الاشارات و التنبیهات (کتاب)

از ویکی‌زندگی

الاشارات و التنبیهات (کتاب)؛ از آثار ابن‌سینا در علوم عقلی.

الاشارات و التنبیهات، از کتاب‌های مهم و برجسته در تاريخ فرهنگ و اندیشۀ ایران و اسلام بوده که ابن‌سینا، فیلسوف، پزشک و نویسندۀ پرآوازۀ ایرانی آن را نوشته است. این کتاب همواره مورد توجه اندیشمندان و عالمان بوده و شرح‌های زیادی بر آن نوشته شده است که پژوهشگران شرح «امام فخر رازی» و «خواجه نصیرالدین طوسی» را مهم‌ترین آنها می‌دانند. در حال‌حاضر این کتاب به‌عنوان متن درسی در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌های مختلف تدریس می‌شود.

معرفی

کتاب «الاشارات و التنبیهات» را «ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا» (۳۷۰-۴۲۸ق)، مشهور به «ابن‌سینا»، فیلسوف، نویسنده و پزشک نامدار ایرانی در حدود سال‌های ۴۲۱-۴۲۵ق به زبان عربی نوشته است. مسائل عمدۀ این کتاب را منطق، حکمت طبیعی، حکمت الهی و تصوف و عرفان تشکیل میدهد.[۱] این کتاب بر خلاف دیگر آثار ابن‌سینا، به‌صورت مختصر نوشته شده و دربردارندۀ برخی دیدگاه‌های متأخر ابن‌سینا بوده که در دیگر آثار او نیامده است. این کتاب دارای ترتیب خاص همراه با زبان بلیغ و اشاره‌ای است.[۲]

اهمیت و جایگاه

پژهشگران، کتاب الاشارات و التنبیهات را از برجسته‌ترين‌ آثار ابن‌سینا و از مهم‌ترین متون درسی فلسفی در جهان اسلام می‌دانند. برخی این کتاب را پخته‌ترین و جامع‌ترین اثر فلسفی ابن‌سینا برشمرده‌اند‌ که نشان‌دهندۀ آرای فلسفی او در سال‌های آخر عمر و بهترین راهنما برای مطالعۀ سیر فکری و معنوی نویسنده است. همچنین این کتاب از جهت سبک بیان و چگونگی ارائۀ اصول مطالب و نیز از نظر کیفیت تنظیم ابواب و فصول با سایر آثار فلسفی ابن‌سینا، مانند شفا و نجات، متمایز و مترقی ارزیابی شده است.[۳]

زمنیه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی

  1. الاشارات و التنبیهات، در دوره‌ای به نگارش درآمد که مسلمانان در دورۀ طلایی تاریخ، فرهنگ و تمدن خود قرار داشتند و غربی‌ها در قرون وسطی و دورۀ تاریکی به‌سر می‌بردند.
  2. در این دوره، حاکمیت دو سلسلۀ ایرانی سامانیان و آل‌بویه آغاز شد که هر کدام برای پیشرفت سبک زندگی ایرانی و اسلامی تلاش کردند؛ سلاطین آل‌بویه به دانش و دانشمندان توجه داشتند. در میان آنها عضدالدوله خود در زمرۀ دانشمندان آن روزگار محسوب می‌شد. وی، حقوقی برای فقها، محدثان، پزشکان، مهندسان و ریاضی‌دانان مقرر کرده بود و قسمتی از قصر خود را به حکما و فلاسفه اختصاص داده بود.[۴]
  3. به گفتۀ برخی از محققان، سامانيان نیز فرهنگ‌پرور بوده‌اند.[۵] آنها به هویت، فرهنگ، دانش و ادب ایرانی توجه داشتند؛ برای مثال در این دوره 70 دانشمند را از سراسر ایران برای حضور نزد «امیرنصر سامانی» جمع کردند و از میان آنها، سه دانشمند را انتخاب کردند که اوج توجه و دقت آنها به خرد و دانش را نشان می‌دهد.
  4. در این دوره افراد ناموری مانند زکریای رازی، فارابی، ابوریحان بیرونی، ابوسعید ابوالخیر، رودکی پدر شعر فارسی و فردوسی حماسه‌سرای ملی ایران زندگی کرده‌اند.[۶]

ساختار

الاشارات و التنبیهات، دارای دو جزء است: جزء اول، در منطق و مشتمل بر ده «نهج» و جزء دوم، در فلسفه و دارای ده «نمط» است. هر نمط و نهج نیز به ‌عنوان‌های کوچک‌تر مانند اشاره، تنبیه، وهم، تذنیب، تکمله، زیادة تحصیل، تذکیر، فائده، تبصره، نکته، توعد، اوهام، تنبیهات، تتمیم، استشهاد، هدایه، حکایه، نصیحه، وصیه و خاتمه، تقسم شده است که معادل یک فصل در نظر گرفته می‌شود.[۷]

درون‌مایۀ اصلی کتاب

الف). منطق

  1. نهج اول، دربارۀ غرض منطق (۱۷ فصل)؛
  2. نهج دوم، دربارۀ کلیات پنج‌گانه و حد و رسم (۱۱ فصل)؛
  3. نهج سوم، دربارۀ ترکیب نخست خبری (۱۰ فصل)؛
  4. نهج چهارم، دربارۀ مواد قضایا و عکس آنها (۱۰ فصل)؛
  5. نهج پنجم، دربارۀ تناقض قضایا و عکس آنها (۶ فصل)؛
  6. نهج ششم، دربارۀ انواع چهارگانه قضایا بر حسب ماده (۲ فصل)؛
  7. نهج هفتم، دربارۀ انواع استدلال از جهت صورت (۷ فصل)؛
  8. نهج هشتم، دربارۀ قیاس‌های شرطی و آنچه به قیاس وابسته است (۴ فصل)؛
  9. نهج نهم، دربارۀ علوم برهانی (۶ فصل)؛
  10. نهج دهم دربارۀ قیاس مغالطی.[۸]

ب). فلسفه

یک: طبیعیات

  1. نمط اول، دربارۀ شناسایی حقیقت اجسام (35 فصل)؛
  2. نمط دوم، دربارۀ جهات اجسام نخستین و دومین آنها (27 فصل)؛
  3. نمط سوم، دربارۀ نفس ارضی و سماوی (30 فصل)؛

دو: مابعدالطبیعه

  1. نمط چهارم، دربارۀ وجود و علت‌های آن (19 فصل)؛
  2. نمط پنجم، دربارۀ صنع و ابداع (12 فصل)؛
  3. نمط ششم، دربارۀ غایات و مبادی آنها و در بیان ترتیب هستی و نظام وجود (42 فصل)؛
  4. نمط هفتم، دربارۀ هستی‌های مجرد از ماده (17 فصل)؛

سه: تصوف و عرفان

  1. نمط هشتم، دربارۀ شادمانی و نیک‌بختی (19 فصل)؛
  2. نمط نهم، دربارۀ مقامات عرفا (27 فصل)؛
  3. نمط دهم دربارۀ اسرار آیات (32 فصل).[۹]

ویژگی‌ها

  1. نثر شیوا و ادیبانه؛ ابن‌سینا در این کتاب نثر شیوا و دلنشین دارد و عمیق‌ترین و پیچیده‌ترین تحلیل‌های فلسفی را با دقیق‌ترین و گویاترین تعبیرات و با استفاده از اصطلاحات جذاب و مأنوس آورده است. به‌ویژه در نمط‌های آخر که مربوط به عرفان است، عبارات مسجع و بسیار جذاب آن خواننده را وادار می‌کند آنها را بارها تکرار کند و از خواندن آنها لذت برد.[۱۰]
  2. بیان مطالب در قالب عبارات موجز؛نویسنده در این کتاب افکار و تحلیل‌های منطقی و فلسفی و مبانی عرفان و تصوف را در چارچوب قواعد کلی و اصول اساسی علم آورده است. به باور پژوهشگران هدف وی از این کار، فراهم‌کردن زمینۀ تحقیق برای دانش‌پژوهان بوده تا خود آنها به تفریع فروع از اصول و استنباط نتایج از مقدمات بپردازند و به حفظ اقوال و جمع نظرات دیگران قانع نباشند.[۱۱]
  3. بخش منطق این کتاب از ابتکارات فارابی در کشف دوگانگی عمل ذهن الهام گرفته است، اما آن را کامل و ترتیب ابواب منطق را عوض کرده است. به همین دلیل الاشارات و التنبیهات را سرآغاز منطق‌نگاری نوین دانسته‌اند.[۱۲]

نوآوری‌ها

1. فصل‌بندی مطالب و عنوان‌گزینی

ابن‌سینا در الاشارات و التنبیهات، برای تعیین عنوان‌های کلی، از اصطلاعات نو و ابتکاری مانند «نهج» و «نمط» استفاده کرده است. نهج در لغت به‌معنای «راه روشن» و نمط به معنای «سفرۀ گسترده» است. ابن‌سینا مباحث منطقی را تحت عنوان ده نهج و مباحث فلسفۀ طبیعی و الهی را تحت عنوان ده نمط آورده است. به نظر پژوهشگران اختصاص ابواب منطق به نهج به این دلیل بوده که منطق وسیله‌ای برای آموزش راه‌های استدلال و باب‌های مختلف آن راه‌هایی برای یادگیری سایر علوم هستند. اما ابواب فلسفۀ طبیعی و الهی، خود بالذات هدف بوده و باب‌های مختلف آن به‌منزلۀ سفرۀ آماده برای پذیرایی از جویندگان حکمت است؛ اما برای تعیین فصول فرعی آنها که نیاز به استدلال دارد، از عنوان اشاره استفاده کرده و از آنها که روشن و فرعی است با تنبیه و از آراء نادرست با وهم تعبیر شده است. [۱۳]

2. تبیین اصول و مبانی عرفان و تصوف

ابن‌سینا اولین کسی است که از اصول و مبانی عرفان و تصوف در شریف‌ترین بخش فلسفه، یعنی الهیات، بحث کرده که به نظر محققان بدیع و بی‌سابقه است. او در نمط هشتم این کتاب که عنوان آن «البهجة و السعاده» است از انواع لذت‌ها و آلام عقلی و قوی‌تربودن آنها از لذت‌ها و الام وهمی و حسی سخن گفته و عالی‌ترین مرتبۀ سعادت را در برخورداری از لذت‌های عالی روحانی دانسته است.[۱۴]

3. توضیح اصول عرفان بر مبنای فلسفه

به باور محققان اشارات اولین کتاب «فلسفۀ عرفان» در عالم اسلام است که برای اولین‌بار مبانی و اصطلاحات عرفانی با مبانی و استدلال فلسفی توضیح داده شده است. ابن‌سینا ابتدا کوشیده است تا مسایل مربوط به خداشناسی، صفات و افعال الهی را با دلایل محکم عقلی اثبات کند و سپس اصول عقاید دینی را با اصول و مبانی فلسفی پشتیبانی کرده و هماهنگی بین عقل و قلب و حمایت برهان از عرفان را به ثبوت رساند.[۱۵]

4. تحول در منطق‌نگاری

الف) بخش‌بندی

مباحث منطق ارسطویی ابتدا در شش کتاب تحت عنوان «ارغنون» جمع‌آوری شده بود و سپس با اضافه شدن بحث «ایساغوجی» توسط «فرفوریوس» و دو کتاب خطابه و شعر توسط منطق‌دانان مسلمان، به نه باب رسید و به‌صورت منطق نه‌بخشی نزد مسلمانان متداول بود[۱۶] اما ابن‌سینا با الهام از ابتکار فارابي در کشف دوگانگي عمل ذهن و تقسيم علم به تصور و تصديق، منطق را به دو بخش اصلي ناظر به «تصورات» و «تصديقات» تقسيم كرده و بخش‌بندی منطق ارسطويي را از نُه باب به دو باب رسانيد.[۱۷]

ب) مسائل

کتاب الاشارات و التنبیهات، در مسائلی منطق مانند استقراء، گسترش قضایا، قياس اقتراني شرطي و انواع آن، تقسيم دلالت وضعي لفظي بر سه قسم مطابقی، تضمنی و التزامی و شرایط تناقض قضایا نیز نوآوری‌های زیاد دارد. برای مثال، ابن‌سینا در این کتاب براي مسئلۀ یقین‌آورنبودن استقراء ناقص، راه‌ حل خاصي ارائه کرده[۱۸] که به آن استقراء ذاتی می‌گویند و مبتنی بر علت‌یابی و دارای شرایط معین است. به نظر ابن‌سینا، استقراء ذاتی گزاره‌های مربوط به حوزة علوم طبيعي را توليد میکند و تجربه محسوب می‌شود، برخلاف استقراء مبتني بر مشاهدۀ محض که تنها ظن غالب به دنبال دارد. دلیل توليد معرفت یقینی توسط استقراء ذاتی، آن است که در آن بر خلاف استقراء محض، علت موضوع مورد نظر تحصيل میشود. چنین استقرائی با تکیه بر قاعدۀ «الاتفاقی» مبتنی بر علت‌یابی بوده و متضمن قیاس خفی است. منظور از قاعدۀ الاتفاقی این است که علت طبیعی به‌صورت دائم و ضروری، معلول معینی دارد اما به شرطی که مانع بر سر راه سببیت آن نباشد؛ اما اگر مانعی وجود داشت، آن معلول معین نه به‌صورت دائم و ضروری، بلکه به‌صورت اکثری پدید خواهد آمد و امر اکثری‌الوقوع به شرط دفع موانع و رفع معارض، ضروری و دائمی است.[۱۹]

5. اثبات برتری لذت عقلی و معنوی بر لذت حسی

ابن‌سینا در سه نمط آخر الاشارات و التنبیهات، به اثبات لذت عقلی و معنوی و برتری آن بر لذت حسی و مادی پرداخته و از سریان عشق و شادمانی در مراتب هستی سخن گفته [۲۰] و عالی‌ترین مرتبۀ سعادت را در برخورداری از لذت‌های عالی روحانی دانسته است. البته وی این نوع از لذت را مخصوص عارفان منزه می‌داند؛ یعنی کسانی که به کمال علم و عمل نایل شده‌اند و با دوری از آلودگی‌های جسمانی به عالم قدس و جهان مجردات اتصال پیدا کرده و به عالی‌ترین لذات عقلی و معنوی دست یافته‌اند.[۲۱]

اثرگذاری‌ها

1. گسترش منطق‌نگاری نوین

الاشارات و التنبیهات، بر روش و گسترش منطق‌نگاری نوین اثر فراوان گذاشت و منطق‎دانان زيادي، از جمله غزالي، بغدادي، فخر رازي، خونجي، ارموي، تفتازاني، كاتبي قزويني، ميرسيد شريف جرجاني، قطب‌الدين رازي و محقق دواني از اين منطق‌نگاري دوبخشي ابن‌سينا تبعيت كردند و از این طریق در بسط خردورزی و تفکر عقلانی در جامعه اثرگذار بوده است.[۲۲] البته ابتکارات بوعلی در این کتاب، ابتدا مورد مناقشه قرار گرفت، اما امروزه از مسائل بدیهی شمرده می‌شود.[۲۳]

2. تدریس در مراکز علمی

الاشارات و التنبیهات، به‌دلیل موجز و فنی بودن، به‌عنوان متن درسی در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها همیشه مورد توجه بوده که از این منظر نیز بر حوزۀ اندیشه و فرهنگ و گسترش تفکر منطقی اثرگذار بوده است؛ برای مثال سید محمدحسین طباطبایی این کتاب را تدریس می‌کرد و این سنت در روش تدریس شاگردان وی مانند حسن‌زادۀ آملی و جوادی آملی نیز تداوم یافته است.[۲۴]

3. گسترش متون عرفانی

مباحث عرفانی این کتاب در نمط‌های هشتم تا دهم، باعث نگارش و گسترش متون عرفانی شده که به‌عنوان نمونه از مهم‌ترین آنها می‌توان به «منازل‌السائرین» خواجه عبدالله انصاری به زبان عربی و «صد میدان» وی به زبان فارسی اشاره کرد.[۲۵]

چاپ و نشر

این کتاب با تحقیق‌ها و تصحیح‌های متعدد توسط ناشران مختلفی به چاپ رسیده و منتشر شده است:

  1. متن کتاب، به‌صورت تحقیقی، نخستین‌بار با تلاش «ژاکوپ فورژه» در ۱۸۹۲م در لایدن هلند به چاپ رسیده است؛
  2. متن اشارات با تصحیح، تعلیق و مقدمه سلیمان دنیا در قاهره در سه جلد به چاپ رسیده است؛ [۲۶]
  3. چاپ سه‌جلدی اشارات با شرح خواجه نصیرالدین طوسی و محاکمات قطب‌الدین رازی در تهران منتشر شده است؛
  4. متن کتاب به‌همراه تلخیص اشارات فخر رازی، با عنوان لباب الاشارات در ۱۳۳۹ش به‌کوشش محمود شهابی در تهران منتشر شده است؛[۲۷]
  5. چاپ متن اشارات با تحقیق مجتبی زارعی در ۱۳۸۱ش در قم توسط بوستان کتاب منتشر شده است.[۲۸]

شرح‌ها و تعلیقه‌ها

الاشارات و التنبیهات به‌دلیل جایگاه و اهمیت علمی، از همان آغاز نگارش مورد توجه دانشمندان و محققان قرار گرفت و شرح‌ها و حاشیه‌های متعددی بر آن نوشته شد که از معروف‌ترین آنها شرح انتقادی فخرالدین رازی و شرح خواجه نصیرالدین طوسی در ۶۴۴ق، به نام حلّ مشکلات الاشارات است که در آن کوشیده به اشکال‌های فخرالدین رازی پاسخ دهد. این دو شرح نیز با توجه به دیدگاه‌های متفاوت آنها، به همان میزان متن کتاب مورد توجه بوده‌اند. از دیگر شرح‌نویسان مهم این کتاب، سیف‌الدین آمدی، سعدالدین ابن‌کمونه و علامۀ حلی را نام برده‌اند.[۲۹]

ترجمه‌ها

این کتاب به زبان های زنده و مهم دنیا، از جمله فارسی، فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده است. اولین ترجمۀ فارسی آن در قرن هفتم هجری و ترجمه‌هاى متعدد دیگرى در سده‌هاى دوازدهم و سیزدهم انجام شده است. از معروف‌ترین ترجمه‌های الاشارات ترجمۀ فرانسوی «گواشُن» است که در دو جلد در فاصلۀ سال‌های ۱۹۳۳م و ۱۹۵۱م در پاریس به‌ چاپ رسیده[۳۰] و ترجمۀ انگلیسى منطق اشارات در سال 1984م چاپ شده است.[۳۱]

نسخه‌های خطی

الاشارات و التنبیهات و برخی از شرح‌های آن دارای نسخه‌های خطی زیادی است که از جمله می‌توان به نسخۀ خطی شمارۀ ۷۱۳ در کتابخانه و موزۀ ملی ملک تهران، مورخ محرم ۵۱۸ق[۳۲] و نسخه ۴۸۱۸ در کتابخانۀ ایاصوفیه، مورخ ۶۸۶ق، در کتابخانه‌های خارج از ایران، اشاره کرد.[۳۳]

پانویس

  1. ملک‌شاهی، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابن‌سینا، 1392، ج1، ص21.
  2. انواری، «الاشارات و التنبیهات»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  3. فرامرز قراملكي، «الاشارات و التنبيهات، سرآغاز منطق دوبخشي»، 1373ش ص۶۳۱.
  4. فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان ایشان با نموداری از زندگی مردم در آن عصر، 1392ش، ص530.
  5. حسینیان مقدم و دیگران، تاریخ تشیع 2، 1382ش، ص72
  6. «چرا زمانۀ ابن‌سینا قرن طلایی تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی نامیده شد؟»، خبرگزاری ایبنا.
  7. ملک‌شاهی، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابن‌سینا، 1392ش، ج1، ص25.
  8. ملک‌شاهی، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابن‌سینا، 1392ش، ج2، ص5.
  9. ملک‌شاهی، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابن‌سینا، 1392ش، ج1، ص5.
  10. نجف‌زادۀ تربتی، «الاشارات و التنبیهات و شرح امام فخر رازی بر بخش حکمت آن»، 1379ش، ص244-247.
  11. نجف‌زادۀ تربتی، «الاشارات و التنبیهات و شرح امام فخر رازی بر بخش حکمت آن»، 1379ش، ص244-247.
  12. «چرا ابوعلی سینا ترتیب کتب منطقی را عوض کرد؟»، وب‌سایت اسلام کوئیست.
  13. نجف‌زادۀ تربتی، «الاشارات و التنبیهات و شرح امام فخر رازی بر بخش حکمت آن»، 1379ش، ص244-247.
  14. نجف‌زادۀ تربتی، «الاشارات و التنبیهات و شرح امام فخر رازی بر بخش حکمت آن»، 1379ش، ص244-247.
  15. نجف‌زادۀ تربتی، «الاشارات و التنبیهات و شرح امام فخر رازی بر بخش حکمت آن»، 1379ش، ص244-247.
  16. فرامرز قراملكي، «الاشارات و التنبيهات، سرآغاز منطق دوبخشي»، 1373ش، ص۶۳۱؛
  17. خندان، منطق كاربردي، بی‌تا، ص۱۰.
  18. قوام صفري، «معرفت تجربي از ديدگاه ابن‌سينا»، ١٣٧٨ش، ص52.
  19. فايدئي، «نقش مشائيان مسلمان در تحول و توسعۀ‌ منطق ارسطويي»، 1392ش، ص99-104.
  20. انواری، «الاشارات و التنبیهات»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  21. نجف‌زاده تربتی، «الاشارات و التنبیهات و شرح امام فخر رازی بر بخش حکمت آن»، 1379ش، ص244-247.
  22. ابن‌سینا، منطق‌المشرقيين، بی‌تا، ص9.
  23. «چرا ابو علی سینا ترتیب کتب منطقی را عوض کرد؟»، وب‌سایت اسلام کوئیست.
  24. «ادب امر به معروف و نهي از منكر»، وب‌سایت رزونامۀ اعتماد.
  25. خذیر، «تاثیر بوعلی سینا بر سایر عارفان عرفان عملی»، وبسایت دائرةالعمارف بزرگ اسلامی.
  26. قنواتی، مؤلفات ابن‌سینا، ۱۹۵۰م، ص۱۲.
  27. انواری، «الاشارات و التنبیهات»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  28. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۴۲۳ق، ص2.
  29. انواری، «الاشارات و التنبیهات»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  30. انواری، «الاشارات و التنبیهات»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  31. فرامرز قراملکی «الاشارات و التنبیهات سر آغاز منطق دو بخشی»، 1373ش، ص46.
  32. درایتی، فهرستوارۀ دست‌نوشته‌های ایران، ۱۳۹۸ش، ج1، ص841.
  33. قنواتی، مؤلفات ابن‌سینا، ۱۹۵۰م، ص13.

منابع

  • انواری، محمدجواد، «الاشارات و التنبیهات»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 12 خرداد 1399ش.
  • «ادب امر به معروف و نهي از منكر»، وب‌سایت روزنامۀ اعتماد، تاریخ درج مطلب: 28 مرداد 1402ش.
  • ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، تحقیق مجتبی زارعی، قم، بوستان کتاب، ۱۴۲۳ق.
  • ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، منطق‌المشرقيين، افست از روي نسخۀ مصر، تهران، کتاب‌فروشي جعفري، بی‌تا.
  • «چرا ابوعلی سینا ترتیب کتب منطقی را عوض کرد؟»، وب‌سایت اسلام کوئیست، تاریخ درج مطلب: 29 تیر 1400ش.
  • «چرا زمانه ابن‌سینا قرن طلایی تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی نامیده شد؟»، خبرگزاری ایبنا، تاریخ درج مطلب: ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ش.
  • حسینیان مقدم، حسین و دیگران، تاریخ تشیع (2)، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1382ش.
  • خذیر، آناهاید، «تأثیر بوعلی سینا بر سایر عارفان عرفان عملی»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 9 شهریور 1400ش.
  • خندان، سيدعلي‌اصغر، منطق كاربردي، تهران، طه، بی‌تا.
  • درایتی، مصطفی، فهرستواره دست‌نوشته‌های ایران، مشهد، مؤسسه فرهنگی پژوهشی الجواد، ۱۳۹۸ش.
  • فايدئي، اکبر، «نقش مشائيان مسلمان در تحول و توسعۀ‌ منطق ارسطويي»، مجلۀ تاریخ فلسفه، سال اول ، شمارۀ 4، 1392ش.
  • فرامرز قراملکی، احمد، «الاشارات و التنبیهات سرآغاز منطق دو بخشی»، مجلۀ آیینۀ پژوهش، شماره 24، 1373ش.
  • فقیهی، علی‌اصغر، آل‌بویه و اوضاع زمان ایشان با نموداری از زندگی مردم در آن عصر، تهران، صبا، 1392ش.
  • قنواتی، جورج شحاته، مؤلفات ابن‌سینا، قاهره، دارالمعارف، ۱۹۵۰م، ص13.
  • قوام صفري، مهدي «معرفت تجربي از ديدگاه ابن‌سينا» مجلۀ قبسات، ش١٢، پاييز ١٣٧٨ش.
  • م‍ل‍ک‍ش‍اهی‌، حسن، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابن‌سینا، ت‍ه‍ران‌، س‍روش‌، 1392ش.
  • نجف‌زاده تربتی، علی‌رضا، «الاشارات و التنبیهات و شرح امام فخر رازی بر بخش حکمت آن»، مجلۀ مقالات و بررسی‌ها، شمارۀ 68، زمستان 1379ش.

پانویس