احساس تنهایی

از ویکی‌زندگی

احساس تنهایی؛ احساس ترس از دست دادن و تنها شدن.

احساس تنهایی، در واقع احساس ترس از قطع شدن رابطه و یا بیگانگی با دیگران است. کسانی‌که همواره احساس تنهایی دارند ممکن است بیش از حد به دیگران وابسته شده باشند که منجر به تشخیص اختلال ترس از تنهایی یا مونوفوبیا می‌شود.

مفهوم‌شناسی

احساس تنهایی، تجربۀ فردی ناخوشایند، منفی، عذاب‌آور و دردناکی است که منجر به احساس بی‌حوصلگی، بی‌فایدگی، ناامیدی، افسردگی، اضطراب و تیره و تار دیدن دنیا می‌شود.[۱] این در حالی است که انسان‌ها، با نیاز به ارتباط و صمیمیت متولد شده و در شدت این نیاز و چگونگی برآوردن آن، تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند. آدمی، برای پاسخ دادن به این نیاز، باید تعاملات مثبت و زیادی با افراد دیگر در یک موقعیت باثبات برقرار کند که منجر به شادکامی و سعادت طرفین شود. در نتیجه، افرادی که در برقراری ارتباط و حفظ روابط رضایت‌بخش با دیگران ناتوان هستند، به احتمال زیاد، حس محرومیتی را تجربه خواهند کرد که با احساس تنهایی نشان داده می‌شود.[۲]

تاریخچه

احساس تنهایی، یکی از سازه‌های پیچیدۀ روان‌شناختی است که نزد فلاسفه نیز مورد بحث بوده است. در گذشته، این احساس، به‌عنوان یک مفهوم مثبت و به‌معنای کناره‌گیری داوطلبانۀ فرد از درگیری‌های روزمرۀ زندگی به‌منظور رسیدن به اهداف بالاتر تلقی می‌شد؛ اما امروزه، در علم روان‌شناسی، به احساس تنهایی، نگرش مثبتی نداشته و آن را حالتی در نظر می‌گیرند که در آن، فرد، فقدان روابط با دیگران را درک یا تجربه کرده و نیز شامل عناصر مهمی همچون احساس نامطلوب فقدان، از دست دادن همدم، جنبه‌های ناخوشایند و منفی روابط از دست رفته و از دست دادن سطح کیفی روابط با دیگری است. همچنین، این سازه، در گذشته، با مشکلات دیگری همچون افسردگی، کم‌رویی، خشم و رفتار خودانزواطلبانه مفهوم‌سازی شده بود. این در حالی است که امروزه، احساس تنهایی یک سازۀ روان‌شناختی مستقل از دیگر مشکلات در نظر گرفته شده که خطرات منحصر به فردی دارد.[۳]

ویژگی‌ها

هرچند، تعاریف بسیاری متنوعی از احساس تنهایی توسط کارشناسان، در حوزه‌های مختلف علوم ارائه شده، اما چهار خصوصیت مورد توافق همگان بوده است:

  1. احساس تنهایی با نقص‌هایی در روابط اجتماعی همراه است؛
  2. حداقل بخشی از این احساس، ذهنی بوده و به انتظارات و ادراک افراد وابسته است؛
  3. همواره پدیده‌ای ناخوشایند تلقی شده است؛
  4. افرادی که دچار این احساس هستند، برانگیخته می‌شوند تا از شدت آن بکاهند.[۴]

عوامل

بررسی‌های صورت‌گرفته توسط کارشناسان، هفت مقیاس را از جمله عوامل تشکیل‌دهندۀ احساس تنهایی می‌دانند:

  1. هیجانی / فردی: تجربۀ احساس فاعلی منفی یا ناخوشایند، برآورده نشدن خواسته‌ها (عاطفی) و انتظارها (عقلانی)؛ دلتنگی مبهم، داشتن نقش‌های متفاوت در زندگی (مسئولیت ناخواسته)، عدم صمیمیت، عدم ارضای نیازها، ناتوانی در بیان، بی‌هیجانی، احساس طردشدگی و ترس از دست دادن.
  2. اجتماعی: ناهمخوانی بین روابط اجتماعی واقعی و مورد نیاز فرد؛ نارضایتی از روابط بین فردی، درک نشدن توسط دیگران، بی‌محبتی و بی‌توجهی، نداشتن دوست (صمیمی)، نداشتن پشتیبان عاطفی و روانی، مقایسۀ خود با دیگران و تفاوت داشتن با آنها.
  3. خانوادگی: نارضایتی فاعلی از روابط با خانواده؛ عدم درک توسط خانواده، احساس تنهایی در خانواده، انتظارهای والدین، کنار گذاشته شدن توسط خانواده و پدر و مادر با شخصیت منفی.
  4. احساساتی: عدم وجود رابطۀ عاشقانه ارضاکننده؛ نداشتن همراه مناسب برای تقسیم غم و شادی و دریافت حمایت از یک رابطۀ صمیمی.
  5. گروه‌های بزرگ‌تر: عدم وجود روابط محلی، فرهنگی، ورزشی و دانشجویی؛ عدم تعلق به گروه و دریافت حمایت در محل زندگی.
  6. هستی‌گرا: شرایط وجودی نخستین و اجتناب‌ناپذیر هستی که راه حل دائمی ندارند؛ جلوتر بودن از زمان خود، بی‌همتایی و منحصر به فرد بودن و اجتناب‌ناپذیر بودن احساس تنهایی.
  7. مذهبی / معنوی: دور شدن از خداوند و عدم فعالیت مورد رغبت؛ ناتوانی در راز و نیاز، از دست دادن خدا، تصور موقتی بودن همه چیز، مشغول نبودن با کتاب‌ها، نوشته‌ها و فعالیت‌هایی مانند ورزش و موسیقی.[۵]

علائم

برخی از علائم احساس تنهایی به شرح زیر هستند:

  1. سرگیجه، غش یا حالت تهوع در تنهایی؛
  2. تجربۀ اضطراب شدید نامتناسب با وضعیت؛
  3. احساس ترس بی‌اندازه، در زمان فکر کردن به تنهایی؛
  4. احساس تنهایی در جمع یا نادیده گرفته شدن حتی در یک گروه یا جمعیت؛
  5. تلاش زیاد برای جلوگیری از منزوی شدن؛
  6. افزایش ضربان قلب، گرفتگی قفسۀ سینه و مشکل تنفسی در تنهایی؛
  7. موارد وحشت‌زدگی؛
  8. عدم توانایی در حفظ روابط سالم و احساس تنهایی در رابطۀ عاطفی؛
  9. باور به رخ دادن یک اتفاق فاجعه بار در زمان تنهایی.[۶]

درمان

متخصصان، عوامل اجتماعی و روانی بسیاری را در راستای درمان این احساس و پیامدهای آن معرفی کرده‌اند:

  1. حمایت اجتماعی: این نوع از حمایت، تعهدات متقابلی را پدید می‌آورد که موجب احساس دوست داشته شدن، مراقبت، عزت نفس و ارزشمند بودن، می‌شود.[۷]
  2. استفاده از تکنیک‌های کسب آرامش: مانند شیوه‌های خاص تنفس، تمرینات آرام‌سازی عضلانی و تصویرسازی ذهنی هدایت‌شده.
  3. استفاده از حواس‌پرتی: مانند پخش موسیقی یا صدای تلویزیون.
  4. حساسیت‌زدایی: فرآیندی که در آن، همزمان با تمرین تکنیک‌هایی برای حفظ آرامش خود در معرض موقعیت‌هایی قرار می‌گیرید که باعث ایجاد اضطراب می‌شود. این تمرین‌ها، به آرامی فرد و ذهنیت او را نسبت به تنهایی تغییر می‌دهد.[۸]

تفاوت تنهایی و احساس تنهایی

روان‌شناسان معتقدند که احساس تنهایی با زندگی کردن به تنهایی، مترادف نیست. در حقیقت، احساس تنهایی، زمانی رخ می‌دهد که تعاملات مهم و معنادار اجتماعی از نظر کیفی یا کمی دچار نقص شوند.[۹] تنها بودن در صورتی‌که تحت کنترل فرد باشد، می‌تواند لذت‌بخش و مثبت باشد، اما احساس تنهایی، ناشی از ترس از دست دادن و تنها شدن است.[۱۰]

رویکردها

رویکردها و نظریات مختلفی پیرامون علل پیدایش و تداوم احساس تنهایی مطرح شده‌اند:

  1. رویکرد روان تحلیلی Zilboorg: او معتقد بود که احساس تنهایی، تجربه‌ای پایدار و طاقت‌فرسا است که در فرد نفوذ کرده و به‌تدریج قلب او را فرسوده می‌کند. این دیدگاه روانشناسی بر این باور است که احساس تنهایی، ریشه در طفولیت دارد.
  2. رویکرد وجودگرایی: بر اساس این رویکرد، احساس تنهایی، پدیده‌ای نافذ، عالم‌گیر و گریزناپذیر است که به سراغ هر انسانی، فارغ از نژاد، سن، جنس و فرهنگ می‌رود.
  3. رویکرد نیازهای اجتماعی: مطابق این دیدگاه، احساس تنهایی، در غیاب یک رابطۀ مورد نیاز یا مجموعه‌ای از روابط است که همگی صمیمانه یا دمساز نبوده اما نیازهای اجتماعی ذاتی فرد را تأمین می‌کنند.
  4. رویکرد ناهماهنگی شناختی: بر اساس این دیدگاه، فرآیندهای شناختی نقطۀ مرکزی تنهایی هستند. این دیدگاه بر این باور است که تنهایی، محصول عدم تناسب ادراک شده بین موقعیت‌های اجتماعی ایده‌آل و موقعیت اجتماعی موجود، به‌دلیل خطاهای شناختی است.
  5. رویکرد تعامل‌گرا: دیدگاه تعاملی، احساس تنهایی را ناشی از فعل و انفعالات و اثرات متقابل شخصی، فرهنگی و عوامل موقعیتی می‌داند.[۱۱]

عوارض

تداوم در احساس تنهایی می‌تواند بر کیفیت زندگی افراد تأثیر بگذارد. عوارض تنهایی و ترس از تنها شدن، همچنین می‌تواند به اختلالات اضطرابی، حملات وحشت‌زدگی، هراس، افسردگی، خودکشی، اعتیاد به مواد مخدر و الکل و نیز ابتلای به بیماری‌های حاد و مزمن منجر شود.[۱۲] از دیگر عوارض ناشی از این احساس می‌توان به وسواس فکری، رفتارهای وسواس‌گونه، انزواطلبی، مشکلات قلبی عروقی، بی‌منطق شدن، درک نادرست از حرف دیگران، افزایش کورتیزول، کاهش دوپامین و در نتیجه کاهش احساس لذت از زندگی، تضعیف سیستم ایمنی بدن، افزایش کلسترول خون، چاقی و فشار خون اشاره کرد.[۱۳]

احساس تنهایی در سالمندان

احساس تنهایی در تمامی گروه‌های سنی به چشم می‌خورد، اما شیوع آن در سالمندی بیشتر است. این احساس، مشکل پیچیده‌ای است که رفاه روانی- اجتماعی را تحت‌الشعاع خود قرار داده و موجب عواقب جدی در سالمندان می‌شود. احساس تنهایی در سالمندی، منشأ بسیاری از حالات نامتعادل روانی مانند افسردگی، خودکشی و یأس شدید است. این احساس که بیشتر با انزوا و ناامیدی همراه است، در حدود 12 تا 40 درصد از جمعیت بالای 65 سال را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. کارشناسان معتقدند که درمان این احساس، ممکن است خطر عوارض جدی همچون افسردگی را در سالمندان کاهش داده و علاوه بر آن، افزایش تماس‌های اجتماعی، منجر به ارتقای سلامت این گروه از بزرگسالان شود.[۱۴]

پانویس

منابع

  • ابراهیمی، نازیلا و دیگران، «عوامل و زمینه های احساس تنهایی زنان»، نشریۀ زن و جامعه، 2020م.
  • «احساس تنهایی چیست؟»، وب‌سایت مرکز مشاورۀ هم‌اندیشان، تاریخ بازدید: 25 دی 1401ش.
  • رحیم‌زاده، سوسن و دیگران، «مبانی مفهومی احساس تنهای: یک مطالعۀ کیفی»، نشریۀ روانشناسی تحولی، دوره 8، شماره 30، 1390ش.
  • شیخ‌الاسلامی، فرزانه و دیگران، «احساس تنهایی و سلامت عمومی سالمندان»، نشریۀ پرستاری و مامایی جامع نگر، دوره 21، شماره 2، 1390ش.
  • طباطبایی، فرزاد، «علت احساس تنهایی»، وب‌سایت هنر زندگی، تاریخ بازدید: 25 دی 1401ش.
  • مدنی‌پور، نادیا و سپاه منصور، مژگان، «رابطۀ بین حمایت اجتماعی و احساس تنهایی»، کنگرۀ ملی روانشناسی اجتماعی ایران، دوره برگزاری 2، 1392ش.
  • Heravi kimavi M, Anooshe M,Froghan M,sheikhi M, Hajizadeh E, Syed bagher madah M, Mohammadi I, Ahmadi F, Elderly perspective on the phenomenon of loneliness, Journal of ageing quarterly, 2008.