دختر
دختر؛ فرزند مؤنث انسان.
دختر بهدلیل برخورداری از جنسیت زنانه، در طول تاریخ بشر همواره فروتر از پسران انگاشته میشد و گاهی هممرتبه حیوانات اهلی بوده است؛ اما در آیین اسلام، نگاه ویژه و جانبدارانهای به او شده است. اسلام ویژگیهای شخصیتی ممتازی برای دختر برشمرده و از برکات وجودی او و وظایف دیگران در برابر وی، سخن گفته است. نهاد خانواده و نظام آموزشی، بیشترین نقش را در معرفی جایگاه و هویت دختران دارند.
مفهومشناسی
دختر در زبان فارسی سه معنا دارد؛ یکی به معنای دوشیزه، باکره و زنِ مرد ندیده است؛[۱] دیگری به معنای فرزند مؤنث است در مقابل پسر؛ سوم به معنای توانایی، قدرت، قوت، سخت و محکم است مانند آنجا که میگویند کوهدختر و پلدختر.[۲]
دختر در اقوام پیشین
زیست دختران در قبایل وحشی ساکن آفریقا، استرالیا و مناطق دیگر، مانند حیوانات اهلی و بدون هیچ حقی در زندگی بوده است. اقوام کَلده و آشور و قوانین حمورابی نیز، استقلالی در اراده و عمل به جنس مؤنث نمیداد. آنها حتی دختر یا زن محکومشده توسط دادگاه را در آب غرق میکردند. در روم قدیم، خانواده را تنها مردان تشکیل میدادند و چون در نگاهشان هیچ قرابت و خویشاوندی میان دختر و پدر و یا خواهر و برادر و مادر و پسر نبود، پدر با دختر خود ازدواج میکرد. رومیان جنس مؤنث را، انسانی درجه دو میدیدند. در جوامع چین، هند، مصر و ایران پیش از اسلام نیز، زن و دختر را بدون استقلال و آزادی در تصمیمگیری و رفتار و تحت قیمومیّت مرد میدانستند. آنها به جنس مؤنث نه در حکومت، نه در قضاوت و نه در کارهای اجتماعی حق دخالت نمیدادند. در نگاه اعراب جاهلی هم، دختر فقط شرّی انگاشته میشد که باید او را زندهبهگور کرد. آنها حرمت و شرافتی برای دختر نمیدیدند.[۳]
دختر در آموزههای اسلامی
در قرآن کریم، مقدم داشتن واژۀ دختران در بحث آفرینش فرزندان[۴] و به کار بردن لفظ کوثر[۵] (خیر فراوان) برای فاطمه، دختر پیامبر اکرم، نشان از جایگاه والای دختر در فرهنگ اسلامی دارد. در روایات نیز، دختر بهترین فرزند[۶] و حَسنه معرفی شده است.[۷] همچنین برکت و میمنت با زنی دانسته شده که فرزند اولش دختر باشد[۸] و رحمت خدا برای پدر دختردار طلب شده است.[۹] از افتخارات حضرت محمد، پدر دختران بودن است[۱۰] و در نگاه او، دختر گُلی خوشبو است که رزق و روزی او باخدا است.[۱۱]
ویژگیهای شخصیتی دختران
در آموزههای اسلامی ویژگیهای شخصیتی زیر برای دختران بیان شده است.
مُلطِفات
مُلْطِفَات[۱۲] از ریشه لطف در اصل به معنی «الدِّقه مع الرِفق» است[۱۳] یعنی هم در آن بویی از نازکی و نفوذ است و هم بویی از مدارا و ملایمت.[۱۴] به دختران ازآنجهت که روحیه لطیفی دارند و در دیگران نفوذ کرده، آنها را جذب میکنند مُلطِفات میگویند. این نیز تنها با مدارا و ملایمت امکانپذیر است.[۱۵]
مُبْدِيَات
مُبْدِيَات[۱۶] یا به معنی آغازکننده و پیشگام بودن در چیزی است[۱۷] یعنی دختران در لطافت، انس و پرستاری پیشگاماند؛ یا به معنی اظهار کردن است[۱۸] یعنی دختران محبت، لطف و همدم بودن خود را اِظهار میکنند.[۱۹]
مونِسَات
مُونِسَات[۲۰] از انس به معنی الفت و آرامش قلب است.[۲۱] یعنی دختر همدم پدر و مادر و مایه آرامش قلب آنها است. پژوهشها نیز نشان میدهد؛ دختران خود را در ویژگی همدل بودن و اجتماعی بودن بالاتر از پسران ارزیابی میکنند.[۲۲]
مُمَرِّضَات
مُمَرِّضَات[۲۳] به معنی پرستاری کردن است.[۲۴] یعنی دختران پرستارند و لطافت و دلسوزی به دیگران، مخصوصاً والدین خود نشان میدهند.
مُجَهِّزَات
مُجَهِّزَات[۲۵] به معنی آمادگی است؛[۲۶] یعنی دختران از آمادگی برای انجام امور مختلف برخوردارند.[۲۷]
مُجْهِدَات
مُجْهِدَات[۲۸] به معنی بهکارگیری توانایی و سعی زیاد برای رسیدن به نهایتِ چیزی است؛ یعنی دختران اهل تلاش و کوشش هستند.[۲۹]
مُفَلِّيَات
مُفَلِّيَات[۳۰] در معانی مختلفی آمده است؛ از جمله:
- تربیت کردن و به نتیجه رساندن.[۳۱]
- تأمل در وجوه مختلف چیزی و نگاه به عاقبت آن.[۳۲]
- برخی نیز از آن به ریزبینی تعبیر میکنند.[۳۳]
مُحَبَّبَات
مُحَبَّبَات[۳۴] به معنی دوستداشتنی است. از مسائل مهم دختران، کوشش در جهت افزایش جذابیت و محبوب جلوه دادن خود نزد دیگران است.[۳۵]
برکات وجودی دختر
بر اساس منابع اسلامی، خداوند در پى یارى، نصرت، برکت و آمرزش انسان دختردار است.[۳۶] دختران مایه برکتاند،[۳۷] چون حسنهاند در قیامت به خاطرشان پاداش میدهند[۳۸] و از «باقیات الصالحات» والدین بهشمار میآیند.[۳۹] حتی ابراهیم خلیلالله از پروردگارش دختر میخواهد.[۴۰] یک فرزند دختر برای انسان از هزار حج، هزار جهاد، هزار قربانی شتر و هزار مهمانی دادن بهتر است.[۴۱] شخصی که نیازهای معیشتی سه دختر را تأمین کند خداوند به او سه باغ از باغهای بهشتی میدهد که هر باغ از دنیا و آنچه در آن است، وسیعتر است.[۴۲]
وظایف خانواده در تعامل با دختر
خانواده، به دلیل جایگاه یگانه در بازتولید فرهنگ و شکلدهی به ارزشهای اخلاقی، و کارآمدی این نظام در به وجود آمدن هویت در فرزندان، میتواند در شخصیتسازی و شناساندن ویژگیها به فرزندان –خصوصاً دختران- نقش مفیدی داشته باشد.[۴۳] در آموزههای اسلامی، وظایف زیر برای خانواده در برابر دختران مطرح شده است:
- هدیه را ابتدا به دختر بدهند.[۴۴]
- پسر را بر دختر ترجیح ندهند.[۴۵]
- دختر را نیکو تربیت کنند.[۴۶]
- با دختران بهخوبی رفتار کنند.[۴۷]
- آنها را بد ندانند.[۴۸]
- آرزوی مرگ آنها را نداشته باشند.[۴۹]
وظایف جامعه در برابر خانوادههای دختردار
شناسایی و بازخوانی زندگی زنان الگو و برتر در جامعه اسلامی و همچنین سرانجام زنان فاسد و بدکاره، زمینهساز شناخت جایگاه و هویت برای دختران است. قرآن کریم در چندین سوره به این موضوع پرداخته است.[۵۰]
روایات اسلامی، مشکلات اجتماعی خانوادههای دختردار را پذیرفته است[۵۱] و یاریرساندن، قرض دادن، رحم کردن و لطف و مرحمت داشتن به این خانوادهها را دستور میدهد.[۵۲] برخی روایات حتی جهاد و تکالیف سخت را شامل کسی که سه دختر داشته باشد، نمیداند.[۵۳]
نظام آموزشیِ جامعه نیز در معرفی جایگاه والای دختران، نقش اساسی ایفا میکند. پژوهشگران، نظام آموزشی را از سه جهت در تحول وضعیت و شناخت استعدادهای دختران، مؤثر دانستهاند:
- ارائه ارزشهای جایگزین به دختران جامعه اسلامی، تا از جنسیت خود تصویر خوب و عالی داشته باشند.
- طراحی برنامهای درسی که هدف اصلی آن، افزایش تمایل دختران به اشتغال، برای رفع عطش نظام سرمایهداری نباشد.
- ایجاد ارتباط دختران با نهادهایی که میتوانند گفتمان تربیتی اسلامی را رواج دهند.[۵۴]
پانویس
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه دختر.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه دختر.
- ↑ طباطبایی، زن در قرآن، 1387ش، ص26-40.
- ↑ سوره شوری، آیه 49.
- ↑ سوره کوثر، آیه 1.
- ↑ مجلسى، بحار الأنوار، 1403ق، ج101، ص89.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص6.
- ↑ مجلسى، بحار الأنوار، 1403ق، ج101، ص98.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص115.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص5.
- ↑ ابنبابویه، من لا يحضره الفقيه، 1404ق، ج3، ص481.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص5.
- ↑ مصطفوى، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، 1368ش، ج10، ص193.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1374ش، ج11، ص248.
- ↑ سوره آلعمران، آیه 159.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص115.
- ↑ مصطفوى، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، 1368ش، ج1، ص26.
- ↑ مصطفوى، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، 1368ش، ج14، ص65.
- ↑ بیابانگرد، روانشناسی نوجوانان، 1384ش، ص120.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص5.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1374ش، ج15، ص109.
- ↑ یابانگرد، روانشناسی نوجوانان، 1384ش، ص120.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص115.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، 1428ش، ج7، ص231.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص5.
- ↑ جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربية، 1407ق، ج3، ص870.
- ↑ فیض کاشانی، الشافي في العقائد و الأخلاق و الأحكام، 1425ق، ج2، ص1544.
- ↑ مجلسى، بحار الأنوار، 1403ق، ج104، ص98.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، 1428ش، ج3، ص134.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص5.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، 1428ش، ج15، ص162.
- ↑ زبیدی حنفی، تاج العروس من جواهر القاموس، 1414ق، ج20، ص58.
- ↑ حاجعلیاکبری، درآمدی بر الگوی تعالی دختران، 1393ش، ص81.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص115.
- ↑ سالاریفر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، 1389ش، ص167.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص115.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص115.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص6.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص116.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص5.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص115.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص115.
- ↑ زیبایینژاد، جایگاه خانواده و جنسیت در نظام تربیت رسمی، 1391ش، ص143.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص118.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص118.
- ↑ انصاری، موسوعة أحكام الأطفال و أدلتها، 1429ق، ج3، ص280.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص118.
- ↑ المتقی الهندی، کنز العمال، 1409ق، ج16، ص449.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص5.
- ↑ طباطبایی، زن در قرآن، 1387ش، ص589-614.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص6.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج15، ص116.
- ↑ کلینی، الکافی، 1429ق، ج6، ص6.
- ↑ زیبایینژاد، جایگاه خانواده و جنسیت در نظام تربیت رسمی، 1391ش، ص177.
منابع
- قرآن
- ابنبابویه، محمد بن علی، من لا يحضره الفقيه، قم، جامعه مدرسين، 1404ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، 1428ق.
- انصاری، قدرتالله و دیگران، موسوعة أحكام الأطفال و أدلته»، قم، مركز فقهى ائمه اطهار، 1429ق.
- بیابانگرد، اسماعیل، روانشناسی نوجوانان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1384ش.
- جوهری، أبونصر إسماعيل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربية، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق.
- حاجعلیاکبری، محمدجواد، درآمدی بر الگوی تعالی دختران، تهران، مهر هشتم، 1393ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، تهران، روزنه، 1372-1373ش.
- زبیدی حنفی، سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر، 1414ق.
- زیبایینژاد، محمدرضا، جایگاه خانواده و جنسیت در نظام تربیت رسمی، قم، مطالعات زنان، 1391ش.
- سالاریفر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1389ش.
- طباطبایی، سید محمدحسیسن ، «زن در قرآن»، قم، هاجر، 1387ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسين، 1374ش.
- فیض کاشانی، محمد محسن، الشافي في العقائد و الأخلاق و الأحكام، تهران، اللوح المحفوظ، 1425ق.
- كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، قم، دارالحدیث، 1429ق.
- متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409ق.
- مجلسى، محمد باقر، «بحار الأنوار»، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
- محدث نورى، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسه آل البيت، 1408ق.
- مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1368ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، 1371ش.