مسجد جامع

از ویکی‌زندگی

مسجد جامع؛ مرکز کنش‌گری‌ اجتماعی مسلمانان و به‌ويژه برگزاری نماز جمعه

مسجد جامع یزد

واژه مسجد در لغت به‌معنای محل سجده و جایی است که پیشانی را بر زمین می‌گذارند.[۱] مسجد را با نام‌هایی دیگر همچون «خانه خدا»، «بیت‌الله»، «مزکت»، «مژکت» و «مزگت» نیز می‌شناسند.[۲] جامع نیز اسم فاعل از ریشه «جمع» است و به‌معنی گردآرنده، فراهم‌آورنده و پیوستن اجزا به یکدیگر است.[۳] بنابراین، مسجد به‌تنهایی مکانی برای نمازهای یومیه و عبادت است، اما «مسجد جامع» مکانی برای انجام تمام فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی، عبادی، اجتماعی و سیاسی است. کلمه «جُمعه»، پیوند معنایی نزدیکی با کلمه «جامع» دارد. مسلمانان در سراسر جهان، در روز جمعه، اجتماعی ویژه برپا می‌کنند و به‌همین دلیل، این مسجد را «مسجد جامع» یا «مسجد جُمعه» نیز می‌گویند. «مسجد اعظم»، «مسجد جماعت»[۴] و «مسجد آدینه» [۵] از جمله نام‌های دیگر برای این مساجد ویژه است.

تفاوت مسجد جامع با مصلا و مسجد اعظم

مصلا مکانی رو باز برای برگزاری نمازهای عید مثل عید فطر و قربان است که قدمت آن‌ها نیز به زمان پیامبر برمی‌گردد.[۶] مسجد اعظم یا کبیر نیز به مساجد بزرگی گفته می‌شود که ممکن است نماز جمعه در آن‌ها برگزار نشود. در حالی‌که مساجد جامع به‌دلیل برپایی نماز جمعه به این نام خوانده می‌شوند نه به‌دلیل بزرگی آن‌ها. علاوه بر آن، مساجد جامع، گاهی مساجد کوچکی هستند و لزومی بر بزرگی آن‌ها نیست. بر اساس روایات، مسجد جامع بر مساجد دیگر برتری دارد.[۷]

پیشینه ساخت مسجد جامع

پس از تثبیت موقعیت مسلمانان در مدینة‌النبی، اجتماع عبادی مسلمانان و گردهمایی آنان برای بررسی مسائل اجتماعی در مسجدالنبی برگزار می‌شد. با توسعه مدینه و به درخواست سران قبایل، پیامبر خدا اجازه داد تا مساجد دیگری را در مدینه برپا شود. بدین ‌ترتیب، مسجدالنبی پایگاه اصلی تجمع مسلمانان بود و دیگر مساجد وجهه‌ای قبیله‌ای و یا محلی داشتند.[۸] پس از گسترش اسلام، مساجد دیگری در سراسر عربستان و در میان قبایل مختلف ساخته شد. اصطلاح «مسجد جماعت» در زمان خلفا رایج شد.[۹] در دوره خلافت امام علی نیز مسجد کوفه را مسجد جامع می‌خواندند.[۱۰] برپایی مسجد جامع به‌تدریج توسط اعراب مسلمان در مناطق دیگر جهان توسعه یافت.[۱۱] با گسترش شهرها تعداد مساجد نیز افزایش پیدا کرد و در هر شهر به‌تناسب بزرگی آن، یک یا چند مسجد جامع مخصوص برپایی نماز جمعه ساخته می‌شد. در روستاهای پُرجمعیت نیز، کم‌کم ساخت مساجد جامع توسعه یافت.[۱۲] برخی مساجد جامع، بخش‌هایی دیگر از جمله داروخانه، مدرسه، رباط و بیمارستان نیز داشتند.[۱۳] برخی دیگر از مساجد نیز دارای کتابخانه‌هایی بودند که هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرند. مانند «مسجد جامع صنعا».[۱۴]

کارکردهای مساجد جامع

از جمله کارکردهای اولیه‌ی مساجد جامع، قرائت خطبه توسط خلفا پس از انتصاب بود. مردم نیز در همین مساجد جامع با خلیفه یا حاکم جامعه مسلمان، بیعت می‌کردند. این مساجد همواره به‌مثابه مراکز ارتباطات اجتماعی تلقی می‌شد و گاهی پایگاه اصلی حکومت به‌شمار می‌آمد.[۱۵] ساخت یا تعیین مسجد جامع، اولین اقدام مسلمانان پس از فتح سرزمین‌های جدید بود. خلیفه دوم به والیان خود دستور داده بود تا در مراکز حکومتی، تنها یک مسجد جامع بنا کنند تا وحدت مسلمانان حفظ شود.[۱۶]

مساجد جامع را می‌توان قدیمی‌ترین نهادهای آموزش علوم اسلامی دانست. معمولا در مسجد جامع، تدریس هر درس در گوشه‌ای از مسجد برگزار می‌شد که به آن «زاویه» می‌گفتند.[۱۷] در برخی از منابع تاریخی، تدریس همزمان چندین مجلس درس در مساجدی مانند مسجد جامع اصفهان گزارش شده است.[۱۸] نشر و املای اشعار نیز در همین مساجد رواج داشت.[۱۹] با پیدایش مدارس اسلامی، از فعالیت‌های آموزشی مساجد جامع، کاسته شد. مساجد جامع معمولا توسط حاکمان مسلمان اداره می‌شدند. خلفای پیامبر، علاوه ‌بر خواندن خطبه و نماز،[۲۰] بر فعاليت‌های آموزشی و فرهنگی مساجد نیز نظارت داشتند. با گذشت زمان، این وظیفه به دیگران واگذار شد.[۲۱] از قرن پنجم هجری، بهره‌گیری از مساجد جامع تغییرات چشم‌گیری کرد و مدارس نیز بخشی از مسجد جامع را تشکیل می‌دادند و گاهی به طلاب در مساجد، جایی به‌عنوان مسکن داده می‌شد.[۲۲]

معماری مساجد جامع

مسجد، بنایی ویژه است که معماری اسلامی را به‌روشنی می‌توان در آن‌ دید. مساجد اولیه‌ی مسلمین به‌صورت زمینی مربعی شکل بود که اطراف آن را با دیوارهایی ساده پوشانده و سمت قبله را با سقفی که از تنه‌ی درخت نخل ساخته می‌شد، مشخص می‌کردند.[۲۳] معماری مساجد، با گذشت زمان، چه از نظر معماری داخلی و چه از نظر تزئیناتی همچون کاشی‌کاری، خط، گچ‌کاری و جز این‌ها، توسعه پیدا کرد. اجزای اصلی مساجد جامع شامل صحن، رواق، منبر، محراب و قبه بیت‌المال بودند. ساخت مناره و مقصوره نیز در طول زمان به اجزای مسجد اضافه شدند.[۲۴]

تبدیل معابد غیرمسلمانان به مساجد جامع با تغییراتی جزئی از جمله راهکارهای دیگر ساخت مساجد بود. مسلمانان به‌دلیل محدودیت مالی و زمانی، کنیسه‌ها، آتشکده‌ها و بتکده‌ها را با تغییراتی جزئی به مساجد جامع تبدیل می‌کردند و بعدها در طول زمان، این مساجد توسعه می‌یافتند. برای مثال، پس از فتح دمشق توسط مسلمانان، کلیسای بزرگ شهر به دو بخش تقسیم شد و قسمت شرقی آن را به مسجد جامع تبدیل کردند. در شهر حمص نیز یک‌چهارم کلیسای «یوحنا» به مسجد جامع تبدیل شد.

پس از فتح ایران توسط مسلمانان، بسیاری از آتشکده‌ها تبدیل به مسجد شدند. مساجد جامع اولیه‌ در ایران، دارای طرح‌ها و مجسمه‌هایی بودند که نمایان‌گر پیشینه‌ی متفاوت آن‌ها بود.[۲۵]

گسترش مساجد جامع

افزایش جمعیت مسلمانان موجب گسترش مساجد جامع در شهرهای اسلامی شد.[۲۶] از سده دوم هجری، به‌دلیل گسترش و نفوذ اسلام، ساخت چندین مسجد جامع در یک شهر معمول شد. برای مثال شهر مرو، اولین شهری بود که مسلمانان علاوه‌ بر جامع اولیه، دو جامع دیگر نیز در آن بنا کردند. شهرهای بزرگ بغداد، دمشق و قاهره نیز به سرعت دارای چندین مسجد جامع شدند.

پیدایش فرقه‌ها و گرایش‌های مذهبی نیز عامل دیگری برای تعدد مساجد جامع در یک شهر بود؛ برای مثال در بغداد، حنبلیان، بیشتر به مسجد جامع منصور می‌رفتند. همچنین در شهر بم، سه مسجد جامع وجود داشت که یکی از آن‌ها مختص خوارج بود. ملاحظات سیاسی و امنیتی نیز عاملی دیگر برای ساخت مساجد متعدد در یک شهر بود. با این‌کار، حاکمیت از آشوب‌های احتمالی گروه‌هایی از مخالفین و مردم در امان می‌ماند.[۲۷] عامل دیگر را می‌توان تغییر مرکزیت سیاسی شهر به‌دنبال تغییر حکومت‌ها دانست. برای مثال در مصر، ساخت مساجد جامعی همچون فسطاط، العسکر، قطایع و قاهره طی ایجاد حکومت‌های جدید، مساجد جامع قدیمی از رونق می‌افتادند.[۲۸] در دوره صفویان در اصفهان نیز با تغییر مرکزیت سیاسی شهر، ساخت مسجد جامعی دیگر در میدان نقش جهان انجام گرفت.[۲۹]

مساجد جامع معروف جهان اسلام

از مساجد جامع قدیمی که تا کنون باقی ‌مانده‌اند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: مسجد الاقصی، مسجد ‌النقوی، مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع تبریز، مسجد جامع قم، مسجد جامع کاشان، مسجد جامع دامغان و مسجد جامع دمشق.[۳۰]

  • مسجد الحرام، بزرگ‌ترین مسجد جهان اسلام با ظرفیت بیش از دو میلیون نمازگزار است. این مسجد به‌عنوان قبله مسلمانان در شهر مکه قرار دارد.
  • مسجد النبی، با ظرفیت یک میلیون نمازگزار، دومین مسجد بزرگ جهان اسلام است. این مسجد به «حرم نبوی» نیز معروف است.
  • مسجد جامع اصفهان توسط ملکشاه سلجوقی و به‌کوشش خواجه نظام‌الملک ساخته شد.[۳۱] این مسجد در طول تاریخ دستخوش تغییراتی بسیار قرار گرفت. در 481ق، گنبدی بر آن نهاده شد، سلطان محمد خدابنده در 710ق محرابی در این مسجد ساخت،[۳۲] و در دوران صفویان، تعمیر اساسی شد.[۳۳]
  • مسجد جامع دهلی از بزرگ‌ترین مساجد جامع در جهان است که به‌دستور «شاه‌جهان اول»، پادشاه امپراتوری گورکانی هند، تا سال 1656م ساخته شد. این مسجد، شامل دو محراب باشکوه و حیاطی وسیع است که به زیبایی طراحی و اجرا شده است. سقف این مسجد دارای دو گنبد با مرمرهای سیاه و سفید و یک گنبد طلاکاری شده است.
  • مسجد پادشاهی در پاکستان، هفتمین مسجد بزرگ جهان اسلام است و در 1673م ساخته شد. معماری کلی این مسجد به‌سبک معماری مغولی است اما از شاهکارهای معماری، گچ‌کاری، کاشی‌کاری و نجاری ایرانی به‌شمار می‌رود.
  • مسجد جامع یزد که بانی آن «عمرولیث صفاری» بود، به‌دستور یکی از پادشاهان صفوی تعمیر شد و گسترش یافت.[۳۴] مسجد جامع یزد اکنون ترکیبی از سه مسجد است که بنای نهایی آن در دوره قاجار، به‌دستور ناصرالدین شاه صورت گرفت.[۳۵]
  • مسجد الصالح در کشور یمن، در سال 2008م با ظرفیتی 44 هزار نفری بازگشایی شد. این مسجد از جمله بناهای مدرنی است که دارای کتابخانه، کلاس‌های آموزشی و مدرسه است.
  • مسجد حسن دوم در کازابلانکا، دارای مساحت و معماری بی‌نظیری است. بخشی از این مسجد، روی آب قرار دارد که در سال 1993م بازگشایی شد.
  • مسجد جامع ورامین در سال 722 هجری قمری بنا شده و توسط تیموریان تعمیر شد.[۳۶]
  • مسجد جامع دامغان؛ در دامغان، دو مسجد جامع وجود دارد که یکی قدیمی‌تر است و به‌گفته برخی، این مسجد را به‌دستور امام علی ساخته‌اند. مسجد جامع دیگر در شهر دامغان نیز به‌دستور مأمون ساخته شد.[۳۷]
  • مسجد شیخ زائد در امارات متحده عربی، یکی از بزرگ‌ترین و زیباترین مکان‌های اسلامی و جاذبه‌های گردشگری در جهان است. این مسجد دارای ظرفیتی 40 هزار نفری است.
  • مسجد استقلال در اندونزی، پس از استقلال این کشور در سال 1949م ساخته شد. مسجد استقلال، بزرگ‌ترین مسجد جنوب‌شرقی آسیا محسوب می‌شود و ظرفیت 120 هزار نمازگزار را دارد.
  • مسجد فیصل در اسلام‌آباد در سال 1986م در مساحت 5 هزار مترمربعی ساخته شد. این مسجد، در حال حاضر، به‌عنوان دانشگاه بین‌المللی اسلامی مورد استفاده است. این مجموعه، شامل نمازخانه، مسجد، مرکز پژوهش‌های اسلامی، کتاب‌خانه، موزه سالن کنفرانس و دفاتری برای اساتید آن است. این مسجد فاقد گنبد بوده و گنبد آن به‌شکل چادر طراحی شده است.

پانویس

  1. دهخدا لغت‌نامه، ج13، 1377ش، ص20853.
  2. حدود العالم من ‌المشرق الي ‌المغرب، 1342ش، ص452.
  3. ابن‌دريد، جمهره ‌اللغه، 1987- 1988م، ذيل «حج»؛
    فراهتي، مسجد و تأثيرات علمي و اجتماعي آن در جامع اسلامي، 1382ش، ص31- 34.
  4. ماوردی، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه، 1989م، ص164؛ مقری، نفخ الطیب، ج1، 1388ش، ص560.
  5. ناصر خسرو، سفرنامه‌ی ناصر خسرو، 1341ش، ص74 و 75.
  6. نمیری، تاريخ المدينه المنوره، ج1، 1410ق، ص133-143؛
    کاسانی، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج2، 1982م، ص19.
  7. کاسانی، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج2، 1982م، ص113؛
    مصدقی امینی، «تأملی در مفهوم مسجد و معنای جامع: ویژگی‌ها، نقش‌ها و کارکردها»، 1379ش،ص222ـ226.
  8. نمیری، تاريخ المدينه المنوره، ج1، 1410ق، ص57-75.
  9. مقریزی، السوک لمعرفة دول الملوک، ج2، 1997م، ص246-248.
  10. ابن‌بابویه، علل الشرایع، ج2، 1386ش، ص593.
  11. ابن‌اثير، تاريخ بزرگ اسلام و ايران، ج19، 555-630ق، ص14 و 15.
  12. قاسمی، اصلاح المساجد من البدع و العوائد، 1390ق، ص52 و 53.
  13. ابوشامه، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج1، 1287-1288ق، ص270.
  14. عِش، دور الکتب العربیة العامة و شبه العامة لبلاد العراق و الشام و مصر فی العصر الوسیط، 1411ق، ص228-235.
  15. یعقوبی، تاريخ يعقوبي، 1343ش، ج2، ص214.
  16. مقریزی، السوک لمعرفه دول الملوک، ج2، 1997م، ص246؛ قاسمی، اصلاح المساجد من البدع و العوائد، 1390ق، ص52 و 53.
  17. مقریزی، السوک لمعرفه دول الملوک، ج2، 1997م، ص255 و 256.
  18. ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج18، 1412ق، ص10.
  19. بغدادی، تاریخ بغداد، ج9، 2011م، ص157.
  20. ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج6، جزء11، 1407ق، ص196؛
  21. ابن‌طولون، القلائد الجوهریة فی تاریخ الصالحیة، 1401ق، ص116 و 117؛
    قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعة الانشا، ج4، 1383ش، ص39.
  22. گروبه، معماري جهان اسلام، 1380ش، ص38-40.
  23. نمیری، تاريخ المدينه المنوره، ج1، 1410ق، ص57-75.
  24. یعقوبی، تاريخ يعقوبي، ج2، 1343ش، ص468.
  25. مخلصی، آثار تاریخی سمنان، 1356ش، ص77؛ ابن‌بطوطه، رحله ابن بطوطه، 1407ق، ص428.
  26. ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، 1412ق، ج9، ص198؛
    ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، 1407ق، ج5، جزء 10، ص136.
  27. ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، 1407ق، ج5، جزء 10، ص106.
  28. مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط والآثار، المعروف بالخطط المقریزیة ، بولاق، 1270ق، ج2، ص244 و 245.
  29. چسنی، «احداث اصفهان عباسی در متون صفوی»، 1377ش، ص80.
  30. یاقوت حموي، معجم‌البلدان، ج3، 1965م، ص17-20.
  31. مرآت‌ البلدان، ج4، 1368ش، ص97.
  32. بازورث، تاريخ ايران كمبريج، ج 5، 1388ش، ص594.
  33. گنجنامه مساجد جامع، ج7، 1383ش، ص55.
  34. افشار، يادگارهاي يزد، ج2، 1354ش، ص168.
  35. گلشني، بناهاي اوليه مسجد جامع يزد، 1377ش، ص1-9.
  36. مرآت ‌البلدان، ج4، 1368ش، ص39 و 40.
  37. گنجنامه مساجد جامع، ج8، 1383ش، ص122.

منابع

  • ابن‌اثير، عزالدين‌، تاريخ بزرگ اسلام و ايران، ترجمه ابوالقاسم حالت، تهران، علمي، بی‌تا.
  • ابن‌بابویه، علل الشرایع، قم، چاپ افست قم، 1386ش.
  • ابن‌بطوطه، رحله ابن بطوطه، بیروت، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، 1407ق.
  • ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، بیروت، چاپ محمد و مصطفی عبدالقادر عطا، 1412ق.
  • ابن‌دريد، جمهره‌اللغه، بيروت، چاپ افست، 1987- 1988م.
  • ابن‌طولون، القلائد الجوهریة فی تاریخ الصالحیة، دمشق، چاپ محمد احمد دهمان، 1401ق.
  • ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، 1407ق.
  • ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، قاهره، چاپ ابولسعود، 1287-1288ق.
  • گروبه، ارنست و سايرين، معماري جهان اسلام، ترجمه يعقوب آژند، تهران، مولي، 1380ش.
  • اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآت البلدان، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، 1368ش.
  • افشار، ايرج، يادگارهاي يزد، تهران، انجمن آثار ملي، 1354ش.
  • بازورث، کلیفورد ادموند و بویل، جان‌اندرو، تاريخ ايران كمبريج، تهران، امیرکبیر، 1388ش.
  • بغدادی، خطیب، تاریخ بغداد، بیروت، دارالعرب الاسلامی، 2011م.
  • چسنی، آر دی مک، «احداث اصفهان عباسی در متون صفوی»، ترجمه مهرداد محمودزاده، رواق، شماره 1، 1377ش.
  • حدود العالم من ‌المشرق الي ‌المغرب، به‌تحقیق مينورسكي، ترجمه ميرحسين‌شاه، كابل، پوهنجي، 1342ش.
  • یاقوت حموي، معجم‌ البلدان، تهران، چاپ افست، 1965م.
  • دهخدا، علي اكبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
  • عِش، یوسف، دور الکتب العربیة العامة و شبه‌العامة لبلاد العراق و الشام و مصر فی العصر الوسیط ، ترجمة عن الفرنسیة نزار اباظه و محمد صباغ ، بیروت، 1411ق.
  • فراهتي، عباسعلي، مسجد و تأثيرات علمي و اجتماعي آن در جامع اسلامي، تهران، ستادعالي هماهنگي كانون‌هاي فرهنگي هنري مساجد، 1382ش.
  • قاسمی، محمد جمال‌الدین، اصلاح المساجد من البدع و العوائد، بیروت، 1390ق.
  • قلقشندی، احمد بن علی، صبح الاعشی فی صناعة الانشا، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1383ش.
  • کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1982م.
  • گلشني، صديقه، «بناهاي اوليه مسجد جامع يزد»، نشريه معماري و شهرسازي، شماره 26، 1377ش.
  • گنجنامه مساجد جامع، زير نظر كامبيز حاجي قاسمي، تهران، دانشگاه شهيد بهشتي، 1383ش.
  • ماوردی، علی بن محمد، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه، بغداد، بی‌نا، 1989م.
  • مخلصی، محمدعلی، آثار تاریخی سمنان، بی‌جا، بی‌نا، 1356ش.
  • مقری، احمد بن محمود، نفخ الطیب، بیروت، چاپ احسان عباس، 1388ش.
  • مقریزی، احمد بن علی، السوک لمعرفة دول الملوک، ج2، بیروت، چاپ محمد عبدالقادر عطا، 1997م.
  • مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط والآثار، المعروف بالخطط المقریزیة ، بولاق، 1270ق.
  • مصدقی امینی، فرشید، «تأملی در مفهوم مسجد و معنای جامع: ویژگی‌ها، نقش‌ها و کارکردها»، پژوهشنامه: مجموعه مقالات پژوهشی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران، دفتر1، 1379ش.
  • ملکه ابیض، «تنظیم التعلیم فی المسجد الجامع بدمشق قبل نشوءالمدارس»، التراث ‌الشعبی ، شماره 22، 1406ق.
  • ناصرخسرو، سفرنامه‌ی ناصرخسرو، تهران، علوی، 1341ش.
  • نمیری، ابن‌شبه، تاريخ المدينه المنوره، بیروت، چاپ فهيم محمد شلتوت، 1410ق.
  • یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاريخ يعقوبي، ترجمه محمد ابراهيم آيتي، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1343ش.