شهابالدین یحیی سهروردی
شهابالدین یحیی سهروردی؛ فیلسوف و عارف بزرگ ایرانی و بنیانگذار فلسفۀ اشراق.
شَهابالدین یحیی بن حَبَش سُهرَوَردِی، مشهور به شیخ اشراق، فیلسوف، دانشمند و عارف برجستهای است که با تکیه بر میراث کهن ایران باستان و حکمای یونان و نیز تفکر عمیق در آیات قرآن و احادیث، فلسفۀ اشراق را بر مبنای «نور»، استوار کرد. در این نظام فلسفی، بر ماهیت الهی و توحیدی نظام هستی، برتری امر معنوی بر امور مادی، جداییناپذیری سرنوشت انسان از سرنوشت کل عالم هستی، وحدت معرفت و ارتباط متقابل میان تمام اشیا و موجودات تأکید شده است که زیربنای اعتقادی و عملی سبک زندگی اسلامی را تشکیل میدهد و در تقابل با سبک زندگی غربی قرار میگیرد. به نظر پژوهشگران، تنها «فلسفۀ نوری» شیخ اشراق و دیدگاه شهودی و عرفانی وی نسبت به هستی، میتواند به نیازهای معنوی امروز بشر که دچار خلأ امر قدسی و بحران معنویت شده است، پاسخ دهد.
نامگذاری
بسیاری از منابع نام این دانشمند پرآوازۀ ایرانی را «يحيى بن حبش بن اميرك سهروردی» و برخی منابع «احمد» نوشتهاند. لقب او «شهابالدين» و كنيۀ وی «ابوالفتح» يا «ابوالفتوح» است.[۱] بهدلیل تسلط همهجانبۀ وی بر فلسفۀ مشرقزمین و بنیانگذاری اصول فلسفۀ اشراق، با لقب «شیخ اشراق» شناخته میشود. سهروردی بهدلیل اعتقاداتی که داشت هنگام بحث در یک جلسۀ مناظره، به او اتهام کفر زدند و بنا به روایتی او را کشتند؛ از اینرو، در بسیاری از منابع به «شیخ مقتول» و «شیخ شهید» معروف شده است.[۲]
زندگینامه
سهروردی در ۵۳۳ش در قریۀ «سهرورد» از توابع شهرستان خدابنده واقع در استان زنجان ایران به دنیا آمد.[۳] وی تحصیلات مقدماتی را که شامل فلسفه، منطق و اصول فقه بود نزد «مجدالدین جیلی» استادِ فخر رازی در مراغه آموخت و در علوم فلسفی سرآمد شد. سهروردی بعد از آن به اصفهان، که در آن زمان مهمترین مرکز علمی ایران بود، رفت و تحصیلات خود را در محضر «ظهیرالدین قاری» به پایان رساند.[۴] وی پس از اتمام تحصیلات رسمی، به سفر در داخل ایران پرداخت و با بسیاری از عارفان بزرگ آن دوره دیدار کرد و شیفتۀ عرفان شد. سهروردی سپس دورههای درازی را به اعتکاف، عبادت و تفکر عرفانی گذراند. وی همچنین به سفرهای خارج از کشور همت گماشت و به ترکیه و سوریه رفت و در این سفرها بیشتر از همه مناظر سوریه او را به خود جلب کرد و در این کشور ماندگار شد.[۵]
سیرۀ عملی و اخلاقی
سهروردی مردی سادهزیست و خوشمشرب بود. با همه شهرتی که در سنین جوانی داشت به وضع ظاهری خود نمیپرداخت، لباس کهنه میپوشید و گاهی به لباس فقرا و درویشان درمیآمد.[۶] ذكر پیوسته، خلوتنشینی، بریدن از جاذبههای دنیوی، عبادت خالصانه، خواندن قرآن، مواظبت بر نمازها، بهویژه در نیمۀ شب كه تمام دیدهها به خواب رفتهاند، روزهداشتن، گوشسپردن به پند انسانهای پاك، از روشهای معمول سیر و سلوك و ریاضت او بود و به دیگران نیز توصیه میکرد.[۷]
باورهای مذهبی
باورهای مذهبی سهروردی مورد اختلاف است؛ برخی معتقدند او به ظاهر شافعیمذهب بوده است و بعضی دیگر وی را اسماعیلیمذهب معرفی میکنند، اما وی در آثار خود موضوعاتی را مطرح کرده که به اعتقادات شیعه نزدیک است. برای مثال او مانند شیعیان برای امام شرایط و نوعی عصمت قائل است که در عرفان از آن به انسان کامل تعبیر میشود؛ درحالیکه علمای اهل سنت از پیشوای جامعه، چنین تعریفی ندارند. همچنین در باب حکومت و سیاست تعریف وی از شرایط جامعه و اوصافی که برای حاکمان در نظر میگیرد، با نگاه و اندیشۀ تشیع قابل تطبیق است؛ زیرا به اعتقاد او حاکمان جامعۀ اسلامی باید از حکیمان و پاکان باشند.[۸]
اهمیت و جایگاه
- سهروردی را نقطهعطفی در تاریخ فلسفۀ اسلامی میدانند؛ زیرا وی مسیر تفکر فلسفی را از رویکرد عقلگرایی محض به سمتی تغییر داد که در آن علاوه بر عقل، سیر و سلوک و کشف و شهود عرفانی نیز بهعنوان عامل مهم کسب معرفت شناخته میشود؛
- سهروردی، میان دو سنت عرفان و فلسفۀ مشائی، آشتی ایجاد کرد و موجب شد که تطهیر باطن و ریاضت هم بهعنوان شرطی لازم برای تفکر ناب فلسفی مطرح شود و هر کس بخواهد به حقیقت ناب برسد، باید آنچه را به زبان فلسفی میفهمد، به کمک ریاضت نفس، با چشمِ باطن خود نیز مشاهده کند. [۹]
- پژوهشگران معتقدند همانطور که فردوسی زبان و ادبیات فارسی را زنده کرد، سهروردی، فکر و حکمت ایران قدیم را در دوران اسلامی زنده کرد.[۱۰]
- سهروردي از چنان جایگاهی در فرهنگ اسلامی برخوردار است كه امام خمینی در نامۀ تاريخي خود به «گورباچف»، رهبر اتحاد جماهیر شوری سابق، به وي توصيه كرده است كه براي آشنايي بهتر با مكتب اسلامي، شخصيت سهروردی را مطالعه کند.[۱۱]
دیدگاهها
الف) هستیشناسی
نور و ظلمت
مفهوم نور و ظلمت، مقوم دیدگاه هستیشناسانۀ سهروردی در فلسفۀ اشراقی بوده و سایر مفاهیم و عناصر اندیشهای وی، ذیل این مفهوم مرکزی قابل درک است. سهروردی نور و ظلمت دوگانهپرستان مجوسي و مانوي را رد میکند و از نور و ظلمتی مینویسد که برگرفته از تعاليم انبيا، بهويژه آيات قرآن و روایات پیامبر اسلام است. در بسياري از آيات قرآن، از حكمت، معرفت، هدايت، حيات، بصيرت، وحي و روشنايي به «نور» تعبير شده و در مقابل آن، تاريكي، كوري، سايه، مرگ و گمراهي قرار داده شده است و سهروردي به این نوع آیات در این مباحث استشهاد ميكند. به باور سهروردی، نور دارای جهانهای مختلف است و هر کدام مرتبۀ خاص خود را دارد.[۱۲]
نورالانوار
نورالانوار در اصطلاح سهروردی، همان «واجب الوجود» در اصطلاح مشائیان است. از منظر سهروردی، آدمی از سنخ نور است و چون نورانیت او از ذات خود ناشی نشده، پس محتاج دیگری است که او نیز از سنخ نور است؛ بهدلیل محال بودن دور و تسلسل، پس در نهایت به نوری میرسیم که نورالانوار و همان خدای بینیاز است.
انوار قاهرۀ طولیه
بر مبنای این قانون فلسفی که «از واحد جز واحد صادر نمیشود»، از خدا نیز بهصورت مستقیم جز معلول واحد صادر نمیشود که در اصطلاح سهروردی به آن معلول اول، «نور اقرب» گفته میشود. از طریق همین نور اقرب، سایر موجودات ایجاد میشوند.[۱۳]
انوار قاهره متکافئه
انوار قاهرۀ متکافئۀ سهروردی، همان «عقول عرضی» مشائی و مُثُل افلاطونی است که آنها را بنا بر نظام نوری خود توضیح میدهد و معتقد است که مثل نورانی، واسطۀ میان انوار قاهرۀ طولیه و انواع مادی مثل انسان، اسب و چوب هستند[۱۴] و بههمین دلیل، معلول انوار قاهرۀ طولیه، و علت انواع مادی محسوب میشوند.[۱۵]
عالَم اشباح مجرده
این عالَم شامل موجودات مجردی میشود که دارای شکل و مقدار هستند.[۱۶] به نظر وی در رأس عالم هستي، خداوند قرار دارد كه عين نور و نور الانوار است و در پایینترین مرتبۀ آن، عالم جسماني است كه دورترين عالم از منبع نور است و در ميان اين دو، عالمهایی قرار دارد كه به ميزان نزدیکی آنها به منبع نور، از نور برخوردارند. در این میان، انسان ميتواند از راه حكمت و عبادت، از عالم تاریک و جسمانی خارج شود و به جهان نوري صعود کند و به اصل خود بازگردد.[۱۷]
ب) شناختشناسی
سهروردی شناختشناسی جامعي ارائه ميدهد كه در آن، آدمي به كمك فطرت، حس، عقل و تهذيب و اشراق، به شناخت خود، جهان و خداوند نايل ميشود و از اين طريق، به اكمال وجود خود نیز ميپردازد. سهروردی مانند ديگر حكما، بديهيات اولیه، حسّيات و اصول منطقي را بهعنوان مبادي نخستين تفكر نظري ميپذيرد و براي فلسفۀ نظري اعتبار قايل ميشود. اما از سوي ديگر، وي علم حضوري را بهعنوان اساس شناخت معرفي ميكند و از بديهيات، ادراك حسي و تفكر منطقي، تفسيري جديد ارائه ميدهد و تفكر نظري صرف را ناكافي ميبيند. بنابراین، معرفت حقیقی بر سیر و سلوک، تهذيب نفس و توجه به حق و پارسايي استوار است و این امور را بهعنوان تنها راه وصول به معرفت شهودي و اشراقي میپذیرد. [۱۸]
ج) انسانشناسی
سهروردی انسانشناسی خود را ذیل هستیشناسی نوری تعریف میکند و معتقد است بدن انسان از سنخ عالم تاریکی (ظلمت) و روح او از سنخ حقايق نوري بوده که در تاریکی تن گرفتار مانده است. سعادت انسان در دلكندن از جذبههای جسماني و برگشتن به وطن اصلی و عالم انوار است. راه بازگشت به عالم اصلی نیز ریاضت، عبادت و جداشدن از بدن است.[۱۹] از دید سهروردی، انسان موجود کمالگرا است که به رهایی از جذبههای مادی دعوت میشود و کمال او نه فقط در لذتبردن از دنیا است بلکه با تعبد و عدم وابستگی به دنیای مادی و تلاش برای دریافتن نور حکمت میسر میشود.[۲۰]
د) عشق کیهانی
به باور سهروردی، عالم هستی بر محور عشق میچرخد و عشق بهمعنای عام، در تاروپود پدیدههای جهان تنیده شده است و مجموعه اجزاء کائنات به حکم عشق زنده هستند. عشقی که وی مورد اندیشۀ فلسفی قرار میدهد، عشقی است که همه مخلوقات در مورد خالق هستی دارند که هم در موجودات زندۀ زمینی، از جمله انسان و حیوانات و جود دارد و هم در عناصر، افلاک و ستارگان و نیز در فرشتگان یافت میشود. بههمین دلیل، این عشق را میتوان «عشق کیهانی» نامید. اما در خلال عشق کیهانی، عشق بزرگتری وجود دارد که عبارت از شوق انسان برای دیدار خداوند است و همین عشق، نیروی جاذبۀ جهان را به وجود میآورد.[۲۱]
ه) نظام حکومتی اسلام
نظام سیاسی اسلام از نظر سهروردی دارای صفت الهی (نورانیت) است که با رهبری داناترین افراد جامعه اداره میشود. سهروردی معتقد است که رهبر جامعه باید «صاحب کرامات» باشد تا مردم با دیدن کرامات وی از او فرمان برند. به باور سهروردی اگر ریاست واقعی جهان به دست حکیمی متأله قرار گیرد، زمانۀ آن حکیم درخشان خواهد بود و برعکس، هرگاه جهان از سیاست یک حکیم الهی خالی بماند، تاریکیها بر عالم و مردم آن جامعه چیره میشود. به این ترتیب، فلسفۀ اشراقی وی، زمنیۀ فکری را برای تحقق حکومت اسلامی بر مبنای آموزههای دینی آماده میکند. [۲۲]
آثار
سهروردی نزدیک به پنجاه اثر به فارسی و عربی نوشته است که از جهت گرایش فکری و علت نگارش به شش دسته تقسیم میشود:
- چهار کتاب «التلویحات اللوحیة و العرشیه»، «اللمحات فی الحقایق»، «المقاومات» و «المشارع و المطارحات» که به روش فلسفۀ مشاء نگارش یافته و تمام قواعد فلسفی مشائیان در این آثار خلاصه شده است؛[۲۳]
- «حکمة الاشراق» که به روش فلسفۀ اشراقی تنظیم شده است. این کتاب شاهکار فلسفی سهروردی است که به گفتۀ خود شیخ اشراق، مطالب آن بهطور ناگهانی از طریق روحالقدس به او القا شده است.[۲۴] بر این کتاب شرحهای زیادی نوشته شده که از مهمترین آنها شرح قطبالدین شیرازی، شرح شمسالدین محمد شهرزوری، شرح محمدباقر جیلانی، حاشیه محمدبناسعد، حاشیه ملاصدرا و شرح انواریه نظامالدین احمدبنهروی است؛
- آثار آموزشی کوتاه مانند هیاکل النور، الالواح العمادیه، پرتونامه، اعتقاد الحکماء، یزدانشناخت و بستان القلوب؛[۲۵]
- آثاری که بیشتر به زبان رمز نوشته شده و معرِّف تفکر و سیر عارفانۀ نویسنده است که عبارتند از: آواز پر جبریل، لغت موران، روزی با جماعت صوفیان، صفیر سیمرغ و عقل سرخ؛[۲۶]
- شرحها و تفسیرهای متون اولیه، مانند ترجمۀ رسالة الطیر ابنسینا به فارسی، تفسیر فارسی الاشارات و التنبیهات ابنسینا، رسالة فی حقیقة العشق و تفسیر آیاتی از قرآن و حدیث؛
- نیایشها و مناجاتنامههایی که زیر عنوان الواردات و التقدیسات القلبیة آورده شده است.[۲۷]
ویژگی آثار
از ويژگيهاي مهم آثار سهروردی، نمادگرایی و استفاده از زبان رمزي براي بيان حقايق شهودي بهخصوص در کتابهای فارسي وی، است. سهروردی تجربههای عرفانی و چشمدیدهای باطنی خود را بهصورت حكاياتي كه در اغلب آنها از زبان تمثيلی استفاده شده است، بيان ميكند؛ برای مثال وی در عقل سرخ از پرواز مرغان و حكايت بازي كه در آسمانها پرواز ميكند و شگفتيها را ميبيند و از اسرار «كوه قاف» آگاه میشود سخن میگوید.[۲۸]
نوآوریها
تبیین مسائل فلسفی بر مبنای آموزههای دینی
سهروردی معارف دینی را بهعنوان معیار اندیشههای فلسفی معرفی میکند[۲۹] و برای مهمترین آموزۀ فلسفی خود که همان باور به نظام نور و ظلمت است و در آن، خداوند، منشأ همۀ نورها معرفی میشود، به آیههای قرآن و احادیث معصومان استناد میکند.[۳۰] او مفاهیم دینی در زمینۀ صورتهای مثالی بهشتی و جهنمی و تجسم جبرئیل بهصورت بشر را با عالم مِثال پذیرفتهشده در فلسفۀخود، هماهنگ مییابد و موضوعاتی مانند علم الهی، معجزه، معاد، کرامت، وحی و روحالقدس را بر مبنای آموزههای دینی تفسیر میکند و از آنها فهم عمیق فلسفی و دینی به دست میدهد.[۳۱]
پالایش حکمت ایران باستان از شرک
سهروردی با تلاش زیاد و دقت خاص، حکمت فارسی و ایران باستان را از ثنویت و شرکورزی «مانی» و «مجوسی» جدا کرد و آن را متناسب با نظام فکری اسلام معنا بخشید. وی بر این باور بود که اندیشۀ حکمای خسروانی بر مبنای تفکر توحیدی استوار بود و خود را نیز احیاگر این حکمت نوری توحیدی میداند. سهروردی در آثار خود از حکیمان مانند زرتشت، جاماسب، بزرگمهر، کیخسرو، کیومرث و فریدون یاد میکند و حکمت آنها را حکمت مشرقی و خسروانی میخواند. او «فرشتهشناسی» حکمت فارسی را که از «بهمن»، «روانبخش»، «اردیبهشت»، «اسفندارمذ»، نشهریور»، «خرداد» و «مرداد» سخن به میان میآورد، ستایش میکند و آن را هماهنگ با مفاهیم اختصاصی نظام فلسفی خود از جمله مفهوم نور الانوار و دیگر مراتب نوری ارزیابی میکند.[۳۲]
هویتسازی فلسفه و فرهنگ ایرانی
برخی از پژوهشگران، تلاشهای فلسفی شیخ اشراق و فلسفۀ اشراقی وی را، تجلیگاه هویت ایرانی میداند. زیرا این نوع فلسفه مجموعهای است از آموزههای محوری دین، حکمت ایرانی پیش از اسلام و فرهنگ شرقی و عرفانی که همان آموزههای اشراقی است. از این منظر، سهروردی هویتساز فلسفه و فرهنگ ایرانی بوده که در قرن ششم هجری ظهور کرد و در دوران صفویه با ملاصدرا بازتولید شد و ایران جدید را بنیان گذاشت[۳۳] و حكمت را از ذهن انديشمندان و كنج مدرسهها به حوزۀ فرهنگ عمومی و عمق دل انسانها وارد کرد.[۳۴]
احیاء سبک زندگی توحیدی
سهروردی نگرش توحیدی، الهی و وحدتبخش به جهان هستی دارد و بر جداییناپذیری سرنوشت انسان از سرنوشت کل جهان، یگانگی معرفت و ارتباط متقابل میان تمام عناصر جهان هستی، سرشت مقدس جهان و برتری امور معنوی بر امور مادی تأکید می کند که زیربنای علمی و عملی سبک زندگی اسلامی است.[۳۵]
پاسخگویی به نیاز معنوی جهان
به نظر پژوهشگران، نظام فلسفی شیخ اشراق و نگرش توحیدی و الهی وی به جهان هستی، از چنان جامعیت و حقانیتی برخوردار است که نهتنها جوابگوی نیازهای زمانۀ خود وی بود؛ بلکه برای نیازهای امروزی و اﻧﺴﺎن ﻣﺪرن که در نتیجۀ از دﺳﺖدادن اﻣﺮ ﻗﺪﺳـی، دچار بحران معنویت شده، نیز جواب مفید و قانع کننده دارد. تکیۀ بیش از حد بر خِرد انسانی در دنیای جدید، باعث شده است که انسانها از نیازهای روحی و معنوی و شناخت عمیقترین ابعاد وجودی خود غفلت کنند و در خلأ امر قدسی، دچار بحران معنویت شوند. به نظر پژوهشگران عمدهترین بحرانهایی که زندگی انسان معاصر را تهدید میکند عبارتند از: رهاشدگی و ناامنی، علمزدگی، مادیگرایی، تساهل، خودمحوری، از خودبیگانگی، بیمعنایی و بیهدفی، منفعتطلبی، ناآرامی و اضطراب؛ اما جاذبهها و پیامهای ذیل که سهروردی در نظام فلسفۀ اشراقی ارائه داده است، میتواند نجاتبخش باشد:
- ارتباط طولی خداوند با سایر موجودات در نظریۀ سلسله مراتب نورانی؛
- مقدس دانستن معرفت و تلفیق حکمت شهودی با حکمت استدلالی؛
- ترک وابستگی به مادیات و اعتقاد به اینکه جهان دارای راز و رمز و درون باطنی است و نباید به ظاهر قناعت کرد؛
- تأکید بر تحمل سختیها و مهار نفس در راه رسیدن به سعادت و ترک لذتطلبی؛
- شناخت خود، مسیر و مبدأ و مسیر حرکت کمال انسانی و لزوم توجه به سعادت حقیقی بشر؛
- توجه به معنا و هدف هستی و علت برانگیخته شدن پیامبران و ظرفیت انسان در رسیدن به مراتب بالای روحانی؛
- ایجاد رابطۀ معکوس میان ارضای نیازهای این جهان با آن جهان بهمنظور توجه به نیازهای کیفی و روحی انسان؛
- ایجاد آرامش برای انسان در صورت توجه به مبدأ و ذات هستی و ایمان به آن.[۳۶]
درگذشت
سهروردی پس از مدتی اقامت در قصر «مَلک ظاهر»، پسر «صلاحالدّین ایوبی»، مورد حسادت و بیمهری عالمان قشری واقع شد. آنها برخی از باورهای فلسفی او را برای اسلام خطرناک دانسته و مرگ او را خواستار شدند و به دستور شخص صلاحالدّین ایوبی، در شهر حلب زندانی شد و در سال 587ق در سن 38 سالگی درگذشت و بنا بر نقلی او را در زندان کشتند.[۳۷]
بزرگداشت
نامگذاریها
- هشتم مرداد در تقویم ملی ایران، روز بزرگداشت شیخ شهابالدین سهروردی نام گرفته و هرساله همایشهای متعدد ملی و استانی در راستای پاسداشت و تبیین اندیشههای این حکیم مشهور ایرانی برگزار میشود.[۳۸]
- مکانهای فرهنگی و آموزشی زیادی در سراسر ایران به نام سهروردی نامگذاری شده است. برای مثال، در سال 1386ش موسسۀ آموزش عالی سهرودری در قزوین تأسیس شده که در حوزههای مختلف آموزشی، پژوهشی، دانشجویی و فرهنگی در دو مقطع کارشناسی و کارشناسیارشد فعالیت میکند. [۳۹]
مستند عقل سرخ
فیلم مستند «عقل سرخ» دربارۀ زندگی و اندیشۀ شیخ شهابالدین سهروردی و اندیشمندان ایران تولید شده است. همچنین این مستند موقعیت جغرافیایی و تاریخچۀ روستای سهرورد، زادگاه این فیلسوف نامی ایران را به تصویر میکشد.[۴۰]
تندیس یادبود
برای زنده نگهداشتن نام و پاسداشت مقام علمی سهروردی، تندیس و سردیس وی در چندین شهر بزرگ ایران از جمله تهران[۴۱]] و زنجان نصب شده است.[۴۲]
نظر دیگران
- یاقوت حموی، مورخ و جهانگرد مشهور، سهرودی را فقیه اصولی، ادیب، شاعر و حکیم و ذوفنون میداند که در مناظره توانمندی فوقالعاده داشت؛ بهطور که با هر کسی مناظره میکرد بر او پیروز میشد و او را قانع میکرد.[۴۳]
- امام خمینی، بنانگذاری جمهوری اسلامی ایران، از سهروردی با عناوین چون صاحب آثار نفیس و تصنیفات عزیز، حکیم نورانی، احیاکنندۀ راه حکمت افلاطون و شیخ مقتول یاد کرده است. وی بر این باور است که این حکیم بزرگ اشراقی، میان فلسفه و ریاضات نفسانی جمع کرده و از علمای بزرگروح محسوب میشود.[۴۴]
- آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی ایران، معتقد است نام درخشان سهرودی بهعنوان یك فیلسوف و متفكّر برجستۀ اسلامی، در همۀ دایرةالمعارفهای دنیا ثبت شده است.[۴۵]
- به نظر شهید مرتضی مطهری، سهروردی بدون شك از اعجوبههای روزگار خود بود و ذهنی فوقالعاده مبتكر داشت. شهید مطهری معتقد است که تمایل اشراقی در فلسفه، پیش از او در فارابی و بوعلی وجود داشته است اما فقط او بود که مكتبی به نام مكتب اشراق را تأسیس كرد.[۴۶]
- ميرچا الياده، نویسندۀ مشهور تاريخ اديان و محقق دايرةالمعارف دين نيز به اهميت انديشۀ كلامي و عرفاني سهروردي اشاره كرده و او را در ميان شخصيتهايي نظير فارابي، ابن سينا و غزالي، از برجستهترين فيلسوفان مسلمان دانسته است. [۴۷]
سهروردیپژوهی
در ایران
پژوهشگران معتقدند که تا چند دهه قبل دربارۀ شخصیت، اندیشه و نوآوریهای سهروردی کارهای پژوهشی درخور شأن وی در ایران انجام نشده بود، اما در سالهای اخیر آثار این فیلسوف نامی کشور مورد توجه قرار گرفته، کتابها، پایاننامه و مقالههایی دربارۀ آثار، شخصیت و اندیشۀ وی نوشته شده است. بیشترین سهم پژوهشی را در این میان، «سیدحسین نصر» داشته که با احیای شماری از آثار او خدمات ارزندهای در معرفی بیشتر وی انجام داده است.[۴۸]
در جهان
پژوهشگران برجستۀ جهان به ویژۀ اروپاییان، در اواخر قرن بیستم به سهروردی و آثار وی پرداختهاند و در كتابهاي مختلف در زمينۀ تاريخ فلسفۀ جهان و دايرةالمعارفهايي مانند دانشنامۀ جهاني فلسفه، نام وی آمده است. پژوهشهای زیادی نیز به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، اردو، عربی و ژاپنی دربارۀ آثار و اندیشههای وی در حوزۀ فلسفه، منطق و عرقان انجام شده است. برای نمونه، «هانری کربن» پژوهشگر فرانسوی تحقیقات زیادی دربارۀ سهروردی انجام داده و بيشتر آثار وی را ترجمه و معرفي كرده است.[۴۹]
کتابشناسی شیخ اشراق
اثری با عنوان «آیینه نور؛ کتابشناسی شیخ اشراق» توسط قاسم موحدیان و گیتی شاهمحمدی نوشته شده که حاوی بیش از دو هزار مدخل از آثاری است که در ارتباط با موضوع سهروردی، آثار و فلسفه او نوشته شده است. کتابها، پایاننامههای کارشناسیارشد و دکتری و مقالههای پژوهشی به هشت زبان شامل زبانهای فارسی، عربی، ترکی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی و اسپانیایی در این کتابشناسی گردآوری شدهاند.[۵۰]
پانویس
- ↑ برخواه، «سهروردى، شهابالدين»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ «یادبود شیخ اشراق در شهر سهرورد ساخته میشود»، خبرگزاری ایبنا.
- ↑ مرادخانی، «پرتوی از زندگی شهابالدین سهروردی»، 1388ش، ص۴.
- ↑ «شیخ مقتول یا شیخ شهید که بود و چه کرد؟»، وبسایت روزنامۀ مشرق.
- ↑ «یثربی: سهروردی افسانه گفته است/ فلسفی: سهروردی یک رخداد بزرگ است»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ حسام، «نور در فلسفه اشراق»، وبسایت راسخون.
- ↑ «حكایت سهروردی از دین»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ ملکی، در امتداد وحی و عرفان، ۱۳۸۹ش، ص80.
- ↑ «تهذیب نفس و تمسک به قرآن؛ شرط اصلی کسب معرفت در حکمت سهروردی»ِ، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ مجتبایی، «سهروردی و فرهنگ ایران باستان»، ۱۳۸۰ش، ص16.
- ↑ «با بزرگداشت سهروردي در زادگاهش، تنديس شيخ اشراق در زنجان رونمايي شد»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ فنائي اشكوري، «سهروردي و مسئله معرفت»، سامانۀ نشریات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج2، ص129-145.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج2، ص144-145.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۶۰.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج2، ص230-235.
- ↑ فنائي اشكوري، «سهروردي و مسئله معرفت»، سامانۀ نشریات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- ↑ فنائي اشكوري، «سهروردي و مسئله معرفت»، سامانۀ نشریات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- ↑ فنائي اشكوري، «سهروردي و مسئله معرفت»، سامانۀ نشریات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- ↑ کرمی، «مبانی انسان شناسی شیخ اشراق و تاثیر آن در حقوق بشر»، 1389ش، ص158-159.
- ↑ پورجوادی، «عشق کیهانی»، 1371ش، ص22.
- ↑ اسفندیار، «حاکم مطلوب از دیدگاه شیخ اشراق»، 1381ش، ص134-139.
- ↑ ملکی، در امتداد وحی و عرفان، ۱۳۸۹ش، ص۹۹–۱۰۸.
- ↑ قطبالدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، 1383ش، ص۵۳۷.
- ↑ ملکی، در امتداد وحی و عرفان، ۱۳۸۹ش، ص99-100
- ↑ ضیایی و دیگران، شهابالدین سهروردی، 1376ش، ج۲، ص۲۷۴.
- ↑ ملکی، در امتداد وحی و عرفان، ۱۳۸۹ش، ص۹۹.
- ↑ فنائي اشكوري، «سهروردي و مسئله معرفت»، سامانۀ نشریات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- ↑ سهروردی، سه رساله از شیخ اشراق، ۱۳۹۷ق، ص۸۲.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج2، ص162.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج2، ص231-234.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش.ج2، ص10-11.
- ↑ فیاض، «فردوسی با حماسهسرایی زمینه ظهور «فلسفه اشراق» را پدید آورد»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «با بزرگداشت سهروردي در زادگاهش، تنديس شيخ اشراق در زنجان رونمايي شد»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ قبادی و عاملی رضایی، «بحرانهای انسان امروز و پاسخ حکمت اشراق به آنها»، 1390ش، ص32.
- ↑ قبادی و عاملی رضایی، «بحرانهای انسان امروز و پاسخ حکمت اشراق به آنها»،1390ش، ص32-34.
- ↑ امینی، «بمناسبت روز بزرگداشت شیخ اشراق»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ «حكایت سهروردی از دین»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «تاریخچه»، وبسایت موسسۀ آموزش عالی سهروردی.
- ↑ «عقل سرخ از شبکۀ مستند پخش میشود»، خبرگزاری مهر.
- ↑ [https://www.magiran.com/article/2645259 «رونمایی از 17 تندیس و سردیس مفاخر عرفان و حکمت اسلامی»، وبسایت روزنامۀ جام جم.
- ↑ «با بزرگداشت سهروردي در زادگاهش، تنديس شيخ اشراق در زنجان رونمايي شد»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ جهانگیری سهروردی، «شهاب الدین سهروردی شهابی در آسمان نوآوران فلسفی(به بهانه هشتم مرداد روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی)»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ «زندگینامه شیخ اشراق سهروردی»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «شیخ شهابالدین سهروردی؛ شیخ اشراق»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای.
- ↑ «حكایت سهروردی از دین»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ رضوی و جعفری، «جایگاه سهروردی شناسی در غرب»، 1380ش، ص44-48.
- ↑ ملکی، «فلسفه و رویکردِ وحیانی ـ عرفانی شیخ اِشراق»، وبسایت پژوهه.
- ↑ رضوی و جعفری، «جایگاه سهروردی شناسی در غرب»، 1380ش، ص44-48.
- ↑ «آیینۀ نور، کتابشناسی شیخ اشراق»، خبرگزاری ایرنا.
منابع
- «آیینۀ نور، کتابشناسی شیخ اشراق»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۲۸ مرداد ۱۳۹۸ش.
- اسفندیار، رجبعلی، «حاکم مطلوب از دیدگاه شیخ اشراق»، نشریۀ علوم سیاسی، شمارۀ 18، 1381ش.
- امینی، حسین، «به مناسبت روز بزرگداشت شیخ اشراق»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ بازدید: 14 مرداد 1402ش.
- «با بزرگداشت سهروردي در زادگاهش، تنديس شيخ اشراق در زنجان رونمايي شد»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۱۱ مرداد ۱۳۸۷ش.
- برخواه، انسیه، «سهروردى، شهابالدين»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام، تاریخ درج مطلب: 1397ش.
- پورجوادی، نصراللّه، «عشق کیهانی»، مجلۀ نشر دانش، سال دوازدهم، شمارۀ 4، خرداد و تیر 1371ش.
- «تاریخچه»، وبسایت موسسۀ آموزش عالی سهروردی، تاریخ بازدید: 14 مرداد 1402ش.
- «تهذیب نفس و تمسک به قرآن؛ شرط اصلی کسب معرفت در حکمت سهروردی»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۲۳ آبان ۱۳۹۸ش.
- جهانگیری سهروردی، یحیی، «شهابالدین سهروردی شهابی در آسمان نوآوران فلسفی (به بهانۀ هشتم مرداد روز بزرگداشت شیخ شهابالدین سهروردی)»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ بازدید: 14 مرداد 1402ش.
- حسام، مهدی، «نور در فلسفه اشراق»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: 4 بهمن 1389ش.
- «حكایت سهروردی از دین»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۸ مرداد ۱۳۹۳ش.
- رضوی، مهدیامین و جعفری، محمدعلی، «جایگاه سهروردیشناسی در غرب»، مجلۀ کتابهای اسلامی، شمارۀ 5، 1380ش.
- «رونمایی از 17 تندیس و سردیس مفاخر عرفان و حکمت اسلامی»، وبسایت روزنامۀ جامجم، تاریخ درج مطلب: شنبه ۲ دی ۱۳۹۱ش.
- «زندگینامه شیخ اشراق سهروردی»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج مطلب: 7 مرداد 1401ش.
- سهروردی، شهابالدین، سه رساله از شیخ اشراق، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفۀ ایران، ۱۳۹۷ق.
- سهروردی، شهابالدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- «عقل سرخ از شبکۀ مستند پخش میشود»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۲۳ خرداد ۱۳۹۰ش.
- «شیخ شهابالدین سهروردی؛ شیخ اشراق»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، تاریخ درج مطلب: 21 مهر 1382ش.
- «شیخ مقتول یا شیخ شهید که بود و چه کرد؟»، وبسایت روزنامۀ مشرق، تاریخ درج مطلب: ۸ مرداد ۱۳۹۹ش.
- ضیایی، حسین و دیگران، شهابالدین سهروردی، بنیانگذار مکتب اشراق، تهران، حکمت، ۱۳۸۶ش.
- فنائي اشكوري، محمد، «سهروردي و مسئله معرفت»، سامانۀ نشریات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تاریخ درج مطلب: 28 خرداد 1390ش.
- فیاض، ابراهیم، «فردوسی با حماسهسرایی زمینه ظهور فلسفه اشراق را پدید آورد»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 12 خرداد 1392ش.
- قبادی، حسینعلی و عاملی رضایی، مریم، «بحرانهای انسان امروز و پاسخ حکمت اشراق به آنها»، مجلۀ ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی، دورۀ 7، شمارۀ 22، فروردین 1390ش.
- قطبالدین شیرازی، محمود بن مسعود، شرح حکمة الاشراق، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
- کرمی، حامد، «مبانی انسانشناسی شیخ اشراق و تاثیر آن در حقوق بشر»، دو فصلنامه تأملات فلسفی، دورۀ 2، شمارۀ 7، 1389ش.
- مجتبایی، سیدفتحالله، «سهروردی و فرهنگ ایران باستان»، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، شمارۀ ۵۰ و ۵۱، آذر و دی ۱۳۸۰ش.
- مرادخانی، زهرا، «پرتوی از زندگی شهاب الدین سهروردی»، کتاب ماه فلسفه سال دوم، شمارۀ 23، مرداد 1388ش.
- ملکی، محمد، در امتداد وحی و عرفان، قم، نشر ادیان، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- «یادبود شیخ اشراق در شهر سهرورد ساخته میشود»، خبرگزاری ایبنا، تاریخ درج مطلب: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ش.
- «یثربی: سهروردی افسانه گفته است/ فلسفی: سهروردی یک رخداد بزرگ است»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 12 مرداد 1402ش.