ظهیرالدین محمد بابر
ظهیرالدین محمد بابر؛ شاعر، نویسنده و بنیانگذار سلسلۀ مسلمان گورکانیان در هند.
ظهیرالدین محمد بابٌر، نخستین پادشاه مغول در هندوستان و مؤسس بزرگترین و پردوامترین حکومت مسلمان هند بهنام گورکانیان است. با تسلط بابر بر هند، فصلی از حکومت مسلمانان بر این سرزمین آغاز شد که بیش از سه قرن ادامه داشت و در این مدت، فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی، از جمله زبان فارسی و معماری اسلامی در هند رواج بیشتری پیدا کرد.
تولد و خاندان
ظهیرالدین محمد بابر (متولد 888ق) پس از پدر، میرزاى «فَرغانه» در کشور ازبکستان شد.[۱] وی از جانب پدر با پنج واسطه از نوادگان تیمور است و از طرف مادر با پانزده واسطه به چنگیزخان میرسد. بابر در طبقهای از سیاستمداران متولد شد که بادیهنشین بودند و در آسیای مرکزی از کشاورزان و بازرگانان ساکن در مسیر عبور کاروانهای تجاری، استفاده میکردند. در میان این اقوام تعلقات خانوادگی و قبیلهای بیش از وابستگیهای ملی و زبانی اهمیت داشت.[۲]
سیرۀ عملی و اخلاقی
بابر فرمانروای پرتلاش، با درایت، شجاع، محتاط، بردبار، با انضباط دقیق، آدابدان و با محبت بود. او افراد شایسته را استخدام میکرد و بر خلاف نیای خود چنگیز و تیمور، از زندگی قبیلهای آگاهانه فاصله گرفت و به توسعۀ شهرها و بالا بردن کیفیت زندگی اجتماعی و نهادهای اجتماعی اهمیت میداد.[۳]
خاستگاه فکری
1. محیط چندصدایی
بابر در محیط چندصدایی و در همبافته از عناصر فرهنگ جغتایی (ترکی) و ایرانی با بنمایههای ادبی و صوفیانه پرورش یافت و در سبک حکمرانی، از شیوۀ پدر و پدربزرگ خود در فرغانه پیروی میکرد.[۴]
2. دلبستگی به فرهنگ ایرانی
دلبستگی پدر و جد بابر به فرهنگ ایرانی و رواج شاهنامهخوانی در دربار آنها، در کنار حضور دبیران اخلاقگرای ایران مانند «خواندمیر» و «یوسف هروی» در دربار بابر، زمینهای را فراهم کرده بود که رواداری و تسامح آموزههای صوفیانه را با اخلاقیات ایرانی در آمیزد و شناخت متفاوتی از حکمرانی را ارائه کند. بابر با دبیران و متفکران آشنا با سنت اندرزنامهنگاری ایرانی، همنشین بود و از این طریق با میراث فرهنگی و اخلاقی ایران آشنا شد.[۵] بابر در فرهنگ ایرانی تربیت شده بود و بههمین دلیل، وقتی پادشاهان هندی را شکست داد امپراطوری بزرگ او با هنر و هنرمندان ایرانی عجین شده بود.[۶]
زندگی سیاسی
بابر ابتدا مانند پدر برای تصرف شهرها و مناطق حاصلخیز آسیای مرکزی، با خویشاوندان خود جنگید. او از سال 903ق بارها به مناطقی مانند سمرقند، اَنْدیجان، سرِپُل، کابل، هرات و قندهار، لشکر کشید، اما در ماندگاری سلطۀ خود بر این مناطق ناکام ماند. در جنگ شدید که شاه اسماعیل صفوی برای تصرف آسیای میانه بهراه انداخته بود، بابر در 917ق برای بار سوم، سمرقند را بهتصرف درآورد و بهعنوان دستنشاندة شاه اسماعیل در آنجا حکومت میکرد و بهنام پادشاه صفوی سکه میزد. تظاهر او به مذهب شیعه باعث شد که عامة مردم سمرقند از وی دوری کنند. بابر و صفویان برای حفظ سمرقند تلاش زیادی کردند اما در رمضان 918ق با شکست از ازبکها این شهر را برای همیشه از دست دادند. بابر پس از دو سال آوارگی در ناحیة «قُنْدُز» (در شمال افغانستان)، به کابل بازگشت و از این شهر پایگاهی برای لشکرکشیهای پسینی ساخت. او با تلاشهای مکرر، قندهار را تصرف کرد. بابر پس از فتح قندهار، به هند رفت و دهلی را تصرف کرد. وی قلمرو حکومت خود را در هندوستان، تا بنگال توسعه داد.[۷]
درگذشت
بابر در ششم جمادیالاولی 937ق در آگره درگذشت. چند سال بعد جسد وی را از آگره به کابل منتقل کردند و در باغی بهخاک سپردند.[۸]
یادبود
1. آرامگاه
بر مقبرۀ بابر در شهر کابل، پایتخت افغانستان، آرامگاه مجللی ساختهاند[۹] و نمای مقبرۀ وی از سنگ مرمر سفید کار شده و سقف آرامگاه باز است. در اطراف آرامگاه چند پنجره وجود دارد تا بر اساس وصیت خود وی آفتاب کابل بر قبر او بتابد. درختان ارغوان در چهار گوشۀ مقبره، زیبایی وصفناپذیری را ایجاد کرده است.[۱۰]
2. سریال بابر
در هندوستان سریال بابر (امپراتور) در 2021م در 8 قسمت ساخته شده است که ظهور و سقوط امپراتوری مغول در طول نسلها از زمان بابر تا اورنگ زیب را بازنمایی میکند. [۱۱]
آثار
1. بابُرنامه
بابرنامه کتابی است که توسط بابر به زبان ترکی جغتایی نوشته شده و سرگذشت وی را از جوانی تا آخرین سالهای عمر شامل میشود. این کتاب بهدلیل زبان ساده و لحن طبیعی و وصفهای متنوع و زنده، از شیواترین آثار منثور زبان ترکی است.[۱۲]
2. رسالة عروض
بابر این رساله را حدود سالهای ۹۳۲ق تا ۹۳۴ق تألیف کرد و موضوع آن قالبهای عروضی در شعر شاعران ترکزبان است.[۱۳]
3. مُبَیَّن
کتاب مبین در قالب مثنوی سروده شده و مباحثی در فقه حنفی و مطالبی دربارۀ لشکرکشی نیز در آن مطرح شده است.[۱۴]
4. ترجمة رسالة والدیّه
این کتاب تألیف «خواجه عُبیداللّه اَحرار»، صوفیِ بزرگِ آسیای مرکزی و مرشدِ روحانی تیموریان و موضوع آن اخلاق صوفیه است. بابر آن را در 935ق به ترکی جغتایی ترجمه کرده است.[۱۵]
5. دیوان
قسمت اعظم اشعار دیوان بابر به ترکی است، اما چند شعر فارسی هم در آن آمده است. انواع شعر او عبارت است از: غزل، مثنوی، رباعی، قطعه، تیوغ (از قوالب شعری خاصِ زبان ترکی)، معما، و مفردات.[۱۶]
میراث ماندگار ظهیرالدین محمد بابر
1. ایجاد امپراتوری بزرگ از خاندان مسلمان
بابر در هند، امپراتوری بزرگی را ایجاد کرد که مسلمان بودند و بیش از دو قرن بر هند حکومت کردند.[۱۷]
2. توسعۀ فرهنگی و سرزمینی
بابر زمانی ظهور کرد و به قدرت رسید که دوران روشنگری ابنسینا، خیام و سهرودی بهدلیل درگیریهای ازبکان، صفویان و عثمانیها از بین میرفت و آزاداندیشی نسبی روزگار مغولی و تیموری در سدههای هشتم و نهم هجری به فضای تنگ قشریگری و خشونت مذهبی تبدیل میشد؛ در این زمان بابر در هند به قدرت رسید و با استفاده از تجربیات سیاسی خود، توسعۀ فرهنگی و سرزمینی را همزمان در پیش گرفت.[۱۸]
3. انتقال فرهنگ و تمدن ایرانی به هند
بهباور بسیاری از محققان، بابر همواره تحت تأثیر فرهنگ ایرانی بود و این فرهنگ را در شبهقارۀ هند گسترش داد و آثاری از جنبههای اسلامی، هنری، ادبی و اجتماعی در هندوستان خلق کرد.[۱۹] برای مثال، بابر عامل اصلی حضور وسیع معماری و طراحی ایران در هند بود و سبک ایرانی باغهای چهاربخشی (چهارباغ) منسوب به وی است.[۲۰]
4. ترویج وحدت اسلامی
بابر علاوهبر زبدگی سیاسی و جنگاوری، دانشمند و آزاداندیش بود و در راستای ترویج آزاداندیشی تلاش زیادی کرد. او به همایون، فرزند خود، سفارش کرد که برای وحدت اسلامی، اختلاف میان شیعه و سنی را نادیده بگیرد.[۲۱]
5. ترویج رواداری مذهبی
سفارش بابر به وحدت اسلامی باعث رواداری و تسامح مذهبی در هند شد و از این راه توانست با دولت شیعی صفویه ارتباطی دوستانه برقرار کرده و نقش مهمی در انتقال فرهنگ و تمدن ایرانی به هند ایفا کند.[۲۲]
6. ترویج هنر ایرانی و اسلامی
بابر به علم و هنر و به ویژه شعر علاقه داشت. در دورۀ وی نقاشی و معماری بهطور فزایندهای پیشرفت کرد.
7. اختراع خط بابری
بابر پس از تصرف شهر قندهار، خط ویژۀ بابری را اختراع کرد و با اين خط ابداعي يك نسخۀ قرآني نوشته شده است که در موزۀ آستان قدس رضوي (قرآن شماره 50) نگهداری میشود. [۲۳]
میراث بابری در افغانستان
1. باغ بابر در کابل
بابر علاقۀ زیادی به ساخت باغ و باغچه داشت و در دورۀ حکمرانی خود بر افغانستان هفت باغ در این کشور احداث کرد که باغهای «شهرآرا»، «وفا»، «استالف» و «باغ بابر» در کابل واقع شده است.[۲۴] باغ بابر از زیباترین و مهمترین مکان های تاریخی و فرهنگی در کابل، پایخت افغانستان است که بابر آن را بهسبک معماری اسلامی ساخته و اکنون در فهرست سازمان یونسکو ثبت شده است. [۲۵]
2. بنای تاریخی چهل زینه در قندهار
«چهل زینه» در غرب شهر قندهار یکی از جاذبههای مهم تاریخی، گردشگری و فرهنگی افغانستان محسوب میشود که در دوران بابر احداث شده است.[۲۶]
بابر و سنت مسجدسازی
در عصر بابر، مساجد زیادی در سراسر هند ساخته شد که از میان آنها، «مسجد بابری»، از شهرت جهانی برخوردار است. این مسجد در «آیودهیا» واقع در ناحیۀ فیضآباد در شرق وتارپرادش مرکزی در شمال هند قرار دارد. این مسجد پر آوازه، ۳ کتیبۀ فارسی دارد که تاریخ ساخت بنا را نیز نشان میدهد. در هر ۳ کتیبه پس از ستایش خدا به فرمان بابر برای ساخت این مسجد اشاره شده است.[۲۷]
پانویس
- ↑ هریسن و کوپریلی، «بابر ظهیرالدین محمد»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ کاظمی، «ظهیرالدین محمد بابُر از نوادگان تیمور گورکانی»، وبسایت تاریخ ما.
- ↑ کریمی زنجانی اصل، «بابر و استعارۀ بابری: مدنیت و اخلاقیات ایرانی در برنامه و اخلاق همایونی»، 1394ش، ص61.
- ↑ کریمی زنجانی اصل، «بابر و استعارۀ بابری: مدنیت و اخلاقیات ایرانی در برنامه و اخلاق همایونی»، 1394ش، ص61.
- ↑ کریمی زنجانی اصل، «بابر و استعارۀ بابری: مدنیت و اخلاقیات ایرانی در برنامه و اخلاق همایونی»، 1394ش، ص61.
- ↑ رخشان و بوشاسب گوشه، «تأثیر فرهنگ ایرانی بر خاندان بابر»، 1397ش، ص6.
- ↑ هریسن و کوپریلی، «بابر ظهیرالدین محمد»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ هریسن و کوپریلی، «بابر ظهیرالدین محمد»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ کاظمی، «ظهیرالدین محمد بابُر از نوادگان تیمور گورکانی»، وبسایت تاریخ ما.
- ↑ «نگاهی به باغ تاریخی بابرشاه در کابل»، وبسایت مؤسسۀ فرهنگی اکو.
- ↑ علیزاده، «معرفی 34 عنوان از بهترین سریالهای تاریخی هندی، تاریخ تماشایی هند از مغول تا گاندی»، وبسایت پلازا.
- ↑ سیدحسینزاده، «بابر»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ سیدحسینزاده، «بابر»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ سیدحسینزاده، «بابر»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ سیدحسینزاده، «بابر»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ هریسن و کوپریلی، «بابر ظهیرالدین محمد»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ رخشان و بوشاسب گوشه، «تأثیر فرهنگ ایرانی بر خاندان بابر»، 1397ش، ص6.
- ↑ کریمی زنجانی اصل، «بابر و استعارۀ بابری: مدنیت و اخلاقیات ایرانی در برنامه و اخلاق همایونی»، 1394ش، ص60.
- ↑ سیدحسینزاده، «بابر»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ بلخاری، «تأثیر هنر و معماری اسلامی ایران بر هند»، وبسایت بناد علمی و فرهنگی بوعلی سینا.
- ↑ سیدحسینزاده، «بابر»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ سیدحسینزاده، «بابر»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «نگارش قرآن بر اساس خط بابري»، خبرگزاری ایبنا.
- ↑ «نگاهی به باغ تاریخی بابرشاه در کابل»، وبسایت مؤسسۀ فرهنگی اکو.
- ↑ «باغ بابر، یادگار 500 سالۀ کابل»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ «چهل زینۀ قندهار یادگار عصر بابر»، خبرگزاری فارس.
- ↑ سیدحسینزاده، «بابر»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
منابع
«باغ بابر، یادگار 500 سالۀ کابل»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ش. بلخاری، حسن، «تأثیر هنر و معماری اسلامی ایران بر هند»، وبسایت بناد علمی و فرهنگی بوعلی سینا، تاریخ درج مطلب: ۱۸ تیر ۱۳۹۶ش. «چهل زینۀ قندهار یادگار عصر بابر»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 15 خرداد 1394ش. رخشان، سید غلامعلی و بوشاسب گوشه، فیضالله، «تأثیر فرهنگ ایرانی بر خاندان بابر»، مجلۀ تاریخ نو، سال هشتم، شمارۀ 22، 1397ش. سیدحسینزاده، هدی، «بابر»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 20 خرداد 1399ش. علیزاده، زینب، «معرفی 34 عنوان از بهترین سریالهای تاریخی هندی، تاریخ تماشایی هند از مغول تا گاندی»، وبسایت پلازا، تاریخ درج مطلب: 14 بهمن 1401ش. کاظمی، انی، «ظهیرالدین محمد بابُر از نوادگان تیمور گورکانی»، وبسایت تاریخ ما، تاریخ درج مطلب: ۲۷ تیر ۱۳۹۹ش. کریمی زنجانی اصل، محمد، «بابر و استعارۀ بابری: مدنیت و اخلاقیات ایرانی در برنامه و اخلاق همایونی»، مجلۀ شبهقاره، شمارۀ 4، بهار و تابستان 1394ش. «نگارش قرآن بر اساس خط بابري»، خبرگزاری ایبنا، تاریخ درج مطلب: ۳۱ فروردين ۱۳۹۰ش. «نگاهی به باغ تاریخی بابرشاه در کابل»، وبسایت مؤسسۀ فرهنگی اکو، تاریخ درج مطلب: ۵ امرداد ۱۳۹۹س. هریسن، هاردى و کوپریلی، محمد فؤاد، «بابر ظهیرالدین محمد»، وبسایت دانشنامه جهان اسلام، تاریخ درج مطلب: 1393ش.