کانون مهاجر
کانون مهاجر؛ اولین تشکل روشنفکری مهاجرین افغانستان در ایران.
کانون مهاجر با محوریت افغانستانیهای خارج از کشور، اولین تشکل روشنفکری مهاجرین افغانستانی در ایران است که با انتشار کتاب، نشریه، اعلامیه و شرکت در برخی از مجامع مهاجرین، در تحولات مربوط به مهاجرین مقیم ایران در اواخر دهۀ پنجاه شمسی و بهخصوص در پیدایش ادبیات مقاومت در دهۀ شصت شمسی نقش داشت.
پیشینه
در دهۀ چهل و پنجاه شمسی با فراهم شدن زمینۀ تحصیل برای برخی از جوانان هزاره و شیعه در مراکز علمی داخل کشور و حوزههای علمیۀ خارج از افغانستان و آشنایی آنها با روشنفکران مسلمان، زمینۀ فعالیتهای روشنگرانه برای برخی از آنان فراهم شد.[۱][۲] این تحصیلکردهها فعالیتهایی را آغاز کردند که هدف آن مبارزه با استبداد حاکمان، آگاهیبخشی به مردم شیعه و هزاره و پایان دادن به محرومیتهای تاریخی آن مردم بود.[۳] در اواسط دهۀ پنجاه شمسی برخی از این افراد روشناندیش، حلقاتی در قم و مشهد ایجاد کرده بودند که آموزش و آگاهیبخشی روشنگرانه بخشی از کارکرد آنها بود. با کودتای حزب دموکراتیک خلق افغانستان در 7 ثور/اردیبهشت 1357ش، زمینه برای برخی تحولات فرهنگی و سیاسی میان مردم افغانستان و بهخصوص مهاجرین مقیم ایران فراهم شد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن/دلو 1357ش و فراهم آمدن فضای باز برای فعالیت آزاد گروههای مختلف، اعضای مهم این حلقات در 25 حوت/اسفند 1357ش در منزل سید محمدعلی جاوید در منطقه شهرقائم قم اقدام به تاسیس «کانون مهاجر (افغانستانیهای خارج از کشور)» کردند.[۴]
اهداف
اهداف تاسیس کانون در اولین شمارۀ پیام مهاجر بیان و کانون تشکیلات فرهنگی آزاد، مستقل و غیر وابسته به احزاب توصیف شده است که وظیفۀ آن بازشناسی فرهنگ اسلامی و ملی و آرمان نهایی کانون، جامعه جهانی امت است. روشنگری عقیدتی یا ملی، توجه به کل جنبش اسلامی، ملی و مردمی افغانستان، احیای فکر دینی و حس ملی و در نتیجه تولیداندیشههای مکتبی اسلامی از اهداف مهم اعضای کانون است.[۵] کانون تحت تاثیر تحولات اوایل پیروزی انقلاب ایران، به دنبال «جامعۀ جهانی امت» بود که در سرودۀ زیر از ع. کابلی نیز انعکاس یافت:
من نه از كابلم نه از تهران
نه ز كشمير و نی ز هندوستان
بلكه روی زمین جای من است
جمله مالکش خدای من است.[۶]
ساختار
کانون مهاجر یک تشکیلات فعال، پرکار و بدون سلسلهمراتب اداری بود. این کانون اساسنامه و تشکیلات منسجم نداشت، اما همۀ اعضای آن متعهد بودند در حد توان در پیشبرد اهداف آن سهم بگیرند. رهبری کانون در عمل به دوش سید عسکر موسوی بود. سلمان رنجبر، عبدالغفور ربانی، عزیزالله علیزاده، سید حسین موحد بلخی و سید آقا حسین فاضل سانچارکی نیز از دیگر افراد مؤثر آن بودند. [۷]
پیشگامان
پیشگامان جنبش روشنفکری از دیدگاه کانون، به طور عام سید جمالالدین افغانی، دکتر علی شریعتی و اقبال لاهوری اما به طور خاص سید اسماعیل بلخی، میرغلاممحمد غبار (نویسندۀ کتاب افغانستان در مسیر تاریخ)، عبدالرحمان محمودی و براتعلی تاج بودند که در شمارههای مختلف پیام مهاجر در ارتباط با این افراد و بهخصوص شریعتی و بلخی مطالب متنوعی به چاپ میرسید.[۸]
فعالیتها
جراید
پیام مهاجر
پیام مهاجر بهعنوان نشریۀ اصلی کانون، نقش زیادی در ترویج افکار آن داشت. این نشریه در 8 شمارۀ اول تحت عنوان نشریۀ «کانون مهاجر» و بعد از اتحاد آن کانون و «جنبش اسلامی مستضعفین»، عبدالحسین عاقلی از شماره 9 تحت عنوان نشریۀ «جنبش مقاومت افغانستان» منتشر شده است. از این نشریه تا سال 1361ش، 29 شماره منتشر شد.[۹]
جوالی
جوالی نشریۀ بخش کارگری کانون مهاجر بود که از آن فقط 4 شماره منتشر شده است.[۱۰]
آموزش
بخش مهمی از فعالیتهای کانون برگزاری مداوم کلاسهای آموزشی بود. این کلاسها اغلب شامل مقالهنویسی، اصلاح املاء و انشاء مقالات، نقد و بازبینی مفاهیم ادبی، تدریس دستور زبان پارسی، تصحیح و تدقیق واژگان، آموزش شیوههای تحلیل مسایل سیاسی و حتی کلاسهای سوادآموزی بود.[۱۱]
انتشار کتاب
کانون، چاپ و انتشار کتاب را از رسالتهای مهم خود میدانست و بر همین اساس جمعآوری، چاپ و انتشار قسمتهای مهمی از اشعار سید اسماعیل بلخی اولین مرتبه توسط کانون صورت گرفت.، برگردان، چاپ و انتشار کتاب «افغانستان» محمود شاکر (نویسندۀ لبنانی)، چاپ و انتشار کتاب «دیروز و امروز افغانستان» طالبحسین قندهاری و ویرایش و چاپ کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» غبار با مقدمۀ مفصلی از موسوی از دیگر کارهای کانون بود.[۱۲]
اعلامیهها
بخش مهمی از فعالیتهای کانون، انتشار اعلامیه به مناسبتهای مختلف بود. کانون مهاجر تلاش میکرد از طریق اعلامیهها که با تیراژ انبوه منتشر شده و در مناطق و شهرهای مختلف توزیع میشد، افکار خود را منتشر کند. اوج این اعلامیهها در چند نسخۀ مسلسل با عنوان «جیحون» که افشاگریهای پیوستۀ بود انعکاس داشت.[۱۳]
ویژهنامهها
کانون مهاجر نسبت به سید اسماعیل بلخی ارادت ویژهای داشت و بههمین مناسبت دو یادواره از او منتشر کرد. اولین یادوارۀ بلخی توسط اعضای کانون و قبل از تشکیل آن در 28 حوت 1356ش منتشر شد که شاید اولین اثر در ارتباط با او در ایران باشد. دومین یادوارۀ بلخی در حوت 1357ش در چهار صفحه منتشر شد و دارای دو مقاله «ازهابیل تا خمینی» و «سرخگون گلمحمدی» بود.[۱۴][۱۵]
هزینهها
کانون مهاجر برای تامین هزینههای خود بیشتر به فروش نشریه و کمکهای اعضای خود متکی بود. بر اساس ادعای مسئولین و اعضای کانون آنان از دریافت کمکهای دولتی، نهادها و مؤسسات خودداری کرده و از طریق فروش نشریه، جلب کمک و یاری اعضا هزینههای خود را تامین میکردند.[۱۶]
اتحاد با جنبش
تشکیلات کانون مهاجر عملا 8 ماه فعال بود. در ماه جدی (دی) 1358ش «کانون مهاجر» با گروه «جنبش اسلامی مستضعفین» متحد شد و از اتحاد آن دو گروهی با عنوان «جنبش مقاومت افغانستان» شکل گرفت. بر اثر این اتحاد برخی اعضای کانون از آن خارج شده و به فعالیتهای دیگری روی آوردند.[۱۷] پیرو این اتحاد در 11 جدی 1358ش برخی از اعضای کانون سابق، سفارت افغانستان در تهران را اشغال کرده با پخش اعلامیه و مصاحبه با رسانهها آن را خبری کردند. آنان با وساطت مسئولین وزارت خارجه ایران همان روز سفارت را تخلیه کردند.[۱۸]
ماهیت
برخلاف شرایط آن روز و تاکید همۀ احزاب و گروهها بر مبارزۀ قهرآمیز و خشونتبار، کانون مهاجر رویکرد فکری و فرهنگی روشنگرانه داشت. ماهیت کانون فعالیت سیاسی و مبارزۀ مسلحانه نبود و بلکه فعالیت آن بر سه مؤلفۀ «آگاهیبخشی»، «انقلاب نرم» و «تغییر الگوها و هنجارها» استوار بود. برنامۀ کانون روشنگری، دادن آگاهی به جامعه و ایجاد هویت روشن سیاسی برای مردم افغانستان و بهخصوص مردم شیعه و هزاره بود تا بتوانند با دولت مرکزی مذاکره کرده و به حقوق ملی خود دست یابند، ولی فضای موجود و بیتجربگی اعضای کانون باعث شد تا آنان گرفتار عملکرد سیاسی شوند.[۱۹] همین مسایل موجب پدید آمدن تقابل کانون با «سنتیها» و جریانات «مذهبی» شد. کانون در نشریات، بیانیهها و اعلامیههای خود به چهرههای شاخص مذهبی تاخته و آنها را «وامانده»، «واپسگرا»، «ریاکار» و «آدمفروش» معرفی میکرد.[۲۰] مبارزه با ارتجاع از جمله سیاستهای کانون بود. به نظر آنان ارتجاع جریانی بود که ماهیت ضد تکاملی داشت و از آگاهی مردم میترسید.[۲۱]
انحلال
فعالیتهای فرهنگی تندروانه و حملات مداوم نشریۀ پیام به برخی افراد و احزاب موجب شد تا اعضای آن توسط مذهبیها و بهخصوص احزاب و جریانات سیاسی به «انحراف»، «کفر» و «الحاد» متهم شده و فعالیت کانون با مشکل مواجه شود.[۲۲] در ادامه، نقد شدید سیاستهای ایران در ارتباط با مهاجرین از جمله اقدامات نشریۀ پیام بود که در چند شماره دنبال شد. چاپ دو مطلب در این زمینه با عناوین «آوارگان افغانی و مشکل بیپناهی» و «آوارگان افغانستان و معمای سیاسی آن» در شمارههای 26 و 27 آن نشریه موجب شد که به فعالیت گروه و نشریۀ آن در ایران پایان داده شود.[۲۳]
بعد از تعطیلی فعالیت «جنبش مقاومت افغانستان» و نشریه آن در ایران، افراد و اعضای آن پراکنده شدند. سلمان رنجبر به كويتۀ بلوچستان پاکستان رفت و دو شماره (28 و 29) از «پيام مهاجر» را با دستخط خود منتشر کرد. شمارۀ 29 (عقرب (آذر) 1361ش) و آخرین شمارۀ آن نشریه در واقع حاوی «پیماننامۀ» است که نویسنده آنها را یادآوری و بر ادامه راه و تعهد خود بر آنها تأکید میکند.[۲۴]
پانویس
- ↑ . کاظمی، حوزۀ علمیه نجف و قم و نقش آن در تاریخ معاصر افغانستان، 1401ش، ص58.
- ↑ دولتآبادی، هزارهها از قتل و عام تا احیای هویت، 1385ش، ص232.
- ↑ . علوی، ناگفتههای جنبش روشنفکری افغانستان، 1390ش، ص98.
- ↑ . سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص114.
- ↑ . «نخستین پیام»، پیام مهاجر، شمارۀ اول، حمل 1358ش، ص3.
- ↑ . شعر سرخ، پیام مهاجر، شمارۀ 3، جوزا (خرداد) 1358ش، ص12.
- ↑ . علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص119؛ علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ . سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص119. علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص115؛ علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص116؛ علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص116؛ علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص116؛ علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ . سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص115.
- ↑ علیزادۀ مالستانی، نامۀ اعمال، 1400ش، ص85.
- ↑ . سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص115. علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ . سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص116. علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان
- ↑ . علیزادۀ مالستانی، نامۀ اعمال، 1400ش، ص85. علوی، ناگفتههای جنبش روشنفکری افغانستان، 1390ش، ص112.
- ↑ . علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان. [14.]
- ↑ . «دومین پیام»، پیام مهاجر، شمارۀ 9، 1358ش، ص1. [15.]
- ↑ . علیزادۀ مالستانی، نامۀ اعمال، 1400ش، ص85. علوی، ناگفتههای جنبش روشنفکری افغانستان، 1390ش، ص137.
- ↑ . سانچارکی، کلک موج و احوال دریا، 1402ش، ص116 و 117. علوی، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان.
- ↑ «مدتی این مثنوی تأخیر شد»، پیام مهاجر، شمارۀ 29، 1361ش، ص1؛ علوی، ناگفتههای جنبش روشنفکری افغانستان، 1390ش، ص115.
منابع
- «آوارگان افغانی و مشکل بیپناهی»، پیام مهاجر، شمارههای 26 و 27، 1360ش.
- «دومین پیام»، پیام مهاجر، شمارۀ 9، 1358ش.
- دولتآبادی، هزارهها از قتل و عام تا احیای هویت، قم، ابتکار دانش، 1385ش.
- شعر سرخ، پیام مهاجر، شمارۀ 3، 1358ش.
- علوی، سید محمدرضا، «کانون مهاجر و کارنامۀ سه ساله»، وبسایت ناگفتههای جنبش روشنفکری افغاستان، تاریخ درج مطلب: 10 بهمن 1390ش.
- علوی، سید محمدرضا، ناگفتههای جنبش روشنفکری افغانستان، کابل، باران، 1390ش.
- علیزادۀ مالستانی، عزیزالله، نامۀ اعمال، کابل، بنیاداندیشه، 1400ش.
- سانچارکی، سید آقاحسین، کلک موج و احوال دریا، قم، صبح امید دانش، 1402ش.
- کاظمی، سیدآصف، حوزۀ علمیه نجف و قم و نقش آن در تاریخ معاصر افغانستان، قم، المصطفی، 1401ش.
- «مرگ خرس پیر قطبی و آغاز دوبارۀ «پیام»، پیام مهاجر، شمارۀ 29، 1361ش.
- «نخستین پیام»، پیام مهاجر، شمارۀ اول، حمل 1358ش.