلی که بر اساس عقل و مصلحت‌اندیشی است و با اخلاق و فضیلت‌های انسانی هماهنگ باشد، پسندیده است و به آن سفارش شده است.<ref>اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص42.</ref> <br>
4- پرهیز از تغافل در گناه‌های تکرارشونده؛ چنانچه تغافلی سبب گسترش خطا و گناه در محیط خانواده و جامعه شود، جایز نیست.  
4- پرهیز از تغافل در گناه‌های تکرارشونده؛ چنانچه تغافلی سبب گسترش خطا و گناه در محیط خانواده و جامعه شود، جایز نیست.<ref>[https://elmnet.ir/article/1309763-2311/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%81%D9%84-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C محصص، سازگاری همسران از راه تغافل دریافتی از آموزه‌های دینی، 1392ش، ص96]</ref>


==آثار تغافل در تحکیم روابط اجتماعی==
==آثار تغافل در تحکیم روابط اجتماعی==
تغافل، زمینه‌ساز تحکیم روابط افراد، در خانواده و اجتماع است.  این ویژگی موجب می‌شود تا فرد با مصلحت‌اندیشی از خطای دیگران چشم‌پوشی کرده  و با این کار زمینه آرامش، شادکامی، حفظ حرمت و آبرو و در کل، زندگی توأم با آرامش و صلح و صفا را برای افراد خانواده و جامعه فراهم ‌کند.  
تغافل، زمینه‌ساز تحکیم روابط افراد، در [[خانواده]] و [[اجتماع]] است.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/447195/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%81%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%B2%D9%88%D8%AC%DB%8C%D9%86 انصاری و یوسفی نجف‌آبادی، «نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین»، 1399ش، ص38-43.]</ref> این ویژگی موجب می‌شود تا فرد با مصلحت‌اندیشی از خطای دیگران چشم‌پوشی کرده<ref>فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش، ص403.</ref> و با این کار زمینه آرامش، شادکامی، حفظ حرمت و آبرو و در کل، زندگی توأم با آرامش و صلح و صفا را برای افراد خانواده و جامعه فراهم ‌کند.<ref>اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص59-60.</ref><br>
آثار این شاخص اخلاقی در محیط خانواده را موارد زیر گفته‌اند: ایجاد فضای آرام در خانواده، ایجاد فرصت اصلاح و بهبود رفتار،  تکریم شخص تغافل کننده،  ایجاد فضای اعتماد و عدم مقابله،  رفع سختی و ناگواری در زندگی مشترک،  افزایش تفاهم در زندگی مشترک،  خوش‌‌نامی،  حفظ حریم زناشویی، لجاجت‌زدایی،  دنیا‌زدایی و آخرت‌گزینی.  
آثار این شاخص اخلاقی در محیط خانواده را موارد زیر گفته‌اند: ایجاد فضای آرام در [[خانواده]]،<ref> اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص57.</ref> ایجاد فرصت اصلاح و بهبود رفتار،<ref>اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص58.</ref> تکریم شخص تغافل کننده،<ref>اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص59.</ref> ایجاد فضای اعتماد و عدم مقابله،<ref>محمدى رى‏شهرى، ميزان الحكمة، 1389ش، ج14، ص394.</ref> رفع سختی و ناگواری در زندگی مشترک،<ref>[http://ensani.ir/fa/article/447195/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%81%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%B2%D9%88%D8%AC%DB%8C%D9%86 انصاری و یوسفی نجف‌آبادی، «نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین»، 1399ش، ص38-43.]</ref> افزایش تفاهم در زندگی مشترک،<ref>اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص60.</ref> خوش‌‌نامی،<ref>[https://lib.eshia.ir/71401/1/324 تمیمی آمدی، غُرَر الحِکَم و دُرَر الکَلِم، 1410ق، ص324.]</ref> حفظ حریم زناشویی، لجاجت‌زدایی،<ref>[http://ensani.ir/fa/article/447195/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%81%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%B2%D9%88%D8%AC%DB%8C%D9%86 انصاری و یوسفی نجف‌آبادی، «نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین»، 1399ش، ص38-43.]</ref> دنیا‌زدایی و آخرت‌گزینی.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/447195/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%81%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%B2%D9%88%D8%AC%DB%8C%D9%86 انصاری و یوسفی نجف‌آبادی، «نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین»، 1399ش، ص38-43.]</ref>


==اهمیت تغافل در روان‌شناسی بالینی==
==اهمیت تغافل در روان‌شناسی بالینی==
بر اساس برخی از نظريه‌های روان‌شناختی، اگر احساس حقارت (سیری کاملا طبیعی که منشأ آن ناتوانی‌های اولیه انسان، نقص‌های جسمانی، تحقیرها، تمسخرها و برخوردهایی است که در خانواده، جمع دوستان و نظام مدرسه تجربه می‌شود) تبدیل به عقدۀ حقارت (احساس نقص و ضعف و ناتوانی در خود) شود، فرد برای جبران آن از راه‌های ناسالم و بعضاً ضد اجتماعی همچون بزه‌کاری، رفتارهای پرخاشگرایانۀ ضد اجتماعی و سوء استفاده از موقعیت و قدرت شخصی به هنگام برخورداری از آن، وارد عمل می‌شود. بسیاری از روان‌شناسان با وجود اندیشه‌های متضاد تربیتی، معتقدند که برای جلوگیری از هرگونه سوء رفتار و بزه‌کاری اجتماعی، یکی از مؤثرترین روش‌های تربیتی والدین به‌ویژه در دوران کودکی و در بزنگاه‌های فشار و ناتوانی، تغافل است.
بر اساس برخی از نظريه‌های روان‌شناختی، اگر احساس حقارت (سیری کاملا طبیعی که منشأ آن ناتوانی‌های اولیه انسان، نقص‌های جسمانی، تحقیرها، تمسخرها و برخوردهایی است که در خانواده، جمع دوستان و نظام مدرسه تجربه می‌شود) تبدیل به عقدۀ حقارت (احساس نقص و ضعف و ناتوانی در خود) شود، فرد برای جبران آن از راه‌های ناسالم و بعضاً ضد اجتماعی همچون بزه‌کاری، رفتارهای پرخاشگرایانۀ ضد اجتماعی و سوء استفاده از موقعیت و قدرت شخصی به هنگام برخورداری از آن، وارد عمل می‌شود. بسیاری از روان‌شناسان با وجود اندیشه‌های متضاد تربیتی، معتقدند که برای جلوگیری از هرگونه سوء رفتار و بزه‌کاری اجتماعی، یکی از مؤثرترین روش‌های تربیتی والدین به‌ویژه در دوران کودکی و در بزنگاه‌های فشار و ناتوانی، تغافل است.<ref> [https://www.khabaronline.ir/news/630810/ حاج محمود عطار،  استفاده از اصل «تغافل» برای مهار خودکامگی، خبر آنلاین.]</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۵۱: خط ۴۹:
* محمدى رى‏شهرى، محمد، دانشنامه قرآن و حديث، قم، دار الحديث، چاپ دوم، 1391ش.
* محمدى رى‏شهرى، محمد، دانشنامه قرآن و حديث، قم، دار الحديث، چاپ دوم، 1391ش.
*
*
[[رده: ویکی زندگی]]  
[[رده: ویکی‌زندگی]]  
[[رده: فضایل اخلاقی ]]
[[رده: فضائل اخلاقی]]
[[رده: بهداشت روانی]]
[[رده: بهداشت روان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۱

تغافل؛ خود را به‌ غفلت‌زدن و چشم‌پوشی از اشتباه دیگران.

مفهوم‌شناسی

تغافل، در لغت خود را به غفلت‌زدن و بی‌خبر نشان‌دادن است[۱] و در اصطلاح به حالتی گفته می‌شود که انسان با وجود آگاهی از چیزی، اما از روی مصلحت چنان وانمود می‌کند که گویی بی‌خبر است.[۲] در این رویکرد تربیتی، اصلاح کردار و رفتار، مورد نظر است. چشم‌پوشی، عفو، گذشت، اغماض، مدارا، به رو نیاوردن و نادیده گرفتن، از جمله تعابیر بیانگر این مفهوم در زبان فارسی است.[۳]

اهمیت تغافل

تغافل، یک اصل اخلاقی و تربیتی در آموزه‌های قرآن کریم و امامان شیعه است.[۴] انسان موجودی ممکن‌الخطا است و اگر ندانسته در مسیر زندگی، اشتباهی از او سر زد، نباید به‌گونه‌ای مورد سرزنش قرار گیرد که از خودباوری و اعتماد‌به‌‌نفس او کاسته شود.[۵] حضرت محمد با به‌کارگیری این روش در جریان فتح مکه، موجب تحول در بسیاری از افراد شد.[۶] در روایتی از امام علی نقل شده که بهره نگرفتن از تغافل، زندگی را برای آدمی، ناگوار می‌سازد.[۷] بسیاری از افراد به دلايلی همچون غفلت، آشنا نبودن با كارها و يا نگرانی‌ها و مشكلاتى كه براى آنها پيش می‌آيد، مرتكب لغزش و خطا می‌شوند که اگر نسبت به خطای آنها چشم‌پوشى نشود و شخصيت و كرامت آنها، مورد بى‌مهرى و اهانت قرار گيرد، خواسته يا ناخواسته در مسير جسارت‏ها، برخوردهاى غرض‌آلود و لغزش‌‏هاى عامدانه قرار می‌‏گیرند. با استفاده از شیوۀ تغافل، شخص خطاكار، با احساس احترام و اعتمادى كه از طرف مقابل می‌کند، در جهت جبران لغزش‏‌هاى خود برمی‌آید و سعی می‌کند اعتماد و حُسن ظن او را نسبت به خويش، جلب نمايد.[۸]

آثار تربیتی تغافل

از جمله آثار تربیتی تغافل در آیات و روایات، فرصت توبه و بازگشت،[۹] افزایش کرامت و منزلت انسان،[۱۰] آرامش و آسایش، جلوگیری از سرکشی و گمراهی، حفظ اقتدار مربی و والدین[۱۱] و اصلاح رفتار[۱۲] است.

انواع تغافل

تغافل به دو نوع مثبت (ممدوح) و منفی (مذموم) تقسیم شده است:

  1. تغافل مثبت: در این قسم، انسان از چیزهایی آگاه است که پنهان کردن آنها لازم و پسندیده است و سبب حفظ آبروی فرد خطاکار می‌شود؛ چراکه اظهار آنها، پیامدهای ناخوشایندی را به‌همراه دارد.[۱۳]
  2. تغافل منفی: این قسم از تغافل، با حُسن نیت همراه نیست؛ بلکه هوای نفس و اندیشه‌های پلید، محرّک آن می‌شود. تغافل منفی،[۱۴] خود به انواعی تقسیم می‌شود: الف) تغافل فرد حسود؛ افراد حسود به‌خاطر سوء‌نیت خود، نسبت به خطای کسی تغافل می‌کند تا او به خطای خود ادامه دهد و آبروی او در بین مردم برود.[۱۵] ب) تغافل فرد سودجو؛ این فرد به‌دلیل منفعت شخصی از خطای فرد خطاکار چشم‌پوشی می‌کند.[۱۶] ج) تغافل جاه‌طلب؛ انسان جاه‌طلب نیز به‌خاطر اینکه موجبات آزردگی خاطر دیگران را فراهم نکند، اخلاق ناپسند آنها را نادیده می‌گیرد.[۱۷]

حدومرز تغافل

تغافل از جمله آموزه‌های دینی است که دارای حدومرز مشخص است. در روایتی از امام علی نقل شده، نیکوکار و بدکار را بنا به آنچه انجام داده‌اند، جزا بدهید تا نیکوکار در نیکوکاری بی‌رغبت و بدکار به بدی کردن وادار نشود.[۱۸] تغافل نیز از این امر مستثنا نبوده و دارای حدومرزهایی است:
1- خطا؛ در این مورد شخص خطاکار از برملا شدن گناه و خطای خود و اینکه حیثیت و آبروی او در خطر است، هراس دارد. در چنین مواردی مصلحت در این است که خطای او پوشیده شود تا به‌خاطر حفظ آبروی خود دیگر آن خطا را تکرار نکند.[۱۹]
2- امور جزئی و غیر سرنوشت‌ساز؛ تغافل مربوط به امور جزئی است که در زندگی هر انسانی ممکن است رخ ‌دهد؛ چراکه تغافل در امور مهم و سرنوشت‌ساز سبب آسیب‌های جدی به آیندۀ شخص خطاکار می‌شود.[۲۰]
3- تغافل مبتنی بر عقل و مصلحت؛ در متون دینی تغافلی که بر اساس عقل و مصلحت‌اندیشی است و با اخلاق و فضیلت‌های انسانی هماهنگ باشد، پسندیده است و به آن سفارش شده است.[۲۱]
4- پرهیز از تغافل در گناه‌های تکرارشونده؛ چنانچه تغافلی سبب گسترش خطا و گناه در محیط خانواده و جامعه شود، جایز نیست.[۲۲]

آثار تغافل در تحکیم روابط اجتماعی

تغافل، زمینه‌ساز تحکیم روابط افراد، در خانواده و اجتماع است.[۲۳] این ویژگی موجب می‌شود تا فرد با مصلحت‌اندیشی از خطای دیگران چشم‌پوشی کرده[۲۴] و با این کار زمینه آرامش، شادکامی، حفظ حرمت و آبرو و در کل، زندگی توأم با آرامش و صلح و صفا را برای افراد خانواده و جامعه فراهم ‌کند.[۲۵]
آثار این شاخص اخلاقی در محیط خانواده را موارد زیر گفته‌اند: ایجاد فضای آرام در خانواده،[۲۶] ایجاد فرصت اصلاح و بهبود رفتار،[۲۷] تکریم شخص تغافل کننده،[۲۸] ایجاد فضای اعتماد و عدم مقابله،[۲۹] رفع سختی و ناگواری در زندگی مشترک،[۳۰] افزایش تفاهم در زندگی مشترک،[۳۱] خوش‌‌نامی،[۳۲] حفظ حریم زناشویی، لجاجت‌زدایی،[۳۳] دنیا‌زدایی و آخرت‌گزینی.[۳۴]

اهمیت تغافل در روان‌شناسی بالینی

بر اساس برخی از نظريه‌های روان‌شناختی، اگر احساس حقارت (سیری کاملا طبیعی که منشأ آن ناتوانی‌های اولیه انسان، نقص‌های جسمانی، تحقیرها، تمسخرها و برخوردهایی است که در خانواده، جمع دوستان و نظام مدرسه تجربه می‌شود) تبدیل به عقدۀ حقارت (احساس نقص و ضعف و ناتوانی در خود) شود، فرد برای جبران آن از راه‌های ناسالم و بعضاً ضد اجتماعی همچون بزه‌کاری، رفتارهای پرخاشگرایانۀ ضد اجتماعی و سوء استفاده از موقعیت و قدرت شخصی به هنگام برخورداری از آن، وارد عمل می‌شود. بسیاری از روان‌شناسان با وجود اندیشه‌های متضاد تربیتی، معتقدند که برای جلوگیری از هرگونه سوء رفتار و بزه‌کاری اجتماعی، یکی از مؤثرترین روش‌های تربیتی والدین به‌ویژه در دوران کودکی و در بزنگاه‌های فشار و ناتوانی، تغافل است.[۳۵]

پانویس

  1. فراهیدی، العین، 1410ق، ص420.
  2. فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش، ص403.
  3. محصص، «سازگاری همسران از راه تغافل دریافتی از آموزه‌های دینی»، 1392ش، ص45
  4. سبحانی‌نیا، تعلیم و تربیت برتر: روش تعلیم و تربیت خانواده در قرآن کریم، 1394ش، ص51.
  5. . سبحانی‌نیا، تعلیم و تربیت برتر: روش تعلیم و تربیت خانواده در قرآن کریم، 1394ش، ص51.
  6. سبحانی‌نیا، تعلیم و تربیت برتر: روش تعلیم و تربیت خانواده در قرآن کریم، 1394ش، ص52.
  7. محمدى ری‌شهرى، دانشنامه قرآن و حديث، 1391ش، ج4، ص93.
  8. الهامى‏نيا، اخلاق فرماندهى و مديريت، ج1، ص27-28.
  9. سوره توبه، آیه 61.
  10. مجلسی، بحارالانوار، 1382ش، ج75، ص64.
  11. حرانی، تحف العقول، 1404ق، ص224.
  12. اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص58.
  13. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج2، ص351.
  14. فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش، ص406.
  15. فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش، ص406.
  16. فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش،ص406.
  17. فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش،ص406.
  18. محمدى رى‏شهرى، ميزان الحكمة، 1389 ش، ج14، ص111.
  19. اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص40.
  20. اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص41.
  21. اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص42.
  22. محصص، سازگاری همسران از راه تغافل دریافتی از آموزه‌های دینی، 1392ش، ص96
  23. انصاری و یوسفی نجف‌آبادی، «نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین»، 1399ش، ص38-43.
  24. فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، 1351ش، ص403.
  25. اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص59-60.
  26. اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص57.
  27. اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص58.
  28. اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص59.
  29. محمدى رى‏شهرى، ميزان الحكمة، 1389ش، ج14، ص394.
  30. انصاری و یوسفی نجف‌آبادی، «نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین»، 1399ش، ص38-43.
  31. اکبری فرد، تغافل و نقش تربیتی آن، 1397ش، ص60.
  32. تمیمی آمدی، غُرَر الحِکَم و دُرَر الکَلِم، 1410ق، ص324.
  33. انصاری و یوسفی نجف‌آبادی، «نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین»، 1399ش، ص38-43.
  34. انصاری و یوسفی نجف‌آبادی، «نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین»، 1399ش، ص38-43.
  35. حاج محمود عطار، استفاده از اصل «تغافل» برای مهار خودکامگی، خبر آنلاین.

منابع

  • ابن‌شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، مصحح علی‌اکبر غفاری، قم، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • اکبری فرد، سمیه، تغافل و نقش تربیتی آن، تهران، آثار سبز، 1397ش.
  • الهامى‏نيا، على‌اصغر، اخلاق فرماندهى و مديريت، در وب‌سایت کتابخانه مدرسه فقاهت، تاریخ بازدید: 4 تیر 1401ش.
  • انصاری، مرضیه و کوثر یوسفی نجف‌آبادی، «نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین»، دوفصلنامه پژوهش‌های اسلامی جنسیت و خانواده، شماره 4، بهار و تابستان 1399ش.
  • انصاریان، حسین، الاسرة و نظامها فی الاسلام، قم، انتشارات انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، مصحح مهدی رجایی، قم، دارالکتاب اسلامی، 1410ق.
  • حاج محمود عطار، مهدی، «استفاده از اصل تغافل برای مهار خودکامگی»، وب‌سایت خبر آنلاین، تاریخ درج مطلب: 13 بهمن 1395ش.
  • سبحانی‌نیا، جواد، تعلیم و تربیت برتر: روش تعلیم و تربیت خانواده در قرآن کریم، قم، زائر، چاپ اول، 1394ش.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، هجرت، 1410ق.
  • فلسفی، محمدتقی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، [بی‌جا]، معارف اسلامی، 1351ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، 1382ش.
  • محصص، مرضیه، «سازگاری همسران از راه تغافل دریافتی از آموزه‌های دینی»، نشریه تخصصی تفسیر علوم قرآن و حدیث، شماره 17، 1392ش.
  • محمدى رى‏شهرى، محمد، ميزان الحكمة، قم، دار الحديث، چاپ یازدهم، 1389ش.
  • محمدى رى‏شهرى، محمد، دانشنامه قرآن و حديث، قم، دار الحديث، چاپ دوم، 1391ش.