نجابت

از ویکی‌زندگی

نجابت؛ پاک‌سرشتی و اهتمام به زیست بزرگوارانه.

نجابت، به‌عنوان یک فضیلت در برخی فرهنگ‌ها یک پدیدۀ نژادی و مربوط به یک طبقۀ خاص اجتماعی تلقی شده است؛ اما در سبک زندگی مؤمنانه، نجابت می‌تواند اکتسابی باشد.

مفهوم‌شناسی

نجابت به‌معنی گرامی‌بودن، از خانوادۀ خوب بودن و نیکوگوهری،[۱] در اصطلاح به انسانِ اصیل و پاک‌نژاد و دارای حیا و پاک‌دامنی، گفته می‎شود.[۲]

حقیقت نجابت

برخی، نجابت را یک پدیدۀ ارثی و مساوی با اصیل‌زادگى می‌دانند و معتقدند همانند ساختار فیزیکی، انسان‌ها نجابت را نيز از پدر و مادر، به ارث مي‌برند.[۳] در هجونامۀ منسوب به فردوسی در خصوص تلازم فرومایگی و فروزادگی چنین آمده است: [۴]

درختی که تلخ است وی ‎را سرشت گرش برنشانی به باغ بهشت
ور از جوی خلدش به هنگام آب به بیخ انگبین ریزی و شیر ناب
سرانجام گوهر به کار آورد همان میوۀ تلخ بار آورد

دستۀ ديگرى معتقدند، سجایا و رذائل اخلاقی نتيجۀ تناسب آموزش و پرورش با ساختمان مغز افراد و تأثیر محیط است؛ اما در ادوار گذشته، چون نظام آموزش در دسترس عموم مردم نبوده، آنها بينش درخور زندگى بهینه در جامعه را نداشته و نجابت، منحصر به طبقات خاص اجتماعی بوده است.[۵] برخی دیگر با وجود پذیرش اثرگذاری ژن در ساختار معنوى انسان‌ها، تدبیر نهایی را به‌دست کردگار هستی می‌دانند که گاهى زیبایی ظاهری و معنوى را در یک فرد، جمع مى‌کند. [۶] در فرهنگ اسلامی، نجابت یک کمال اختیاری برای انسان تلقی می‌شود[۷] که سنگ‌بنای آن پاکیزگی از گناه [۸] و دوری جستن از اموری است كه سبب خوارى انسان در دنیا و یا آخرت می‌شود.[۹] از این منظر، انسان‌های نجیب، افرادى هستند كه تربيت دينى آنها كامل شده و با رفتار خود، مربى جامعه شده‌‎اند.[۱۰]

نجابت در فرهنگ‌های مختلف

ايرانيان باستان، نجابت را ارثی می‌دانستند و حاکمان، روحانیان و مقامات لشکری و کشوری را از میان خاندان‌های شناخته‌شده برای این مسئولیت‌ها برمی‌گزیدند. در دورۀ ساسانیان حتى زمین‌داران و اربابان دهستان‌ها را از نسل خاندان پادشاهی و حاکمان گذشته، مى‌پنداشتند. [۱۱] در هندوستان، جامعه به ‌چهار کاست شامل برهمن (روحانیان و دانشوران)، کشتر (فرمانروایان و جنگ‌آوران)، ویش (بازرگانان و کشاورزان) و سودرا (خدمت‌گزاران) دسته‌بندی شده و افراد خارج از این چهار طبقه را نجس می‌دانستند.[۱۲] نجیب‌زادگان هندی با القاب راجه، راجپوت و مهاراجه مشخص می‌شدند[۱۳] در چين و ژاپن نیز مردم امپراطوران خود را فرزندان آسمان و زادۀ آفتاب مي‌دانستند. [۱۴] در طبقۀ بعدی معروف‌ترین نجیب‎زادگان، نظامی‌ها و سامورایی‌ها بودند که به آنان بوشی/بوکه هم گفته می‌شد. آنها افرادی بسیار با هوش و با فرهنگ از گروه‌های بسیار حرفه‌ای جنگ‌جو، و دارای جایگاه اجتماعی و قدرت اقتصادی بالا بودند که نقش مهمی در تاریخ، فرهنگ، ادبیات و هنر ژاپن ایفا کرده‌اند. آنها از ترکیب اصول سه دین: شینتویسم، بودیسم و کنفوسیانیسم، آموزه‌هایی با عنوان «بوشیدو» استخراج کرده بودند که عبارت بود از: کنترل نفس، وفاداری به ارباب، آبرومندی، صداقت، ادب، خیرخواهی، شجاعت، درست‌کاری، احترام به پدر، مادر و اجداد، کوچک‌شماری زندگی مادی، خونسردی در برابر حوادث و عشق به میهن.[۱۵] اعراب جاهلي و قوم ژرمن، از همۀ اقوام دیگر بيشتر به‌ اصیل‌زادگى معتقد بوده‌اند.[۱۶] خشن‌ترین شکل نژادپرستی در طول تاریخ بشر، در نازیسم ظاهر شد و تبعیض بین عرب و عجم در دوران بنی‌امیه، نژادپرستانه بود. در اروپا، فقرا نجیب حساب نمی‌شدند و فرزندان‌شان نیز نجیب‌زاده نبودند.[۱۷] جامعۀ انگلیس از نظر اجتماعی به پادشاهان، نجیب‌زادگان و مردان آزاد تقسیم می‌شد و مردم پادشاهان را جانشینان خداوند می‌پنداشتند.[۱۸] القابی مانند پرنس، دوك، لرد، شريف، سرانگليس، ماركى، كنت و وى‌كنت، بارن، شواليه، مسيودوى، گراف و فن‌هاى كه امروز هم در اين كشورها متداول است، بقایای فرهنگ اصیل‌زادگى در قرون وسطى است.[۱۹] احساس خودبرتربینی در میان قوم یهود، شدیدتر از هر قوم و آیین دیگر است، و همین باور آنها را تبدیل به یک قوم منزوی و جامعه‌گریز کرده است.[۲۰]

نجابت در فرهنگ اسلامی

به باور مسلمانان نجیب به کسی گفته می‌شود، كه از ريشۀ پاك و پرفضيلت برخاسته و خللی در حلال‌زادگی او نباشد [۲۱] و با لحاظ این ویژگی، فرقی میان نژادهای گوناگون وجود ندارد.[۲۲] به گفتۀ قرآن همۀ انسان‌ها از یک مرد و زن آفریده شده‌[۲۳] و همگی در گرو کردار خود هستند. [۲۴] مولوى نیز در همین چارچوب، بر این باور است که «هر که را خوی نکو باشد برست».[۲۵] در فرهنگ اسلامی، انسان‌ها از بدگمانی، بدبينی و بدگویی همدیگر، پرهیز داده شده‌اند، اما، به آنها توصیه شده که برای ازدواج در نجابت‏ شریک زندگی خود تحقيق و آن را از میان انسان‌های پاک‌دامن انتخاب كنند تا یک نسل نجیب از خود برجا گذارند.[۲۶] در کنار این اصالت دودمانی، بخشی از نجابت، اکتسابی است که با پاکدامنی،[۲۷] تعدیل خشم و شهوت[۲۸] و بردباری به‌دست می‌آید.[۲۹]

ویژگی‌های انسان نجیب در فرهنگ اسلامی

در آموزه‌های اسلامی انسان‌های نجیب به‎ سجایای اخلاقی گرایش و از رذائل اخلاقی پرهیزی آمیخته با حياء دارند.[۳۰]‏ آنها زمامدار خویشتن‌اند و از هوس‌های زودگذر و خواهش‌های حقیرکنندۀ نفسانی پرهیز دارند.[۳۱] انسان‌های نجیب عزت نفس،[۳۲] چهرۀ دلربا و قلب مهربان دارند.[۳۳] وفاداری، [۳۴] پرهیز از پیمان‌شکنی،[۳۵] خضوع در برابر پروردگار، [۳۶] انصاف با مردم از ویژگی‌های انسان‌های نجیب است. [۳۷] آنها آنچه را که براى خود نمی‌پسندند به دیگری نیز روا نمی‌دارند.[۳۸] چشم‌پوشی از جفا و لغزش مردم، [۳۹] کم‌گویی، [۴۰]راستگویی،[۴۱] وقار، [۴۲] گشاده‌دستی، [۴۳] احسان و برخورد كریمانه با‎ مردم،[۴۴] رفتار محترمانه، شخصیت آرام و صبور، توکل بر خدا و پرهیز از دورویی و چاپلوسی، از ویژگی‌های مردان و زنان نجیب است‏.[۴۵] اهتمام به تربیت فرزندان و امور خانه‌‏دارى، احترام و سازگاری با شوهر، ملاحظۀ اقتصاد خانواده در امور خوراک و پوشاک، اهتمام به حفظ حجاب، پرهیز از آرايش برای جلب توجه دیگران و پرهیز از معاشرت بيش از ضرورت با مردان بیگانه، از ویژگی‌های زنان نجیب است.[۴۶]

آثار نجابت

جلب محبت انسان‌های دیگر،[۴۷] شایستگی مجالست و رفاقت با انسان‌های صالح، [۴۸] امنیت روانی، [۴۹] كاهش دشمنى با مردم، [۵۰]حفظ نفس و هدایت جامعه در مسیر درست، ممانعت از آسیب‌پذیری افراد جامعه در برابر وسوسه‌ها، [۵۱] زندگى خوش و خرّم،[۵۲] پرورش فرزندان سالم، صالح و شایسته را از آثار نجابت برشمرده‌اند.[۵۳]

نجابت در دنیای امروز

رشد ارزش‌های دموکراتیک در جهان، اگرچه اشکال فیزیولوژیک و فرهنگی نژادپرستی را غیر قابل دفاع کرده است؛ اما همچنان تحقیر و بهره‌کشی از رنگین‌پوستان در جهان دیده می‌شود. [۵۴] همچنین توهم بهره‌مندی از ژن برتر در میان برخی چهره‌ها و دولتمردان وجود دارد و بسیاری از «آقازاده»های دنیا فکر می‌کنند که از «ژن خوب» برخوردارند.[۵۵]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامۀ دهخدا، ذیل واژۀ نجابت،  وب‌سایت واژه‌یاب.
  2. عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژۀ نجابت، وب‌سایت واژه‌یاب.
  3. مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۳.
  4. پرهیزکاری، «هجونامۀ منتسب به فردوسی»، وب‌سایت گنجور.
  5. مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۳.
  6. مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳19.
  7. طالقانى، كاشف الاسرار، 1373ش، ج2، ص423-424.
  8. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص141.
  9. آقاجمال خوانسارى، شرح غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج3، ص77.
  10. ابن‏بابويه، خصال، 1377ش، ج2، ص105.
  11. مستوفی، ‌شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۴.
  12. اوپانیشاد، ج1، ص27-29.
  13. مستوفی، ‌شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۴.
  14. مستوفی، ‌شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰5.
  15. «هر آنچه که درباره رسم سامورایی نمی‌دانید!»، وب‌سایت ساعد نیوز.
  16. مستوفی، ‌شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳18.
  17. شایگان، «نژادپرستی چیست؟»، وب‌سایت خبری تحلیلی عصر ایران.
  18. . اسدزاده، «نسب آنگلوساکسون از کجا می‌آید؟»، وب‌سایت دوران.
  19. مستوفی، ‌شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۴.
  20. ایروانی، «ریشه‌های تاریخی و آثار تربیتی اعتقاد به‎برگزیدگی در آئین یهود»، 1383ش، ص177.
  21. خلجى، اسرار خاموشان، 1383ش، ج2، ص69.
  22. مستوفی، ‌شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳2۰.
  23. سورۀ حجرات، آیۀ 13.
  24. سورۀ مدثر، آیۀ 38.
  25. مولوی بلخی، مثنوی معنوی، 1925م، دفتر دوم، بخش 21.
  26. صدر، تفسير سوره حجرات، 1379ش، ص238.
  27. «نجابت جنسی زن»، وب‌سایت نشر پیله.
  28. فيض كاشانى، راه روشن، 1372ش، ج5، ص35.
  29. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج3، ص369.
  30. نصيرالدين طوسى، اخلاق ناصرى، 1413ق، ص182 و 236.
  31. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج4، ص88.
  32. انصاريان، عرفان اسلامى (شرح مصباح الشريعة)، 1386ش، ج9، ص137.
  33. سجاسى، فرائد السلوك، 1368ش، ص91؛ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص192.
  34. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج2، ص10.
  35. مكارم شيرازى، اخلاق در قرآن، 1377ش، ج3، ص360.
  36. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص113.
  37. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص68.
  38. نراقى، معراج السعادة، 1378ش، ص566.
  39. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج6، ص38-39.
  40. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص354
  41. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص264.
  42. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص199.
  43. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج5، ص291
  44. آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص54.
  45. «نجابت چیست؟ خصوصیات دختر نجیب کدام است؟»، وب‌سایت مجلۀ بانوان.
  46. صدر، استقامت، 1377ش، ص218-219.
  47. ابن‏بابويه، بلوهر و بوذاسف، 1376ش، ص 124.
  48. فيض كاشانى، ده رساله، 1371ش، ص211.
  49. صدر، استقامت، 1377ش، ص218.
  50. كانون نشر و ترويج فرهنگ اسلامى حسنات اصفهان، سيرى در سپهر اخلاق، 1389ش، ج2، ص58.
  51. «نجابت چیست؟ خصوصیات دختر نجیب کدام است؟»، وب‌سایت مجلۀ بانوان.
  52. مسترحمى، نصايح لقمان حكيم، 1381ش، ص287.
  53. بهشتى، تربيت از ديدگاه اسلام، 1360ش، ص123.
  54. شایگان، «نژادپرستی چیست؟»، سایت خبری تحلیلی عصر ایران.
  55. «پسر ترامپ مدعی ژن خوب»، پایگاه خبری برترین‌ها.

منابع

  • آقاجمال خوانسارى، محمد، شرح غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، تهران، دانشگاه تهران، 1366ش.
  • ابن‎‏بابويه، محمد بن على، بلوهر و بوذاسف، ترجمۀ محمدباقر مجلسی، تهران، اميركبير، 1376ش.
  • ابن‎‏بابويه، محمد بن على، خصال، ترجمۀ محمدباقر كمره‏اى، تهران، كتابچى، 1377ش.
  • اسدزاده، مریم، «نسب آنگلوساکسون از کجا می‌آید؟»، وب‌سایت دوران، تاریخ بازدید: 26 اسفند 1402ش.
  • انصاريان، حسين، عرفان اسلامى، قم، دارالعرفان، 1386ش.
  • اوپانیشاد، ترجمۀ محمد داراشکوه، جلال، تهران، علمی، 1381ش.
  • ایروانی، شهین، «ریشه‌های تاریخی و آثار تربیتی اعتقاد به ‎برگزیدگی در آیین یهود»، مجلۀ روان‌شناسی و علم تربیتی، سال 34، شماره 1، 1383ش.
  • بهشتى، احمد، تربيت از ديدگاه اسلام، قم، پيام، 1360ش.
  • بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، تهران، دنیاى كتاب‌، بی‌تا.
  • پرهیزکاری، غلام‌رضا، «هجونامۀ منتسب به فردوسی»، وب‌سایت گنجور، تاریخ درج مطلب: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ش.
  • «پسر ترامپ مدعی ژن خوب»، پایگاه خبری برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: 30 مرداد 1396ش.
  • سجاسى، اسحاق بن ابراهيم، فرائد السلوك، تهران، پاژنگ، 1368ش.
  • شایگان، داریوش، «نژادپرستی چیست؟»، سایت خبری تحلیلی عصر ایران، تاریخ درج مطلب: 20 فروردین 1402ش.
  • شبر، عبدالله،‏ اخلاق، ترجمۀ محمدرضا جباران، قم، هجرت،‏ 1378ش.‏
  • صدر، رضا، استقامت، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1377ش.
  • صدر، رضا، تفسير سوره حجرات، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1379ش.
  • طالقانى، نظرعلى، كاشف الاسرار، تهران، رسا، 1373ش.
  • فيض كاشانى، محمد، ترجمة الحقائق فی محاسن الاخلاق، ترجمۀ محمد کاشانی، تهران، مدرسه عالى شهيد مطهرى، 1387ش.
  • فيض كاشانى، محمد، ده رساله، اصفهان، مركز تحقيقات علمى و دينى امام اميرالمومنين على، 1371ش.
  • فيض كاشانى، محمد، راه روشن: ترجمه كتاب المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، مشهد، بنياد پژوهش‌هاى اسلامی، 1372ش.
  • كانون نشر و ترويج فرهنگ اسلامى حسنات اصفهان، سيرى در سپهر اخلاق، قم، صحيفه خرد، 1389ش.
  • مكارم شيرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الإمام علي بن أبي‌طالب، 1377ش.
  • مسترحمى، هدايت‏الله، نصايح لقمان حكيم، تهران، اسلاميه، 1381ش.
  • مولوی بلخی، جلال‌الدین محمد، مثنوی معنوی، با تصحیح و اهتمام نیکلسون، هلند، بریل، 1925م.
  • «نجابت جنسی زن»، وب‌سایت نشر پیله، تاریخ درج مطلب: 1 اردیبهشت 1401ش.
  • «نجابت چیست؟ خصوصیات دختر نجیب کدام است؟»، وب‌سایت مجلۀ بانوان، تاریخ درج مطلب: 13 تیر 141ش.
  • نراقى، احمد، معراج السعادة، قم، هجرت، 1378ش.
  • نصيرالدين طوسى، محمد، اخلاق ناصرى، تهران، اسلاميه، 1413ق.
  • «هر آنچه که دربارۀ رسم سامورایی نمی‌دانید!»، ساعد نیوز، تاریخ درج مطلب: 14 دی 1401ش.