نجابت
نجابت؛ پاکسرشتی و اهتمام به زیست بزرگوارانه.
نجابت، بهعنوان یک فضیلت در برخی فرهنگها یک پدیدۀ نژادی و مربوط به یک طبقۀ خاص اجتماعی تلقی شده است؛ اما در سبک زندگی مؤمنانه، نجابت میتواند اکتسابی باشد.
مفهومشناسی
نجابت بهمعنی گرامیبودن، از خانوادۀ خوب بودن و نیکوگوهری،[۱] در اصطلاح به انسانِ اصیل و پاکنژاد و دارای حیا و پاکدامنی، گفته میشود.[۲]
حقیقت نجابت
برخی، نجابت را یک پدیدۀ ارثی و مساوی با اصیلزادگى میدانند و معتقدند همانند ساختار فیزیکی، انسانها نجابت را نيز از پدر و مادر، به ارث ميبرند.[۳] در هجونامۀ منسوب به فردوسی در خصوص تلازم فرومایگی و فروزادگی چنین آمده است: [۴]
درختی که تلخ است وی را سرشت | گرش برنشانی به باغ بهشت | |
ور از جوی خلدش به هنگام آب | به بیخ انگبین ریزی و شیر ناب | |
سرانجام گوهر به کار آورد | همان میوۀ تلخ بار آورد |
دستۀ ديگرى معتقدند، سجایا و رذائل اخلاقی نتيجۀ تناسب آموزش و پرورش با ساختمان مغز افراد و تأثیر محیط است؛ اما در ادوار گذشته، چون نظام آموزش در دسترس عموم مردم نبوده، آنها بينش درخور زندگى بهینه در جامعه را نداشته و نجابت، منحصر به طبقات خاص اجتماعی بوده است.[۵] برخی دیگر با وجود پذیرش اثرگذاری ژن در ساختار معنوى انسانها، تدبیر نهایی را بهدست کردگار هستی میدانند که گاهى زیبایی ظاهری و معنوى را در یک فرد، جمع مىکند. [۶] در فرهنگ اسلامی، نجابت یک کمال اختیاری برای انسان تلقی میشود[۷] که سنگبنای آن پاکیزگی از گناه [۸] و دوری جستن از اموری است كه سبب خوارى انسان در دنیا و یا آخرت میشود.[۹] از این منظر، انسانهای نجیب، افرادى هستند كه تربيت دينى آنها كامل شده و با رفتار خود، مربى جامعه شدهاند.[۱۰]
نجابت در فرهنگهای مختلف
ايرانيان باستان، نجابت را ارثی میدانستند و حاکمان، روحانیان و مقامات لشکری و کشوری را از میان خاندانهای شناختهشده برای این مسئولیتها برمیگزیدند. در دورۀ ساسانیان حتى زمینداران و اربابان دهستانها را از نسل خاندان پادشاهی و حاکمان گذشته، مىپنداشتند. [۱۱] در هندوستان، جامعه به چهار کاست شامل برهمن (روحانیان و دانشوران)، کشتر (فرمانروایان و جنگآوران)، ویش (بازرگانان و کشاورزان) و سودرا (خدمتگزاران) دستهبندی شده و افراد خارج از این چهار طبقه را نجس میدانستند.[۱۲] نجیبزادگان هندی با القاب راجه، راجپوت و مهاراجه مشخص میشدند[۱۳] در چين و ژاپن نیز مردم امپراطوران خود را فرزندان آسمان و زادۀ آفتاب ميدانستند. [۱۴] در طبقۀ بعدی معروفترین نجیبزادگان، نظامیها و ساموراییها بودند که به آنان بوشی/بوکه هم گفته میشد. آنها افرادی بسیار با هوش و با فرهنگ از گروههای بسیار حرفهای جنگجو، و دارای جایگاه اجتماعی و قدرت اقتصادی بالا بودند که نقش مهمی در تاریخ، فرهنگ، ادبیات و هنر ژاپن ایفا کردهاند. آنها از ترکیب اصول سه دین: شینتویسم، بودیسم و کنفوسیانیسم، آموزههایی با عنوان «بوشیدو» استخراج کرده بودند که عبارت بود از: کنترل نفس، وفاداری به ارباب، آبرومندی، صداقت، ادب، خیرخواهی، شجاعت، درستکاری، احترام به پدر، مادر و اجداد، کوچکشماری زندگی مادی، خونسردی در برابر حوادث و عشق به میهن.[۱۵] اعراب جاهلي و قوم ژرمن، از همۀ اقوام دیگر بيشتر به اصیلزادگى معتقد بودهاند.[۱۶] خشنترین شکل نژادپرستی در طول تاریخ بشر، در نازیسم ظاهر شد و تبعیض بین عرب و عجم در دوران بنیامیه، نژادپرستانه بود. در اروپا، فقرا نجیب حساب نمیشدند و فرزندانشان نیز نجیبزاده نبودند.[۱۷] جامعۀ انگلیس از نظر اجتماعی به پادشاهان، نجیبزادگان و مردان آزاد تقسیم میشد و مردم پادشاهان را جانشینان خداوند میپنداشتند.[۱۸] القابی مانند پرنس، دوك، لرد، شريف، سرانگليس، ماركى، كنت و وىكنت، بارن، شواليه، مسيودوى، گراف و فنهاى كه امروز هم در اين كشورها متداول است، بقایای فرهنگ اصیلزادگى در قرون وسطى است.[۱۹] احساس خودبرتربینی در میان قوم یهود، شدیدتر از هر قوم و آیین دیگر است، و همین باور آنها را تبدیل به یک قوم منزوی و جامعهگریز کرده است.[۲۰]
نجابت در فرهنگ اسلامی
به باور مسلمانان نجیب به کسی گفته میشود، كه از ريشۀ پاك و پرفضيلت برخاسته و خللی در حلالزادگی او نباشد [۲۱] و با لحاظ این ویژگی، فرقی میان نژادهای گوناگون وجود ندارد.[۲۲] به گفتۀ قرآن همۀ انسانها از یک مرد و زن آفریده شده[۲۳] و همگی در گرو کردار خود هستند. [۲۴] مولوى نیز در همین چارچوب، بر این باور است که «هر که را خوی نکو باشد برست».[۲۵] در فرهنگ اسلامی، انسانها از بدگمانی، بدبينی و بدگویی همدیگر، پرهیز داده شدهاند، اما، به آنها توصیه شده که برای ازدواج در نجابت شریک زندگی خود تحقيق و آن را از میان انسانهای پاکدامن انتخاب كنند تا یک نسل نجیب از خود برجا گذارند.[۲۶] در کنار این اصالت دودمانی، بخشی از نجابت، اکتسابی است که با پاکدامنی،[۲۷] تعدیل خشم و شهوت[۲۸] و بردباری بهدست میآید.[۲۹]
ویژگیهای انسان نجیب در فرهنگ اسلامی
در آموزههای اسلامی انسانهای نجیب به سجایای اخلاقی گرایش و از رذائل اخلاقی پرهیزی آمیخته با حياء دارند.[۳۰] آنها زمامدار خویشتناند و از هوسهای زودگذر و خواهشهای حقیرکنندۀ نفسانی پرهیز دارند.[۳۱] انسانهای نجیب عزت نفس،[۳۲] چهرۀ دلربا و قلب مهربان دارند.[۳۳] وفاداری، [۳۴] پرهیز از پیمانشکنی،[۳۵] خضوع در برابر پروردگار، [۳۶] انصاف با مردم از ویژگیهای انسانهای نجیب است. [۳۷] آنها آنچه را که براى خود نمیپسندند به دیگری نیز روا نمیدارند.[۳۸] چشمپوشی از جفا و لغزش مردم، [۳۹] کمگویی، [۴۰]راستگویی،[۴۱] وقار، [۴۲] گشادهدستی، [۴۳] احسان و برخورد كریمانه با مردم،[۴۴] رفتار محترمانه، شخصیت آرام و صبور، توکل بر خدا و پرهیز از دورویی و چاپلوسی، از ویژگیهای مردان و زنان نجیب است.[۴۵] اهتمام به تربیت فرزندان و امور خانهدارى، احترام و سازگاری با شوهر، ملاحظۀ اقتصاد خانواده در امور خوراک و پوشاک، اهتمام به حفظ حجاب، پرهیز از آرايش برای جلب توجه دیگران و پرهیز از معاشرت بيش از ضرورت با مردان بیگانه، از ویژگیهای زنان نجیب است.[۴۶]
آثار نجابت
جلب محبت انسانهای دیگر،[۴۷] شایستگی مجالست و رفاقت با انسانهای صالح، [۴۸] امنیت روانی، [۴۹] كاهش دشمنى با مردم، [۵۰]حفظ نفس و هدایت جامعه در مسیر درست، ممانعت از آسیبپذیری افراد جامعه در برابر وسوسهها، [۵۱] زندگى خوش و خرّم،[۵۲] پرورش فرزندان سالم، صالح و شایسته را از آثار نجابت برشمردهاند.[۵۳]
نجابت در دنیای امروز
رشد ارزشهای دموکراتیک در جهان، اگرچه اشکال فیزیولوژیک و فرهنگی نژادپرستی را غیر قابل دفاع کرده است؛ اما همچنان تحقیر و بهرهکشی از رنگینپوستان در جهان دیده میشود. [۵۴] همچنین توهم بهرهمندی از ژن برتر در میان برخی چهرهها و دولتمردان وجود دارد و بسیاری از «آقازاده»های دنیا فکر میکنند که از «ژن خوب» برخوردارند.[۵۵]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامۀ دهخدا، ذیل واژۀ نجابت، وبسایت واژهیاب.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژۀ نجابت، وبسایت واژهیاب.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۳.
- ↑ پرهیزکاری، «هجونامۀ منتسب به فردوسی»، وبسایت گنجور.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۳.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳19.
- ↑ طالقانى، كاشف الاسرار، 1373ش، ج2، ص423-424.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص141.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج3، ص77.
- ↑ ابنبابويه، خصال، 1377ش، ج2، ص105.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۴.
- ↑ اوپانیشاد، ج1، ص27-29.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۴.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰5.
- ↑ «هر آنچه که درباره رسم سامورایی نمیدانید!»، وبسایت ساعد نیوز.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳18.
- ↑ شایگان، «نژادپرستی چیست؟»، وبسایت خبری تحلیلی عصر ایران.
- ↑ . اسدزاده، «نسب آنگلوساکسون از کجا میآید؟»، وبسایت دوران.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳۰۴.
- ↑ ایروانی، «ریشههای تاریخی و آثار تربیتی اعتقاد بهبرگزیدگی در آئین یهود»، 1383ش، ص177.
- ↑ خلجى، اسرار خاموشان، 1383ش، ج2، ص69.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، 1384ش، ج۳، ص۳2۰.
- ↑ سورۀ حجرات، آیۀ 13.
- ↑ سورۀ مدثر، آیۀ 38.
- ↑ مولوی بلخی، مثنوی معنوی، 1925م، دفتر دوم، بخش 21.
- ↑ صدر، تفسير سوره حجرات، 1379ش، ص238.
- ↑ «نجابت جنسی زن»، وبسایت نشر پیله.
- ↑ فيض كاشانى، راه روشن، 1372ش، ج5، ص35.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج3، ص369.
- ↑ نصيرالدين طوسى، اخلاق ناصرى، 1413ق، ص182 و 236.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج4، ص88.
- ↑ انصاريان، عرفان اسلامى (شرح مصباح الشريعة)، 1386ش، ج9، ص137.
- ↑ سجاسى، فرائد السلوك، 1368ش، ص91؛ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص192.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج2، ص10.
- ↑ مكارم شيرازى، اخلاق در قرآن، 1377ش، ج3، ص360.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص113.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص68.
- ↑ نراقى، معراج السعادة، 1378ش، ص566.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج6، ص38-39.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص354
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص264.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص199.
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج5، ص291
- ↑ آقاجمال خوانسارى، شرح بر غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، 1366ش، ج1، ص54.
- ↑ «نجابت چیست؟ خصوصیات دختر نجیب کدام است؟»، وبسایت مجلۀ بانوان.
- ↑ صدر، استقامت، 1377ش، ص218-219.
- ↑ ابنبابويه، بلوهر و بوذاسف، 1376ش، ص 124.
- ↑ فيض كاشانى، ده رساله، 1371ش، ص211.
- ↑ صدر، استقامت، 1377ش، ص218.
- ↑ كانون نشر و ترويج فرهنگ اسلامى حسنات اصفهان، سيرى در سپهر اخلاق، 1389ش، ج2، ص58.
- ↑ «نجابت چیست؟ خصوصیات دختر نجیب کدام است؟»، وبسایت مجلۀ بانوان.
- ↑ مسترحمى، نصايح لقمان حكيم، 1381ش، ص287.
- ↑ بهشتى، تربيت از ديدگاه اسلام، 1360ش، ص123.
- ↑ شایگان، «نژادپرستی چیست؟»، سایت خبری تحلیلی عصر ایران.
- ↑ «پسر ترامپ مدعی ژن خوب»، پایگاه خبری برترینها.
منابع
- آقاجمال خوانسارى، محمد، شرح غُرر الحكَم و دُرَر الكَلم، تهران، دانشگاه تهران، 1366ش.
- ابنبابويه، محمد بن على، بلوهر و بوذاسف، ترجمۀ محمدباقر مجلسی، تهران، اميركبير، 1376ش.
- ابنبابويه، محمد بن على، خصال، ترجمۀ محمدباقر كمرهاى، تهران، كتابچى، 1377ش.
- اسدزاده، مریم، «نسب آنگلوساکسون از کجا میآید؟»، وبسایت دوران، تاریخ بازدید: 26 اسفند 1402ش.
- انصاريان، حسين، عرفان اسلامى، قم، دارالعرفان، 1386ش.
- اوپانیشاد، ترجمۀ محمد داراشکوه، جلال، تهران، علمی، 1381ش.
- ایروانی، شهین، «ریشههای تاریخی و آثار تربیتی اعتقاد به برگزیدگی در آیین یهود»، مجلۀ روانشناسی و علم تربیتی، سال 34، شماره 1، 1383ش.
- بهشتى، احمد، تربيت از ديدگاه اسلام، قم، پيام، 1360ش.
- بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، تهران، دنیاى كتاب، بیتا.
- پرهیزکاری، غلامرضا، «هجونامۀ منتسب به فردوسی»، وبسایت گنجور، تاریخ درج مطلب: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ش.
- «پسر ترامپ مدعی ژن خوب»، پایگاه خبری برترینها، تاریخ درج مطلب: 30 مرداد 1396ش.
- سجاسى، اسحاق بن ابراهيم، فرائد السلوك، تهران، پاژنگ، 1368ش.
- شایگان، داریوش، «نژادپرستی چیست؟»، سایت خبری تحلیلی عصر ایران، تاریخ درج مطلب: 20 فروردین 1402ش.
- شبر، عبدالله، اخلاق، ترجمۀ محمدرضا جباران، قم، هجرت، 1378ش.
- صدر، رضا، استقامت، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1377ش.
- صدر، رضا، تفسير سوره حجرات، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1379ش.
- طالقانى، نظرعلى، كاشف الاسرار، تهران، رسا، 1373ش.
- فيض كاشانى، محمد، ترجمة الحقائق فی محاسن الاخلاق، ترجمۀ محمد کاشانی، تهران، مدرسه عالى شهيد مطهرى، 1387ش.
- فيض كاشانى، محمد، ده رساله، اصفهان، مركز تحقيقات علمى و دينى امام اميرالمومنين على، 1371ش.
- فيض كاشانى، محمد، راه روشن: ترجمه كتاب المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامی، 1372ش.
- كانون نشر و ترويج فرهنگ اسلامى حسنات اصفهان، سيرى در سپهر اخلاق، قم، صحيفه خرد، 1389ش.
- مكارم شيرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الإمام علي بن أبيطالب، 1377ش.
- مسترحمى، هدايتالله، نصايح لقمان حكيم، تهران، اسلاميه، 1381ش.
- مولوی بلخی، جلالالدین محمد، مثنوی معنوی، با تصحیح و اهتمام نیکلسون، هلند، بریل، 1925م.
- «نجابت جنسی زن»، وبسایت نشر پیله، تاریخ درج مطلب: 1 اردیبهشت 1401ش.
- «نجابت چیست؟ خصوصیات دختر نجیب کدام است؟»، وبسایت مجلۀ بانوان، تاریخ درج مطلب: 13 تیر 141ش.
- نراقى، احمد، معراج السعادة، قم، هجرت، 1378ش.
- نصيرالدين طوسى، محمد، اخلاق ناصرى، تهران، اسلاميه، 1413ق.
- «هر آنچه که دربارۀ رسم سامورایی نمیدانید!»، ساعد نیوز، تاریخ درج مطلب: 14 دی 1401ش.