زاهد گیلانی
زاهد گیلانی؛ عارف برجستۀ ایرانی در قرن هفتم هجری.
زاهد گیلانی، عارف بزرگ قرن هفتم هجری در ایران است که رویکرد تربیتی و سیاسی وی، زمینۀ گرایش شیخ صفیالدین اردبیلی را به عرفان اجتماعی و جامعهساز فراهم کرد و موجب پیدایش یکی از حکومتهای قدرتمند شیعی (صفویه) در تاریخ ایران شد. وی همچنین با تربیت مریدان فراوان، زمینۀ گسترش آموزههای دینی و ادبیات عرفانی و ترویج سبک زندگی اسلامی را در ترکیه، بالکان، سوریه و بسیاری از کشورهای آفریقایی به وجود آورد. زاهد گیلانی در عمل نشان داد که عرفان اصیل اسلامی امر بریده از دنیا نیست؛ بلکه با شریعتگرایی و خودسازی میتوان دنیا را نیز آباد کرد.
نامگذاری
نام اصلی این عارف ایرانی، «تاجالدین ابراهیم» است و در منابع با عنوان «شیخ زاهد گیلانی» و «زاهد گیلانی» شهرت دارد.[۱] «سلطان المحققین»، «مرشد الاقطاب فیالارضین»، «تاجالملة و الدین» و «ابراهیم زاهد گیلانی» نیز از القاب مشهور وی است. [۲]
زندگینامه
زاهد گیلانی در 615ق در سیاورود استان «گیلان» متولد شد. خانوادۀ او از دهخدايان مشهور گيلان بودند و به کشاورزی اشتغال داشتند. موطن اصلی اجداد وی را «سنگان»، يكى از روستاهاى خواف خراسان دانستهاند كه از آنجا به گيلان مهاجرت كردند.[۳] زاهد گیلانی، بهدلیل نیاز شدید جامعه به معارف دینی و ارج والای معارف اسلامی در میان مردم، برای کسب علوم دینی از سوی خانواده نزد «شیخ جمالالدین تبریزی» از عرفای بزرگ آن دوره فرستاده شد. این استاد، فنون عرفان و تصوف را به ابراهیم آموخت و لقب زاهد را نیز به جهت زهد و تقوایی که از شاگرد خود میدید، به وی اعطا کرد.[۴] جمالالدين خود نيز مريد «شهابالدين تبريزى» بود و بنابر گواهی منابع تاریخی سلسلۀ نسب عرفانی زاهد گيلانى از طريق اين دو با چند واسطه به «ابونجيب سهروردى» و از او به چندين واسطه به «حسن بصرى» و سپس به «امام علی» مىرسد.[۵]
باورهای مذهبی
زاهد گیلانی بهدلیل اهمیتدادن به کلیت دین اسلام و جلوگیری از تفرقۀ مذهبی، باورهای مذهبی خود را اظهار نمیکرده است؛ اما برخی پژوهشگران نوشتهاند كه شیخ صفىالدين اردبیلی به دستور وى مأمور شد تا در اردبيل براساس مذهب شيعۀ دوازده امامى به ارشاد مردم و ترويج تصوف بپردازد. آنچه را برخی محققان مسلم پنداشتهاند این است که زاهد گیلانی دوستدار اهلبیت بوده و در گفتارها و اشعار به جامانده از وی این مطلب دیده میشود. از این نظر برخی محققان معتقدند که عرفان زاهد گیلانی، بهدلیل پیوند به مکتب اهلبیت، عرفان صلحمحور و جامعهساز است.[۶]
سیرۀ عملی و اخلاقی
روحیۀ خیرخواهی، مردمداری و خدمت به خلق، بهویژه خدمت به فقراء، دعـا و تصـرف معنوي و ذهني در حمايت از مظلومان يكي از مـؤثرترين آموزههاي تربيتي در سیرۀ عملی زاهد گیلانی بود.[۷] او به كرامات عرفانی و ریاضت خشک و خانقاهی، اعتنایی نداشت؛ بلکه كار و تلاش برای توسعۀ معیشت را مقدمۀ «سير الى اللّه» مىدانست و بههمین دلیل، براى تأمين معاش به كشاورزى و سرمایهگذاری اقتصادی مىپرداخت و ديگران را هم به كار كردن و توسعۀ اقتصادی و تولید سرمایه تشويق مىكرد. شيخ زاهد گيلانى مانند مرشد خود سماع مىكرد اما در عين حال به رعايت قوانين شرع اهمیت میداد و مريدان خود را به جمع ميان شريعت و حقيقت دعوت مىكرد. [۸]
اهمیت و جایگاه
- زاهد گیلانی در عرفان و فرهنگ صوفیانه جایگاه بلندی دارد و چندین سلسۀ معروف صوفیه او را مرشد خود میدانند. گفته شده كه وی بدون واسطه، از عارف بزرگ ایرانی، شمس تبريزى خرقه (لباس) صوفیانه گرفته است.[۹]
- زاهد گیلانی در زمان خود قطب (رهبر معنوی) سلسله سهرورديه بوده است و سلسلۀ «خلوتيه» نيز وى را از مشايخ بزرگ خود میدانند و اهميت وی نزد آنها به اندازهاى است كه شيخ زاهد را «امام الخلوتيه» نیز ناميدهاند. ابداع برخى اذكار در طريقت (آیین) «جلوتيه» كه از شاخههاى خلوتيه است نیز به شيخ زاهد گيلانى نسبت داده شده است.[۱۰]
اثرگذاریها و دستآوردها
سبک زندگی خاص
زاهد گیلانی، آیین جدید عرفانی را تأسیس کرد که به «طریقت زاهدیه» معروف شد. به اعتقاد پژوهشگران، وی نزدیک به پنجاه سال به نمادی از شخصیت و تلاش فرهنگی، دینی، اجتماعی و آموزشی ویژهای تبدیل شد و به فعالیتهایی در سطح ایران و منطقه دست زد که در شکل نوین و به نام «طريقت صفويه»، آموزشهای آن در شرق جهان اسلام تداوم يافته است و در ايـن دگرگونی، نقش خود شيخ زاهد در ساماندهی طريقت از اهميت بهسزايي برخوردار بوده است. اما با رهبری شیخصفی، فرقۀ عرفانی زاهدیه نام صفویه به خود گرفت و بهدلیل گسترش و اهمیتی که یافته بود از صورت یک فرقه صوفیانه به شکل نهضتی مذهبی در اردبیل درآمد و بهصورت دعوتی در سراسر ایران، سوریه و آسیای صغیر پراکنده شد و حتی به سیلان نیز رسید. [۱۱]
کاهش درد و رنج مردم
- فشار اقتصادی و اجتماعی حاکمیت ایلخانان مغول در قرن هفتم هجری، باعث مشکلات و انفعال اجتماعی و اقتصادی در ایران شده بود و زاهد گیلانی که در آن زمان از معروفترین چهرههای تصوف ایران محسوب میشد، نقش مهمی در کاهش دردها و رنجهای مردم داشت. [۱۲]
- دورۀ فعالیت شیخ زاهد گیلانی با حکومت پنج نفر از ایلخانان، یعنی «آباقا خان»، «احمد تگودار»، «ارغون»، «گیخاتو» و «غازان» همزمان بود. زاهد گیلانی در دوران زمامداری آنها، بارها در امور سیاسی به نفع مردم مداخله کرد. برای نمونه، در درگیری میان احمد تگودار و ارغون، شیخ زاهد جانب ارغون را گرفت تا مردم، نفع بیشتری ببرند. از این جهت، وی به نماد مردمدوستی تبدیل شده است.[۱۳]
زمینهسازی حکومت صفویه و رسمیت تشیع
روابط با قدرتهای سیاسی، کوشش در ایجاد حاکمیتهای محلی، سازماندهی مریدان و فعالیت اجتماعی و مذهبی، از دوران طریقت زاهدیه شکل گرفته و در طریقت شیخصفی هم بهصورت گستردهتری تداوم یافت. از این رو طریقت زاهدیه تأثیر زیادی در شکلگیری طریقت صفوی و حکومت صفویه داشت. به نظر محققان، فعالیتهای زاهد گیلانی در عصر مغول، در نزدیکی تصوف و تشیع و زمینهسازی برای رسمیت مذهب شیعه اثرگذار بود؛ زیرا نفوذ معنوی و معروفیت زاهد گیلانی موجب شد تا شیخ صفیالدین اردبیلی که درویشی گمنام بود، بهطرف وی جذب شود و جنبش سیاسی و مذهبی مهمی را به وجود بیاورد و زمینهساز تأسیس حکومت شیعی صفویه در ایران شود.[۱۴]
پیونددادن تصوف با زندگی روزمره
- زاهد گیلانی، به عرفان اسلامی معنای اجتماعی و اقتصادی بخشید؛ زیرا روش عرفانی او گوشهنشینی و عبادت در خانقاه نبود، بلکه اساس زهد و سلوک عارفانۀ وی بر مبنای حضور در جامعه و تلاش اقتصادی بهوسیله تقوا وخلوص نیت استوار بود.[۱۵]
- وی بر این باور بود که تلاشهای روزانه برای تأمین معیشت خود و خانواده در حد جهاد در راه خدا ارزشمند است. وی همچنین توجه به خانواده و تشکیل خانواده را با اهمیت میدانست و در روش عرفانی او تجرد و دوری از خانواده راه نداشت.[۱۶]
گسترش آموزههای اسلامی در جهان
زاهد گیلانی بهدلیل ارشاد چندین سلسلۀ عرفانی و ریکرد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به عرفان، باعث پیدایش نوع خاصی از تفکر دینی و سبک زندگی در جامعۀ اسلامی و تقویت اندیشۀ سیاسی، ادبیات عرفانی و معنویت دینی در سراسر جهان شده است. برای مثال، یکی از سلسلههایی که به زاهد گیلانی میرسد سلسلۀ «خلوتی» است که در گسترش اسلام و آموزهها و ادبیات عرفانی در آسیای صغیر (ترکیه)، بالکان و آفریقا نقشی مهم داشته است. در این کشورها حتی مقامات حکومتی، سپاهیان و کارگزاران دولتی متأثر از آموزههای عرفان اجتماعی زاهد گیلانی به عرفان اسلامی گرویدند و مصدر خدمت به فرهنگ و معارف اسلامی شدند.
گسترش علوم اسلامی
به باور محققان، زاهد گیلانی زمینهساز گسترش علوم اسلامی در جهان بوده است؛ زیرا بسیاری از مشایخ سلسلههای عرفانی متأثر از آموزههای وی، بهویژه سلسلۀ خلوتیه، علاوهبر مقام طریقتی، از عالمان دین بودند و آثاری در تفسیر، حدیث، فقه و کلام بهعنوان علوم رایج زمان بهجا گذاشتند و حتی بر گلشن راز محمود شبستری شرح نوشتند و با سرودن اشعار و آثار عرفانی موجب رشد و گسترش ادبیات فارسی شدند.[۱۷]
بازماندگان
در ميان بازماندگان زاهد گیلانی نام افراد بزرگى ديده مىشود که عبداللّه زاهدى (از علماى قرن يازدهم)؛ سه فرزند عبداللّه زاهدى (عطاءاللّه، ابوطالب و ابراهيم)، هر سه از عالمان قرن دوازدهم؛ حزين لاهيجى (شاعر معروف قرن دوازدهم)، و شيخ حسين پيرزادۀ زاهدى مؤلف سلسلة النسب صفويه از جمله بازماندگان وی هستند. [۱۸]
دانش و آثار
زاهد گیلانی علاوهبر فعالیت صوفیانه و اندیشۀ عرفانی، مردی دانشمند بود و از علوم فقهی، فلسفی، ریاضی و ادبی بهره داشت و به گفتۀ محققان میان علم و دین و نقل و عقل آشتی ایجاد کرده بود. کتاب «رسالة رافع الخلاف» که شرحی بر مختلف الشیعه علامۀ حلی است و کتاب «کاشف الغواث» شرحی بر کتاب کشاف و رسالۀ توضیحی بر کتاب اقلیدس را به نام او ثبت کردهاند. در فهرستهای خطی از دیوان شیخ زاهد نیز نام برده شده است. این عارف عملگرا در شعر آیینی نیز آثاری دارد و به گفتۀ حزین لاهیجی وی قصیدههای غراء در مدح اهلبیت بهویژه امام حسین سروده است.
درگذشت
زاهد گیلانی در آخر عمر پس از سالها تبلیغ معارف دین و هدایت مردم، نابینا شد و در سن 85 سالگی[۱۹] در سال ۷۰۰ق در سیاورود گیلان درگذشت[۲۰] و در کنار دریا به خاک سپرده شد.[۲۱] شیخ صفیالدین اردبیلی که از مریدان خاص وی بود، بنا بر درخواست استاد او را در سیاورود دفن کرد و بر مزارش بنایی باشکوه ساخت. به گفته مورخان، پس از ۱۹۲ سال، سلطان حیدر صفوی او را به محل فعلی در روستای شیخانبر لاهیجان منتقل کرد.[۲۲]
یادبودها
آرامگاه
آرامگاه شيخ زاهد گيلاني با معماری زیبای خود که در روستای شیخانور یا شیخانه در چهارکیلومتری شرق لاهیجان در دامنۀ کوه و در منطقۀ دیدنی واقع شده است، از بناهاي مهم تاريخي، فرهنگی و گردشگری محسوب میشود. این بنا در 1347ش در فهرست آثار ملي اثران به ثبت رسيده است. [۲۳]
محلۀ زاهد گیلانی
محلهای در منطقۀ 13 تهران جهت زنده نگهداشتن یاد و نام این عارف بزرگ ایرانی، به محلۀ زاهد گیلانی نامگذاری شده است. [۲۴]
پژوهش درباره زاهد گیلانی
دربارۀ زاهد گیلانی تعدادی کتاب، پایاننامه و مقاله نوشته شده كه بهطور كلي در آنها نگرش، رابطه و تأثير او بر شيخ صفیالدین اردبیلی و ظهور صفویه، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.[۲۵]
نمونهای از شعر
چراغ مه و خورشید[۲۶]
با چراغ مه و خورشید، چه کار است مرا | نفس سوختۀ شمع شب تار است مرا | |
حیرتم بست چو تصویر ره گفتوشنود | خاطرم شاد که در بزم تو بهار است مرا | |
من به امید وفای تو بدام افتادهام | ورنه با سلسلۀ زلف چه کار است مرا | |
یقین دارم که یاقوت لبش آب صدف دارد | به لعل نازک او دیدهام تا جای دندان را | |
بر افکن پرده از رخسار و کوته ساز دعوی را | به هفتاد و سه ملت جلوه ده شمع تجلی را |
پانویس
- ↑ اسفندیار، محمودرضا، «زاهد گیلانی»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ «کوهی از آرامش بر بلندای شیخانبر»، خبرگزاری فارس.
- ↑ گيلك، شيخ زاهد گيلانى، ۱۳۴۱ش، ص33.
- ↑ یوسفجمالی و پناهی، «روابط متقابل شیخ زاهد گیلانی و شیخ صفی الدین اردبیلی بر یکدیگر»، 1387ش، ص141.
- ↑ ابنبزاز اردبیلی، صفوةالصفا، 1373ش، ص۱۸۰-181.
- ↑ موسوی، اردبیل در عصر صفویه، 1379ش، ص۳۵.
- ↑ نیره و رمضانی، «ريختشناسي اجتماعي طريقت زاهديه و جامعة پيروان»، 1398ش، ص90.
- ↑ ابنبزاز اردبیلی، صفوةالصفا، 1373ش، ص۱۸۷-189.
- ↑ زرینکوب، دنبالۀ جستجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲ش، ص ۶۳.
- ↑ اسفندیار، «زاهد گیلانی»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ دلیر و رمضانی، «ريختشناسي اجتماعي طريقت زاهديه و جامعة پيروان»، 1398ش، ص86.
- ↑ یوسفجمالی و پناهی، «روابط متقابل شیخ زاهد گیلانی و شیخ صفیالدین اردبیلی بر یکدیگر»، 1387ش، ص140.
- ↑ احمدیان، «زاهد گیلانی»، وبسایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ یوسفجمالی و پناهی، «روابط متقابل شیخ زاهد گیلانی و شیخ صفی الدین اردبیلی بر یکدیگر»، 1387ش، ص140-145.
- ↑ یوسفجمالی و پناهی، «روابط متقابل شیخ زاهد گیلانی و شیخ صفی الدین اردبیلی بر یکدیگر»، 1387ش، ص145.
- ↑ فروزان میرفندرسکی، گزارش یک انقلاب شیعی آناتولی ۸۷۸ قمری، 1399ش، ص۳۵.
- ↑ فخری و حدادی، «خلوتیه»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ پیرزاده زاهدی، سلسلةالنسب صفویه، 1346ش، ص۳.
- ↑ نوزاد، «زاهد گیلانی»، 1348ش، ص350.
- ↑ ابنبزاز اردبیلی، صفوةالصفا، ۱۳۷۳ش، ص۲۴۹.
- ↑ احمدیان، «زاهد گیلانی»، وبسایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «کوهی از آرامش بر بلندای شیخانبر»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «لاهيجان؛ آرامگاه شيخ زاهد گيلاني»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «محلۀ زاهد گیلانی بخشی از روستای قاسم آباد بود»، همشهری آنلاین.
- ↑ دلیر و رمضانی، «ريختشناسي اجتماعي طريقت زاهديه و جامعة پيروان»، 1398ش، ص85.
- ↑ فریدون، «زاهد گیلانی»، 1348ش، ص350.
منابع
- ابنبزاز اردبیلی، توکل، صفوةالصفا، تبریز، طباطبایی مجد، ۱۳۷۳ش.
- احمدیان، ابراهیم، «زاهد گیلانی»، وبسایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 9 فروردین 1402ش.
- اسفندیار، محمودرضا، «زاهد گیلانی»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام، تاریخ درج مطلب: 1395ش.
- فروزان میرفندرسکی، امیر، گزارش یک انقلاب شیعی: آناتولی ۸۷۸ قمری، مشهد، امیرفروزان میرفندرسکی، ۱۳۹۹ش.
- پیرزاده زاهدی، حسین، سلسلةالنسب صفویه، برلین، ایرانشهر، ۱۳۴۶ش.
- دلیر، نیره و رمضانی، محمدعلی، «ريختشناسي اجتماعي طريقت زاهديه و جامعة پيروان»، دوفصلنامة علمي، سال نهم، شمارة 1، بهار و تابستان، 1398ش.
- عبدالحسین زرینکوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲ش.
- فخری، حجت و حدادی، محسن، «خلوتیه»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام، تاریخ درج مطلب: 1393ش.
- «کوهی از آرامش بر بلندای شیخانبر»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 13 اذر 1401ش.
- گيلك، محمدعلى، شيخ زاهد گيلانى، تهران، بینا، ۱۳۴۱ش.
- «لاهيجان؛ آرامگاه شيخ زاهد گيلاني»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۱ مهر ۱۳۹۶ش.
- «محلۀ زاهد گیلانی بخشی از روستای قاسم آباد بود»، همشهری آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ش.
- موسوی، رئوف، اردبیل در عصر صفویه، اردبیل، انتشارات شیخ صفیالدین اردبیلی، ۱۳۷۹ش.
- نوزاد، فریدون، «زاهد گیلانی»، مجلۀ ارمغان، دورۀ 38، شمارۀ 5 و 6، مرداد و شهریور 1348ش.
- یوسفجمالی، محمدکریم و پناهی، عباس، «روابط متقابل شیخ زاهد گیلانی و شیخ صفیالدین اردبیلی بر یکدیگر»، مجلۀ تاریخ (دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات)، شمارۀ 9، تابستان 1387ش.