جلال الدین اشرف
سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام رضا و اولین مؤسس حکومت شیعی در ایران.
سید جلالالدین اشرف فرزند امام موسی کاظم و برادر تنی امام رضا است. او اولین حکومت شیعی مستقل را در لاهیجان تشکیل داد و برای آن، بارها جنگید و در آخرین نبرد، در محلی به نام دارستان شهید شد.
نسب و ویژگیها
نام اصلیِ سيد جلالالدين اشرف را ابراهیم بن موسی یا حسن بن موسی گفتهاند.[۱] او و برادرش امام رضا از یک مادر (نجمه خاتون) هستند.[۲] در سال 183ق در حالی که سه سال بیشتر نداشت، پدرش را از دست داد و برادرش امام رضا سرپرستی او را به عهده گرفت. پرهيزگاری، علم، فضل، گشادهدستی و اخلاق نیک سید جلالالدین اشرف را ستودهاند و امام رضا نیز وي را بسیار دوست داشت.[۳] سید جلالالدین اشرف را با لقبهایی مانند قطبالاولیا، برهانالاتقیا، سیداعظم، امامزادۀ مغرب و مشرق، اشرفالدین، مرتضى، عبدالله و سلطان، یاد کردهاند.[۴]
سفر به بغداد
جلالالدین در سال ۲۰۱ق هنگام ولایتعهدی امام رضا وارد بغداد شد و تا شهادت امام رضا یعنی سال 204ق، در اين شهر بود.[۵] برخي، تبلیغ از طرف امام رضا را علت ماندنِ او در بغداد میدانند.
شروع نهضت
بعد از شهادت امام رضا، وی نخستین بار در مجلسی از شیعیان به موضوع نهضت و مقابله با حکومت مأمون اشاره کرد. در سال ۲۰۴ق با حرکت مأمون از مرو به طرف بغداد، او نیز به شهر قم رفت و در ماه شعبان ۲۰۶ق با 150 نفر از سادات حسني و حسيني، از جمله برادرش مير شمسالدين و خواهرش فاطمه، عازم گیلان شد. سید جلالالدین اشرف دومین چهرۀ مشهور علوی بود که به این منطقه پناهنده شد[۶] و مخفيانه، مقدمات نهضت را فراهم ميکرد.[۷]
تشکيل حکومت
سيد جلالالدين در لاهیجان اولین حکومت شیعی مستقل را تشکیل داد که تا سال 223 قمری ادامه داشت.[۸] او بهعنوان رهبر معنوي، ناظر بر امور حکومتي بود و ترويج شريعت و اقامة نماز جمعه را بر عهده داشت و ادارة آن را به برادرش شمسالدين واگذار کرده بود. سید جلالالدین هريک از یاران و سردارانش را بهعنوان والی و نماینده براي حکمراني قسمتهاي مختلف گيلان میفرستاد.[۹]
جنگها
سید جلالالدین در طول قیام و تشکیل حکومت جنگهای متعددی انجام داد که عبارتاند از:
1) فتح زنجان؛ اولین نبرد در سال 206ق با خوارج و لشکریان خلیفۀ عباسی در زنجان و قزوین صورت گرفت و توانست در این جنگ که چهار ماه طول کشید، به کمک قبایل دیلمی زنجان را فتح کند.[۱۰]
2) فتح طارم و اطراف آن؛ در اين منطقه حدود 1200 نفر از مسیحیان توسط او مسلمان شدند و به لشکر او پیوستند که نقش مهمی در بیرون راندن خوارج از آن مناطق داشتند.
[۱۱]
3) فتح رودبار (کوهدم) در سال 206.[۱۲]
4) فتح رشت؛ در سال 207ق، رشت فتح شد و سید جلالالدین به مدت نُه ماه در آنجا حکومت کرد.[۱۳]
5) فتح لاهیجان و سیاهکل در سال 208.[۱۴]
6) فتح شهرها و روستاهای غرب گیلان؛ در سال 210ق سید جلالالدین، مناطق غربي گيلان را که توسط نعمان بن نوفل از نوادگان شمر بن ذيالجوشن اشغال شده بود، فتح کرد.[۱۵]
7) فتح شهران در سال 211 ق؛ سيد بعد از فتح مناطق مرکزي و غربي گيلان به سمت شهران رفت و نعمان بن نوفل را که نیروهای خود را براي سرکوبي نهضت تجديد کرده بود، شکست داد و شهران را فتح کرد.[۱۶]
اولين کاروان زيارتي امام رضا از شمال ایران
سيد جلالالدین در سال 211ق، با تعدادی از سرداران خود بهعنوان اولين کاروان زيارتي منطقۀ گيلان و مازندران به مشهد رفت. کاروان به هر جا میرسید، مردم با احترام از آنها استقبال میکردند. آنها به طوس رسیده و مدتي در آنجا ماندند و مراسم عزاداري و اطعام برپا کردند.[۱۷]
شهادت
یکی از حاکمان محلی، معروف به «چهلگوش» عموي نعمان بن نوفل، در مرزهاي بين ديلميان و اعراب در حوالي قزوين علیه سید شورش کرد و در محلی به نام دارستان جنگی بین او و سید جلالالدین به وجود آمد که سید در آن مجروح شد و در 14 رمضان سال 223 هجری قمری در 43 سالگی[۱۸] به شهادت رسید.[۱۹]
روایتهای مردم
روایتهایی از جنگاوری و شهادت جلالالدین اشرف در میان مردم نقل میشود که بعضی حالت افسانه یافته است.[۲۰] نقل شده که بعد از شهادت او گیلان دچار کمآبی و خشکسالی شد.[۲۱] همچنین در مقایسه با داستان به آب انداختن حضرت موسى توسط مادرش، نقل شده است که سید جلالالدین اشرف بعد از زخمی شدن در جنگ با سپاه کفر، میدان را ترک کرد تا جسدش را به خاطر اهانت به شیعه نسوزانند. او به خانۀ شیخ مفید در یکی از روستاهای اطراف رودبار کنونی رفت و از شدت جراحت، همانجا به شهادت رسید. شیخ مفید طبق وصیت سید، پیکر او را داخل تابوتی گذاشته و به سفیدرود سپرد[۲۲] که بعد از حدود صد کيلومتر در اطراف لاهيجان به ساحل رسید و توسط مردم آنجا به خاک سپرده شد.[۲۳]
ادبیات محلی
مردم منطقه، علاقۀ زیادی به سید جلالالدین دارند و این علاقه در اشعار و ترانههای آنها بازتاب یافته است. نمونههایی از این اشعار عبارتاند از:
مییاری کو بُشو خواخور خونِ | هرچی پیغام دهم ننه به خونِ | |
تی نامه فِدُم پیله آسون نامت را | می یاری بدین بیه به خونِ | |
تَرَه قِسَم ساقه نپار هَدامَه | ساقه نپار تَرَه کُند سَرگردون |
ترجمه: یارم کجا رفته؟ خانۀ خواهرش هرچه برایش پیغام میفرستم، به خانه نمیآید نامهات را به آستانۀ بزرگ آستانۀ اشرفیه دادم تا اینکه یارم آن را ببیند و به خانه بیاید تو را سوگند به زیارتگاه بزرگ دادم امیدوارم زیارتگاه بزرگ تو را سرگردان کند.[۲۴]
پژوهش
از آثار تألیف شده پیرامون شخصیت سید جلالالدین، جنگنامة سید جلالالدین اشرف است که نویسندة آن زندگینامه و شهادت او را به صورت داستانی نقل کردهاست.[۲۵]
پانویس
- ↑ مهدوی سعیدی نجفی، سادات متقدمۀ گیلان، بیتا، ص199؛ روشن، جنگنامۀ حضرت سید جلالالدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص8؛ سید مرتضی، بحرالانساب، ۱۲۹۷ق، ص230.
- ↑ غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلالالدین اشرف (ع)، ۱۳۷۹ش، ص195-196.
- ↑ «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
- ↑ غلامی کفترودی، امامزادههای گیلان، ۱۳۸۷ش، ص207.
- ↑ «سیدجلالالدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «سیدجلالالدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
- ↑ «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
- ↑ «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
- ↑ . «سیدجلالالدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
- ↑ «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
- ↑ «سیدجلالالدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «سیدجلالالدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ «سیدجلالالدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
- ↑ «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
- ↑ غلامی کفترودی، امامزادههای گیلان، ۱۳۸۷ش، ص۲۰7.
- ↑ «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
- ↑ روشن، جنگنامۀ حضرت سید جلالالدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص195-196؛ غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلالالدین اشرف، ۱۳۷۹ش، ص125.
- ↑ روشن، جنگنامۀ حضرت سید جلالالدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص197.
- ↑ روشن، جنگنامۀ حضرت سید جلالالدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص197-197؛ غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلالالدین اشرف، ۱۳۷۹ش، ص128-129
- ↑ «سیدجلالالدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ پرچمی، هزار ترانۀ گیل، ۱۳۷۵ش، ص163.
- ↑ «جلالالدین اشرف»، دانشنامة فرهنگ مردم ایران.
منابع
- ادهمنژاد، محمدتقی، «سید جلالالدین اشرف؛ برادر امام»، وبسایت کتابخانه دیجیتال تبیان، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش.
- «امامزاده سلطان سید جلالالدین اشرف» وبسایت پرشین وی، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش.
- «امامزاده آقا سید جلالالدین اشرف در آستانه اشرفیه»، وبسایت سیتیپدیا، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش. بحرالانساب، منسوب به سید مرتضى، تهران، بینا، ۱۲۹۷ق.
- پرچمی، محبالله، هزار ترانۀ گیل، تهران، موسسه فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- «جلالالدین اشرف»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش.
- «جلالالدین اشرف»، دانشنامة فرهنگ مردم ایران، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش.
- جنگنامۀ حضرت سید جلالالدین اشرف، به کوشش محمد روشن، تهران، بینا، ۱۳۴۸ش.
- روحانی رانکوهی، سیده فضیلت، جنگنامه سید جلالالدین اشرف روایت تاریخ یا طومار نقالی، 1395ش.
- «سیدجلالالدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 14 تیر 1394ش.
- عناصری، جابر، «شبیهنامۀ حضرت سید جلالالدین اشرف»، گیلاننامه، رشت، سوره مهر، ۱۳۷۱ش.
- غلامی کفترودی، قاسم، امامزادههای گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۷ش.
- غلامی کفترودی، قاسم، تاریخ انقلاب سید جلالالدین اشرف، رشت، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ۱۳۷۹ش.
- مهدوی سعیدی نجفی، محمد، سادات متقدمۀ گیلان، لاهیجان، بینا، بیتا. [[