زن در دوره ساسانیان
زن در دورۀ ساسانیان؛ جایگاه اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی زنان در دورۀ ساسانیان.
زن در دورۀ ساسانیان، از ارج و منزلت بالاتری نسبت به سایر دوران ایران باستان، برخودار بوده است. برخی منابع به جنگاوری زنان درباری، به پادشاهی رسیدن آنها و نیز دلاوری آنها اشاره کردهاند. برخی زنان، در این دوره، از حق تحصیل و اشتغال، برخوردار بودند. پایبندی به حیا و عفاف و رعایت اصول اخلاقی و هنجاری متناسب با فرهنگ آن زمان نیز از شاخصهای سبک زندگی زنان در دوران ساسانی بوده است. زن در دورۀ ساسانیان با چالشهای فرهنگی و مشکلات ساختاری گوناگونی همانند سایر دورهها، روبرو بوده است.
جایگاه اجتماعی زن در دورۀ ساسانیان
زنان عادی
زنان در جامعۀ ساسانی، همچون دیگر اعضای جامعه دارای نقشها و وظایفی مشخص بودند. هرچند، این حضور اجتماعی، در آثار برجایمانده بنابر سنتهای آن زمان، کمتر به تصویر کشیده شده، اما همین منابع محدود نشان میدهند که موقعیت زنان در جامعۀ ایران آن روزگار تا حد زیادی وابسته به جایگاه طبقاتی آنها بوده است. برخی متون نشاندهندۀ دیدگاههای منفی نسبت به زنان در آن دوره است که امروزه بهعنوان خشونت علیه زنان شناخته میشود. زنان عادی در فرهنگ عرفی دورۀ ساسانیان، جزء اموال مردان محسوب شده، با کودکان و بردگان در یک رده بوده و مهریۀ آنها برابر با قیمت یک برده تعیین میشد.[۱] همچنین اگر مردی، زن خود را از دست داده و استطاعت نداشت تا زن دیگری بگیرد، در برخی موارد، یکی از دوستان نزدیک او، یکی از همسران خود را برای مدتی در اختیار او قرار میداد. در این ازدواج، رضایت زن شرط نبود و بیشتر برای نگهداری از فرزندان بدون مادرِ مرد بوده و تنها زنان نازا یا زنانی که بچههای بزرگ داشته و به حضور آنها در خانۀ خود نیازی نبوده به این خدمت فراخوانده میشدند.[۲]
برخی منابع، به تحولات جایگاه حقوقی زنان در این دوران اشاره کردهاند که موجب گسترش فعالیتهای اجتماعی زنان شده است؛ برای مثال، زنان در دورۀ ساسانیان، برخلاف بسیاری از جوامع دورۀ باستان، علاوه بر خانهداری و فرزندپروری، به کارهایی در بیرون از خانه مانند سوادآموزی، جنگاوری، کشاورزی، دامداری و صنعتگری میپرداختند. از این منظر، زنان در دورۀ ساسانیان، بخش مهمی از جامعه و اثرگذار در پیشرفت ایران بودهاند.[۳]
زنان درباری
در دورۀ ساسانیان، زنانِ خاندان پادشاهی، بهویژه ملکه و مادر شاه، در فعالیتها و تصمیمگیریهای خود آزادی بیشتری داشتند. آنها در رکاب شاه به سفر رفته و گاه در جنگها نیز شرکت میکردند.[۴] در همین دوران، دو زن بهعنوان یگانه بازماندگان مشروع خاندان ساسانی به مقام پادشاهی رسیدند: ملکه بوران (630-631م) و ملکه آذرمیدخت (631م).[۵] برخی از زنان نیز در محافل سیاسی و میدانهای نظامی حضور یافتهاند.[۶]
جدای از تفکیک زنان عادی و درباری، برخی پژوهشگران به چالشهای عمومی زنان در دورۀ ساسانیان توجه کردهاند؛ یکی از این چالشها، رسم «دشتان» است. دشتان در لغت بهمعنای داغ، نشانه و علامت است. بر اساس آیین آن روزگار، زنان در مدت قاعدگی، آلوده محسوب شده و برای دور کردن این آلودگی از دیگران، بهتنهایی در یکی از اتاقهای خانه بهسر میبردند.[۷] زن با لباس ویژۀ دشتانمندی به محل دشتان که پانزده گام از آب و آتش و گیاه دور بود، میرفت تا نظر مردم پاک به او نیفتد.[۸]
اطاعت زن از مرد در دورۀ ساسانیان
در آموزههای دینی دورۀ ساسانیان برای اطاعت زن از شوهر، پاداش اخروی تعریف شده بود[۹] این اطاعت به درخواستهای عادلانه و درست شوهر، محدود بود. در صورت اثبات نافرمانی زن در دادگاه، اموالی را که زن در طول زندگی از شوهر دریافت کرده بود، به او بازمیگرداند.[۱۰] از منظر کارشناسان، تکلیف زن به فرمانبرداری از شوهر بهمعنای بردگی زن نبود و مردان نیز حق نداشتند نسبت به همسر و فرزندان خود ظلم کنند و در صورت ظلم، زن حق داشت تا از شوهر خود در دادگاه شکایت کند.[۱۱]
جایگاه زنان در آثار هنری دورۀ ساسانیان
استفادۀ هنرمندان ساسانی از زن در قالب نمادهای ملی و مذهبی در آثار آن روزگار مشهود بوده و جایگاه زن در فرهنگ دینی و ملی مردم در دورۀ ساسانیان را نشان میدهد.
تصاویر ملکهها، ایزدبانو آناهیتا، تکچهرۀ زنان درباری، تصاویر زن و مرد در کنار هم (پیمان ازدواج)، مادر و فرزند و نیایشگر، از جمله نقوش ثبتشدۀ زنان بر مُهرهای ساسانی است. تنوع موضوعات این مُهرها، حکایت از سهم زنان ساسانی، در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن روزگار، علیرغم سختگیریهای فرهنگی دارد. همچنین بررسی این مهرها نشان میدهد که در آن روزگار، زنان عادی نقش پررنگی در جامعه نداشته و تنها زنان درباری به آنها دست یافتهاند.[۱۲] همچنین زن در آثار فلزی دورۀ ساسانیان به دو صورت مذهبی مانند آناهیتا و غیرمذهبی همچون ملکه و کنیزان نشان داده شده است. از جمله نقوش زنان حکشده بر روی سکههای فلزی آن دوران، تصویر پوراندخت (از دختران خسرو پرویز) و نیز تصویر شاپور دخت (همسر بهرام دوم) است.[۱۳]
پوشش زنان در دورۀ ساسانیان
پوشش زنان درباری در آثار برجایمانده از دورۀ ساسانیان، از قالبی یکدست برخودار بوده و نشان میدهد که زنان در آن دوره، پیراهنی یکدست و پرچین بر تن میکردند که با نواری در زیر سینه یا کمی پایینتر جمع میشده است. گاهی، زنان از تکه پارچههای اضافهتری برای پرچین کردن پایین دامن نیز استفاده میکردند. این پیراهنها، دارای آستینهایی بلند (تا مچ دستان) و یقهای گرد و ساده بودند. شلوارهای زنان نیز دارای ساقهای بلند و نوارهای کشی و چیندار در قسمت جلویی آن بوده است.[۱۴]
پوشش زنان غیر درباری نیز شامل تونیکهای بلندی بوده که اغلب کمربند نداشته و آستینهایی بلند داشته است. در برخی موارد نیز این تونیکها، بدون آستین بوده و در زیر سینه با کمربندی بسته میشدند. زنان عادی، علاوه بر تونیک از پوششی دیگر بهعنوان رویه استفاده میکردند که روی اعضای پایین بدن انداخته شده و از روی شانۀ چپ آنها رد میشده است.[۱۵]
جایگاه حقوقی زن در دورۀ ساسانیان
زنان طبقات فرودست اجتماع در عصر ساسانی، شخصیت حقوقی مستقلی نداشتند و بسیاری از اختیارات آنها در دست پدر یا شوهر بود. در بسیاری از گزارشهای تاریخی به فرودستی جنس زن نسبت به مرد در دوره ساسانیان تصریح شده است.[۱۶] با این وجود در قوانین اجتماعی بهویژه نسبت به زنان اشراف یا درباری، به حقوق خاصی توجه شده بود:
- شهادت دادن: زنان در دورۀ ساسانیان، صلاحیت ارائۀ شهادت در دادگاه، بدون قیّم را داشتند.[۱۷]
- ازدواج: دختران، در دورۀ ساسانیان، حق اظهارنظر دربارۀ ازدواج را داشته و در صورت عدم تمایل دختر به ازدواج با فردی، پدر او حق نداشت برخلاف میل دختر اقدام کند.[۱۸]
- طلاق: در دورۀ ساسانیان، تقاضای طلاق از طرف هر یک از زوجین در محکمه پذیرفته میشد. آنها موظف بودند تا دلایل کافی را به دادگاه ارائه دهند و در غیر این صورت، اجازۀ طلاق به آنها داده نمیشد.[۱۹]
- حقوق مالی و ارث: در دورۀ ساسانیان، زنان میتوانستند سرپرستی خانواده را بر عهده گرفته و ارث دریافت کنند. پس از مرگ پدر خانواده، کدبانوی خانه، سرپرست خانواده شده و تمامی اموال خانواده در دست او باقی میماند.[۲۰] همچنین، زنان پس از ازدواج در تصرفات مالی خود آزاد بوده و اجازه داشتند تا هر نوع معاملۀ قانونی را انجام دهند.[۲۱] سهم زن از دارایی پدر که به خانۀ شوهر میبرد، تا زمانیکه زنده بود به خود او تعلق داشته و شوهر تنها حق استفاده از آنها را داشت و در صورتیکه زن بدون فرزند میمرد، تمامی آن اموال به خانۀ پدری او بازگردانده میشد.[۲۲]
- فرزندخواندگی: در دورۀ ساسانیان، دختران همچون پسران میتوانستند به فرزندخواندگی برسند.[۲۳]
جایگاه اقتصادی زنان در دورۀ ساسانیان
وظیفۀ اصلی زن در نهاد خانواده در دورۀ ساسانیان، رسیدگی به امور داخل خانه بود.[۲۴] اختیارات زن و مرد در خانه، مکمل یکدیگر بوده است. وظایف مربوط به ادارۀ امور خانه، آوردن آب، آماده ساختن غذا برای اعضای خانواده، کارگران کشاورزی و مستخدمان، تدارک علوفه برای چارپایان و پرندگان خانگی بر عهدۀ زنان بوده است. گاهی زنان، با مردان در فصل زراعت نیز همکاری میکردند؛ برای مثال، اگر مرد، به درو میپرداخت، زن دستههای دروشده را جابهجا میکرد.[۲۵] کارشناسان معتقدند که ویژگی متمایزکنندۀ اشتغال زنان در عصر باستان با آنچه امروزه رایج شده این است که در دورۀ ساسانیان، بین وظایف زن در تولید و ایفای نقش همسری و مادری او، هماهنگی بیشتری وجود داشته است؛ برای مثال، پیشۀ اصلی مردم در آن روزگار، زراعت بود و زنان گاهی برای همراهی با مردان به آنها کمک کرده و در صورت داشتن فرزندانی کوچک، گهوارۀ آنها را در گوشهای زیر یک درخت قرار میدادند. در آن دوران، فعالیتهای اقتصادی، بههیچ عنوان، مانع ازدواج و فرزندآوری برای زنان نبوده است.[۲۶]
روز زن در دورۀ ساسانیان
در دورۀ ایران باستان، روز اسفند مصادف با پنجم اسفندماه را به «اسفندگان» یا «سپندارمذ» نامگذاری کرده و آن را بهعنوان روز زن، جشن میگرفتند. ابوریحان بیرونی در کتاب خود به این موضوع اشاره کرده و از آن بهعنوان «عید زنان» یاد کرده است.[۲۷] در این روز، زنان خانه بر تخت شاهی نشسته و تمامی کارها بهدست مردان و پسران انجام میشده است. همچنین، در این روز، زنان از همسران خود هدیه دریافت میکردهاند.[۲۸]
پانویس
- ↑ حسنی و دیگران، «جایگاه اجتماعی زنان در دورۀ ساسانی (به استناد مهرها و اثر مهرها)»، 1399ش، ص142-143.
- ↑ عظیمزاده اردبیلی، «نگرشی بر سیر تاریخی و تطبیقی موقعیت زنان در ایران»، 1379ش، ص43.
- ↑ گلشنیراد، «بررسی فرضیۀ بردگی زن در دورۀ ساسانی»، 1399ش، ص162.
- ↑ بروسیوس، ایران باستان، 1392ش، ص226.
- ↑ Daryaee, “Sasanian Persia, the rise and fall of an empire”, 2009, P59.
- ↑ حسنی و دیگران، «جایگاه اجتماعی زنان در دورۀ ساسانی (به استناد مهرها و اثر مهرها)»، 1399ش،ص144.
- ↑ Vandidad, 2006, fargard of 16.
- ↑ hormozdyar, revayat of Darab Hormozdiar, 1922, p25.
- ↑ Ardavirafnameh, Flip Ginio, 2003, p58
- ↑ Yadegar Bozorgmehr, 1975, p112.
- ↑ گلشنیراد، «بررسی فرضیۀ بردگی زن در دورۀ ساسانی»، 1399ش، ص162.
- ↑ حسنی و دیگران، «جایگاه اجتماعی زنان در دورۀ ساسانی (به استناد مهرها و اثر مهرها)»، 1399ش، ص154-155.
- ↑ مبینی و دیگران، «بررسی نقش زن در آثار فلزی دورۀ ساسانی»، 1392ش، ص81-82.
- ↑ پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان، 1378ش، ص28.
- ↑ پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان، 1378ش، ص38.
- ↑ عظیمزاده اردبیلی، «نگرشی بر سیر تاریخی و تطبیقی موقعیت زنان در ایران»، 1379ش، ص42.
- ↑ Denkard,1892, p56.
- ↑ ماتیکان هزار داتستان، 1997م، ص103.
- ↑ مهرین شوشتری، کشورداری و جامعۀ ایران در زمان ساسانیان، 1349ش، ص147.
- ↑ Dadestani Denig, 1882, V5, P12.
- ↑ ماتیکان هزار داتستان، 1997م، ص36.
- ↑ گلشنی راد، «جایگاه زنان در اقتصاد دوره ساسانی»، 1389ش، ص93.
- ↑ Dadestani Denig, 1882, V5, P13.
- ↑ ماتیکان هزار داتستان، 1997م، ص5.
- ↑ سگالن، جامعهشناسی تاریخی خانواده، 1380ش، ص233.
- ↑ سگالن، جامعهشناسی تاریخی خانواده، 1380ش، ص235.
- ↑ biruni, athar albaqiyah2006, p355.
- ↑ گلشنیراد، «بررسی فرضیۀ بردگی زن در دورۀ ساسانی»، 1399ش، ص163.
منابع
- بروسیوس، ماریا، ایران باستان، چ2، ترجمل عیسی عبدی، تهران، ماهی، 1392ش.
- بیانی، شیرین، دین و دولت در عصر ساسانی، تهران، جام، 1380ش.
- پیرنیا، حسن، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان، تهران، مجید، 1378ش.
- حسنی، میرزامحمد و دیگران، «جایگاه اجتماعی زنان در دورۀ ساسانی (به استناد مهرها و اثر مهرها)»، نشریۀ مطالعات هنر اسلامی، شمارۀ 39، دورۀ 17، 1399ش.
- دوستخواه، جلیل، اوستا، تهران، مروارید، چ12، 1385ش.
- سگالن، مارتین، جامعهشناسی تاریخی خانواده، ترجمۀ حمید الیاسی، تهران، مرکز، 1380ش.
- عظیمزاده اردبیلی، فائزه، «نگرشی بر سیر تاریخی و تطبیقی موقعیت زنان در ایران»، نشریه فقه و حقوق خانواده، شماره 19، بهار و تابستان 1379ش.
- گلشنی راد، کریم، «بررسی فرضیۀ بردگی زن در دورۀ ساسانی»، نشریۀ زن و جامعه، دورۀ 11، شمارۀ 4 (مسلسل 44)، 1399ش.
- گلشنی راد، کریم، «جایگاه زنان در اقتصاد دوره ساسانی»، فصلنامه زن و فرهنگ، شماره 5، پاییز 1389ش.
- ماتیکان هزار داتستان، بهتحقیق رستم شهزادی، موبد، تهران، فروهر، 1997م.
- مبینی، مهتاب و دیگران، «بررسی نقش زن در آثار فلزی دورۀ ساسانی»، نشریۀ نقش مایه، دورۀ 5، شمارۀ 14، 1392ش.
- معین، محمد، مزدیسنا و ادب پارسی، تهران، دانشگاه تهران، 1365ش.
- مهرین شوشتری، عباس، کشورداری و جامعۀ ایران در زمان ساسانیان، تهران، مؤسسۀ مطبوعاتی عطائی، 1349ش.
- Ardavirafnameh, Flip Ginio, translation and research by: Jaleh Amoozgar, Tehran, Moin press, 2003.
- biruni, A, athar albaqiyah, translated by: akbar danasereshte, Tehran, amirkabir press, 2006.
- Dadestani Denig, translated by E. W west, Oxford university press, 1882.
- Daryaee, T, “Sasanian Persia, the rise and fall of an empire”, I.B Tauris & Co, LTd, 2009.
- Denkard, Translated by: E. W. West, oxford university press,1892.
- hormozdyar, D, revayat of Darab Hormozdiar, edited by Arvad Mankeji Rostamji, bumbai, Indiapress,1922.
- Vandidad, translated and researched by: Hashem Razi, Tehran, Behjat press, 2006.
- Yadegar Bozorgmehr, translated by: Mahyar Navabi, Shiraz, Asian Institute press,1975.