غریزه؛ گرایش درونی و ذاتی موجودات زنده به‌سمت رفتارهای مشخص.

غریزه (instinct)، ویژگی طبیعی در انسان و حیوان است که به‌جای فکر کردن یا آموزش، با روش خاص و نیز با استفاده از دانش و توانایی‌هایی که دارند، رفتار می‌کنند. این مفهوم، همچنین، به‌معنای علایق، مهارت‌ها و اطلاعاتی است که هر موجود زنده‌ای بدون آموزش و از بدو تولد، به‌صورت بالقوه یا بالفعل، با خود به‌همراه دارد. الگوهای رفتاری غریزی، از سرشت آدمی برخاسته و آموختنی نیستند.

مفهوم‌شناسی

غریزه در لغت به‌معنای سرشت، ذات، ویژگی، توانایی یا قابلیت وراثتی و نیز طبیعت است. از نظر عامیانه نیز غریزه به‌معنای حسی است که به‌صورتی مبهم به شخص آگاهی می‌دهد.[۱] دهخدا نیز غریزه را طبع، نهاد، فطرت و طینت معرفی کرده که جمع آن «غرائِز» است.[۲]

از نظر برخی روانشناسان، غریزه به‌معنای چیزی ذاتی یا طبیعی است که شامل واکنش رفتاری ثابتی به محرک‌های خاص می‌شود.[۳] در فرهنگ لغت کمبریج، غریزه به‌معنای روشی است که مردم یا حیوانات به‌صورت طبیعی رفتار کرده یا واکنشی که بدون نیاز به فکر کردن یا یادگیری دربارۀ آن موضوع، از خود بروز می‌دهند. فرهنگ جامع روان‌پزشکی نیز غریزه را به‌معنای برانگیختن و وادار ساختن آورده که شامل چهار معنای کلی و قابل تفکیک است: 1. پاسخی ناآموخته؛ 2. تمایل یا استعدادی برای پاسخ به گونه‌ای مشخص در موارد خاص؛ 3. مجموعه‌ای هماهنگ و مرکب از اعمال به‌صورت عام که در گونه‌های دیگر یافت ‌شده و تحت شرایط محرک خاص مربوط به رشد ظاهر می‌شود؛ 4. هریک از تمایلات ناآموختۀ ارثی که به‌عنوان نیروهای برانگیزندۀ رفتارهای پیچیدۀ آدمی عمل کنند.[۴]

ویژگی‌ها

غرایز به‌عنوان نیروهای اصلی شخصیتی انسان دارای 4 ویژگی کلی هستند:

  1. هدف: جست‌وجوی لذت، کاهش تنش، رفع برانگیختگی و ارضای نیاز.
  2. منبع: کمبود یا تنش در ناحیه‌ای از بدن مانند کمبود غذا.
  3. موضوع یا شیء: اشیاء یا چیزهایی که کمبود بدنی را کاهش می‌دهند؛ مانند غذا در گرسنگی.
  4. نیروی محرک: تعیین‌کنندۀ شدت کمبود جسمی. مقدار نیرویی که غریزه به‌کار گرفته و می‌تواند خفیف یا شدید باشد.[۵]

انواع

کارشناسان و صاحب‌نظران برای غرایز انواعی ذکر کرده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

  1. غریزۀ زندگی: این گروه از غرایز در خدمت بقای فرد و نوع بوده و جهتی به‌سمت رشد و نمو دارند. این غرایز در خدمت ارضای نیازهایی مانند آب، غذا، هوا و امور جنسی عمل می‌کنند.
  2. غریزۀ مرگ: این گروه از غرایز به تخریب، تسخیر، قتل، خصومت، جنایت و جنگ منتهی می‌شوند.[۶]
  3. حب بقاء: آدمی به‌صورت ذاتی تمایل دارد تا همیشه خود یا نشانه‌های وجودی او باقی بماند. همین غریزه سبب تولید نسل و انجام کارهای ماندگار در انسان می‌شود.
  4. صیانت نفس: انسان همواره خود را دوست داشته و تمایل دارد که زندگی همیشگی داشته باشد.
  5. حب کمال: آدمی همواره در پی به ثمر رسیدن و شکوفا شدن نیروها و استعدادهای خفته، نوعی‌فزونی، وسعت و فراخی است.
  6. کنجکاوی: انسان، موجودی علاقه‌مند به علم، آگاهی و حقیقت‌جویی است که از آن به‌نام کنجکاوی یاد می‌شود.
  7. قدرت‌دوستی و قدرت‌طلبی: این میل، از غریزۀ کمال‌جویی انسان نشأت می‌گیرد.
  8. حب لذت؛
  9. زیبادوستی؛
  10. مهرطلبی و محبت‌خواهی: بخش قابل توجهی از نیازهای روحی آدمی در سایۀ همین غریزه تأمین می‌شود.
  11. گرسنگی و تشنگی: میل به خوردن و آشامیدن، از غریزۀ لذت‌جویی سرچشمه می‌گیرد.
  12. آمیزش‌خواهی (غریزۀ جنسی): این غریزه از کششی فوق‌العاده برخوردار است.[۷]

غرایز مورد توجه خاص

برخی از غرایز از سوی کارشناسان به‌صورت ویژه مود توجه قرارگرفته که عبارت‌اند از:

غریزۀ مادری

غریزۀ مادری به‌معنای تمایل طبیعی هر زن به فرزندآوری است. پس از زایمان نیز حس پرورش‌دهندگی در زنان بیدار شده و زن بدون آن‌که کسی به او بگوید، می‌داند که نوزاد او به چه چیزهایی نیاز داشته، چرا گریه می‌کند، چگونه به او شیر بدهد و چگونه مادری را معنا کند. در چارچوب غریزۀ مادری، تمامی زن‌ها به‌صورت طبیعی، خواهان بچه بوده و به‌صورت ذاتی به روش‌های مراقبتی از فرزند مجهز هستند.

این در حالی است که گروهی از کارشناسان، این مفهوم را ساختگی دانسته و دلایلی را برای آن عنوان کرده‌اند؛ برای مثال، بسیاری از مادران تا مدت‌ها پس از تولد نوزاد خود، توانایی برقراری ارتباط با او را نداشته و به زمان نیاز دارند. تأخیر در برقراری ارتباط بین مادر و کودک می‌تواند به دلایل مختلفی مانند افسردگی پس از زایمان اتفاق بیفتد. همچنین، پدران و والدین رضاعی کودک نیز به‌راحتی می‌توانند با کودک پیوند محکم عاطفی برقرار کنند که به‌معنای غریزۀ مادری نیست. علاوه بر آن، واضح است که بسیاری از زنانِ سالم، علاقه‌ای به مادر شدن ندارند و برخی دیگر از زنان نیز به دلایل مختلفی از آن امتناع می‌کنند.[۸]

غریزۀ جنسی

غریزۀ جنسی به میل طبیعی گفته می‌شود که منجر به تولید نسل و بقاع نوع می‌شود.[۹] غریزۀ جنسی از نیروی بسیاری برخوردار است. این نیاز طبیعی، از عوامل اصلی تمایل زن و مرد به یکدیگر و تشکیل خانواده محسوب می‌شود.[۱۰]

کارشناسان، غریزۀ جنسی را از نوع غرایز ثانویه می‌دانند که در مرتبۀ پس از میل به خوردن و آشامیدن قرار می‌گیرد. اختلال در غریزۀ جنسی، موجب بروز بیماری‌های روانی همچون وسواس و افسردگی، بیماری‌های جنسی مانند سردمزاجی و ناتوانی جنسی و نیز انواع انحرافات جنسی می‌شود.[۱۱]

این نوع از غریزه، خاستگاهی زیستی داشته اما دارای ساختاری روانی- عاطفی است. این ساختار طبیعی متشکل از مجموعه‌ای از نیازها، احساسات و توانمندی‌های بدنی و روانی است که آثار روانی، عاطفی، اخلاقی، معنوی و اجتماعی فراوانی را به‌دنبال دارد.[۱۲]

کارشناسان معتقدند که هرچند، فعال شدن غریزۀ جنسی منجر به بروز رفتارهای جنسی می‌شود اما تمامی این رفتارها را نباید متأثر از عوامل غریزی دانست؛ زیرا جنبه‌های دیگری همچون جنبه‌های اجتماعی و یادگرفتنی رفتارهای جنسی نیز نقشی بسیار مهمی ایفا کرده و در کم و کیف آن تأثیرگذار هستند.[۱۳]

غریزۀ خشم

غریزۀ خشم، نوعی نیروی دفاعی است که از طرف خداوند در وجود بشر قرار گرفته است. این غریزه، در زمان مواجهه با خطر به‌صورت خودکار تحریک شده و شخص را آمادۀ مبارزه و دفاع می‌کند. کارشناسان بر این باورند که در زمان تحریک غریزۀ خشم، دگرگونی‌هایی عمیق در آدمی رخ می‌دهد که بر اثر آن، نیروی شخص خشمگین، تشدید و قدرت دفاعی او نیز به‌میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش پیدا می‌کند. کارشناسان همواره توصیه می‌کنند تا از نظر اخلاقی باید موارد به‌کار بردن خشم را شناخته و خطر واقعی را از غیرواقعی تمییز دهیم.[۱۴]

تفاوت غریزه و محرک

گروهی از کارشناسان، غریزه را واکنشی ذاتی یا آموخته نشده به یک نشانه یا محرک می‌دانند، در حالی‌که محرک، حالتی انگیزشی است که از نیازی فیزیولوژیکی (مادی) ناشی می‌شود. بنابراین، محرک‌ها انگیزه بوده و غرایز رفتار هستند. غریزه در انسان‌ها و حیوانات متفاوت است. در حیوانات، غرایز به‌صورت سفت و سخت و بدون انعطاف بوده و محرکی ساده آنها را فعال می‌کند، در حالی‌که انسان‌ها، انعطاف‌پذیر و تطبیق‌پذیر هستند. بسیاری از رفتارهای انسان‌ها، حتی در صورت تأثیرپذیری از تکامل، باز هم آموخته شده و قابلیت تغییر دارند.[۱۵]

تفاوت فطرت و غریزه

فطرت به‌معنای نوعی هدایت تکوینی انسان در دو حوزۀ شناخت و احساس است. مفهوم فطرت، به جنبۀ روحانی، ملکوتی و غیرحیوانی انسان متمرکز شده است؛ مانند گرایش به دین و فضائل اخلاقی. این در حالی است که غریزه، بیشتر به مواردی در آدمی اشاره دارد که با حیوانات مشترک است. غریزه به تمامی اموری اطلاق می‌شود که در وجود انسان و حیوان قرار داده شده و تغییرناپذیر هستند.

از دیگر تفاوت‌های غریزه و فطرت، این است که امور فطری، ملاک رشد و تعالی انسان‌ها بوده و رو به‌سوی بالا دارند اما غریزه و طبیعت، محصور به امور مادی و متناسب با حیات مادی هستند. علاوه بر آن، امور غریزی از همان بدو تولد، فعلیت داشته و همزمان با رشد آدمی، تحول پیدا می‌کنند. این در حالی است که فطرت، منشأ کمالات معنوی بوده و با تعلیم و تربیت شکوفا شده و پس از شناخت امور فطری، با اِعمال اختیار، بارور می‌شوند.[۱۶]

فطرت درباره و مختص انسان است در حالی‌‌که غریزه بیشتر به‌ گونه‌ای اختصاصی دربارۀ حیوان به‌کار می‌رود. فطرت، همچنین، آگاهانه‌تر از غریزه بوده و آن‌چه را که انسان می‌داند، به‌دلیل قدرت او بر دانستن است.[۱۷]

تفاوت آزادی غریزه و آزادی معنوی

کارشناسان بر این باورند که آزاد گذاشتن غرایز حیوانی منجر به محدودشدن عقل و فطرت خواهد شد. این در حالی است که برای رسیدن به آزادی معنوی باید به رابطۀ ولایی رسید. نتیجۀ آزادی معنوی نیز آزادی اجتماعی خواهد بود.[۱۸]

تفاوت طبیعت، سرشت و غریزه

برخی سه مؤلفه فوق را چنین تفکیک نموده است؛ طبیعت مشترک میان موجودات بی‌جان و جاندار است، اما غریزه مختص موجودات زنده است. بنابراین رفتارهای ناشی از طبیعت انسان، غریزی نیست. سرشت به هر چیزی گفته می‌شود که در وجود انسان حالت ملکه پیدا کرده باشد؛ اعم از امر انتسابی یا اکتسابی؛ اما غریزه صرفا به اموری اطلاق می‌شود که حالت انتسابی دارد. بنابراین سرشت اعم از غریزه است.[۱۹]

رفتار غریزی و رفتار تدبیری

رفتار غریزی که از آن با نام «اعمال التذاذی» نیز یاد شده، به مجموعه‌ای از رفتارها گفته می‌شود که انسان تحت تأثیر مستقیم غریزه، طبیعت و عادت انجام می‌دهد. رفتار تدبیری یا عقلانی نیز مجموعه رفتارهایی هستند که انسان آنها را با استفاده از چراغ عقل و قدرت اراده انجام داده و به حکم مصلحتی که در آنها نهفته است، آنها را انجام یا ترک می‌کند. علاوه بر آن، در رفتارهای غریزی، فراگردهای ذهنی همچون قصد، آگاهی و انتخاب یا وجود ندارد و یا دخالت آنها بسیار کمرنگ هستند. در این نوع از رفتارها، سائق‌های غریزی، محرک اصلی به‌شمار می‌روند اما رفتارهای تدبیری یا عقلانی، از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد آدمی به‌شمار رفته و فراگردهای ذهنی همانند توجه، ادراک، تعقل، عزم و تصمیم از عوامل این گروه از رفتارها به‌حساب می‌آیند.

از دیگر تفاوت‌های این دو گروه از رفتارها می‌توان به اختصاص یا عدم اختصاص آنها به انسان اشاره کرد. رفتارهای غریزی به انسان اختصاص نداشته و تمامی جانداران به حکم طبیعت و غریزه این نوع از رفتارها را از خود بروز می‌دهند. بنابراین، هرچه آدمی، از نظر عقل و اراده کامل‌تر باشد، فعالیت‌ها و رفتارهای او به‌سمت عقلانی شدن پیش‌رفته و هر اندازه به افق حیوانیت نزدیک‌تر شود، رفتارهای او به‌سمت غریزه حرکت می‌کنند.

رفتارهای غریزی به‌دلیل اشتراک میان انسان و حیوان، نقش مهمی در تکامل انسانی نداشته و بیشتر زمینه‌های بُعد حیوانی انسان را فراهم می‌کنند. کارشناسان بر این باورند که انسانیت انسان‌ها، تنها از طریق اعمال تدبیری که از مختصات اصیل انسانی هستند، امکان رشد و پرورش پیدا می‌کنند.[۲۰]

پانویس

  1. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ غریزه.
  2. دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ غریزه.
  3. رضاجو، «غریزۀ مادری چیست؟ ویژگی ذاتی با مفهوم ساختگی»، وب‌سایت چطور.
  4. «معنی غریزه»، مجلۀ ای‌سنج.
  5. نوربخش، «غریزۀ مرگ و زندگی»، دانشنامۀ روانشناسی مردمی.
  6. نوربخش، «غریزۀ مرگ و زندگی»، دانشنامۀ روانشناسی مردمی.
  7. «غرائز انسان»، ویکی فقه.
  8. رضاجو، «غریزۀ مادری چیست؟ ویژگی ذاتی با مفهوم ساختگی»، وب‌سایت چطور.
  9. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ غریزه.
  10. «ماهیت غریزۀ جنسی در انسان»، وب‌سایت راسخون.
  11. فقیهی، تربیت جنسی، 1387ش، ص38-39.
  12. فقیهی، تربیت جنسی، 1387ش، ص45.
  13. بستان و دیگران، اسلام و جامعه‌شناسی خانواده،1390ش، ص68.
  14. کیوان‌پور، «غریزۀ خشم»، وب‌سایت سیویلیکا.
  15. رضاجو، «غریزۀ مادری چیست؟ ویژگی ذاتی با مفهوم ساختگی»، وب‌سایت چطور.
  16. «تفاوت فطرت و غریزه/ آیا حس پرستش همان غریزۀ پیشرفته نیست»، خبرگزاری فارس.
  17. «تحلیل و بررسی فطرت در آثار استاد شهید مطهری»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  18. «تعارض آزادی غریزه و آزادی معنوی در اندیشۀ شهید مطهری»، وب‌سایت کانون اندیشۀ جوان.
  19. «تحلیل و بررسی فطرت در آثار استاد شهید مطهری»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  20. مطهری، مجموعه آثار، 1375ش، ص51-55.

منابع

  • بستان، حسین و دیگران، اسلام و جامعه‌شناسی خانواده، تهران، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390ش.
  • «تحلیل و بررسی فطرت در آثار استاد شهید مطهری»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ بازدید: 30 فروردین 1402ش.
  • «تعارض آزادی غریزه و آزادی معنوی در اندیشۀ شهید مطهری»، وب‌سایت کانون اندیشۀ جوان، تاریخ بازدید: 31 فروردین 1402ش.
  • «تفاوت فطرت و غریزه/ آیا حس پرستش همان غریزۀ پیشرفته نیست»، خبرگزاری فارس، تاریخ بارگذاری: 28 فروردین 1392ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 30 فروردین 1402ش.
  • رضاجو، بهاره، «غریزۀ مادری چیست؟ ویژگی ذاتی با مفهوم ساختگی»، وب‌سایت چطور، تاریخ بازدید: 30 فروردین 1402ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 30 فروردین 1402ش.
  • «غرائز انسان»، ویکی فقه، تاریخ بازدید: 30 فروردین 1402ش.
  • کیوان‌پور، سعید، «غریزۀ خشم»، وب‌سایت سیویلیکا، تاریخ بارگذاری: 5 اسفند 1401ش.
  • فقیهی، علی نقی، تربیت جنسی، قم، مؤسسۀ علمی فرهنگی دارالحدیث، 1387ش.
  • «ماهیت غریزۀ جنسی در انسان»، وب‌سایت راسخون، تاریخ بارگذاری: 6 اردیبهشت 1398ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، 1375ش.
  • «معنی غریزه»، مجلۀ ای‌سنج، تاریخ بازدید: 30 فروردین 1402ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 30 فروردین 1402ش.
  • نوربخش، علیرضا، «غریزۀ مرگ و زندگی»، دانشنامۀ روانشناسی مردمی، تاریخ بارگذاری: 21 آبان 1400ش.