امام خمینی
سید روحالله موسوی خمینی | |
---|---|
اطلاعات | |
زاده | 1281ش |
درگذشت | 1368ش |
محل سکونت | خمین، اراک، قم، نجف |
فرزندان | مصطفی، علی، صدیقه، فریده، زهرا، سعیده، احمد، لطیفه |
همسر | خدیجه ثقفی (قدسایران) |
آثار | متعدد |
امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران.
آیتالله سید روحالله موسوی خمینی (۱۲۸۱-۱۳۶۸ش)، دانشآموختۀ حوزههای علمیه بود که با رسیدن به جایگاه اجتهاد در علوم اسلامی، بخش قابل توجهی از شیعیان جهان برای آشنایی با احکام دین اسلام، به دیدگاههای فقهی او مراجعه میکردند. آیتالله خمینی با کنشگری فعال در عرصۀ اجتماع و سیاست، از سال ۱۳۴۱ش که حکومت پهلوی، لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی را تصویب کرد به مخالفت آشکار با اقدامات حکومت پهلوی پرداخت. سرانجام در سال ۱۳۵۷ش، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید. از امام خمینی آثار متعددی در فقه، اصول، تفسیر قرآن، عرفان و اخلاق برجای مانده است.
نَسَب
سید روحالله در سال 1281ش در شهر خمین به دنیا آمد. روحالله در خانوادهای به دنیا آمد که سابقهای طولانی در فعالیتهای دینی و مذهبی داشت. پدرش سیدمصطفی، از علما و مجتهدان شناختهشده در آن منطقه بود که با ستمگری خانها و زورمندان مبارزه میکرد و پنج ماه پس از تولد روحالله، بهدست اشرار منطقه، کشته شد. زمانی که صدور شناسنامه برای ایرانیان اجباری شد، آقا روحالله بهیاد پدر، نام خانوادگیِ مصطفوی را برگزید و به روحالله مصطفوی، نامور شد.[۱]
دانشاندوزی
سید روحالله در خردسالی به مکتبخانه رفت. او ادبیات عرب و منطق را نزد خویشان خود در خمین، فرا گرفت و در 19 سالگی به حوزه علمیه اراک رفت و پس از اندکی، در نوروز 1301ش وارد حوزه علمیه قم شد. سید روحالله در زمانی کوتاه، سطوح علمی حوزه را سپری کرد و آماده حضور در دورههای اجتهادی شد. برای این منظور، او در دروس فقهی شیخ عبدالکریم حائری یزدی (1238-1315ش) شرکت کرد و همزمان دروس عالی فلسفه را از میرزا علیاکبر حکمی یزدی (۱۲۲۹-۱۳۰۴ش) و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (1268-1353ش) و نیز عرفان را از آیتالله محمدعلی شاهآبادی (۱۲۵۴-۱۳۲۸ش) فرا گرفت. آیتالله خمینی در سال 1313ش به درجۀ اجتهاد دست یافت.[۲]
ازدواج
سید روحالله خمینی در بهمن ۱۳۰۸ش که مطابق با ماه رمضان بود، در سن ۲۸ سالگی با خانم خدیجه ثقفی، ملقب به قدسایران (۱۲۹۲-۱۳۸۸ش) ازدواج کرد. خطبه عقد ازدواج آن دو در حرم عبدالعظیم حسنی در شهر ری، جاری شد.[۳] ثمرۀ ازدواج امام خمینی با تنها همسرش خانم خدیجه ثقفی، هشت فرزند بود: مصطفى، علی (در چهار سالگی درگذشت)، صدیقه، فریده، زهرا، سعیده (فوت در کودکی)، احمد و لطیفه (فوت در کودکی).[۴]
امام خمینی تا پایان عمر و در همۀ فراز و نشیبهای سیاسی و اجتماعی که زندگی او را متأثر میساخت، به همسر خویش وفادار بود و به او توجه کاملی داشت. یک بار عزیمت به سفر حج واجب در دوران جوانی، یک سال تبعید اجباری به ترکیه و چند مرحله سفرِ همسر به ایران برای دیدار فرزندان و خویشاوندان (در دوران اقامت مشترک در شهر نجف) موارد اندکی بود که در مدت شصت سال زندگی مشترک بین او و همسرش دوری افکند. نامهها و مکتوبات بهجای مانده، گویای رابطۀ عمیق، عاطفی، وفادارانه و سرشار از محبت و احترام متقابل آنان است.[۵] از همسر امام خمینی نقل شده است که در تمام این سالها، حتی یک جمله که در آن فرمان و یا عتابی باشد، میان آنها رد و بدل نشد.[۶]
نمونهای از رابطه خانوادگی همراه با عشق و احترام امام خمینی را میتوان در نامه او به همسرش مشاهده کرد که در سال 1312ش هنگام سفر حج، از بندر بیروت نوشته است: «تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ] من با هر شدتی باشد میگذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد...»[۷]
کنشگری اجتماعی
زمانی که سید روحالله به قم رفت، آیتالله سیدحسن مدرّس (۱۲۴۹-۱۳۱۶ش)، نمایندۀ مجلس بود. در آن دوره، سید روحالله، دیدارهایی با آیتالله مدرس در محل مجلس شورای ملی داشت؛ اما در جریان به سلطنت رسیدن رضا پهلوی، از شیوۀ استادش، آیتالله حائری یزدی، پیروی میکرد و حرکتهای هماهنگ جمعی را ترجیح میداد و حفظ موجودیت حوزه علمیه را مهمتر میدانست.[۸] با آزادی نسبی که پس از رضا شاه در ایران فراهم شد، آیتالله خمینی در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ش اولین بیانیۀ سیاسی خود را صادر کرد و در پیامی به ملت ایران، از قیام برای خدا سخن گفت و آن را تنها راه اصلاح، نامید و هشدار داد که اگر قیام برای خدا انجام نشود و آموزههای دین، احیا نشود، آیین و شرف جامعه مسلمان به تاراج خواهد رفت.[۹]
با درگذشت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۴۶–۱۳۲۵ش)، مرجع تقلید شیعیان، آیتالله خمینی برای جانشینی آیتالله سیدحسین طباطبائی بروجردی (1254-1340ش) و دعوت از او برای هجرت به قم و پذیرش مسئولیت حوزه علمیه، تلاش بسیاری کرد. او حتی با داشتن درجه اجتهاد در علوم دینی، مدتی در درس فقه آیتالله بروجردی شرکت کرد تا جایگاه علمی آیتالله بروجردی در حوزه علمیه قم، تثبیت شود.[۱۰] ارائۀ طرحی برای ساماندهی امور حوزۀ علمیۀ قم (1328ش)، صدور بیانیه در محکومیت پایهگذاری دولت اسرائیل (1327ش) و رایزنیهای گسترده برای جلوگیری از اعدام نواب صفوی و دیگر اعضای گروه فداییان اسلام (1334ش) از مهمترین تلاشهای آیتالله خمینی در دوره زعامت پانزدهسالۀ آیتالله بروجردی بر جامعه شیعیان بود.[۱۱]
پس از درگذشت آیتالله بروجردی، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی آیتالله خمینی، ژرفا و گستردگی بیشتری یافت. در سال 1341ش، تصویب لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی از طرف دولت که موجب تضعیف جایگاه اسلام و قرآن در قوانین رسمی کشور ایران میشد، با مخالفت شدید آیتالله خمینی روبرو شد و حتی سفر محمدرضا شاه به قم نیز نتوانست از شدت این مخالفت بکاهد. آیتالله خمینی با نگارش و صدور بیانیهای که جمعی از علمای بزرگ قم نیز آن را امضا کردند، انقلاب سفید شاه را انقلاب سیاه نامید و خواستار تغییر دولت مستبد به جرم تخلف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسی شد.[۱۲]
رهبریِ انقلاب اسلامی
مجموعه اقدامات آیتالله خمینی در سال 1341ش، آغاز یک مبارزۀ اجتماعیِ سخت و طولانی با حکومت پهلوی بود.[۱۳] در عاشورای ۱۳۴۲ش، اعتراض به پیروی محمدرضا پهلوی از سیاست اسرائیل و ایالات متحده آمریکا موجب زندانی شدن او بهمدت 10 ماه شد. در سال 1343ش نیز سخنرانی علیه اعطای کاپیتولاسیون به مستشاران نظامی آمریکایی، موجب شد که وی توسط حکومت پهلوی، ابتدا به ترکیه و سپس به عراق تبعید شود؛ اما او در طول چهارده سال دوری از میهن، همواره رهبری خیزش مردمی بر ضد حکومت پهلوی را بر عهده داشت.
آیتالله خمینی با استقرار در شهر نجف، از سال 1344ش دروس حوزوی خود را در مسجد شیخ انصاری آغاز کرد و در درس فقه، ایدۀ برپایی حکومت اسلامی را تبیین کرد و مسئله ولایت فقیه را نیز در همین چارچوب تشریح کرد.[۱۴] سختگیریهای حکومت عراق، موجب شد تا امام خمینی در نیمه سال 1357ش به کشور فرانسه مهاجرت کند. امام در دهکده نوفللوشاتو در حومه پاریس مستقر شد و روزانه در مصاحبه با خبرنگاران رسانههای جهان، وضعیت اجتماعی ایران و اهداف نهضت اسلامی ایرانیان را تشریح و تبیین میکرد.[۱۵] این رویکرد، موجب شتاب فزاینده نهضت اسلامی ایرانیان به رهبری امام خمینی شد و سرانجام با خروج محمدرضا شاه از ایران و سست شدن پایههای حکومت پهلوی، امام خمینی در 12 بهمن 1357 پیروزمندانه به ایران بازگشت.
امام خمینی در فرودگاه مهرآباد تهران، کوتاه سخن گفت و سپس راهی مزار شهیدان انقلاب در بهشت زهرا شد. سخنرانی آیتالله خمینی در بهشت زهرا و میان انبوه طرفداران، بهروشنی بر تغییر حکومت و برپایی دولت اسلامی تأکید میکرد.[۱۶] مردم ایران با پذیرش رهبری امام خمینی، بزرگترین تحول را در تاریخ سیاسی ایران پدید آوردند و ساختار حکومت سلطنتی را به «امامت» و مردمسالاری دینی تبدیل کردند.[۱۷] امام خمینی در آغاز ورود به ایران، زمینهسازی برای تشکیل شورای انقلاب و دولت موقت را انجام داده بود.
برپایی جمهوری اسلامی
با سقوط نهادهای اصلی نظام شاهنشاهی در 22 بهمن 1357ش، امام خمینی مردم را به آرامش دعوت کرد تا نظم در کشور حکمفرما شود. دولت مـوقت بـا رهنمودهـای امام خمینی، انتخابات مجلس خبرگان، تدوین قانون اساسی و همهپرسی قانون اساسی را برگزار کرد تا سرانجام در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ش، برقراری نظام جمهوری اسلامی از سوی ایرانیان بهصورت رسمی اعلام شد.
در این دوره، امام خمینی، هم بهعنوان مرجع دینی و هم بهمثابه رهبر انقلاب، پاسخگوی نیازها و خواستههای جامعۀ ایران بود. در این جایگاه، سررشتۀ بسیاری از امور، مانند مباحث مربوط به سیاست داخلی و سیاست خارجی، به او ختم میشد. وی اگرچه خواستار واگذاردن امور به دیگران و نظارت کلی بر آنها بود؛ اما رهنمودهایش همواره کارگشا بود.[۱۸] در همین چارچوب، او در فرمانهای جداگانهای، نهادهای اجتماعی نوپدیدی مانند کمیتههای انقلاب اسلامی، کمیته امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهضت سوادآموزی، سازمان بسیج مستضعفین و شورای عالی انقلاب فرهنگی را بنیان نهاد.
پیروزی انقلاب و سقوط شاه ایران، توازن قدرت در منطقه را از میان برد. برهم خوردن موازنات منطقهای، صدام حسین، رئیس جمهور عراق را بر آن داشت تا از این موقعیت بهره گیرد و جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند. او با لغو یکجانبۀ قرارداد ۱۹۷۵م الجزایر پیرامون مرز اروندرود، و درخواست تخلیۀ جزایر سهگانۀ ایرانی در خلیج فارس، تهاجم نظامی گستردهای را به ایران آغاز کرد. با آغاز جنگ تحمیلی، امام خمینی در اولین واکنش، مردم را به آرامش و خونسردی دعوت کرد و با کوچک نشان دادن حملۀ دشمن، سبب دلگرمی مردم و مسئولان ایران شد.[۱۹] وی همزمان، دستور بسیج عمومی داد تا مردم وارد نبرد با دشمن متجاوز شوند. او برای ایجاد ساختار و سازمان دفاعی برای مقاومت، به تشکیل شورای دفاع مبادرت ورزید و برای اداره کردن جبهههای جنگ، بهعنوان فرمانده کل قوا فرامینی را صادر کرد.
امام خمینی بر این باور بود که انقلاب اسلامی در دنیا به دنبال صلح و آرامش است، اما در برابر تجاوز دشمن نباید سر تسلیم فرود آورد. امام با بیان نظریۀ حق و باطل / اسلام و کفر و نیز تبیین مفهوم «صدام، عامل آمریکا»، مرزهای اعتقادی و ارزشیِ دفاع مقدس را ترسیم کرد. از سوی دیگر، امام میکوشید تا از این موقعیت پیشآمده برای رهایی مردم عراق از حکومت بعثی، بهره بگیرد.[۲۰]
امام خمینی علاوه بر مسائل داخلی ایران، توجه شایانی به ابعاد جهانی انقلاب اسلامی داشت؛ در یکی از مهمترین اقدامات، او در سال 1367ش نامهای خطاب به میخائیل گورباچف، رئیس جمهوری شوروی نوشت و در جایگاه یک روحانی مسلمان، کوشید تا با نقد اندیشه کمونیسم، به تبیین مبانی توحیدی بپردازد. او در این نامه از پایان عصر کمونیسم خبر داد و با توصیف عملکرد نادرست حکومت کمونیستی، شکست حتمی آن را پیشبینی کرد.[۲۱]
او همچنین در مرداد ۱۳۵۸ش که مصادف با ماه رمضان بود، با هدف آشکار ساختن توطئه یهودیان صهیونیست که ذیل پروتکلهای یهود، انگارۀ سرزمین موعود را بهانهای برای اشغال سرزمین فلسطین وبهویژه بیتالمقدس و مسجدالاقصی ساخته بودند، آخرین جمعه ماه رمضان هر سال را بهعنوان روز قدس اعلام کرد و از مسلمانان جهان خواست تا در این روز، همبستگى جهانی خود را در پشتیبانی از حقوق قانونى مردم فلسطین اعلام کنند.[۲۲]
دستاوردهای دانشی امام خمینی
آیتالله خمینی در علوم دینی مانند فقه و اصول فقه، سرآمد بود و عالمان و دانشمندان بزرگی از مجالس و محافل درس او سر برآوردند. او در دانشهایی مانند فلسفه اسلامی و عرفان نظری نیز صاحبنظر و دارای تألیفات است. وی در دوران تدریس در قم، در مدرسه فیضیه جلسات درس اخلاق برپا میکرد که از استقبال طلاب حوزه علمیه قم برخوردار بود. آیتالله خمینی، در حوزه علمیه قم، چندین دوره فقه، اصول فقه، فلسفه، عرفان و اخلاق اسلامی را تدریس کرد و در حوزه علمیه نجف نیز 13 سال فقه و علوم دینی را در عالیترین سطوح تدریس کرد.[۲۳]
حاصل تأملات و مطالعات علمی امام خمینی، مجموعهای از آثار مکتوب به قلم خود او است که عبارتاند از: کشف اسرار؛ تحریر الوسیله؛ شرح چهل حدیث؛ ولایت فقیه؛ جهاد اکبر؛ مناسک حج؛ آداب الصلاة؛ سرّ الصلاة؛ تفسیر سوره حمد؛ طلب و اراده؛ شرح دعای سحر؛ کتاب البیع (پنج جلد)؛ کتاب الطهاره (چهار جلد)؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایة؛ مناهج الوصول الی علم الاصول (دو جلد)؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس؛ انوار الهدایه فی التعلیقة علی الکفایة (دو جلد)؛ رسائل (شامل چند رساله در علم اصول مثل «لاضرر و لا ضرار»، استصحاب، تعادل و تراجیح، اجتهاد و تقلید، و تقیه).
نظریه ولایت مطلقه فقیه که نظریهای فقهی ـ سیاسی و مبتنی بر باورهای تشیع است، مهمترین نظریۀ امام خمینی است. وی تلاش کرد حکومت جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن را بر اساس همین نظریه شکل دهد. از نگاه امام خمینی حکومت، فلسفۀ عملی تمامی فقه است.[۲۴] نگاه حکومتی او به فقه سبب شد تا ضمن تأکید بر حفظ چارچوب فقه سنتی، به نوآوری در اجتهاد معتقد شود. نظریۀ نقش زمان و مکان در اجتهاد و برخی فتاوای تأثیرگذار او، نتیجۀ همین رویکرد است. اصطلاح «اسلام ناب محمدی» را او در همین چارچوب بهکار میبرد.
دیوان اشعار
از امام خمینی، مجموعهی شعری برجای مانده است که اشعار آن بیشتر در سبک عراقی سروده شده است. دیوان امام، نخستین بار در ۶ فصل شامل غزلیات، رباعیات، قصاید، مسمط، ترجیعبند و اشعار پراکنده، از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر شد. آشناترین غزل این دیوان برای مردم ایران، غزلی است با مضمون عرفانی، که یک هفته پس از درگذشت امام، بهصورت یک قطعه مستقل منتشر شد. این غزل با ابیات زیر آغاز شده است:[۲۵]
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم | چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم | |
فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم | همچو منصور خریدار سر دار شدم | |
غم دلدار فکنده است به جانم، شرری | که به جان آمدم و شهره بازار شدم |
درگذشت
امام خمینی در شامگاه ۱3 خرداد ۱۳۶۸ش پس از یک دوره بیماری، درگذشت. فردای روز ارتحال امام، آیتالله سیدعلی خامنهای که در آن زمان، رئیس جمهور ایران بود، وصیتنامه امام را در حضور مسئولان کشوری و لشکری، قرائت کرد. در همان روز، نمایندگان مجلس خبرگان که وظیفهی انتخاب رهبر را بر عهده داشتند، با اکثریت آراء، آیتالله سیدعلی خامنهای را به رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران برگزیدند.
مردم ایران که مرجع دینی و رهبر سیاسی خود را از دست داده بودند از سراسر کشور به تهران آمدند تا در مراسم وداع با امام شرکت کنند. جمعیت تشییعکننده، بیش از ۱۰ میلیون نفر تخمین زده شده است و پرجمعیتترین مراسم تشییع در جهان شمرده میشود.[۲۶] پیکر امام خمینی در ۱۵ خرداد 1368ش به مصلای تهران آورده شد و پس از اقامه نماز میت در 16 خرداد، با همراهی میلیونها عزادار تا بهشت زهرا تشییع و در آنجا دفن شد. محل خاکسپاری در طی زمان گسترش یافت و امروزه حرم امام خمینی، یکی از مکانهای زیارتی ایرانیان و دیگر علاقمندان او است.
در پی درگذشت نخستین رهبر جمهوری اسلامی ایران، افزون بر پاپ ژان پل دوم، رهبر مسیحیان کاتولیک جهان، بسیاری از سران کشورهای مختلف، سازمانهای بینالمللی، احزاب و گروهها با نامههای رسمی به آیتالله خامنهای، رئیس جمهور وقت و به مردم ایران تسلیت گفتند.
آیتالله خامنهای، امام خمینی را یک حقیقت همیشه زنده دانسته است که نامش، پرچم انقلاب اسلامی و راه او راه این انقلاب و اهداف او اهـداف ایـن انـقـلاب اسـت.[۲۷] از منظر آیتالله خامنهای، امام خمینی الگوى کامل یک مسلمان و نمونه بارز یک رهبر اسلامى است که قوّت ایمان را با عمل صالح، ارادهی پولادین را با همّت بلند، شجاعت اخلاقى را با حزم و حکمت، صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، صفاى معنوى و روحانى را با هوشمندى و کیاست، تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیّت، ابّهت و صلابت رهبرى را با رقّت و عطوفت و بسیاری از خصال نفیس و کمیاب را با هم داشت.[۲۸]
پانویس
- ↑ پاکتچی و دیگران، «خمینی، روحالله»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ پاکتچی و دیگران، «خمینی، روحالله»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ پاکتچی و دیگران، «خمینی، روحالله»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ روحانی، نهضت امام خمینی، 1383ش، ج1، ص44.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج1، مقدمه، صفحه ق.
- ↑ «زندگینامه امام خمینی»، در سایت جامع امام خمینی.
- ↑ امام خمینی، «نامه عاشقانه امام خمینی به همسرشان»، در پرتال امام خمینی،
- ↑ «زندگینامه امام خمینی»، در سایت جامع امام خمینی.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، 1389ش، ج1، ص21-23.
- ↑ پاکتچی و دیگران، «خمینی، روحالله»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ پاکتچی و دیگران، «خمینی، روحالله»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، 1389ش، ج1، ص153.
- ↑ «سید روحالله موسوی خمینی»، در وبسایت ویکیشیعه.
- ↑ «سید روحالله موسوی خمینی»، در وبسایت ویکیشیعه.
- ↑ «زندگینامه امام خمینی»، در سایت جامع امام خمینی.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، 1389ش، ج6، ص16.
- ↑ خامنهای، «دیباچه صحیفه امام»، صحیفه امام، 1389ش، ج1، صفحه ذ.
- ↑ پاکتچی و دیگران، «خمینی، روحالله»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، 1389ش، ج13، ص221-224.
- ↑ پاکتچی و دیگران، «خمینی، روحالله»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، 1389ش، ج21، ص220-226.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، 1389ش، ج9، ص267.
- ↑ «سید روحالله موسوی خمینی»، در وبسایت ویکیشیعه.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، 1389ش، ج21، ص289.
- ↑ امام خمینی، دیوان امام، 1392، ص142.
- ↑ «سید روحالله موسوی خمینی»، در وبسایت ویکیشیعه.
- ↑ خامنهای، «پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی»، در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای.
- ↑ خامنهای، «پیام به ملت ایران در آغاز مسئولیت رهبری»، در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای.
منابع
- امام خمینی، سید روحالله، دیوان امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1392ش.
- امام خمینی، سید روحالله، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389ش.
- امام خمینی، سید روحالله، «نامه عاشقانه امام خمینی به همسرشان»، پرتال امام خمینی، تاریخ درج مطلب: 26 مهر 1391ش.
- پاکتچی، احمد و دیگران، «خمینی، روحالله»، وبسایت دائرة المعارف بزرگ اسلامی، آخرین بهروز رسانی: 11 خرداد 1400ش.
- خامنهای، سیدعلی، «پیام به ملت ایران در آغاز مسئولیت رهبری»، در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای، 18 خرداد 1368ش.
- خامنهای، سیدعلی، «پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای، 10 خرداد 1369ش.
- خامنهای، سیدعلی، «دیباچه صحیفه امام»، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1383ش.
- «زندگینامه امام خمینی»، در سایت جامع امام خمینی، تاریخ بازدید: 11 بهمن 1400ش.
- «سید روحالله موسوی خمینی»، وبسایت ویکیشیعه، تاریخ بازدید: 11 بهمن 1400ش.