نیما یوشیج
نیما یوشیج، بنیانگذار شعر نو فارسی.
تولد
علی اسفندیاری ملقب به نیما یوشیج در 21 آبان 1276ش در یوش از توابع شهرستان نور مازندران متولد شد.[۱]
کودکی و نوجوانی
پدرش به کشاورزی و گلهداری مشغول بود و نیما در همان کودکی تیراندازی و اسبسواری را از او آموخت.[۲] خواندن و نوشتن را نیز در همان یوش و نزد ملای ده فراگرفت[۳] و در 11 سالگی بههمراه خانواده راهی تهران شد و به دبستان «حیات جاوید» رفت.[۴] پس از چندی، به یك مدرسۀ كاتولیك كه دروس آن به زبان فرانسه تحصیل میشد و آن وقت در تهران به مدرسۀ «سنلویی» شهرت داشت، فرستاده شد.[۵] نیما با تشویق معلم خود نظام وفا (شاعر بهنام امروز) به سرودن شعر ترغیب شد و بعدها شعر بلند «افسانه» را که سنگ بنای شعر نو در زبان فارسی بود، به او تقدیم کرد.[۶] او همزمان با تحصیل در مدرسۀ سنلویی به یادگیری دروس طلبگی و زبان عربی نیز مشغول شد.[۷]
ازدواج
او در ۶ اردیبهشت ۱۳۰۵ش با عالیه جهانگیر، خواهرزادۀ نویسندۀ نامدار میرزا جهانگیر صوراسرافیل ازدواج کرد[۸] که حاصل این ازدواج پسری به نام شراگیم است.[۹]
شروع فعالیتهای اجرایی و هنری
علی اسفندیاری در 22 سالگی به استخدام وزارت مالیه درآمد.[۱۰] دو سال بعد، با گرایش به مبارزۀ مسلحانه علیه حکومت قاجار، اقدام به تهیۀ اسلحه کرد. او در سال ۱۳۰۰ش اسم خود را به نیما (کمان بزرگ) تغییر داد و در دیماه ۱۳۰۱ش شعر «افسانه» را سرایید و بخشهایی از آن را در مجلۀ قرن بیستم به سردبیری میرزادۀ عشقی به چاپ رساند.[۱۱] در سال ۱۳۱۷ش عضو هیئت تحریریه مجلۀ موسیقی شد و به فعالیتهای مطبوعاتی روی آورد و در آنجا در کنار افراد شاخصی چون محمد ضیاء هشترودی، عبدالحسین نوشین و صادق هدایت مشغول به کار شد.[۱۲]
آغازگر شعر نو
نیما در ابتدا شعرهای خود را به شیوۀ کهن و بهسبک خراسانی میسرود. اما آشنایی او با زبان و ادبیات فرانسه راهی تازه را پیش روی او قرار داد و سبب شد تا با سبکهای نوین نظم و شعر آشنا شود. او سرانجام با سرودن شعر «ای شب» پایهگذار سبک جدیدی در شعر فارسی شد گرچه مورد انتقادها و کنایههای فراوانی قرار گرفت؛ اما به راه خود ادامه داد و موفق به سرودن منظومۀ «افسانه» شد که آن را میتوان نقطۀ عطف و سرآغاز شعر نو فارسی دانست.[۱۳]
در حوزۀ شکل و قالب نیز نیما محتوا را مقدم بر قالب دانست، او معتقد بود، ذهن شاعر باید بر شکل تسلط داشته باشد نه اینکه شکل شعر، شاعر را مجبور به گفتن حرفهایی کند که قصد آن را نداشته است؛ بنابراین او قید تساوی طول مصراعها را برداشت. چون احتیاجی نمیدید، مصراعی را مساوی مصراع دیگر بیاورد. نیما وزن و قافیه را برای شعر لازم و طبیعی میداند، به تعبیری دیگر او شعر بیقافیه را مثل آدم بیاستخوان میداند. از دیدگاه او قافیه مقید به جمله و جمله در خدمت محتوا است؛ بنابراین هر جملۀ تازه، قافیۀ تازه و هر قافیۀ تازه، جای خود را میخواهد و نباید آن را در فواصل معین جا داد.[۱۴]
آثار
نوشتههای نیما یوشیج را میتوان به چهار دستۀ کلی تقسیم کرد؛
- مقالههای نیما که در نشریههای مختلف به چاپ رسیده است؛
- نامههای نیما که اغلب برای دوستان و همفکران خود نوشته و در برخی از آنها به نقد وضع اجتماعی و تحلیل شعر زمان خود پرداخته است؛ از جمله در نامههایی به نظام وفا؛
- شعرهای نیما که هم به فارسی و هم گویش مازندرانی است؛
- داستانها.
اشعار فارسی نیما یوشیج
- قصه رنگپریده؛
- منظومه نیما؛
- خانواده سرباز؛
- ای شب؛
- افسانه؛
- مانلی؛
- افسانه و رباعیات؛
- ماخ اولاً؛
- شعر من؛
- شهر شب و شهر صبح؛
- ناقوس قلمانداز؛
- فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ؛
- آب در خوابگه مورچگان؛
- مانلی و خانه سریویلی.
اشعار مازندرانی نیما که در مجموعهای به نام روجا به چاپ رسیده است.
داستانها
- مرقد آقا (داستان)؛
- کندوهای شکسته (داستان)؛
- آهو و پرندهها (شعر و قصه برای کودکان)؛
- توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان).[۱۵]
نمونه اشعار نیما یوشیج
چایَت را بِنوش
نگران فَردا نَباش
از گندم زارِ مَن و تو
مُشتی کاه میماند برایِ بادها...
ياد بعضي نفرات
روشنَم ميدارد
قوّتم ميبخشد
ره مياندازد
و اجاقِ كهنِ سردِ سَرايم
گرم ميآيد از گرميِ عالي دَمِشان.
نام بعضي نفرات
رزقِ روحم شده است.
وقت هر دلتنگي
سويشان دارم دست
جرئتم ميبخشد
روشنم ميدارد.
درگذشت
نیما یوشیج بهدلیل سرمای شدید روستای یوش، به بیماری ذاتالریه مبتلا شده بود. او برای درمان به تهران رفت اما درمانها اثری نداشت و سرانجام در سیزدهم دیماه ۱۳۳۸ش از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد.[۱۶]
پانویس
- ↑ لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
- ↑ لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، پدر شعر نو»، وبسایت برترینها، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.
- ↑ «تاریخجۀ: نیما یوشیج»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
- ↑ لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.
- ↑ انصاری، اسنادی درباره نیما یوشیج، 1375ش، ص75.
- ↑ جلالی پندری، گزیده اشعار نیما یوشیج، 1398ش، ص12.
- ↑ لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
- ↑ «بیوگرافی نیما یوشیج»، دانشگاه مازندران، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.
- ↑ «نیما یوشیج، آفرینندۀ نظم نو»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1392ش.
- ↑ یاحقی، چون سبوی تشنه (تاریخ ادبیات معاصر فارسی)، 1375ش، ص100.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
منابع
- «بیوگرافی نیما یوشیج»، دانشگاه مازندران، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.
- «زندگینامۀ نیما یوشیج، پدر شعر نو»، وبسایت برترینها، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.
- «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
- مهدوی، فاطمه، «نیما یوشیج، آفرینندۀ نظم نو»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1392ش.
- انصاری، علی، اسنادی درباره نیما یوشیج، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، پژوهشکده اسناد، چ اول، 1375ش.
- جلالی پندری، یدالله، گزیده اشعار نیما یوشیج، تهران، مروارید، 1398ش.
- یاحقی، محمدجعفر، چون سبوی تشنه (تاریخ ادبیات معاصر فارسی)، تهران، جامی، چ دوم، 1375ش.
- لنگرودی، شمس، تاریخ تحلیلی شعر نو، تهران، مرکز، 1377ش.