تنفیذ حکم
تنفیذ حکم؛ تأیید حکم ریاستجمهوری اسلامی ایران توسط ولی فقیه.
تنفیذ حکم، در سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی معاصر به فرهنگ سیاسی، حکومتداری و آداب و رسوم مردم، هویت و جهت الهی میدهد. تنفیذ حکم ریاستجمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران، از اختیارات ولی فقیه بوده و بهمعنای تأیید حکم رییسجمهور بعد از انتخاب وی توسط مردم است؛ با اين اجازه، مشروعیت و ولايت الهي به بدنۀ اجرايي كشور تسري پیدا میکند.
مفهومشناسی
واژۀ تنفيذ از نظام حقوقی و فقهی اسلام وارد فرهنگ سیاسی شده و معئای آن در زبان عربی «به اجـرا درآوردن» است.[۱] در لغتنامههاي فارسي نیز تنفيذ بهمعناي تأييدكردن و يا امضاكردن حكم یا فرماني از سوي مقامات عاليرتبه كشور،[۲] اجرا كردن و اسـتوار كردن[۳] آمده است. تنفیذ در اصطلاح فقهی و حقوقی، بهمعنای اعتباربخشی و تأیید عمل حقوقی قابل ابطال نیز بهکار رفته است.[۴] در ادبیات نظام مردمسالاری دینی، عبارت «تنفیذ حکم ریاستجمهوری» بهمعنای دادن اجازۀ دخالت و إعمال قدرت به رییسجمهور در چارچوب مشخصشده توسط شرع و قانون اساسی و از سوی ولی فقیه است و بر مبنای این اجازه، اقدامات رییسجمهور اعتبار شرعی و قانونی پیدا میکند. [۵]
تاریخچه
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 1357ش و استقرار نظام مردمسالاری دینی در ایران، تنفیذ حکم رئیسجمهور توسط ولی فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، وارد شد و بهعنوان یک آیین فرهنگی، سیاسی و مذهبی در سبک زندگی ایرانیان جای گرفت. تا سال 1400ش مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری 8 رییسجمهور در 12 دورۀ انتخابات ریاستجمهوری، برگزار شد. توسط امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حکم ریاستجمهوری سید ابوالحسن بنیصدر، محمدعلی رجایی و سیدعلی خامنهای تنفیذ شد و توسط آیتالله خامنهای، دومین رهبر انقلاب اسلامی ایران، حکم ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، محمود احمدینژاد، حسن روحانی و سید ابراهیم رئیسی، تنفیذ شد.[۶] امام خمینی در ۱۵ بهمن ۱۳۵۸ش هنگام برگزاری مراسم نخستین تنفیذ حکم ریاستجمهوری با بیان حکمت و بنیادهای دینی تنفیذ حکم در فلسفۀ سیاسی اسلام، مشروعیت «رأی ملت» را منوط به نصب «فقیه جامعالشرایط» دانست و این نصب و تنفیذ را مشروط به «عدم تخلف رئیسجمهور از احکام مقدسۀ اسلام و تبعیت از قانون اساسی» اعلام کرد.[۷]
بنیادهای نظری و دینی تنفیذ حکم
- در جهانبینی اسلامی، خداوند انسان را آزاد آفریده و تنها او بر انسان و لایت دارد؛ از این جهت، اعمال حاکمیت انسان بر انسان دیگر باید از سوی خداوند تجویز شده باشد. انبیا و اولیای الهی به «اذن» خداوند حق دارند در شئون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مردم دخالت کنند و زندگی آنها را در جهت تعالی و سعادت دنیا و آخرت سامان بدهند.[۸]
- بر اساس آیات قرآن[۹] و روایات دینی،[۱۰] خداوند ولایت خود را به پیامبر اسلام و سپس به 12 امام که جانشینان او محسوب میشوند و در زمان عدم دسترسی به آنها، به فقهای جامعالشرایط که عهدهدار تبلیغ و ترویج آموزههای دینی و حافظ حریم دیانت و معنویتاند، داده است. بر همین اساس اندیشمندانی مانند ملااحمد نراقی، محمدحسن نجفی و امام خمینی معتقد بودند که ولایت فقیه همان ولایت رسول خدا است و در عرصۀ زمامداری، همۀ اختیارات رسول خدا و امامان را فقیه نیز دارا است.[۱۱]
- در نظام جمهوری اسلامی علاوه بر مسئولیتهای گوناگون فقهی، اجتماعی و فرهنگی، حق تصرفات حکومتی نیز با فقیه است؛ اما با توجه به گستردگی امور عمومی جامعه، حاکم اسلامی به تنهایی نمیتواند همۀ امور حاکمیتی را انجام دهد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ادارۀ امور جامعه زیر نظر ولی فقیه در قالب نهادهای مختلف تقسیم شده و از مجرای سه قوۀ مقننه، مجریه و قضاییه، حاکمیت الهی و مشروعیت دینی در سازمانهای مختلف حاکمیتی، تسری پیدا میکند.[۱۲]
- رییسجمهور بهعنوان مسئول امور اجرایی کشور و بالاترین مقام رسمی حکومتی بعد از ولی فقیه برای ادارۀ کشور، نیازمند حق تصرف در شئونات مردم است؛ اما چون حق تصرف فقط در اختیار امام و پس از آن در اختیار ولی فقیه قرار دارد، رییسجمهور به تأیید ولی فقیه، نیازمند است.[۱۳]
- تنفیذ حکم ریاستجمهوری توسط ولی فقیه، اعطای مشروعیت برای حاکمیت رییسجمهور بر امور اجرایی کشور است. تنفیذ حکم، بخشی از یک سازوکار پیچیده و مهم است که به زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و مادی و معنوی مردم ارتباط پیدا میکند و به کنش آنها معنا میدهد.[۱۴]
تنفیذ حکم در سیرۀ معصومان
تنفیذ بهصورت اصطلاحی که امروزه در تنفیذ حکم ریاستجمهوری به کار میرود، در صدر اسلام و قبل از آن نبوده است؛ اما پیامبر اسلام بهعنوان آورندۀ دین کامل و سبک زندگی دینی، کارگزاران امور جامعه را تعیین و نصب میکرد. برای مثال، پیامبر اسلام معاذ بن جبل را بعد از جنگ حنین و انجام عمره، بهعنوان مأمور تعلیم قرآن و تبلیغ آیین اسلام در شهر مکه منصوب کرد.[۱۵] امام علی نیز علاوهبر سامانبخشیدن به امور فرهنگی، دینی و اقتصادی جامعه، استانداران و کارگزاران حکومت را نصب میکرد. برای مثال وی «عثمان بن حنیف» را به بصره، عمار بن شهاب را به کوفه، عبیدالله بن عباس را به یمن، قیس بن سعد را به مصر وسهل بن حنیف را به شام اعزام[۱۶] و محمد بن ابیبکر و مالک اشتر نخعی را یکی پس از دیگری به فرمانداری مصر منصوب کرد و در ضمن تنفیذ حکم آنها، یادآور شد که روح اسلام و سبک زندگی اسلامی را در جامعۀ تحت حاکمیت خود، پیاده کنند.[۱۷]
آیین تنفیذ حکم
آیین تنفیذ حکم، نماد مردمسالاری دینی است که روح حاکمیت و مشروعیت الهی را در تصمیمها و مدیریت عمومی جامعه نشان میدهد. این آیین بعد از هر دوره انتخابات ریاستجمهوری، در یک جلسۀ باشکوه فرهنگی، مذهبی و سیاسی و با حضور مقامات عالیرتبۀ کشوری و لشکری و مهمانان خارجی، با عنوان «مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری» برگزار و صلاحیت ریاستجمهوری به فرد منتخب مردم، از سوی ولی فقیه اعطا میشود.[۱۸] این مراسم بهصورت معمول با سخنرانی مقام رهبری و بیان مفاد حکم مورد امضای ریاستجمهوری همراه است که رهنمودهای کلی در جهت ارتقای خطمشی و راهبردهای دولت برای خدمتگزاری را در پی دارد و با انجام تشریفات ویژه، رئیسجمهور منتخب مردم، وجاهت شرعی و قانونی مییابد. [۱۹]
گسترۀ تنفیذ حکم
در نظام مردمسالاری دینی تنفیذ حکم، مشروط به شرايطي است كه در صورت ازدستدادن آنها، مشروعیت رییسجمهور زایل میشود:
- عدم تخطي از فرامین الهي و قانون اساسی و باقيماندن در خط اسلام؛
- تلاش در راستاي مصالح كشور و ملت در حدود اختيارات قانوني.
- طرفداري از مظلومان، مستضعفان و محرومان و مخالفت با ظالمان، سـتمگران و مستكبران؛
- تلاش براي تحقق حاكمیت قرآن و عمل به شريعت؛
- كوشش براي ریشهکنی فقر و محرومیت و استقرار عدالت اجتماعي؛
- تمسك به اصول پايدار انقلاب اسلامي و پايبندي به آرمانهاي نظام اسلامي. [۲۰]
تنفیذ حکم و انتخابات
تنفیذ حکم بهعنوان یک آیین مذهبی- اجتماعی در فرهنگ سیاسی و نظام مردمسالاری دینی، بعد از هر انتخابات ریاستجمهوری صورت میگیرد. صاحبنظران معتقدند که در نظام جمهوری اسلامی ایران میان «انتخاب مردم» که بُعد جمهوریت نظام را نشان میدهد و «انتصاب ولی فقیه» که نشانۀ اسلامیت نظام است، جمع شده و ولی فقیه همان کسی را به ریاستجمهوری منصوب میکند که مقبولیت مردمی و پایگاه اجتماعی وی از طریق انتخابات احراز شده است. بنابراین، رییسجمهور منتخب و مورد تأیید، از مشروعیت «دینی» و «سیاسی» برخوردار خواهد بود.[۲۱]
جلوههای عینی
از مهمترین جلوههای عینی تنفیذ حکم ریاستجمهوری در نظام مردمسالاری دینی، «مشروعیتبخشی» به تصمیمها، اقدامات عملی و تصرفات رییسجمهور است که بر زندگی روزمرۀ مردم از کار ساده در کارخانه تا برنامهریزی برای مدیریت پروژههای کلان اقتصادی، فرهنگی و هنری مانند تولید یک اثر سینمایی یا چاپ یک کتاب، اثرگذار است. [۲۲]
پانویس
- ↑ بستانی، فرهنگ ابجدي، 1375ش، ص925؛ قرشي، قاموس قرآن، 1371 ج7، ص91.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، 1385ش، ج1، ص788؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 1386ش، ص1924.
- ↑ معـين، فرهنگ فارسی، 1388ش، ج1، ص1153.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت، 1392-1395ش، ج2، ص643.
- ↑ غمامی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، 1390ش، ص207.
- ↑ «مروری بر تنفیذ حکم هشت رئیسجمهوری»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ امام خمینی، صحیفۀ امام، 1378ش، ج12، ص139.
- ↑ مؤمن قمی، الولایة الالهیة الاسلامیة او الحکومة الاسلامیة، 1391ش، ص312.
- ↑ سورۀ نسا، آیۀ 59؛ سورۀ مائده، آیۀ 55.
- ↑ امام خمینی، ولایت فقیه، 1409ق، ص48-114.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، 1362ش، ج ۲۱، ص۳۹۷؛ امام خمینی، ولایت فقیه، 1409ق، ص۱۷۲؛ امام خمینی، صحیفۀ امام، 1400ش، ج۱۰، ص ۳۰۸.
- ↑ امام خميني، شئون و اختیارات ولی فقیه، 1374ش، ص35-34؛ نجفي، جواهرالکلام، 1367ش، ج21 ص391؛ معرفت، «شایستگی زنان برای قضاوت و مناسب رسمی»، 1389ش، ص131.
- ↑ «چرا تنفیذ حکم ریاستجمهوری از وظایف رهبری است؟»، وبسایت دیگران.
- ↑ «چرا تنفیذ حکم ریاستجمهوری از وظایف رهبری است؟»، وبسایت دیگران.
- ↑ ابنهشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النوبیه، بیروت، دارالمعرفه، بیتا، ج 4, ص 143.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، 1387ق، ج5، ص161.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۹۵؛ «تنفیذ حکم ریاستجمهوری به حاکمیت مشروعیت میبخشد»، خبرگزاری مشرق؛ «تنفیذ حکم ریاستجمهوری به حاکمیت مشروعیت میبخشد»، خبرگزاری مهر.
- ↑ «تنفیذ حکم ریاستجمهوری به حاکمیت مشروعیت میبخشد»، خبرگزاری مهر.
- ↑ غمامی و کدخدامرادی، «تحلیل فقهی و حقوقی مبانی، ماهیت و اعتبار تنفیذ حکم رئیسجمهور با تأکید بر رویکرد قانونگذار اساسی»، 1397ش، ص7؛ «تنفیذ حکم ریاستجمهوری به حاکمیت مشروعیت میبخشد»، خبرگزاری مهر.
- ↑ غمامی و کدخدامرادی، «تحلیل فقهی و حقوقی مبانی، ماهیت و اعتبار تنفیذ حکم رئیسجمهور با تأکید بر رویکرد قانونگذار اساسی»، 1397ش، ص27.
- ↑ «مفهوم تنفیذ حکم ریاستجمهوری چیست؟»، وبسایت روزنامۀ دنیای اقتصاد.
- ↑ «تنفیذ حکم ریاستجمهوری به حاکمیت مشروعیت میبخشد»، خبرگزاری مهر.
منابع
- قرآن کریم.
- ابنهشام، عبدالملک، السیرة النوبیه، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- امام خمینی، سیدروحالله، صحیفۀ امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378ش.
- امام خميني، شئون و اختیارات ولی فقیه، ترجمه جعفری کیوانی، تهران، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسالامی، 1374ش.
- امام خمینی، ولایت فقیه، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، 1409ق.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، 1386ش.
- بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدي، تهران، نشر اسلامي، 1375ش.
- «تنفیذ حکم ریاستجمهوری به حاکمیت مشروعیت میبخشد»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ش.
- حاتمي، محمدرضا، مباني مشروعیت حكومت در انديشۀ سیاسی شعیه، تهران، مجد، 1384ش.
- «چرا تنفیذ حکم ریاستجمهوری از وظایف رهبری است؟»، وبسایت دیگران، تاریخ درج مطلب: 11 مرداد 1392ش.
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت، قم، مؤسسۀ دایرةالمعارف فقه، 1392-1395ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، 1385ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
- غمامی، سید محمدمهدی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390ش.
- غمامی، سید محمدمهدی و کدخدامرادی، کمال، «تحلیل فقهی و حقوقی مبانی، ماهیت و اعتبار تنفیذ حکم رئیسجمهور با تاکید بر رویکرد قانونگذار اساسی»، مجلۀ حکومت اسلامی، سال بیستوسوم، شمارۀ 2، تابستان 1397ش.
- قرشي، علياكبر، قاموس قرآن، تهران: دارالكتب الاسلاميه، 1371ش.
- معرفت، محمدهادی، «شایستگی زنان برای قضاوت و مناسب رسمی»، فصلنامۀ حکومت اسلامی، 1376ش، ش4، ص28.
- معين، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، گنج دانش، 1388ش.
- «مروری بر تنفیذ حکم هشت رئیسجمهوری»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ش.
- مؤمن قمی، محمد، الولایة الالهیة الاسلامیة او الحکومة الاسلامیة، قم، موسسۀ نشر اسلامی، 1391ش.
- «مفهوم تنفیذ حکم ریاستجمهوری چیست؟»، وبسایت روزنامۀ دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: 11 مرداد 1395ش.
- نجفي، محمدحسن، جواهر الکلام، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1367ش.